به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي مشرق، لي چيگوانگ، استاد دانشگاه سينگوا در مقاله اي در گلوبال تايمز در خصوص لزوم استفاده چين از رسانه هاي جديد در ديپلماسي عمومي مي نويسد: وقتي که صداي يک ملت به اندازه کافي در فضاي اينترنت بلند نباشد، "حقيقت" توسط کساني که در اين فضا از صداي بلندتري برخوردار باشند رقم خواهد خورد.
هيلاري کلينتون تصميم گرفت اينترنت را به عنوان سلاح خود برگزيند. و از آنجا که فن‌آوري شبکه‌اي به گسترش خود ادامه مي‌دهد، احتمالا جنگ لفظي آينده چين با آمريکا، بيشتر غيرقابل پيش بيني شدن آنها خواهد بود.
اينترنت بايد در موقعيت‌هاي اضطراري در چين به طرز موثرانه‌تري مورد استفاده قرار گيرد. با دسترسي آزاد به اينترنت، شهروندان آنلاين چيني خواهند توانست داستان‌هاي دسته اول سريع و متقاعد کننده‌اي را از طريق گفتگوي رسانه‌هاي اجتماعي به جهانيان ارايه کنند. که غالبا اطمينان بيشتري را نسبت به صداي رسمي دولتي به خود جلب خواهند نمود.
چين داراي 450 ميليون کاربر اينترنتي، شامل 75 ميليون وبلاگ‌نويس شخصي است. اين وبلاگ نويسان بومي و شهروندان دنياي مجازي، ارتش بسيار بزرگ از سخنگوياني را مي‌سازند که از طريق گفتگوهاي دونفره و وبلاگ‌هاي قابل اعتماد، توانايي تقويت صداي چين در جهان را دارند.
دولت چين بايد از اين موقعيت جديد که رسانه‌هاي اجتماعي ارايه مي‌کنند در جهت تنظيم سياست گذاري‌هاي ديپلماسي عمومي بهره‌برداري کند تا بتواند صداي خلق چين را به وضوح، صحت و کمال به گوش جهان برساند.
سخنان هيلاري کلينتون در رابطه با آزادي اينترنتي توسط رسانه‌هاي چيني، ، بايد به مانند زنگ بيدار باشي براي سياست گذاران چيني شمرده شوند، تا به آماده سازي و تنظيم يک سياست عمومي اينترنتي در قبال آمريکا روي آورند.
آزادي شبکه‌اي مورد ادعاي کلينتون، در سياست خارجي آمريکا يک اولويت جديد است، که بايد به مانند نصيحتي صحيح هرچند تلخ در سياست خارجي چين نيز مورد استفاده قرار گيرد.
چين بايد بياموزد از پتانسيل کامل رسانه‌هاي اجتماعي و فن‌آوري ارتباطاتي شايعات، جهت دستيابي به اهداف سياسي خارجي خود و تقويت قدرتش در تصويب برنامه‌هاي جهاني بهره بجويد.
ديپلماسي عمومي اينترنتي که همچنين به ديپلماسي 2 يا ديپلماسي الکترونيکي نيز شهرت دارد، بيانگر شيوه‌هاي اجرايي آداب ديپلماتيک از طريق فضاي اينترنت و دستگاه‌هاي تلفن همراه است.
اين استاد دانشگاه افزود: از زمان روي کار آمدن هيلاري کلينتون به عنوان وزير امور خارجه آمريکا، وي با تحرک بخشي، به جامعه آمريکايي در فعاليت‌هاي اينترنتي، به دقت يک استراتژي ديپلماسي الکترونيکي را دنبال کرده و به طرز پيشگيرانه‌اي در جهت اجراي استراتژي‌هاي ديپلماتيک ايالات متحده، به تقابل با مخاطبان خارجي پرداخته است.
در سال‌هاي اخير، آژانس‌هاي دولتي آمريکا، بازوهاي رسانه‌اي، تشکلات غير دولتي، موسسات آموزشي، گروه‌هاي متخصصين و نهادهاي مختلف، از طريق تشويق سياستمداران، روزنامه‌نگاران، اساتيد دانشگاهي، دانشجويان، گردشگران و ديگر شهروندان آمريکايي به استفاده از اينترنت و گفتگو با مردم کشورهايي مانند چين، اجراي ديپلماسي عمومي شبکه‌اي را در دستور کارخود قرار داده‌اند تا از اين طريق به ارتقاي سياست خارجي آمريکا و سيستم‌هاي ارزشي سياسي آمريکا بپردازند.
استاد دانشگاه سينگواي چين ادامه داد: ديپلماسي الکترونيکي آمريکا، به عنوان جزء مهمي از مايملک سوق الجيشي و ارتباطات استراتژيک اين کشور، ابتدا با تلاش جهت ايجاد برنامه‌هاي خاص رسانه‌اي، چارچوب و زمينه خبري معيني را در ارتباط با حوادث جهاني طراحي مي‌کنند که منجر به فشار و برخوردهاي داخلي در کشورهاي هدف خواهد شد.
اينترنت هم که مکان مناسبي براي هر نوع فعاليت آنلاين است، توسط فعالان در همه زمينه‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد و نه تنها شامل فعاليت‌هاي حاميان حقوق بشر است؛ بلکه حتي تروريست‌ها، افراطيون، نئونازي‌ها، ويکي‌ليکس و خيلي از ديگران نيز از آن استفاده مي‌کنند. در حاليکه همه آنها مدعي‌اند براي حقوق بشر فعاليت مي‌کنند.
در هر رو اگر مقامات چيني تصميم داشته باشند فعاليت وب‌سايت برخي از گروه‌ها را تعطيل نمايند، اين عمل بلافاصله توسط غرب به سرکوب آزادي اينترنتي تعبيير خواهد شد.
بعلاوه، مردم اصولا بر سر اين ماجرا که چه کسي قهرمان آزادي هست و چه کسي نيست با هم اختلاف نظر دارند تنها به اين علت که حقيقت پيچيده‌تر از اين حرفهاست. براي مثال، چين مدعي است ربيا کادير ايغوري، رهبر گروه افراطي مسلمان چين جيانگ است، در حاليکه همين شخص در غرب به عنوان مبارز آزادي شناخته مي‌شود. اما اگر فعاليت‌هاي او مخالف ايالات متحده مي‌بود حتما برچسب تروريست بر وي زده مي‌شد.
