به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، دکتر بهرام مبشر، کيهانشناس بزرگ ايراني دانشگاه «ريورسايد» کاليفرنيا و کاشف دورترين خوشه کهکشاني جهان که در دومين همايش عظمت کائنات در دانشگاه صنعتي اميرکبير سخن ميگفت، اظهار کرد: هدف من اين است که براي شما دانشجويان، سوال ايجاد کنم تا متوجه شويد که اين مسائل قابل تفکر است.
وي با بيان اين که آينده رشته کيهان شناسي، پاسخهاي داده شده به سوالات اين حوزه را تضمين مي کند، افزود: تمام افراد متفکر علاقهمند به فهم اين مساله هستند که جهان از کجا آمده و به کجا مي رود.
افلاطون به عنوان اولين کسي که اين علم را شروع کرد، معتقد بود، زمين محور همه کهکشانهاست و ديگر سيارات به دور او ميگردن؛د اما امروزه کيهانشناسي صورت علمي پيدا کرده است.
مبشر ادامه داد: پس از گذشت يکهزار و 700 سال از مطرح شدن اين انديشه، کوپرنيک، زمين را از محوريت برداشت و خورشيد را جايگزين آن کرد و با وجود اين که تصور کوپرنيک از اساس اشتباه بود با شجاعت خود توانست با عقيده يکهزار و 700 ساله مردم بجنگد و آن را تغيير دهد.
استاد فيزيک و نجوم رصدي دانشگاه ريورسايد کاليفرنيا با بيان اين که اين موضوع به جايي رسيد که گاليله به عنوان اولين فرد، تلسکوپ را اختراع کرد، تصريح کرد: گاليله به وسيله تلسکوپ توانست ژوپيتر را مشاهده کرده و از حرکت آن متوجه گردش زمين به دور خورشيد شود؛ اما کيهان شناسي به عنوان يک علم از اوايل قرن بيستم و در حدود سال 1920 آغاز شد که نهايتا به اين نتيجه رسيديم که جهان 13 ميليارد سال پيش در اثر يک انفجار بزرگ به نام «مهبانگ» (BIG BANG) به وجود آمد که پس از آن تاکنون جهان در حال انبساط است؛ به اين معنا که همه کهکشانها و هر چيزي که در جهان وجود دارد، در حال دور شدن از يکديگر هستند.
وي با طرح اين سوال که چگونه لحظه «مهبانگ» (BIG BANG) به وجود آمد، عنوان کرد: اطلاعات موجود از جهان و چگونگي شکل گيري آن از 10 به توان 43 ثانيه پس از شکل گيري جهان در دسترس است که با فيزيکي که ميشناسيم قادر به توضيح دادن آن نيستيم؛ اما نيروهايي که در طبيعت در ابتداي مهبانگ وجود داشت يکي بودند که در اين زمان به چهار نيروي جاذبه، الکترومغناطيس يا همان نور، نيروي قوي که هسته اتم را نگه ميدارد و نيروي ضعيف تقسيم شدند.
وي تصريح کرد: نيروي جاذبه در 10 به توان منهاي 38 ثانيه پس از پيدايش جهان از نيروهاي ديگر جدا شد که در اين زمان درجه حرارت جهان بسيار بالا و در حدود چندين ميليارد درجه (10 به توان 29 درجه) کلوين بود که از آن هنگام هر چه جهان انبساط پيدا ميکرد درجه حرارت کاهش پيدا ميکرد و نهايتا در 10 به توان منهاي 10 ثانيه پس از پيدايش جهان تمام نيروهايي که در طبيعت وجود داشتند به صورت نيروهاي مستقل از يکديگر جدا شدند.
مبشر در ادامه با اشاره به سير انبساطي جهان پس از مهبانگ تاکنون اظهار کرد: يکهزارم ثانيه پس از پيدايش جهان، موادي که هسته اتم (پروتون و نوترون) را تشکيل ميدهند، فرم پيدا کردند به گونهاي که کوارکها اولين موادي بودند که در اين زمان ايجاد و با جمع شدن دور هم پروتون را تشکيل دادند، اما بلافاصله پس از اين زمان، پروتونها بر اثر تابش نور متلاشي شدند و اين روند تا آنجا ادامه پيدا کرد و شدت نور به حدي کاهش يافت که قادر به متلاشي کردن پروتونها نبود و پروتونها به وجود آمدند.
وي با بيان اين که دماي جهان در زمان تشکيل پروتونها 10 به توان 12 درجه کلوين بود، خاطرنشان کرد: پس از تشکيل هسته اتم که حاوي پروتونها و نوترونها است، ماده به وجود آمد و تقريبا سه دقيقه پس از پيدايش جهان، هسته سادهترين اتم که هيدروژن است، به وجود آمد. در واقع ميتوان گفت هيدروژني که در اتمسفر و يا آب وجود دارد بازماندهاي از سه دقيقه پس از پيدايش جهان است.
به گزارش ايسنا، دکتر مبشر اظهار کرد: در واقع بين سه دقيقه تا 300 هزار سال پس از پيدايش جهان، هسته اتمها از سادهترين آنها تا سنگينترين اتم شکل گرفته و حدود 380 هزار سال پس از پيدايش جهان الکترونها دور هستههاي اتم جمع شده و نهايتا باعث به وجود آمدن اتمها که تشکيل دهنده کهکشانها، سيارات و انسانها هستند، شدند.
استاد دانشگاه «ريورسايد» با اشاره به اين که دماي جهان 300 هزار سال پس از مهبانگ، سه هزار درجه کلوين بوده است، ادامه داد: از آن زمان تاکنون کهکشانها و ستارهها به وجود آمدند.
وي گفت: در ابتداي جهان، هيچ چيز جز نور وجود نداشت، به صورتي که اگر شما با يک موشک از منظومه شمسي خارج شده و وارد کهکشان راه شيري شويد و از آنجا به جهان بيرون از اين کهکشان برويد و دماي جهان را اندازه بگيريد به عددي حدود منهاي 270 درجه سانتيگراد که نزديک به صفر مطلق است، ميرسيد که اين دما از لحظه پيدايش جهان و تابش زمينهيي که مبناي کيهاني دارد، باقي مانده؛ چرا که اگر در تمام جهات آن را اندازهگيري کنيد، يکسان است.
مبشر با تاکيد بر اين که 300هزار سال تا يک ميليارد سال پس از پيدايش جهان، ستارگان و کهکشانها به وجود آمدند، تصريح کرد: در کهکشان راه شيري حدود يکصد هزار ميليون ستاره وجود دارد که دائما در حال تحول و کاهش نور هستند تا در نهايت به «ابرنواخترها» تبديل شوند؛ بنابراين به طور متوسط يکصد هزار ميليون ستاره لازم است تا يک کهکشان به وجود بيايد، اما همه اين جهان مرئي تنها چهار درصد جهان را تشکيل ميدهد.
وي در ادامه با اشاره به اين که مساله انبساط جهان نخستين بار در سال 1922 توسط ادوين هابل مطرح شد، اضافه کرد: سرعت کهکشانها و فاصله آنها با هم متناسب هستند و با ثابت هابل ميتوان فاصله آنها را از يکديگر محاسبه کرد و در واقع زمين جزء کوچکي از منظومه شمسي بوده که منظومه شمسي هم جزء کوچکي از کهکشان راه شيري و کهکشان راه شيري يکي از صدها کهکشاني است که گروه محلي کهکشان را تشکيل ميدهند که اين گروه يک گروه از صدها هزار گروه ديگر است که ابرخوشه کهکشانها را تشکيل ميدهند. البته انبساط جهان را مي توان با گذاشتن نقطه هايي بروي سطح بادکنک و باد کردن آن توجيه کرد که دورشدن کهکشان هم به اين صورت انجام مي شود.
مبشر افزود: به واسطه جاذبه ابرخوشه کهکشاني، تمام کهکشانهايي که در اطراف کهکشان راه شيري هستند به همراه کهکشان راه شيري به سمت ابرخوشه کهکشاني در حال حرکت هستند به گونهاي که کهکشان ما با سرعت حدود 500 کيلومتر در ثانيه به سمت مرکز ابرخوشه کهکشاني در حال حرکت است و اين ابرخوشه به همراه تمامي کهکشانهايي که به همراه دارد با سرعت 480 کيلومتر در ثانيه به سمت ابرخوشهاي بزرگتر از خودش در حال حرکت است.
وي با يبان اينکه مسائل مطرح شده توصيفي از وسعت کائنات و هستي است که انسان به عنوان موجودي کوچک و در سيارهاي کوچک از اين کائنات زندگي ميکند، اظهار کرد: براي به وجود آمدن حيات نياز به کربن، نيتروژن و اکسيژن داريم که اين عناصر پس از سه دقيقه از پيدايش جهان به وجود آمده و شروع به شکل گيري کردند. اين لازمه هاي حيات در اثر تحولات درون ستارهها به وجود آمده، نهايتا پس از اتمام عمر ستارهها منفجر ميشوند، به صورت يک ابر نواختر به وجود ميآيند و بر اثر انفجار اين عنصرها در جهان پخش ميشوند و به سياراتي مانند زمين آمده و حيات را در اين سياره هم شکل ميدهند. در واقع يکي از پرنورترين واکنشهايي که در جهان به وجود ميآيد ابرنواخترها هستند.
مبشر خاطرنشان کرد: اين سير حيات بخشي به طبيعت تا آنجا ادامه پيدا ميکند که به انسانها ميرسد و انسانها براي پيدايش حيات بايد به دنبال کراتي باشند که ويژگيهاي زمين را داشته باشند که تاکنون با تلاش فضاپيماي کپلر 600 سياره پيدا شده است و اگر بتوان در هر کدام از اين سيارهها اين سه عنصر را پيدا کرد مي توانيم بگوييم آن سياره مانند زمين و داراي ويژگيهايي مثل زمين است.
وي گفت: اگر بخواهيم تاريخ پيدايش جهان را از آغاز مهبانگ تاکنون در يک سال فشرده کنيم جهان در ابتداي ژانويه به وجود آمده است. يک ماه پس از مهبانگ (انفجار بزرگ) يعني در فوريه، کهکشان راه شيري تشيکل شده، نه ماه پس از پيدايش يعني در سپتامبر زمين فرم گرفته، در 22 سپتامبر (اول مهر ماه) زندگي ابتدايي در زمين به وجود آمد، آذر ماه زماني بود که دايناسورها به وجود آمده و در 26 همان ماه از بين رفتند، در روز پاياني سال در ساعت 23 و 58 دقيقه، انسانها به وجود آمدند، 25 ثانيه قبل از پايان سال کشاورزي به وجود آمد و نهايتا 11 ثانيه قبل از پايان سال اهرام مصر ساخته شدند.
مبشر با اشاره به اين که توسعه علم به حدي رسيده که امروزه ميتوان اولين کهکشانهايي را که به وجود آمدند، مشاهده کرد، اظهار کرد: وقتي انسان به آسمان نگاه ميکند در حقيقت در زمان به عقب نگاه کرده همان طور که نور خورشيد هشت دقيقه زمان ميبرد که به چشم انسان برسد، يعني هنگامي که انسان به خورشيد نگاه ميکند، آن را طوري ميبيند که هشت دقيقه قبل بوده است و وقتي به کهکشاني مينگريم که 10 ميليون سال نوري با ما فاصله دارد، يعني آن را آن گونه ميبينيم که 10 ميليون سال پيش بوده نه آن طور که امروز هست، چرا که شايد امروز وجود نداشته باشد.
استاد فيزيک و نجوم رصدي دانشگاه ريورسايد کاليفرنيا خاطرنشان کرد: نوري که انسان از کهکشاني مشاهده ميکند شايد وقتي آن کهکشان را ترک کرده، کره زمين و کهکشان ما وجود نداشته، اما در طول حرکت تا رسيدن ما به کهکشان راه شيري و سياره زمين به وجود آمده و شايد هم در اين لحظه ديگر خود آن کهکشان وجود نداشته باشد. در حقيقت انسان وقتي کهکشاني را که 13 ميليارد سال نوري با زمين فاصله دارد مي بيند در حقيقت به ابتداي جهان و آفرينش نگاه ميکند.
نماينده سابق سازمان فضايي اروپا در ناسا با تاکيد بر اين که با سيستم فراژرف هابل ميتوان عميق ترين تصوير موجود از جهان را مشاهده کرد، اظهار داشت: تمام چيزي که امروزه در جهان قابل مشاهده هست، تنها چهار درصد جهان است چرا که 96 درصد جهان غير قابل مشاهده است، يعني حدود 73 درصد جهان چيزي به نام انرژي تاريک و 27 درصد آن ماده تاريک بوده که چهار درصد از آن را امروز ميتوانيم ببينيم.
وي با بيان اين که جاذبه ماده تاريک چيزي است که ميتواند باعث توقف انبساط و نهايتا انقباض جهان شود، تصريح کرد: در حال حاضر مي توانيم به سوالي که افلاطون در خصوص باز يا بسته بودن جهان مطرح کرد پاسخ گفت که جهان باز است.
مسئول سابق آشکارساز Nikmouse تلسکوپ فضايي هابل اضافه کرد: ماده تاريک شايد متشکل از سيارهها و ستارههايي که تاکنون از بين رفته اند باشد، اما نکته جالب اينجاست که در حال حاضر هيچ اطلاعاتي در خصوص کيفيت و کميت انرژي تاريک که در حال حاضر حدود 75 درصد جهان را تشکيل ميدهد نداريم و نميدانيم اين انرژي از چه چيزي تشکيل ميشود.
وي با بيان اين که از طريق تلسکوپ هابل و با استفاده از سرعت کهکشان ها ميتوان فاصله آنها را اندازهگيري کرد، اظهار کرد: اگر از دو شيوه مختلف فاصله دو کهکشان از يکديگر را اندازهگيري کنيم و اين فاصلهها با هم متفاوت باشند به اين نتيجه مي رسيم که يکي از اين فاصلهها اشتباه است. در واقع براساس محاسبههاي صورت گرفته فاصله اي که از روي ديناميک آنها گرفته ميشود، هميشه کمتر از فاصله حقيقي کهکشانها است.
مبشر با اشاره به اين که در گذشته سرعت انبساط زمين کم بوده و در زماني معين اين سرعت ناگهان زياد شده است، عنوان کرد: اين افزايش سرعت انبساط جهان در 4.2 ميليارد سال گذشته به صورت ناگهاني اتفاق افتاد و اين نشان دهنده پيشرفت علم است که مي توانيم زمان و نحوه اين تغيير سرعت را محاسبه کنيم .
وي در ادامه با تاکيد بر اين که انتهاي جهان به ميزان نيروي جاذبه و دافعه بستگي دارد، تصريح کرد: نيروي جاذبه باعث نزديک شدن اين جهان به يکديگر و نيروي دافعه باعث دور شدن کهکشانهاي جهان از هم ميشود و از آنجايي که نيروي دافعه بيش از نيروي جاذبه جهان بوده پس اين جهان و کهکشان ها در حال دور شدن از هم و انبساط هستند و در واقع اين جهان باز است.
استاد فيزيک و نجوم رصدي دانشگاه ريورسايد با بيان اين که در حال حاضر حدود 14 ميليارد سال از پيدايش جهان گذشته است، اظهار کرد: آينده و انتهاي جهان به گونهاي است که يک ميليارد سال قبل از انتهاي جهان خوشههاي کهکشاني از هم جدا ميشوند، يعني قدرت انرژي تاريک به حدي افزايش پيدا ميکند که ميتواند آنها را از هم جدا کند، 60 ميليون سال قبل از انتهاي جهان، کهکشان راه شيري از بين ميرود و سيارات از هم جدا ميشوند. سه ماه قبل از انتهاي جهان، منظومه شمسي از بين مي رود، 30 دقيقه قبل از انتهاي جهان نيروي انرژي تاريک به حدي افزايش پيدا ميکند که روي سياراتي به اندازه زمين ميتواند اثرگذار باشد و در اين زمان است که زمين منفجر ميشود و حدودا 10 به توان منهاي 19 ثانيه قبل از انتهاي جهان، اتمها از بين رفته و نهايتا ميتوان گفت 35 ميليارد سال پس از پيدايش جهان، جهان از بين ميرود و کل جهان به انرژي تاريک تبديل ميشود.