به گزارش مشرق، آنچه امروز در فلسطین و فلسطین اشغالی اتفاق میافتد نشان از تحولی در رابطه با رژیم استعمارگر رژیم صهیونیستی دارد.
روزنامه السفیر لبنان در این خصوص نوشت، خروج صدها تظاهراتکننده از شهرهای مختلف در الجلیل، قدس و کرانه باختری حاکی از آن است که تحولاتی در فرهنگ سیاسی حاکم بر مسئله مبارزه وآزادسازی فلسطین در طول 20 سال گذشته دارد به ویژه پس از قرارداد «اسلو» که شکستی برای حرکت ملی فلسطین بود و مفهوم آزادسازی ملی و تعیین حق سرنوشت را از نخبگان فلسطینی گرفت و آن را در حرکت ملی فلسطین خلاصه کرد.
اما دلایلی که میتوان از آنها نتیجه گرفت آنچه که در حال اتفاق است وقایع روزمره گذرا نیست، بلکه آغاز یک تحول در سیاست فلسطین است چیست؟
چرا اتفاقات فعلی در غزه و کرانه باختری بارقههای انتفاضه است؟
بسیاری در موردنامگذاری اتفاقات فعلی اختلاف دارند برخی آن را انتفاضه و برخی آن را خیزش مردمی مینامند. این تعبیرات در صورت نبودن مفهومی واضح از انتفاضه بیفایده است خصوصا زمانیکه کلمه انتقاضه با واژه «سومین» (سومین انتفاضه) همراه میشود، به یک تجربه مبارزهای جمعی اشاره دارد که از اواخر سال 1987 تا سال 1993 به عنوان انتفاضه اول آغاز شد و پس از آن باری دیگر از سال 2000 پس از شکست مذاکرات «کمپ دیوید» تا سال 2005 به عنوان انتفاضه دوم شکل گرفت. این دروههای زمانی شکلگیری انتفاضه به این حقیقت اشاره دارد که این جریانات تلاشهایی برای جدایی از بنیان روابط استعماری در هر مرحله بوده است.
انتفاضه اول زبان حال جمعی در غزه و کرانه باختری بود که قصد شکستن سیطره بر جامعه فلسطینی و بنای یک نظام مردمی فلسطینی و پایان تسلط سازمانهای حکومتی نظامی از خلال اقتصاد جایگزین، آموزش مردمی و اتمام سیطره نخبگان محلی مرتبط با رژیم اشغالگر را داشتند. انتفاضه دوم نیز به دنبال شکستن شروط قرارداد «اوسلو» بود که بنای یک تشکیلات محلی را گذاشت که در خدمت رژیم صهیونیستی بود و سقف سیاسیاش را این رژیم تعیین میکرد. با این توضیحات میتوان فهمید که آنچه امروز در فلسطین در حال اتفاق است بارقههای انتفاضه سوم است و از مهمترین محورهای آن انقلاب بر احتکار سیاسی و دموکراتیک کردن کار سیاسی، کنار زدن تسلط تشکیلات فعلی و طرح اوسلو، فروپاشی جغرافیای استعماری و بازگشت به کار جمعی است.
دموکراتیک کردن کار سیاسی
از مهمترین ابزارهایی که برای کنترل فلسطینیان به کار برده میشود قالببندی کار سیاسی از یک جهت و احتکار آن از جهتی دیگر است. کار سیاسی در نهایت حد خود در کرانه باختری، به مشارکت در اقدامات سیاسی در قالب تشکیلات خودگردان خلاصه میشود که تحت تسلط رژیم صهیونیستی است و از طرفی کار سیاسی علیه رژیم صهیونیستی نیز در قالب اقدامات تشکیلات خودگردان احتکار شده است.
سقوط هژمونی ایدئولوژیک و ساختاری ایدههای ضد انتفاضه
از زمان آغاز تشکیلات خودگردان به رهبری «محمود عباس» این جریان سعی کرد کنترل جامعه فلسطینی را در دست بگیرد و یکی از مهمترین جوانب آن سیطره فعالان جنبش فتح بر موسسات حکومتی و امنیتی بود اما کسانیکه فکر میکنند نبود حالت مقاومت در اراضی اشغالی در نتیجه تسلط تشکیلات بر موسسات امنیتی است اشتباه میکنند. در واقع عامل واقعی آن سیطره ایدئولوژیکی بود که به شکل مرتب بر روی اهالی کرانه باختری کار میشد و هر گونه انتفاضهای را رد میکرد. اما افزایش شهرکسازیهای رژیم صهیونسیتی و کشتار هر روز مردم وعدم جواب قانع کننده از سوی تشکیلات، باعث سقوط این هژمونی شده است.
جغرافیای استعماری و آغاز سقوط
در این جغرافیا سعی شده جامعه فلسطینی از نظر مکانی و حتی زمانی و فرهنگی به چند گروه در غزه، کرانه باختری، اراضی 48 ، «الشتات» و الدروز تقسیم شوند و بیداری جمعی را تکه تکه کنند، اما خیزشهای مبارزاتی امروز از کرانه باختری گرفته تا قدس و غزه نوعی اعتراض سخت به جغرافیای سیاسی است که سیاستمداران آن را پذیرفتهاند.
بازگشت کار جمعی
در تاریخ حرکتهای انقلابی اجتماعی در فلسطین اشغالی انتفاضه اول به عنوان انتفاضه بزرگ مردمی یاد میشود و این نام دلیل بر عنصر اساسی مردمی بودن این خیزش است.
در سالهای بعد که انتفاضه دوم رخ داد، مفهوم مقاومت مردمی مطرح شد و دلیل بر گسترش بیشتر مشارکتهای مردمی داشت. آنچه امروز در حال اتفاق است تلاشی برای بازگرداند مفهوم مردمی بودن مقاومت که در سالهای اخیر کمرنگ شده است به نحوی که مردم در مرکز مبارزه علیه استعمار باشند.
تظاهرات و درگیریهای مردم با رژیم اشغالگر اعتبار را به این اقدامات از خلال کار مستمر و سازنده و نه از طریق لفاظیهای سیاسی توخالی بازگرداند و بازگشت کار جمعی یکی از مهمترین عناصر تلاش برای نابودی نظامی استعماری است که سعی میکند فلسطینیها را به افرادی جدا از هم و مستهلک تبدیل کند.
بارقههای انتفاضه سوم پدیدار شده و فلسطین امروز نیازمند عملیات بازسازی دوباره جامعه و به ویژه اقتصاد آن است تا این اقدام مبارزهای جدید تا رسیدن به نتیجه ادامه یابد.