به گزارش مشرق، شبکه ايران نوشت: يکي از ارکان اصلي برنامههاي گفتوگو محور، مجري است؛ کسي که به عنوان گرداننده اصلي برنامه مطرح ميشود و در برخي موارد حتي بر اساس کسب محبوبيت مثل يک برند ميتواند تضميني باشد براي اينکه مخاطب با خيال راحت به تماشاي يک برنامه اثرگذار و جذاب بنشيند.
ستارهسازي در سطح مجريان تلويزيون براي رسانه ملي لازم و ضروري است چرا که تلويزيون هم به مانند سينما براي جذب مخاطب نيازمند سوپراستار است؛ ستارهاي کاربلد و تربيت شده. اما رفتار نامتعارف و دامنه وسيع حاشيههاي ستارههاي دروغين که از منبع رسانه ملي به عنوان محملي براي مطرح کردن خود و ايجاد حاشيه و جنجال بهره بردند مبين اين نکته است که متوليان سيما بايد در شناخت و رصد مجرياني که قرار است در قالب يک ستاره ظهور کنند دقت نظر بيشتري داشته باشند.
براي نمونه در سالهاي اخير شاهد آن بودهايم که مثلا يک مجري به کشورهاي غربي پناهنده شده و اخيرا هم با رسانههاي معاند نظام حاکم بر کشورمان گفتوگويي داشته و يا يک مجري ديگر آنقدر مشهور شده که اين شهرت برايش قدرت را به همراه داشته تا جاييکه مديريت يک شبکه مجبور است تمام خواستههاي منطقي و غير منطقي او را بپذيرد و کاملا او را در برابر دوربين آزاد بگذارد.
اما يکي از بهترين نمونه برنامههاي گفتوگو محور در ايران، برنامه پرمخاطب گفتوگوي ويژه شبکه دو سيماست که درصد زيادي از موفقيت آن مديون اجراي جذاب و گيراي مرتضي حيدري است.
حق نداريم شخصيت مصاحبه شونده را زير سوال ببريم
اين مجري توانمند تلويزيون در گفتوگو با شبکه ايران در خصوص شناخت مجري از چهارچوبهاي رسانهاي و عدم عدول از مرز جسارت و شجاعت در اين حيطه ميگويد: ما حق نداريم شخصيت مصاحبه شونده را زير سوال ببريم بلکه مجازيم فقط در خصوص تخصص يا مسئوليت و شغل وي صحبت کنيم. شناخت از فرد مصاحبهشونده از فاکتورهاي لازم و ضروري يک مجري است چرا که با آگاهي از حيطه مسئوليت و ويژگيهاي کاري مصاحبهشونده، طرح و بيان سوالات روند منطقي را طي ميکند تا بدون اهانت به شخصيت وي مطالبات به خوبي مطرح شود.
وي با اعلام توافق کامل خود با امر ستارهسازي در سطح مجريان اين رسانه، ميافزايد: چارهاي غير از اين نداريم چرا که بدون ستاره نميتوانيم مخاطب جذب کنيم.
همين مسائل و مشکلات را در فوتبال ، سينما و حتي سياست هم شاهد هستيم
حيدري در خصوص سوءاستفاده برخي مجريان از کسب شهرت در رسانه ميگويد: همانطور که در خيلي از حوزههاي خارج از رسانه ملي، شاهد رفتار غيرحرفهاي هستيم متاسفانه در رسانه ملي هم گاهي رفتارهاي غيرحرفهاي بروز ميکند. همين مسائل و مشکلات را در فوتبال و سينما و حتي سياست هم شاهد هستيم و برخي از سياستمداران با گذشت زمان قالب عوض کرده و در شخصيتي متفاوت ظاهر شدند. اينکه صداوسيما نياز به ستارهسازي و حتي سوپرستارهسازي دارد ضروري است و چارهاي جز آن ندارد چرا که در يک برنامه گفتوگو محور شما فقط از طريق مجري ميتوانيد مخاطب جذب کنيد، دکور و يا اسم و عنوان برنامه اثرگذاري خاصي در اين خصوص ندارد بلکه نام و سبقه مجري برنامه است که ميتواند يک برنامه را به عرش رسانده يا آن را تنزيل دهد.
مجري که سوپراستار شده ديگر يک آدم معمولي با نيازهاي معمولي نيست
گوينده خبر 22:30 و مجري برنامه گفتوگوي ويژه خبري شبکه دو، در پاسخ به آسيبشناسي و پيشگيري از آن در روند ستارهسازي توضيح ميدهد: بايد به اين موضوع توجه داشت که يک مجري که سوپراستار شده ديگر يک آدم معمولي با نيازهاي معمولي نيست پس وقتي به يک مجري حقوق هماهنگ پرداختي با کارکنان دولتي را ميدهيد انتظار بروز خطاي رفتاري از وي نيز طبيعي است. مجرياي که ماهي 500 الي يک ميليون تومان حقوق ميگيرد بايد طي سال حدود 5 ميليون هزينه لباس کند چرا که نميتواند با هر لباسي در هر مجامعي ظاهر شود اما اين توافق و هماهنگي بايد دوجانبه باشد و مجري هم شان، مقام و جايگاه و مرتبه خودش را بشناسد. چنين مباحثي را ميتوان در قراردادهاي حقوقي لحاظ کرد.
به لحاظ شخصيتي ظرفيت مديريت اقبال اجتماعي را ندارند
وي ادامه ميدهد: اما مهمترين و اساسيترين نکته در اين خصوص روال صحيح ستارهسازي است يعني اينکه انتخاب و گزينش درست در پذيرش مجري داشته باشيم، او را به درستي آموزش دهيم و مرحله به مرحله آن را رشد دهيم. مسلما مجري تازه نفسي که بدون در نظر گرفتن مراحل ذکر شده به عنوان چهره مطرح ميشود چون ظرفيتسازي در او ايجاد نشده طبيعي است که در هر زماني و به هر دليلي به هرز رود؛ همان اتفاقي که در دنياي ورزش و هنر هم اتفاق ميافتد. لغزشهايي که در برخي فوتباليستها و هنرپيشهها شاهد هستيم هم به همين دليل است که در شرايط سني کم به شهرت، محبوبيت و پول فراوان ميرسند اما به لحاظ شخصيتي ظرفيت مديريت اقبال اجتماعي را ندارند، دچار خطا ميشود، ميشود تيغ در دست زنگي مست. يک سوپراستار بايد خوب انتخاب شود، آموزش ببيند، رشد کند و مرحله به مرحله جلو رود و در قالب قراردادهاي حقوقي،آموزشها و مراقبتهايي که ميگيد براي رسانه حفظ شود.
به صرف تخلف يک يا دو مجري نميتوان باب ستارهسازي را در تلويزيون ببنديم
حيدري در ادامه خاطرنشان ميسازد: تاکنون تعداد مجرياني با سرنوشت اين دست آدمها در حوزه اجراي رسانه ملي محدود است. صدها مجري در تلويزيون کار ميکنند و 5درصد خطا در هر شغلي قابل قبول است و به صرف تخلف يک يا دو مجري نميتوانيم باب ستارهسازي را در تلويزيون ببنديم چرا که اين کار شليک تير خلاص به برنامهها تلويزيون است.
اين مجري در خصوص لزوم شکلگيري انجمن يا سنديکاي مجريان رسانه ميگويد: وجود هر تشکل صنفي مفيد است و تکيل چنين نهادي در خصوص اجرا هم مفيد خواهد بود چرا که از يک سو مدافع و محافظ حقوق مجريان خواهد بود و از سوي ديگر ميتواند با آموزش و همراهي مجريان را از خطا و لغزش مصون دارد.
5درصد ريزش و خطا در هر سيستمي قابل قبول است
وي در پايان اظهار ميدارد: در مجموع چارهاي جز ستارهسازي در زمينههاي هنري و حتي سياست و اقتصاد نداريم چرا که اصولا در همه زمينهها نيازمند الگو هستيم. سوپراستار براي برنامه گفتوگو محور تلويزيون مثل هنرپيشه مطرح در سريالها و آثار سينمايي يک ضرورت است. 5درصد ريزش و خطا در هر سيستمي قابل قبول است از جمله در عرصه مجريان تلويزيوني.