کد خبر 314919
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۴

بیشتر بازیگران فتورمان‌های مجله جوانان، بهایی بودند و... که سرشناس‌ترین آنها عبارت بودند از: «پروین سلطانی، عباس سلطانی، پرویز پرپین، فریدون طهوری، رویا زیبا حالت و پروین پرپین».

مصاحبه روزنامه
گروه فرهنگی مشرق - روزنامه "آرمان" در شماره روز یکشنبه 11خرداد 1393،‌ طی مصاحبه‌ای با "رجبعلی اعتمادی"، داستان‌نویس بهائی و نویسنده قصه‌های مبتذل با مضامین اِروتیک به بررسی شخصیت، آثار و تجلیل وی پرداخت.

 این مصاحبه که با نام مستعار "ر. اعتمادی" و در دو بخش تنظیم شده بود در صفحه  7(سرویس ادبیات) روزنامه درج شده بود. وی ضمن این گفتگو و در پاسخ به سؤالی که درباره ممنوع‌القلم شدن او پرسیده،‌گفت:

«ببینید؛ انقلاب در هر کجای جهان که اتفاق بیفتد، گذشته‌ها را انکار می‌کند. این خاصیت انقلاب است. ر. اعتمادی هم که سال‌ها پیش از انقلاب نویسندگی کرده بود، از این قاعده مستثنا نبود و برخلاف برخی از نویسندگان که تنها برخی از کتاب‌هاشان مجوز نشر نمی‌گرفت، این اتفاق برای تمام کتاب‌های من رخ داد؛ یعنی اجازه نشر نگرفتند و در توقیف ماندند. به همین خاطر من 13 سال، ممنوع‌القلم بودم. هرچند مخاطبان من کتاب‌هایم را که به صورت زیرزمینی منتشر می‌شد، در هر شرایطی تهیه می‌کردند و تنها خسارتش متوجه من بود که سهمی از انتشار کتاب‌هایم نداشتم!»

این نویسنده بهائی در ادامه صحبت‌هایش به اجازه نشر کتاب‌‌هایش پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات اشاره می‌کند و با رضایت از آن دوره می‌گوید: «به همین خاطر بود که اکثر کتاب‌های توقیف شده من بدون کوچکترین ممیزی و اصلاحیه‌ای یکی یکی مجوز انتشار گرفتند و به بازار آمدند.
»

برای شناخت بیشتر ر.اعتمادی و متعاقباً پی بردن به مبنای فکری مسئولین فرهنگی دولت اصلاحات کافی است نگاهی به سوابق وی در دوران ستمشاهی بیندازیم. متن زیر بخشی از کتاب "بهائیان در عصر پهلوی" به قلم مرحوم "احمد اللهیاری" از اعضای سابق کانون نویسندگان ایران در رژیم طاغوت است. وی اشاعه فساد اخلاقی توسط ر.اعتمادی و روابط و مناسباتش با بهائیان و دستگاه حاکم را این طور بیان می‌کند:

«رجبعلی اعتمادی» سردبیر مجله جوانان اطلاعات هفتگی بود این مجله، فعال‌ترین نشریه اختصاصی جوانان بود که پشتیبانی وسیع دولت و کمک مالی بهائیان و به صورت اعطای آگهی‌های بزرگ یک یا دو صفحه‌ای به صورت عکس یا «پرتره»های چهار رنگ و یا رپرتاژ آگهی‌های گران‌قیمت که توسط شرکت‌ها و کارخانه‌ها و بازرگانان و کلان‌سرمایه‌داران بهایی در اختیار آن قرار می‌گرفت، هر هفته با تیراژی افزون بر یکصدهزار نسخه به عنوان یکی از نشریات اقماری و زیر‌مجموعه مؤسسه اطلاعات چاپ و در سراسر ایران ـ حتی دورترین روستاها ـ توزیع می‌شد.

مهمترین هدف این مجله، رواج ابتذال و «از خود بیگانگی» در میان نسل جوان بود و مسئولان آن هر هفته می‌کوشیدند تا با چاپ مطالبی دور از اخلاق و داستان‌های عاشقانه مبتذل و چاپ تصاویر سکسی از هنرپیشگان خارجی و رقاصان و خوانندگان، نوجوانان و جوانان ایرانی را به ورطه فساد و انحطاط اخلاقی بکشند.

... او از آغاز فعالیت در کانال 3 تلویزیون که به عنوان نخستین فرستنده تلویزیونی ایران با سرمایه "شرکت امناء" ـ مرکز موقوفات و فعالیت‌های اقتصادی بهائیان ـ و یکی از کلان‌سرمایه‌داران بهایی به نام «حبیب ثابت» ایجاد شد، مورد حمایت همه‌جانبه بهائیان قرار داشت و هر هفته یک برنامه ویژه درباره رویدادها و مسائل سیاسی ایران و جهان تهیه و شخصاً اجرا می‌کرد. از آنجا که کلیه کارکنان این فرستنده از بالاترین مقام، یعنی مدیر و سرپرست تا پایین‌ترین رده‌های شغلی، نظیر کارگران خدمات، همگی بهائی و بهائی‌زاده بودند و معمولاً به هیچ مسلمان و غیر بهایی در این فرستنده کاری ارجاع نمی‌کردند، همکاری «ر.اعتمادی» با تلویزیون کانال 3 شائبه بهایی بودن او را در اذهان تقویت می‌کرد. البته این همکاری دو طرفه بود و «رجبعلی اعتمادی» نیز از بهائیان در تهیه و تولید مطالب مجله جوانان سود می‌برد. به عنوان مثال یکی از پرطرفدارترین مطالب مجله جوانان، صفحات «فتورمان» بود که یک داستان را به صورت نوعی فیلمنامه تنظیم می‌کردند و از صحنه‌های مختلف آن عکس می‌گرفتند و هر هفته قسمتی از این داستان را که در قالب 30 تا 40 فریم عکس در آمده بود، در چهار یا پنج صفحه مجله چاپ می‌کردند.

بیشتر بازیگران فتورمان‌های مجله جوانان، بهایی بودند و... که سرشناس‌ترین آنها عبارت بودند از: «پروین سلطانی، عباس سلطانی، پرویز پرپین، فریدون طهوری، رویا زیبا حالت و پروین پرپین».

«ستار لقایی» که خود بهائی بود، در انتشار مجله جوانان نقش مهمی داشت. او هفته‌ای یک یا دو بار با «ر. اعتمادی» به صورت تنها و محرمانه ملاقات می‌کرد و هر هفته مطالبی را که بخش فرهنگی «شورای اجرای امری» به او داده بودند، برای چاپ به اعتمادی می‌داد. آن دو اکثراً در بار هتل لوزان یا بار آبان با هم دیدار و گفتگو می‌کردند. یک شب ستار لقایی در بار هتل لوزان و به هنگام خداحافظی با صدایی بلند، به رجبعلی اعتمادی، سردبیر مجله جوانان گفت:

«امروز یک اسلاید چهار رنگ از عهدیه [خواننده بهایی رادیو و فیلم‌های فارسی] برایت فرستادم. آن اسلاید را در همین شماره بر روی جلد چاپ کن و صورت حساب آن را به نام شرکت امنا صادر کن تا چک آن را برایت بفرستم...»

هفته بعد مجله جوانان در حالی که عکس رنگی عهدیه، خواننده رادیو و هنرپیشه فیلم‌های فارسی بر روی جلد آن بود انتشار یافت. در این عکس، عهدیه گردنبندی به گردن داشت که بر روی پلاک آن کلمه «اسم اعظم» که آرم و علامت جهانی بهائیان است، به وضوح دیده می‌شد. با دیدن این آرم از علت اصرار لقایی برای چاپ فوری این عکس مطلع شدم.

ذکر این نکته ضروری است که چاپ این عکس موجب جنجال در تهران شد، عده‌ای از مردم مسلمان به ساختمان روزنامه اطلاعات حمله کردند و شیشه‌های آن را شکستند و رجبعلی اعتمادی تهدید به قتل شد. اما رژیم پهلوی در آن زمان، به این نوع اعتراضات اعتنا نمی‌کرد. البته بعدها مردم انتقام خود را از اعتمادی گرفتند و کارکنان مسلمان روزنامه اطلاعات در نخستین روزهای پیروزی انقلاب، او را به عنوان عنصر پاکسازی شده از اطلاعات اخراج کردند و زمانی که وی با هدف اعتراض به محل روزنامه اطلاعات آمد، بازداشت و تحویل دادستانی انقلاب دادند.

... یکی از تمهیداتی که «ستار لقایی» با دستیاری رجبعلی اعتمادی برای مطرح کردن هرچه بیشتر فریدون فروغی به کار بست، بهره‌برداری از جنجال‌های مثلاً عشقی بود. در آن ایام کم‌کم «فروزان» هنرپیشه فیلم‌های وقیح به سال‌های پیری نزدیک می‌شد و زنان تازه‌کار نظیر مرجان و نوش‌آفرین موقعیت او را تهدید می‌کردند. با تمهید این دو مجله جوانان مدعی شد که فروزان و فریدون فروغی عاشق هم هستند و مدت‌هاست که «کولی‌وار» بدون عقد شرعی زندگی می‌کنند و چند هفته پیاپی عکس‌های مختلفی از این دو نفر در ژست‌های گوناگون، صفحات مجله جوانان را پر کرد. با این تمهید هم فریدون فروغی مطرح شد و هم فروزان به طور موقت، از خطر کمرنگ شدن شهرتش رهایی یافت...

حال باید از روزنامه‌های زنجیره‌ای پرسید با چه مبنا و منطقی در جهت معرفی و بازخوانی مثبت شخصیت‌های معلوم‌الحال و وابسته به رژیم منحوس پهلوی حرکت می‌کنند؟ گفتنی است پیش از نیز روزنامه شرق پس از مرگ "هوشنگ سیحون" معمار بهائی و رئیس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در زمان رژیم طاغوت به طور ویژه از او تجلیل به عمل آورد و با اختصاص دو صفحه کامل در رثا و منقبت وی مطالبی منتشر کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 7
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۵:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۳
    0 0
    از نظر شما اقلیت مبنذل است
  • بسيجي گمنام ۱۸:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۳
    1 0
    از نظر ما فرقه ضاله دست ساخته بهاييت مبتذل است. نه اقليت‌هايي كه پيامبرانشان پيامبران رسل و داراي كتاب بودند و هنوز هم ما شيعه اثني عشري برايشان سلام و درود و صلوات مي‌فرستيم. بهاييت اقليت نيست. فرقه دست سازي كه در كتاب‌هايشان فساد اخلاق و ضد انساني موج مي زند
  • ۲۰:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۳
    0 0
    کاش یکم تاریخ میخوندی تا بفهمی از کجا درومده این بهائیت !
  • ریاستی ۲۲:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۳
    1 0
    اینهایی که به این کفار اجازه خودنمایی دا دند جواب دهند.
  • اهوازی ۲۳:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۳
    0 0
    این اعتمادی با با اون اعتمادی من و تو نسبت دارند؟
  • امیر ۲۳:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۳
    0 0
    هم تو خوبی
  • ایراندخت ۰۰:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۴
    1 0
    سلام به نظرمن افکار انسانها نباید مانع دیده شدن نوانایی هایشان باشد، هوشنگ سیحون معمار بزرگی بود.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس