گروه فرهنگي مشرق- از اواخر تابستان 1389، مسافران ايرانياي که وارد فرودگاه دبي ميشدند، با بيلبوردي روبهرو ميشدند که تبليغي بر آن نقش بسته بود و خبر از آمدن يک شبکه تلويزيوني فارسي زبان ديگر ميداد: من و تو (manoto).
6 آبان 1389 (28 اکتبر 2010) ضمن اينکه سالروز تولد رئيس جمهوري اسلامي ايران (آقاي دکتر احمدينژاد) است، روز راهاندازي دو شبکه تلويزيوني فارسي زبان نيز هست: يکي خود را شاخهاي از رسانه اتحاديه اروپا (يورو نيوز) ميداند و در ليون فرانسه متولد ميشود و ديگري اگرچه مستقل مينماياند، در همسايگي تلويزيون فارسي بيبيسي و با همکاري چندي از عوامل آن، در لندن انگلستان پا به عرصه وجود ميگذارد.
«من و تو» يک شبکه تلويزيوني فارسيزبان است که به شرکت «شبکه تلويزيوني مرجان» تعلق دارد. اين شبکه تلويزيوني به پخش برنامههاي سرگرمکننده فرهنگي که محصول شرکت متولياش است و ديگر برنامهها، به زبان فارسي ميپردازد. شبکه تلويزيوني «من و تو 1» برنامههاي خود را از شهر لندن واقع در پادشاهي متحده بريتانيا پخش ميکند. کپيتال استوديوي لندن، محل استقرار اين شبکه تلويزيوني است.
ساختمان کپيتال استوديوي لندن
گفته ميشود، برادر و خواهري با نامهاي کيوان و مرجان عباسي مديران اصلي اين گروه تلويزيوني هستند.
آرم گروه تلويزيوني مرجان
با وجود آنکه برخي تحقيقات، از جعلي بودن نام اين دو نفر خبر ميدهد، تاکنون همين نامها و گوگوش به عنوان مالکان اين گروه مطرح هستند.
بنا بر آنچه از شواهد روند راهاندازي اين شبکه و تأمل بر مهمترين برنامه اين شبکه يا به نوعي فلسفه به وجود آمدن اين شبکه يعني برنامه آکادمي موسيقي گوگوش برميآيد، به نظر ميرسد اين خواننده چه در مرحله تأسيس شبکه و چه به عنوان يک سرمايهگذاري تجاري و تبليغي براي آکادمي موسيقي خود، ارتباط مؤثري با اين شبکه دارد. هرچند در وبسايت رسمي اين گروه تلويزيوني از هيچ فردي به عنوان مالک و يا مدير گروه نام برده نشده است. لکن، برنامهريزي بلندمدت براي بهرهمندي از اين خواننده در حوادث پس از انتخابات سال 88، براي بسياري از کارشناسان فرهنگي عيان است.
* ارتباط شبکه تلويزيوني «من و تو» با «فارسي 1» و «بيبيسي فارسي»
آنچه در نسبت اين شبکه با تلويزيون فارسي بيبيسي ميتوان گفت، جداي از همجواري و عوامل انساني مشترک و به طور عمده برآمده از بيبيسي و استخدام شده در «من و تو»، نوع ساختار برنامههاي توليدي است که به طرز مبرهني در آنها تلاش شده تا حسن همسايگي را رعايت و آنچه در شبکه بيبيسي فارسي ميتوان به عنوان کمبود و کاستي آن برشمرد، در «من و تو» جبران شده است. بنابراين، اين دو شبکه انگليسي فارسي زبان، آشکارا مکمل يکديگر هستند، به گونهاي که گويا ديپلماسي عمومي «روباه پير» در دوران استعمار نو و فرانو، اميدوار است که مخاطب ايراني با هر ذائقه و نيازي به رسانه، اعم از اطلاعيابي و خبر يا سرگرمي و تفريحي، از روبهروي شبکههاي فارسي زبان انگليسي، جاي ديگري نرود.
در کنار شباهتهاي رويکردي اين شبکهها، ميتوان به شباهت هاي ظاهري آنان نيز اشاره کرد. يکي از اين شباهتها در قلم نوشتاري (فونت) آنان است. به شباهت قلمها در نوشتههاي شبکه بيبيسي فارسي و فارسي 1 در تصوير بالا توجه کنيد.
در حوزه هماهنگيهاي شکلي اين شبکهها، شباهت لوگوها و قلم نوشتاري آنان نيز تأملبرانگيز است که توجه کارشناسان را به اين تصوير جلب ميکنم:
تبليغات گسترده شبکه تلويزيوني فارسي 1 براي يک زن خواننده ، چه پشتيباني و حمايت مالي از بعضي از کنسرتهايش و تبليغات بياندازه براي آنها، و چه قطع سريالهايش در هنگام تحويل سال نو و خواندن دعاي تحويل سال توسط آن خواننده در اين شبکه، همگي نشاندهنده نزديکي اين شبکه به اين خواننده است.
امروزه هجمه رسانهاي غرب عليه کشور اسلامي ايران و نظام جمهوري اسلامي ، بهگونهاي هدفمند و استراتژيک هماهنگ شده است؛ اين روند با راهاندازي شبکه تلويزيوني صداي آمريکا (VOA) در سال 2005، آغاز و پس از دورهاي آزمايشي نزديک به سه سال، با کشف کاستيها و معايب آن، با راهاندازي شبکه تلويزيوني بيبيسي فارسي در فاصله چهار ماه پيش از انتخابات رياست جمهوري 88 به اوج رسيده و در فاصله حدود نزديک به 2 ماه پس از اين انتخابات و حوادث پس از آن با راهاندازي شبکه فارسي 1، به تکامل نسبي رسيده است. با افزودن اصلاح ساختار و برنامههاي شبکه صداي امريکا طي سالهاي 88 و 89 و راهاندازي شبکه "من و تو" و "يورو نيوز" فارسي در آبان 89، اين پازل روز به روز کاملتر و اهداف شوم آنان آشکارتر ميشود.
آنان دريافتهاند که تحقق اهداف خود را نه از راه حل نظامي، بلکه تنها با راه حل فرهنگي ميتوانند دنبال کنند؛ چرا که با تغيير در سلولها و اجزاي بنيادين جامعه که همانا فرهنگ جامعه است، دستيابي اهداف سياسي، اقتصادي و... آسانتر صورت ميپذيرد. از اين رو، با هدف قرار دادن کوچکترين نهاد جامعه يعني "خانواده" و ورود به عرصه خصوصي آنان از راه تلويزيونها، ميکوشند اعضاي اين نهاد مهم و اساسي را تربيت کنند.
* تلاش براي ايجاد بالاترين ميزان تعامل با مخاطب
توليد برنامههاي تعاملي (Interactive) دغدغه اصلي برنامهسازان عرصه رسانه در سالهاي اخير است؛ زيرا امروزه با گسترش، تداوم و تکرار جريانهاي يکسويه ارتباطي، مخاطب دچار خستگي و يکنواختي ميشود و ديگر تاب و تحمل انفعال در برابر رسانه را ندارد. مخاطبان ميخواهند فعال باشند و در فرآيند برنامهسازي، مؤثر واقع شوند.
پيشتر شبکه بيبيسي فارسي با توليد برنامه «نوبت شما» در بهرهمندي از ظرفيت غني مخاطب تلاش و براي پيشبرد اهداف فرهنگي، سياسي و... خود، از القاي حس مالکيت برنامه به مخاطب استفاده کرد.
بزرگترين مشخصه شبکه تلويزيوني «من و تو 1»، بيشترين تلاش ممکن براي حداکثر تعامل با مخاطب است. در کليه برنامههاي توليدي اين شبکه؛ اين منش آشکار است که مجريان برنامه بيش از اندازه تصميمهاي گرفته شده در مورد بخشهاي (آيتم) برنامهشان را متأثر از نظرات بينندگان برنامه که از راههاي مختلف با شبکه مرتبط هستند، مينمايانند. تلفن، ايميل و پيامک روشهاي متداول پيشين و اعلان نظر و رأي از راه شبکههاي اجتماعي نظير فيس بوک، توييتر و... روش جديدتر اعلان نظر مخاطبان است، به گونهاي که هر برنامه اين شبکه بر روي شبکههاي اجتماعي، عضويتي دارد که مخاطب ضمن آگاهي از آخرين تصميمهاي برنامهسازان آن، با نظرات ديگر مخاطبان نيز آشنا ميشود و افزودن بر وجود امکان مباحثه با آنها در مورد نقاط قوّت و ضعف آن برنامه، به اعلان رأي و نظر خود در مورد جزئيات آن برنامه ميپردازد و تأثير نظر خود را نيز در فرآيند برنامهريزي ميبيند.
* ترويج سبک زندگي غربي و غيراسلامي، در پوشش ايجاد سرگرمي و تفريح
عمدهترين فعاليت رسانهاي اين شبکه، تلاش بيوقفه، هماهنگ و برنامهريزي شده براي تغيير سبک و روش زندگي و معاشرت افراد در جامعه است. اين جوامع از کوچکترين نهاد آن يعني خانواده، جمع دوستان، آشنايان و اقوام شروع ميشود و تا سطح همکاران، همشهريان، هموطنان و همنوعان را در بر ميگيرد.
مصاديق فراوان ترويج فرهنگ مبتذل غربي، در همه برنامههاي اين شبکه فراوان ديده ميشود که به چند نمونه بسنده ميکنيم:
در برنامه «بفرمائيد شام»، عمده افراد شرکتکننده در ضيافت شام، از گونههاي مختلفي انتخاب شدهاند تا مخاطب با هر نوع سبک و روش زندگي، بالاخره با يکي از اين افراد احساس همزادپنداري بيشتري کند تا در ادامه، قبح برخي رفتارها با مشاهده تحقق آنها در فرد مشابه، زدوده و انجام آن نوع از معاشرت و زندگي برايش محقق شود. بسيار ديده شده در صورتي که ميهمان و ميزبان از جنس مخالف باشند، هنگام ورود ميهمان، گوينده برنامه تذکر ميدهد که بوسيدن طرف مقابل فراموش نشود و در صورت انجام ندادن اين کار، فرد فراموشکار را بيفرهنگ خطاب ميکند و اينگونه هنجار و ضدهنجار، يا ارزش و ضدارزش را برعکس به مخاطب القا ميکنند.
در بسياري از موارد، ميهمانها براي ورود به خانه ميزبان، براي او و ديگر حاضران، مشروبات الکلي، کادو ميآوردند و در انتخاب مارک و برند آن با يکديگر به رقابت ضمني ميپردازند.
نوع غذاها، پيشغذاها و پسغذاها (دسرها) نيز گواهي سير تدريجي تمايل دستاندرکاران برنامه به تغيير ذائقه خوردن و آشاميدن مخاطب ايراني به سوي ذائقه غربي، است. خوردن غذاهاي ايراني و به ويژه سنتي به همراه مشروبات الکلي، رويدادي است که بيترديد، قصد قبحزدايي و عاديسازي آن براي مخاطب ايراني در دستور کار مسئولان اين برنامه است. براي مثال خوردن قرمهسبزي و يا ديزي با مشروبات الکلي...
در برنامه «چرا که نه» نيز که بر پايه ايجاد تمايل بانوان به شاغل بودن و آن هم شغلهاي متنوع بنا شده، اصرار برنامهساز به ورود بانوان به عرصه اشتغال مبرهن است و در برنامه «زرشک» نيز تلاش ميشود تا مشکل خانمهاي شاغل در مورد پخت غذا با وجود گرفتاريهاي شغلي، برطرف شود. هرچند در همين برنامه نيز قبحزدايي از رابطه با جنس مخالف، رابطه غيرعادي با همسايه، نوع آشپزي و خوراک و... برخي از موارد هنجارشکن و ضدفرهنگي است.
در برنامه «به زندگي من خوش آمديد»، به گفته گوينده متن تيزر برنامه، به سراغ مجموعهاي از چهرههاي موفق، شهر محل زندگيشان، شغلشان و هنرشان ميرود تا به طور رسمي الگوهاي زندگي موفق، براساس شاخصهاي مورد پسند غرب به مخاطب معرفي شود.
در برنامه «ثروتمندان» نيز معرفي افراد ثروتمند، راه ثروتمند شدن آنها و چگونگي زندگي کردنشان در دستور کار است تا ضمن ترويج سبک زندگي اشرافي، به قبحزدايي از منش ثروتمند شدن از هر راه و روشي نيز پرداخته شود.
در تيزر معرفي اين برنامه، بعد از اينکه مخاطب با پرسشهاي پي در پي نظير: اگر (ميتوانستيد) هر ماشيني را که ميخواهيد، رانندگي کنيد، چه ماشيني را انتخاب ميکرديد؟ اگر ميتوانستيد به هر جايي پرواز کنيد، کجا را انتخاب ميکرديد؟ اگر ثروت فراوان داشتيد، چه چيزي ميخريد؟ رو به رو ميشود. آنگاه با پرسش نهايي خود، هدف دستاندرکاران برنامه از توليد و پخش اين برنامه را آشکارا بيان ميکند که: «اگر يکي از ثروتمندترينهاي جهان بوديد، چه سبک زندگي را انتخاب ميکرديد؟»
در برنامه «سالي تالک» که به صورت جُنگ آماده ميشود، دختري به نام سالومه که چندي پيش برخي رسانه ها از احتمال بهايي بودن اون خبر داده بودند، مجموعهاي از محتواهاي جذاب را در قالب بستههايي نظير ويدئوي هفته، خبر داغ، شبيهسازي، پشت صحنه، سؤال هفته، کلمه هفته، زرشک طلايي، توصيههاي هفته و... به مخاطب عرضه ميکند، که وجه اشتراک همگي آنها، تمسخر ديگر افراد، برنامهها، فيلمها و سنتهاي بومي جوامع است و اين اهداف با تلاشهاي زير پيگيري ميشود ارائه نمايش لودگي مفرط و ابتذال فرهنگي حاکم بر فضاي کاري اين شبکه، ارائه مجموعه توصيهها و آموزش هنجار شکنانه به مخاطب در زمينههاي مختلف مانند راههاي جذب و يافتن دوست از جنس مخالف، مواردي که بايد رعايت کرد تا دوست (جنس مخالف)تان از شما ناراحت نشود، چگونه با هم براي تفريح و يا کافيشاپ/ رستوران بيرون برويد و...
در برنامه من و تو + (پلاس)، ضمن اجراي نامتعارف، دو مجري از جنس مخالف، گزارشهاي فرهنگي از رويدادهاي مهم فرهنگي در سطح شهر لندن به نمايش درميآيد که عمده آنها بر القاي باورها، هنجارها و مؤلفههاي فرهنگ غربي به مخاطب اصرار ميورزد. يکي از بخشهاي اين برنامه، نقالي داستانهاي شاهنامه توسط پيرمردي به نام «کربلايي» است که خود، جاي بحث مفصل دارد.
* رويکرد سياسي
اگرچه اين شبکه ميخواهد، رويکرد سياسي خود را در لابهلاي برنامههاي سرگرمکننده و مفرح پنهان سازد و در يگانه بخش خبري خود، از سبک و سياقي استفاده کند که مخاطب به طور مستقيم به سمت و سو و گرايشهاي سياسي آن پي نبرد، لکن با نگاهي اجمالي به برنامهها ميتوان از خاستگاه سياسي اين شبکه آگاه شد.
در همان برنامه «اتاق خبر»، نوع گزينش اخبار، نوع بيان هر خبر، اولويت انتخاب و منابع خبري گوياي گرايشهاي ضدانقلابي بسيار شديد در اين شبکه است.
هرچند همچون ديگر شبکههاي انگليسي، اين شبکه ميکوشد در لفافه، مواضع سياسي خود را بيان و آنها را به مخاطب تحميل کند، لکن در لابهلاي برنامههاي مختلف، نمونههاي متنوعي نيز که بيانکننده رويکرد سياسي اين شبکه است، ديده ميشود.
براي مثال، در برنامه Greatest Hits ضمن انتخاب موسيقيدانهاي مشهور و منسوب به موضع سياسي خاص، در ميان تکه مصاحبههاي انتخابي افراد، مواردي را نيز جاي ميدهد که به شفافسازي موضع سياسي آنان منجر ميشود. در برنامه مصاحبه با آقاي فريد زلاند، ايشان در بخشي از صحبتهايش اشاره نمود: «که بالاخره روزي مردم ايران پيروز خواهند شد و به آزادي مورد نظرشون خواهند رسيد» و يا در جاي ديگر گفت: «آن زمانها مثل الان نبود که مرا بگذارند کنار ديوار و با مسلسل به رگبار ببندند، ساواک که ما را گرفت، ابتدا سعي ميکرد با توصيه و نصيحت ما را به حذف بخشي از شعر مجاب نمايد»!
بيان اين جملهها از زبان کسي که در ذهن مخاطب، شهرتي (به واسطه آهنگسازي بسياري از کارهاي معروف خوانندگان لس آنجلسي) دارد، تأثيري به مراتب بيشتر از گفته يک کارشناس سياسي يا مدعي سياستمداري ميگذارد.
* رويکرد مذهبي
بر خلاف رويکرد سياسي که معمولاً اينگونه شبکهها تلاش ميکنند تا آن را پنهان سازند، اين شبکه رويکرد مذهبي خود را آشکار و در چارچوب انديشه انحرافي سکولاريسم ميداند هرچند که آن را فرياد نميزند، اما در تمام برنامهها آن را به مثابه قانوني رعايت و بدان اشاره نيز ميکند.
فرديسازي اعتقادات ديني، جزو آموزشهاي اصلي اين شبکه است که در بسياري از برنامهها بدان اشاره ميشود. بسياري از ميهمانهاي برنامه «بفرمائيد شام»، بسياري از سوژههاي برنامه «به زندگي من خوش آمديد»، بسياري از آيتمهاي برنامههاي به ظاهر فرهنگي نظير «من و تو + (پلاس)» و حتي در لابهلاي برنامههايي مستند مانند «معروفترين شهرهاي جهان» نيز به اين تعبيرها اشاره ميشود: «حالا پس از اجراي مراسم سنتي مذهبي در کليساي ...شهر، مردم ميتوانند به سراغ زندگيشان بروند و به زندگي معمول خود ادامه دهند.»
يا براي مثال در برنامه «من و تو +» در روز عاشوراي حسيني، مجري و گزارشگر برنامه (اميد خليلي) بارها تأکيد ميکرد که وي براساس اعتقادات شخصي، بعضي وقتها در چنين روزهايي براي کمک، به مرکز اسلامي لندن ميرود و البته بيان ميکند که من اصلاً اين کار را تأييد و رد نميکنم، بلکه فقط يک نظر شخصي است و نظر هرکس هم براي خودش محترم است. براي تهيه گزارش از چگونگي پختن غذا در شبهاي عزاداري ايام محرم، به اين محل ميرود و خود نيز در گزارش مشغول فعاليت و کمک ميشود که ناگهان اعلان ميدارد مسئولان مرکز اسلامي، به محض آگاه شدن از اينکه اين گزارش براي شبکه ماهوارهاي و آن هم «من و تو» تهيه ميشود، گروه تصويربردار و ايشان را از مرکز بيرون ميرانند. او اين مطلب را چند بار تکرار ميکند و مجري زن برنامه نيز در استوديو ، اين مطلب را دستاويزي براي تمسخر همکارش قرار ميدهد.
اين تمام آن چيزي است که از عاشوراي حسيني در اين شبکه بدان پرداخته شد...
*سيدمحمدرضا خوشرو