به گزارش مشرق به نقل از فارس، بيست و نهمين دوره جشنواره فيلم فجر، با حواشي فراواني به پايان رسيد و همانطور که پيشبيني ميشد، بسياري از جريانهاي مخالف و مدعي، چون شمشير خود را آماده کرده بودند، به جاي نقد منصفانه و انتقاد منطقي، چشم بر همه ويژگيهاي جشنواره بستند و بيرحمانه بر هر آنچه اتفاق افتاده بود تاختند. 17 روز پس از پايان رسمي بيست و نهمين دوره جشنواره فيلم فجر، با "جواد شمقدري " معاون امور سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، پيرامون برپايي جشنواره و هجمههاي مختلف عليه سينماي ايران، جشنواره فيلم فجر و عملکرد معاونت سينمايي دولت دهم، به صحبت پرداختهايم که از نظر ميگذرانيد؛
* اين دوره از جشنواره فيلم فجر، عليرغم اين که پيش و در حين برپايي، براي همه رسانهها و منتقدان جذابيتهاي زيادي داشت، اما پس از آن، گويا به مذاق بسياري از افراد خوش نيامده به طوري که حتي يک نکته مثبت در برپايي جشنواره پيدا نميکنند. البته برخي از اين گروهها بنا به مسائل و کشمکشهاي قبلي، پيش از شروع جشنواره هم مشغول حاشيهسازي بودند و برخي ديگر، با ديدن برخي فيلمهاي جشنواره خوراک لازم را براي تاختن، پيدا کردند. ارزيابي شما از اين تلاش طاقتفرسا براي زدن "معاونت سينمايي " و "جشنواره فيلم فجر " چيست؟
- بسمالله الرحمن الرحيم، واقعيت اين است که در شرايطي که دولت مردمي و انقلابي آقاي دکتر احمدينژاد در همه زمينهها به لطف الهي و تحت رهبري حکيمانه رهبر معظم انقلاب اسلامي و با حمايت مردم، راههاي پيشرفت و عمران و عزت استقلال را طي ميکند، گروههايي به بهانههاي واهي و در حوزههاي مختلف بذر شک و ترديد ميکارند تا جو بياعتمادي و نگراني را بر مردم و بهخصوص مؤمنين و نيروهاي اصلي انقلاب حاکم کنند. در راستاي همين برنامه است که متأسفانه ديده ميشود گروههايي از حاشيهسازان، با عينک بدبيني و قضاوتهاي غيرمنصفانه ارزشهاي جشنواره 29 فجر و برنامههاي متعدد آن و همچنين فيلمهاي سينمايي اين دوره را يکسره به زير سئوال ميبرند و ظاهراً از ايجاد اين بدبيني و سياهنمايي غير واقعي لذت ميبرند و شايد فکر ميکنند با اين روش که دلهاي مؤمنين و وفاداران نظام را بلرزانند، براي خود حسناتي ذخيره کردهاند.
* يعني شما با انتقاد خارج از دايره سياهنمايي مشکلي نداريد؟
- خير و اتفاقا انتقاد راهگشا در هر شرايطي کمکحال ما است. در واقع ميخواهم بگويم که سينماي ايران و جشنواره فيلم فجر که آينه انعکاس دهنده آن است، يک پديده منفصل از ديگر حوزههاي فرهنگي نيست و از طرفي جشنواره امسال و فيلمهاي توليد شده در سال 89 که براي نمايش به جشنواره فيلم فجر رسيدهاند، يک حلقه منفصل از روند سينماي ايران محسوب نميشوند که بخواهيم نقاط ضعف آنها را جداگانه مورد ارزيابي قرار دهيم. اگر بخواهيم يک قضاوت عادلانه و منصفانه داشته باشيم براي هر ادعاي خود بايد شاخصهايي بياوريم و نميتوان در خلاء و فضايي وهمانگيز و بدون شاخص، به قضاوت درست دست يافت.
* شايد بيشتر منتقدان بر اساس وعدههاي از پيش داده شده، به اين نتيجه ميرسند که عملکرد مطلوب آنها رقم نخورده است اما در بسياري از موارد، واقعا متر و معياري براي قضاوت و حمله وجود ندارد و صرفا حکم به "عملکرد ضعيف " ميدهند...
- در همان موارد هم درست قضيه را موشکافي نميکنند و برعکس جلوه ميدهند! به عنوان مثال متأسفانه ديده ميشود افزايش توليدات سينماي ايران را که بايد به عنوان يک شاخص ارزشمند محاسبه کرد کم کم در بعضي اذهان منفي جلوه ميدهند. من ميگويم چگونه است از امنيت شغلي ميناليم و وقتي توليدات دو برابر شده (که نتيجه آن افزايش دو برابري فرصت کاري است و به تعبير ديگر، کاهش بيکاري در سينما است) اين نتيجه ساده، مثبت ارزيابي نميشود؟ يا وقتي از هجوم شبيخون فرهنگي دشمن ميناليم و از کمبود محصولات فرهنگي و توليدات داخلي شکوه ميکنيم، پس چگونه است وقتي هنرمندان و نويسندگان و سينماگران ايراني دست به کار ميشوند تا بخشي از حجم محصولات سينمايي در دسترس مخاطبان ايراني را با توليدات داخلي و بومي پوشش دهند از اين اقدام مثبت حرفي به ميان نميآيد؟
* همين تنوع را هم به پاي مديريت سينمايي نمينويسند. يعني عليرغم آن که دم از لزوم دوري دولت از دستوري کردن فعاليت سينماگران ميزنند، در اينگونه موارد - چون بحث حمله به معاونت سينمايي مطرح است و دستمايهاي ندارند- به اين قائل ميشوند که مديريت سينما بايد براي فعاليت سينماگران چارچوب درست کند تا آنها فعاليت کنند و معاونت سينمايي حاضر در اين کار قصور دارد و هر چه هست فعاليت خود سينماگران است!
- ما که در اين موارد ادعايي نداريم. ما فقط بايد فضاي مساعد را براي فعاليت سينماگران فراهم کنيم و نه اين که کيفيت خوب تک تک فيلمهاي موفق را به پاي خودمان بنويسيم يا در خلق آنها نقش داشته باشيم. من تعجب ميکنم از برخي از اين اظهارنظرهاي مدعيان و متخصصان نقد! اتفاقا من حرکت فيلمسازان ايراني را خودجوش ارزيابي ميکنم. در واقع اگر به محتوا و کيفيت و تأثيرات مثبت کارها نگاهي بيندازيم، سينماگران ايراني امسال يک حرکت خودجوش و ارزشمند را شروع کردند و آن پرداختن به سوژهها و موضوعات مختلف که نهايتاً رنگين کمان فرهنگي ايران اسلامي رخ نمود به طوري که در اکثر موضوعات مهم و استراتژيک يک يا چند اثر مناسب داريم. موضوعاتي از قبيل مقاومت اسلامي ، دفاع مقدس، تحکيم خانواده، فرهنگ و تمدن ايراني، بازگشت به هويت ديني و ايماني، فيلمهاي سياسي و توجه به ابعاد مختلف جنگ نرم، و موضوعات ديگري که هر کدام ذائقهاي را پوشش ميدهد و قانع ميسازد.
* با شاخصهاي تعريف شده و مشخص، معاونت سينمايي پاي عملکرد خود در دوره بيست و نهم جشنواره ميايستد؟
- مديريت جديد در معاونت سينمايي با افتخار از روند تحولات خود ياد ميکند و اين را بر اساس شاخصهاي روشن و شفاف که هر منصفي هم ميتواند بهخوبي به قضاوت آن بنشيند، ياد ميکند.
* فکر ميکنيد مهمترين دستاورد امسال جشنواره فيلم فجر چه بوده است؟
- امسال پس از يک دوره طولاني بيش از ده سال - که بسياري از فيلمها گرفتار ابتذال، سطحي نگري و لودگي شده بودند- با همت فيلمسازان، جهش بزرگي در راستاي فاصله گرفتن از اين نوع سينماي کمارزش ديده ميشود.
* برخلاف دوره گذشته، در اين دوره جشنواره فيلمهاي شاخص نيز که تحسين همگان را به دنبال داشتهاند، جملگي از اداره نظارت و ارزشيابي شما پروانه ساخت گرفتهاند و حمايت شدهاند...
- بله، اکثر فيلمهاي ارزشمند اين دوره فيلمهايي است که با حمايت جدي معاونت سينمايي به ثمر رسيد و بعضي از اين آثار، سالهاست که در بايگاني نويسندگان آن خاک ميخوردند اما در اين دوره شناسائي و حمايت شدند و نهايت ساخته و ارائه شدند.
* و در مقابل انتقادهاي سالم و سازنده دلسوزان فرهنگ و هنر کشور چه ميگوئيد؟ آنها که اتفاقا حرفشان با ديروز شما که منتقد بسياري از کمداشتهاي محتوايي سينماي ايران بوديد، يکي است؟...
- روشن است که نميتوان به يکباره به همه توقعات و خواستههاي دلسوزان و علاقمندان فرهنگ انقلاب و اسلام پاسخ مثبت داد. به هر حال سالها طول کشيده که شرايط فرهنگ و سينماي ما به اين روز گرفتار شده و درست کردن اين شرايط يک شبه صورت نميگيرد ولي اگر يک جهش قابل توجه در اصلاح امور ديده ميشود، اين بيانصافيها و قضاوتهاي عجولانه و بعضاً خشمآميز ديگر چه معنائي دارد! گاه احساس ميشود اين اعتراضات و بيانيههاي بي مبنا و غير منصفانه بيشتر ريشه در رقابتهاي سياسي و تسويه حسابهاي گروهي و شخصي و نگرشي دارد. من بارها اعلام کردهام چندان تمايلي ندارم به روند اتفاقات فيلمسازي و اهداف و برنامهها و نتايج فيلمسازي دوره اصلاحات که تاکنون نيز ادامه دارد بپردازم و بيشتر علاقمند هستم با ايجاد جو اعتماد و همدلي و دلسوزي به اصلاح روند فيلمسازي در ايران اسلامي بپردازم که به نظر ميرسد شيوه درستتري است همچنان که فيلمسازان عزيز هم در سالجاري با توليدات خوب خود پاسخ مثبتي به اين سياستها نشان دادند. ولي ناچارم شما را به يک قضاوت در سه مقطع سالهاي 79-83 و 86 و 89 دعوت کنم اميدوارم اين مقايسه کسي را نرنجاند اما براي اطمينان همه کساني که به سلامت فکري و شادابي فضاي فرهنگي و همسوئي آن با ارزشهاي اخلاق مداري و دين آگاهي و اميدآفريني ميانديشند، فقط به يک مورد اشاره ميکنم. در حالي که درسال 79 و در بخش مسابقه سينماي ايران تنها 5 فيلم است که رويکرد اخلاقمدار و خانوادهگرا و مرتبط با اهداف نظام دارد و اين تعداد در سال 83 به 7فيلم و در 86 به 12فيلم مي رسد. در سال 89 تعداد اين نوع فيلمها به 30فيلم بالغ ميشود.
* چشمانداز شما براي ارتقاي اين زمينه در آينده سينماي ايران چيست؟
- بنياد سينمايي فارابي به عنوان وکيل مردم مومن و انقلابي ايران موظف است از آثاري ارزشمند که اهداف بلند نظام انقلاب اسلامي را دغدغه اصلي کار خود قرار داده حمايت نمايد و مرکز گسترش سينماي مستند تجربي و نيمه حرفهاي نيز خود را موظف به پاسداري از همين اصول ميداند. فيلمها و آثاري که توسط اين دو نهاد فيلمسازي معاونت مورد حمايت قرار گرفتهاند بدون استثناء اکثر آنان جزو کارهاي شاخص و ارزشمندي است که براي سينماي ديني و اخلاق گرا و ارزشمند و به معناي سادهتر فيلمهاي خوب ما افتخار آفريدهاند. برخلاف دورههاي گذشته که حتي بعضي فيلمهاي توقيف شده در آن دوران با حمايت اين دو مرکز شکل گرفته است دردوره جديد هيچ فيلمي که بخواهد در راستاي اهداف سياهنمايي و غير فرهنگي کارکردي داشته باشد مورد حمايت اين دو موسسه معاونت قرار نگرفته است. چطور اين اقدامات مثبت ديده نميشود!؟
* گويا از منتقدان دل پرخوني داريد...
- باز هم تکرار ميکنم که پذيراي نقدهاي اصولي و راهگشا هستم اما متأسفانه بعضيگويي فقط با منفي بافي و گزارشات معوج و مغشوش و عيب جوئي احساس فرهنگي بودن مي کنند و از اينکه نقاط مثبت و تحولات اصلاحگرايانه را ببينند و از فيلمهاي ارزشمند ياد کنند و آنها را به مخاطبان خود معرفي کنند طفره ميروند. من اميدوارم کساني که به عنوان دغدغه هاي انقلابي و اسلامي تا کنون به سياه نمايي فعاليت هاي مديريت جديد معاونت سينمايي دست به قلم بردهاند ديگر از اين روش دست بکشند و اين ماموريت را به همان جريانات شبه ماسوني وابسته بهخارج و طرفدار فتنه بسپارند که آنها بهخوبي از عهده اين کار برميآيند!