به گزارش مشرق - اسطوره فوتبال آرژانتین در دنیا هواداران زیادی دارد، این هواداران را می شود به چند قسمت تقسیم کرد، مردم آرژانتین، کسانی که چه‌گوارا را دوست دارند، کسانی که متوجه شده اند اگر مارادونا را دوست داشته باشند، بهتر است و کسانی که می‌گویند از او خاطره دارند.
البته این یک حکم قطعی نیست و اگر همتش را داشتید به فهرست هواداران دیگو بیفزایید اما غرض از پرداختن به این موضوع چیزی فراتر از خانه تکانی قفسه های تاریخ فوتبال است.

نویسنده شجاعت پرداختن به معنای دقیق "اسطوره" را ندارد و لزومی هم به این کار نیست، مسئولیت سنگین این مهم باشد روی دوش تحلیلگران و کارشناسان زبده ای که اسطوره را می فهمند و ترجمان آن را در چهره های مهم ورزشی به مردم نشان می‌دهند اما در جهان ورزش اعطای لقب اسطوره به یک چهره ورزشی اتفاق ساده ای نیست. ساده نیست از آن جهت که معیار انتخاب این لقب برای یک چهره یکسان نخواهد بود، برای ملتی اخلاق محوریت دارد و برای قومی خوش پوشی و شیک بودن، در چنین شرایطی یک چهره جهانی باید پاسخ همه خواسته‌ها و معیارهای جهانی را در حد بضاعت خود بدهد.

دیگو مارادونا ستاره یا شاید ابرستاره دنیای فوتبال آنقدر معرف حضور دوستداران بیشمارش در سراسر جهان هست که دیگر نیازی به درج بیوگرافی و فراز و نشیب زندگی وی در این بخش احساس نمی‌شود.
مارادونا چندی پیش در یک مصاحبه رسمی دو چهره محبوب دنیای فوتبال یعنی پله و بکن باوئر را دو احمق توصیف کرد و گفت: اینها به درد موزه می خورند. البته در این مصاحبه نیز مانند صدها مصاحبه دیگر مارادونا، هیچ خبرنگاری از او نخواسته بود تا نظرش را درباره هم دوره‌ای های خود ابراز کند.

او چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی حرکت زشتی انجام داده بود که تصویر و فیلم آن در برخی وب سایتهای خبری اروپایی که هیچ مشکلی برای انتشار بدترین تصاویر حاشیه ای از بازیکنان فوتبال ندارند، سانسور شد. در این میان دو بحث وجود دارد، یکی این که فیفا کلا یعنی مافیا و هر بلایی بر سر مارادونا آمده تقصیر فیفا بوده و بحث دوم این که چرا این بلاها بر سر پله، والدراما، بکن باوئر،کرایف و دیگران نیامده است و البته نکته مهم این که این اسامی چهره های پاک دنیای فوتبال نبوده اند و هر یک حاشیه های خاص خودشان را داشته و دارند.
اسطوره فوتبال دنیا، کسی که با یک اظهار نظر ساده می تواند روند انتخابات ریاست جمهوری در آرژانتین را تغییر دهد از ایتالیا 4 مورد و از کشورهای اوکراین، اسپانیا، فرانسه و بلژیک هر کدام یک مورد شکایت رسمی دارد، این شکایتها از سوی زنانی است که ادعا می کنند فرزند مارادونا را سالهای سال است با تمام مشکلات مالی، بزرگ کرده و حالا از او توقع کمک دارند.

پلیس ایتالیا سالهای سال است در حسرت بازداشت دیگو است تا شاید مالیاتهای پرداخت نشده توسط او را باز پس بگیرد. گزارش رسمی 4 تصادف به خاطر سرعت بالای اتومبیل و رانندگی در حال مستی و عدم تعادل روانی از دیگر مواردی است که در کارنامه این اسطوره حک شده است.
چاقی مفرط و جراحی "برداشت لیپید" برای جلوگیری از مرگ اسطوره ناشی از بالا بودن شدید چربی و فشار خون و قند.

مارادونا در ایران هم هواداران زیادی دارد و عده ای فوتبال را به خاطر او دوست دارند، مسلم است که برای این هواداران نوشتن از این همه نقطه ضعف از یک اسطوره چیزی جز دلخوری و درج نظرات منفی به همراه نخواهد داشت اما حقیقت را نمی شود نادیده گرفت.
حالا اگر مارادونا ادعا می کند که بکن باوئر و پله به درد موزه می خورند باید به حال اسطوره ای که حتی به درد موزه هم نمی‌خورد تاسف خورد!