• ادعای تقلب در انتخابات با جدیت تمام از سوی طرفداران دکتر عبدالله مطرح شده و هر روز هم مستندات جدیدی از این تقلب ارائه می شود. به نظر شما تا چه اندازه می توان مطمئن بود که تقلب در انتخابات به صورت تعیین کننده صورت گرفته است؟
طی روزهای گذشته طرفداران آقای دکتر عبدالله عبدالله ادعای تقلب در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری را مطرح کرده اند. اگر این ادعا درست باشد، میزان تقلب صورت گرفته بسیار بالا و تعیین کننده است.
یکی از مواردی که طرفدارن دکتر عبدالله به آن اشاره می کنند، در شهر خوست است که علیرغم وجود 2 هزار رأی دهنده در این شهر، 5 هزار تعرفه رأی مصرف شده است. موارد دیگری هم در این باره مطرح شده که اگر اثبات شود، نشان دهنده میزان بالای تقلب در انتخابات خواهد بود.
مسئله دیگری که در این باره مطرح است، نظر کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان است. این کمیسیون هم میزانی از تقلب و عدم سلامت آرا را تأیید کرده است. این اذعان کمیسیون نشان می دهد که قطعاً این انتخابات در یک فضای سالم صورت نگرفته است.
بر همین اساس کاندیدایی که به ضرر او تقلب شده و حق هم با اوست، بایستی به نفع یک خیر جمعی و عمومی از حق خود گذشت کند. البته در مورد افغانستان باید صحت ادعای آقای دکتر عبدالله مشخص شود و اگر گذشتی هم از سوی وی صورت می گیرد، باید مابه ازای این گذشت مشخص شود و مردم افغانستان هم بدانند که دکتر عبدالله برای منافع ملی از حق خود گذشت کرده است. البته بحث حق الناس و آرای مردم هم در این زمینه مطرح است و بایستی احترام به حقوق مردم نیز به صورت جدی لحاظ شود.
بخشی از این اشکال به پروسه های مربوط به جوامع در حال گذار مربوط می شود و بخشی هم به پروژه های مرتبط با این جوامع ارتباط پیدا می کند. در بحث پروژه ها مرتبط، بایستی توجه داشته باشیم که در حال حاضر ما نمی توانیم از چارچوب های سنتی و قومی حاکم بر جامعه افغانستان عبور کنیم. بر اساس همین چارچوب هدف حاکم و زعیم کشور بایستی از قوم پشتون باشد، زیرا اگر این اتفاق نیفتد، حکومت با نافرمانی مدنی از سوی پشتون ها مواجه می شود و این نافرمانی هم عمدتاً به شکل خشونت بار خود بروز و ظهور می یابد.
دومین نکته در این زمینه این است که آمریکایی ها به این دلیل که تصور می کنند جنگ های داخلی را در سی سال گذشته در افغانستان مدیریت کرده اند و وضعیت را به شکل کنونی رسانده اند، نمی خواهند اجازه دهند که رشته امور از دستشان خارج شود. لذا تلاش می کنند تا فردی مطمئن در افغانستان به قدرت برسد تا دستورات آنها را به شکل خوبی جامه عمل بپوشاند. بنابراین با توجه به این دو نکته دستکاری در انتخابات کاملاً محتمل است.
همان گونه که عرض کردم افغانستان سی سال جنگ داخلی را پشت سر گذاشته و این جنگ هم چیزی جز جنگ برای قدرت نبوده است. این جنگ ها علاوه بر تمام مصیبت هایی که به بار آورد، یک پیامد مثبت هم داشت و آن هم اینکه سهم هر یک از اقوام افغانستان را در قدرت مشخص کرد. در شرایط کنونی این نگرانی وجود دارد که آن شرایط تعادل و توازن قدرت و تقسیم آن میان اقوام مختلف، که رهاورد جنگ های داخلی سی ساله است، مجدداً به هم بخورد و هر یک از قومیت ها تلاش کند تا قدرت را به نفع خود قبضه کند و شرایط را به سی سال قبل بازگرداند.
با توجه به میزان آرای دو کاندیدا در دور اول و اختلاف فاحش میان آرای دکتر عبدالله و اشرف غنی احمدزی پذیرش صحت نتایج انتخابات با این وضعیت دشوار است، مگر اینکه بپذیریم که همه آرای نامزدهای پشتون در دور اول، در دور دوم به نفع آقای اشرف غنی احمدزی تجمیع شده است. به نظر من هم جامعه افغانستان و هم جامعه بین المللی باید به این نتیجه برسد که حقی در این میان تضییع شده است و این حق نه فقط متعلق به دکتر عبدالله بلکه متعلق به مردم افغانستان و حق الناس است.
همچنین این مسئله نیز باید مشخص شود که اگر گذشتی از سوی آقای دکتر عبدالله صورت بگیرد، به خاطر منافع ملی بوده و جامعه افغانستان باید این را به خوبی درک کند و این گذشت را به عنوان یک امتیاز مثبت در کارنامه آقای دکتر عبدالله ثبت کند و در فرآیندهای سیاسی آینده در افغانستان لحاظ شود.