حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران میگوید: رهبری در بحث عقلانیت از مباحثی مثل عنصر عقل به عنوان ابزار و منبع یاد میکنند، عقل منبعی است که برخی حقایق را درک میکند و این حقایق را برای حل مسائل به کار میبرد، استنتاجهای جدی میگوید. عقل ابزاری وسیلهای است که از منابع معرفتی دیگر مثل طبیعت و وحی استفاده میکند.
وی میافزاید: یک راهی که مقام معظم رهبری پیشنهاد داده بودند، این است که فلسفه را برای کودکان رواج دهیم تا از این طریق بتوانیم عقلانی فکر کنیم و کودک و نوجوانمان قدرت اندیشهکردن را داشته باشند و در مراکز علمی مختلف از جمله دانشگاهها و حوزهها و ...عقلانیت به گونههای مختلف پرورش پیدا میکند.
مشروح این گفت و گفت را در ادامه میخوانیم.
عقلانیت در نظامسازی مورد استفاده است/ تأکید رهبری و امام راحل بر اندیشه عقلانی
*«عقلانیت» یکی از کلیدواژههای مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است. نخستین سؤال اینکه بفرمایید که هدف رهبری از طرح این کلیدواژه چیست؟
-درست است عقلانیت یکی از روشهای مشترک همه علمای اسلام و علمای شیعه در گفتمان فکری بشر است، از جمله امام راحل و مقام معظم رهبری بر عقلانیت تأکید داشتند به این دلیل که از آن در نظامسازی بهره میبردند.
*پس آیا عقلانیت در همه انسانها مشترک است یا خیر؟ چرا که تصور عامه بر این است که عقلانیت یک مفهوم مشترک است در حالی که ما عقلانیتهای متفاوت داریم؟
-اگر عقلانیت را به عنوان قوه عاقله در نظر بگیریم، بله! این عقلانیت بین همه انسانها مشترک است اما اگر عقلانیت را به معنای بدیهیات عقلی در نظر بگیریم یعنی معقولاتی که بدیهی و فکری هستند، باز هم این عقلانیت بین همه انسانها مشترک است. همه انسانها اصل علیّت و واقعیت را قبول دارند و اگر کسی هم گرایشهای فلسفی داشته باشد، خارج از این امر است و زبانی میگوید در واقع فلسفه را قبول ندارد چرا که زمانی که تشنهاش میشود آب میخورد و این یعنی اصل علت و معلول را قبول دارد.
در نهایت اگر عقلانیت را به کارگیری معقولات و بدیهیات بدانیم در این به کارگیری بدیهیات ممکن است برخی مسیر درستی را طی نکنند و گرفتار مغالطه شوند. در علم منطق «صناعات خمس» هم این مغالطه را میبینیم که انواعش ذکر شده است.
گاهی اوقات هم این معلومات عقلی کاربستش در نظامات اجتماعی است اینجا هم میتواند عقلانیتها متفاوت باشد به طور مثال نظام اجتماعی سوسیالیستها با نظام اجتماعی لیبرالیستها متفاوت است چرا که نوع کاربست معلومات عقلی و معلومات بصری آنها در نظام اجتماعی و حیات اجتماعیشان متفاوت میشود.
وحی و روایات منبع دیگر عقلانیت برای نظامسازی است
*پس براساس آن منظومه فکری که برای حضرت امام و مقام معظم رهبری با همکاری دوستان کار کردید، مبحث عقلانیت در اندیشه رهبری چطور نمود پیدا کرده است؟
-پیش از پاسخ به سؤالاتتان بگویم که براساس این مفاهیمی که تعریف کردم برخی معانی عقلانیت در همه انسانها مشترک است ولی در معانی دیگر تفاوت میکند و منشأشان نیز متفاوت است.
اما در پاسخ این سؤال باید بگویم که رهبری در بحث عقلانیت از مباحثی مثل عنصر عقل به عنوان ابزار و منبع یاد میکند، عقل منبعی است که برخی حقایق را درک میکند و این حقایق را برای حل مسائل بکار میبرد، استنتاجهای جدی میگوید. عقل ابزاری است که از منابع معرفتی دیگر مثل طبیعت و وحی استفاده میکند، وقتی خداوند سبحان وحی را برای اولیا ناظر میکند با عقل ابزاری وحی را نازل میکند و همچنین بحث به کارگیری عقل در حوزه نظامات اجتماعی خیلی مهم است.
بنابراین در قرآن کریم و روایات نیز یک مجموعه آموزههایی چون مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بیان شده است که این مسائل به کمک عقل نظامسازی میشود و مقام معظم رهبری تأکید کرده که اگر این عقل را بکار نگیریم نمیتوانیم نظام سازی کنیم ولی حتماً یکی از منابعی که عقل باید از نظامسازی استفاده کند، وحی و روایات ائمه است.
*عقلانیت مبتنی بر اجتهاد و فقه شیعی چه تفاوتی با عقلانیتهای دیگر دارد؟
-فقه شیعه، عقل عملی را به عنوان حسن و قبح عقلی قبول دارد و معتقد است که عقل مستقل میفهمد و میداند که عدالت خوب و ظلم بد است برخی مصادیق عقل و ظلم را هم میفهمد اما پارهای از عقل و ظلم را به وسیله نقل باید فهمید و اینجاست که عقل از وحی و نقل کمک میگیرد و آنها را به کار میبرد.
رهبری از طریق عقلانیت اسلامی مسائل را حل میکنند
*آیا اینکه ما عقلانیت اسلامی داریم تعبیر صحیحی هست؟ رهبری در صحبتهایشان از عقلانیت اسلامی سخن گفتهاند؟
- بله اتفاقاً این عقلانیت اسلامی یکی از ابعاد مورد تأکید و روش شخصیتی ایشان است. ایشان عقلانیت اسلامی را پذیرفتهاند و از این طریق مسائل را حل میکنند به طور مثال در مباحث مختلف چون هنر، فرهنگ، موسیقی و ... با عقلانیت اسلامی به مسائل نگاه میکنند. در حوزههای مختلف فردی و اجتماعی چون خانواده، سبک زندگی، انتخابات و ... هم به همین عقلانیت اسلامی توجه دارند.
همانطور که گفتم عقل و نقل را در کنار یکدیگر به کار میبرند و از این طریق ترکیبی مسائل را حل میکنند. براساس مقالهای هم که پیشتر در این رابطه نوشته بودم باید بگویم که ما در دورهای عالمانی داشتیم اخباری مسلک که محور کارشان روایات بود و اینها عقل را کنار گذاشته بودند اما عده دیگر عقلگرا بودند، مثل طرفداران معتزله که در قرون چهارم و پنجم بودند، اینها همه چیز را با عقل خود میسنجند.
عقلانیت اسلامی شامل عمل و کارکرد است و صرف مباحث انتزاعی نیست
امروزه هم هستند افرادی که هم رویکرد اخباری دارند یا عقلگرا که این عقل گراها میگویند با روایات هزار و چهارصد سال پیش نمیتوان کشور اداره کرد اما عده دیگر میگویند که با این روایات کشور اداره میشود. اما در بین همه این گروهها و تفکرات مقام معظم رهبری از جمله کسانی بودند که به عقلانیت اسلامی معتقد بودند و این عقلانیت شامل عمل و کارکرد است چرا که این بحثها صرفاً یک مجموعه مباحث انتزاعی نبوده است، این عقلانیت باید کاربردی در جامعه پیدا بشود.
*چه نمودها و مثالهایی برای کاربست عقلانیت اسلامی در جامعه میتوان آورد؟
- به طور مثال مباحث مربوط به سبک زندگی و مشکل جمعیت که یک نگاه کاربردی به مباحث است این همان عقلانیت اسلامی رهبری است که به عمل در آمده است.
*این امر عقلانیت معطوف به عمل نام میگیرد؟
-بله دقیقاً حتی در غرب هم چنین عقلانیتی از سوی جامعهشناسانی چون ماکس وبر و هابرماس دیده میشود اینها توانستند علوم انسانی را در غرب رشد و توسعه دهند حتی بخش عمده قطبهای علمی غرب مربوط به علوم انسانی است و با همین اندیشه علوم انسانی خود همه جا را اداره میکنند حتی وارد عراق میشود، سوریه را به هم ریخته و کنفرانس ژنو راه میاندازد.
باید تاریخ همه کشورها و دولتها را بدانیم
*پس اندیشه عقلانیت معطوف به عمل در رهبری و مباحث مربوط به عقلانیتشان نیز وجود دارد...
-بله ایشان هم با همین عقلانیت معطوف به عمل اسلامی مباحثش را مطرح و دنبال میکند تاریخ هم در این راستا با ارزش و مهم است ایشان تاریخ اسلام و تاریخ جهان را هم به خوبی مطالعه میکنند و از آن واقفاند چرا که با همین تاریخ نگاهشان به انسان و حوزه تمدنی ما تغییر کرد، بنابراین تنها کافی نیست که تاریخ دول اسلامی را بدانیم اگر چه آنها هم مهم است از تاریخ سامانیان و آل بویه تا عثمانیان و سلجوقیان باید تاریخ همه کشور و ملتها را بدانیم همین نکته که عثمانی چطور سالها بر اروپا و بیزانس و قسطنطنیه حکومت کرد خودش جای بحث دارد که خود مقام معظم رهبری هم به این نکات درباره تاریخ بارها اشاره کردند.
*در واقع نکته همینجاست که تاریخ به ما عقلانیت خاصی نیز میدهد...
-بله همینطور است و رهبری مکرراً به این امر اشاره میکردند که تاریخ درس آموز است و باید با مطالعه آن عقلانیت صحیح کسب کنیم البته این تاریخ در همه جا کاربردی است باید از همه تاریخ الگو بگیریم و روش عقلانیت اسلامی را براساس تاریخ ایران و اسلام و جهان مورد بررسی قرار دهیم.
ترویج فلسفه برای کودکان
*در نهایت زمینه گسترش عقلانیت در جامعه چگونه حاصل میشود و چگونه میتوان عقلانیت را در جامعه نهادینه کرد؟ با توجه به توصیههای رهبر چه راهی در این زمینه باز کنیم؟
-یک راهی که خود مقام معظم رهبری پیشنهاد داده بودند این است که فلسفه را برای کودکان رواج دهیم تا از این طریق بتوانیم عقلانی کار کنیم و کودک و نوجوانمان قدرت اندیشه کردن را داشته باشند و در مراکز علمی مختلف از جمله دانشگاهها و حوزهها و ... عقلانیت به گونههای مختلف پرورش پیدا میکند.
فرق بین علم و فکر باید بین پژوهشگران و دانشجویان ما مشخص شود. فکر در واقع همان عملیات عقلانی است درحالی که با عقلانیت فکر حاصل میشود و سپس از فکر است که نوبت به علم میرسید و اینجا بین عقل و فکر پیوندی برقرار میشود.