به گزارش مشرق، روزنامه الاخبار لبنان در گزارشی از تحرکات جدید گروهک تکفیری داعش در عراق، سوریه و لبنان به برنامه های همزمان دربار سعودی در هدایت این گروهک تکفیری برای انجام تحرکات بیشتر و تلاش رسانه ای برای تبرئه خود از این گروهک اشاره کرد.
«جان عزیز» نویسنده الاخبار در این مطلب تحت عنوان« مملکت داعش؛ فاجعه سعودی... سعودی فاجعه » نوشت: همزمان با انتفاضه خونین داعش در شمال غرب عراق، سوریه و لبنان ماشین پروپاگاندای سعودی برای درمان زیان های جانبی که ممکن است سازمان تکفیری داعش بر چهره دربار سعودی تحمیل کند، تحرک خود را آغاز کرده است.
ریاض در این راستا طرح فراگیر و برنامه ریزی شده ای را وضع کرده است که طی آن نمایندگی های دیپلماتیک سعودی در کشورهای معینی به سرعت فعال شده اند.
اهداف آشکار این طرح محکومیت جنایات داعش در وهله اول و تاکید بر رد این جنایات توسط پادشاهی سعودی در وهله دوم است. اقدام سوم هم استفاده از همه توان برای بهبود چهره دربار سعودی و نظام آل سعود به هر قیمتی است. در چارچوب دیپلماسی عمومی و رسانه ای، ریاض ارتباطات گسترده ای با روزنامه نگاران ، اصحاب رسانه ، سایت ها و شبکه های اجتماعی ، سیاست مداران و هر آنکه به نوعی افکار عمومی را هدایت می کند با هدف دفاع از دربار سعودی فراهم کرده است.
الاخبار نوشت: در این رابطه بلافاصله پس از کشف هویت سعودی عامل داعشی انفجارهای اخیر در بیروت، ریاض حملات متقابلی را علیه تروریسم آغاز کرد. ابتدا به موضعگیری عام روی آورد و اعلام کرد که دربار سعودی اسلام معتدل را در مقابله با اسلام گمراه تروریستی نمایندگی می کند. سپس اعلام کرد که نظام سعودی در مارس گذشته داعش را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داده است. پس از آن با پروپاگاندای رسانه ای اعلام کرد که شبکه های تروریستی در بیروت منافع سعودی را هدف قرار داده اند (اشاره به انفجاری که در نزدیکی سفارت سعودی در بیروت صورت گرفت). آل سعود سپس در تشریح این اقدام گفت که دشمنی با ریاض بخاطر این است که داعش و هم پیمانانش به دلیل قرار گرفتن نامشان در لیست سازمانهای تروریستی متضرر شده اند.
این روزنامه نوشت: در راستای تبلیغات رسانه ای سعودی ها اعلام کردند که هیچ تحقیقی حتی برای یکبار از زمان اقدامات تکفیری و تروریستی نشان ندادهاست که نظام سعودی به عنوان یک دولت از این گروهها حمایت مالی رسمی کرده باشد.
به نوشته الاخبار این حرف در واقع اعتراف به این نکته است که کانال های دیگری برای حمایت مالی از تکفیری ها وجود دارد که بیشتر شخصی است و ارتباطی ممکن است با دولت پادشاهی سعودی نداشته باشد.
این روزنامه لبنانی نوشت: در خصوص این حملات سعودی باید گفت که آنها «عقل انسان غربی» و خصوصا آمریکایی را به دلیل سطحی بودن و یکجانبه بودن فکر سیاسی شان مخاطب قرار داده است. گو اینکه تفکر تکفیری و تروریستی صرف یک بمب است و یا عبارت است از ماده انفجاری «سی4 » (سرعت انفجار خرج سی چهار7800 متر در ثانیه) و یا اینکه تروریسم تکفیری محدود است به یک مشت نفت و دلار که با آن مواد منفجره خریداری می شود و به انتحار کننده پولی داده می شود تا این اقدام را انجام دهد. براین اساس در پژوهش های غربی عموما و آمریکایی خصوصا می بینیم که بیشتر بر بخش مربوط به حمایت مالی تروریسم تفکیری تمرکز می شود نه غیر از آن. از 11 سپتامیر سال 2001 م و اقدامات موسوم به « پاتریوت اکت » گرفته تا تحقیقات وزارت خزانه داری آمریکا و مطالعات مراکز پژوهشی همواره حقیقت موضوع هرگز بررسی نشد. وآن اینکه « تروریسم از دستی که «مواد منفجره» را منفجر می کند، آغاز نمیشود بلکه در عقلی نهفته است که «دیگری» را تکفیر می کند». و در این نکته اساسی مسئولیت کامل معنوی و مادی نظام درباری حاکم در عربستان سعودی نسبت به جرم و جنایت آشکار میشود. بحرانی که فکر و رفتار پادشاهی عربستان آن را پایه گذاری کرد از مصر گرفته تا لبنان هویدا میشود.
چرا مصر و لبنان ، زیرا این دو کشور دو نمونه بارز از اندیشه های نوین جهان عرب ، تمدن ، فرهنگ، مطبوعات و تعامل با جهان معاصر و با رفاه بشریت و حقوقش محسوب می شوند. قاهره همانگونه که در گذشته بوده همچنان پیشرو در جهان عرب است و اندیشه، سیاست و فرهنگش را با خود یدک می کشد. چنانچه به یک فیلم سینمایی مصری در دهه 50 قرن بیستم نگاه کنید از خود می پرسید طی نیم قرن چه فاجعه ای بر سر تمدن، فرهنگ،هنر و تمامی فعالیت های مربوط به عقل و اندیشه و زندگی در این کشور آمده است . علاء اسوانی شاهد زنده تمامی این دوران مصر روایت می کند: این فاجعه از سال 1973 م آغاز شد، بعد از جنگ زمانی که بحران نفت قاهره را وادار به دریافت پول های ریاض کرد. وسط باند بازی «سادات» و برنامه سعودی برای رخنه در افکار و اندیشه ها ، پول سعودی وارد مصر شد و همراه با این پول اندیشه وهابی نیز به درون اسلام مصر رخنه کرد و فروپاشی آغاز شد. و پس از ان با رقابت قطر و سعودی البته فاجعه بزرگتر واقع شد. و مصر با سرعت بیشتری به عقب برگشت و به عقب ماندگی تسریع داده شد. و از اینجا فاجعه در جهان عرب یکی پس از دیگری به سرعت نور شکل گرفت.
الاخبار در ادامه نوشت: همین اتفاق در لبنان هم افتاد. محمد ابی سمرا یکی از نویسندگان در کتاب پژوهشی خود تحت نام « طرابلس میدان خدا و بندر مدرن» از چگونگی شکل گیری هسته های اولیه حمایت های مادی و معنوی سعودی و دستور کار و مدل سعودیها در لبنان روایت می کند. از شکل گیری جماعت وهابی «امر به معروف و نهی از منکر» تا «هسته های ارتش اسلامی» اولین نامگذاری مذهبی خشونت گرا در ترکیب شخصیتی لبنان که مثل ویروس اطلاعاتی در این کشور شایع شد.
اما مسئولیت نظام درباری سعودی نه در سرمایه گذاری، نه در ملیت تروریستها ، نه در لغو ویزا، نه در نزاع مذهبی با شیعه و نه در رقابت استراتژیک با ایران نیست؟ مسئولیت اول و آخر این نظام درباری در «اندیشه» است. در اینکه دولتی در هزاره سوم میلادی با نام دربار پادشاهی است. اینکه دارای مردمی باشد که احساس هویت نمی کنند. اینکه همه چیزش تعطیل است. عقل ، هنر، خدا هم در اندیشه و هم در واقعیت این دربار وجود ندارد . در اینجا فاجعه ای سعودی نهفته است که نه پروپاگاندا دیگر منفعتی برای او دارد و نه تبلیغات در بازاریابی آن کمکی می تواند بکند.