سلطه آمریکا بر اروپا و تبعیت محض و کورکورانه برخی سیاستمداران اروپایی از سیاست‌های واشنگتن متأسفانه اکنون به واقعیتی تبدیل شده که جای انکار ندارد.

به گزارش مشرق، یک سیاستمدار کهنه کار فرانسوی که اخیراً حزبش در انتخابات مجلس اتحادیه اروپا رأی بالایی کسب کرده، در اظهاراتی کم سابقه به کالبدشکافی اتحادیه اروپا پرداخته و اعتراف کرده است: "سیاست خارجی اتحادیه اروپا را آمریکا هدایت می‌کند و این اتحادیه در حوزه سیاست خارجی هیچ اختیاری از خود ندارد." "ماری لوپن" به دلیل همین تبعیت، دیپلماسی اتحادیه اروپا را فاجعه‌بار خوانده و موضعگیری‌های این اتحادیه در امور خارجی را مشکل‌زا و موجب بدتر شدن اوضاع توصیف کرده است. این توصیف اروپایی از مشکلات داخلی این اتحادیه و تبعات منفی حاصل از تبعیت کورکورانه آن از سیاست‌های آمریکا به فاصله کوتاهی از اظهارات "لاوروف" وزیر خارجه روسیه صورت می‌گیرد که دنباله‌روی اتحادیه اروپا از آمریکا را شرم‌آور خوانده بود.

این قبیل اعترافات مقامات اروپایی به خطای راهبردی در تبعیت از آمریکا پرده از واقعیت تلخ و دردناکی بر می‌دارد که سالهاست کشورهای اروپایی بویژه اتحادیه اروپا را درگیر کرده و تاکنون کسی جرأت طرح آنرا پیدا نمی‌کرد ولی انتخابات اخیر مجلس اتحادیه اروپا و پیروزی نسبی احزاب ملی گرا در آن، فضا را برای ارائه معضلات ملتهای اروپایی و بیان بندهای نامرئی سلطه بر این اتحادیه فراهم آورده است. علاوه بر این، اعتراف این سیاستمدار فرانسوی مهر تأییدی است که با دست خود اروپایی‌ها بر سخنان اخیر رهبر انقلاب زده شده است، که در حرم حضرت امام(ره) در تحلیلی جامع از سلطه آمریکا بر کشورهای اروپایی گفتند: "اروپائیها در یک خطای بزرگ راهبردی قرار دارند که خود را در خدمت آمریکا قرار داده و خود را ملزم به رعایت کامل منافع واشنگتن کرده‌اند ولی آمریکائیها نه تنها منافع آنها را رعایت نکرده بلکه زیر پا هم می‌گذارند."

ایشان در بیان یکی از آشکارترین مصادیق خطای راهبردی کشورهای اروپایی، به همراهی اروپا با آمریکا در تحریم ایران اشاره کرده و افزودند: "آمریکا با اجرای سیاست منفعت طلبانه در قبال اروپا از اروپا توقع دارد که در خدمت منافع راهبردی واشنگتن باشد تا آنجا که خود را مجاز می‌داند از زندگی خصوصی شهروندان و حتی مقامات اروپایی متحد خود جاسوسی کند درصورتی که پس از افشای آن هم حاضر به عذرخواهی نیستند."

سلطه آمریکا بر اروپا و تبعیت محض و کورکورانه برخی سیاستمداران اروپایی از سیاست‌های واشنگتن متأسفانه اکنون به واقعیتی تبدیل شده که جای انکار ندارد. در ریشه یابی تسلیم پذیری ذلت بار اروپا در قبال آمریکا و چگونگی مسلط شدن واشنگتن بر کشورهای اروپایی باید گفت پس از جنگ جهانی دوم، اروپا به عنوان یک قدرت جهانی از معادلات قدرت حذف شد و جهان به دو قطب کمونیسم و سرمایه‌داری تقسیم گشت. در آن شرایط اکثر کشورهای اروپایی عملاً تحت نفوذ و سلطه آمریکا، به عنوان قدرت بزرگ اقتصادی و نیروی فائقه نظامی، در آمدند و آمریکا با اجرای سیاست‌های چندگانه و ابزارهای گوناگون، استیلای خود را بر اروپا تثبیت کرد:

1 - نخست آنکه صدها هزار سرباز آمریکایی در اکثر نقاط حساس اروپا مستقر شدند که این حضور همچنان پا برجاست. به عنوان مثال 70 هزار نظامی در آلمان، 10 هزار نفر در ایتالیا، 10 هزار نفر در انگلیس و هزاران سرباز دیگر در اسپانیا، لهستان و بوسنی مستقر هستند که این پایگاهها در اصل، تضمینی بر سلطه آمریکا در اروپاست.

2 - وابسته کردن اکثر صنایع زیربنایی اروپا به فناوری یا بازار مصرف و یا سرمایه‌های آمریکایی تحت پوشش کمک به بازسازی کشورهای اروپای غربی و ترمیم خرابی‌های بجا مانده از جنگ جهانی.

3 - اشراف اطلاعاتی بر اروپا توسط سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا که شامل شنود مکالمات، شناسایی گروههای فکری مختلف اروپایی می‌شود.

4 -سلطه فرهنگی بر کشورهای اروپایی و تخریب مبانی فرهنگی آنها که از طریق هالیوود صورت گرفته و در این مسیر نقش رسانه‌های آمریکایی در تثبیت پدرخواندگی آمریکا بر اروپا بسیار مؤثر بوده است.

از همین رو "نوام چامسکی" کارشناس برجسته آمریکایی معتقد است: "بلافاصله بعد از جنگ دوم جهانی، آمریکا برنامه‌ای را برای پوشش دادن اقتدار خود بر اروپا عملیاتی کرد به گونه‌ای که اکنون بر هر نقطه‌ای در اروپا تسلط سیاسی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی و فرهنگی دارد." بنابر این امروزه چندان تعجب‌‌آور نیست که پس از افشای جاسوسی اطلاعاتی آمریکا از مکالمات خصوصی سران اروپا، هیچیک از آنها قادر به انجام هیچ واکنشی نبوده و در مقابل آن سکوت می‌کنند.

امروزه از نوع رفتار منفعلانه و ذلت بار برخی سران اروپایی و تسلیم‌پذیری آنها در مقابل آمریکا کاملاً آشکار است که عملکرد مقامات اروپایی نه تنها بوی کهنگی و تعفن قرون وسطایی می‌دهد که شامه ملتهای جهان را بشدت آزرده ساخته بلکه آکنده از بوی تقلید محض و فرمانبری کورکورانه از سیاست‌های آمریکاست که پس از جنگ دوم جهانی به عنوان قدرت قاهر و غالب، همچنان بر اروپائیها حکومت می‌راند. متأسفانه تن دادن مقامات اروپایی به دیکته‌های کاخ سفید آنچنان بالا گرفته که برخی اندیشمندان اروپایی و سیاستمداران منتقد را به اعترافی تلخ واداشته تا آنجا که اروپا را به منزله مستعمره آمریکا معرفی می‌کنند.

در این میان سؤال قابل تأملی وجود دارد که اروپائیهایی که خود را نماد و سمبل حقوق بشر و دمکراسی در جهان می‌دانند و باد دماغشان زمین را جارو می‌کند، چگونه به خود قبولانده‌اند که تابع محض و کارگزار دست بسته سیاست‌های آمریکا باشند و به گونه‌ای عمل کنند و رفتارهایی از آنها صادر شود که برخی آمریکائیها به خود جر‌أت بدهند در مقالاتشان عبارات تحقیرآمیزی به کار برده و بنویسند "حماقت اتحادیه اروپا در برابر آمریکا واقعاً ستودنی است!"


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس