به گزارش مشرق متن کامل اين يادداشت بدين شرح است:حضرت امير عليه السلام در خطبه اي ضمن اشاره به برخي از ابعاد يکي از فتنه هاي آن دوران خويش و راه برون رفت از آن، درباره علت سکوت-موقت- خود مي فرمايند «کسي که ميوه را قبل از رسيدن و در حالي که هنوز کال و نارس است بچيند مانند کشاورزي است که در زمين ديگري کشت کرده است» (خطبه? نهج البلاغه) حضرت امير(ع) در اين کلام که مانند همه بيانات ايشان «حکيمانه» و راهگشاست، از يکسو سکوت خود را «موقت» معرفي مي کنند و از سوي ديگر با توجه به غبارآلودگي فضا که باز هم به قول ايشان يکي از ويژگي هاي فتنه است، بازگو کردن واقعيت ها را به فرو نشستن غبارها و آشکار شدن واقعيت ها براي همگان موکول مي فرمايند. اين سخن هم از آن امام بزرگوار است که «فتنه ها وقتي از راه مي رسند شبهه مي آفرينند و با حق شباهت دارند ولي هنگامي که پشت مي کنند-پايان مي پذيرند- حقيقت آنگونه که هست آشکار مي شود.(خطبه??نهج البلاغه)
فتنه ?? نيز اگرچه ابعادي گسترده تر از تمامي فتنه هاي ? دهه اخير داشت و تمامي دشمنان ريز و درشت اسلام و انقلاب از داخل و خارج کشور در آن حضور مستقيم و بي پرده داشتند ولي از قاعده ياد شده مستثنا نبود و دقيقاً با همان فرمول که اميرمومنان(ع) ارائه فرموده اند انطباق داشت. سران داخلي فتنه با مديريت بيروني و بي پرده مثلث آمريکا، اسرائيل و انگليس در حالي به صحنه آمده بودند که در آغاز پرچم اسلام و امام و انقلاب را در دست داشتند! «علي زمان» اما- که خدايش به ظهور مراد غايبمان(ع) متصل گرداند- بلافاصله «نيزه داران معاويه» را شناخت. همان ها بودند که در «بدر» با قرآن و رسول خدا(ص) جنگيده بودند و اکنون در «صفين» زير پاره هاي قرآن سنگر گرفته و با شمشير آخته به قرآن ناطق تاخته بودند! فضا، ولي، مه آلود و غبارگرفته بود و همگان را چراغ مه شکن و نگاه غبار شکاف نبود. آنان که بصيرت بيشتري داشتند، خروش برداشتند که حراميان را مهلت ندهيد، «علي زمان» اما که درايت از اميرمومنان(ع) به ارث برده بود، همان سخن حکيمانه مولاي متقيان را برکام دل مي سرود «کسي که ميوه را قبل از رسيدن و در حالي که هنوز کال و نارس است بچيند، مانند کشاورزي است که در زمين ديگري کشت کرده است» هشدار مي داد که مبادا به غفلت در زمين دشمن به بازي گرفته شويد! او جرج سوروس صهيونيست را مي ديد که پارچه اي وام گرفته از رنگ سبز جين شارپ- همان کاخ سبز معاويه- را به خاتمي سپرده است تا «سبزي» آن را به «گنبد سبز» رسول خدا(ص) تشبيه کرده و بر گردن موسوي- همان اشعث بن قيس که با يهوديان پيمان پنهان داشت- بيندازد و ننگ وطن فروشي و خيانت را به فريب «رنگ» هموار کند. توده هاي عظيم مردم که در مکتب امام راحل(ره) و خلف حاضر او بصيرت آموخته و در کوران فتنه هاي پيشين آبديده شده بودند، به وضوح مي ديدند که فرعونيان، با نفوذ به ميان قوم موسي، بار ديگر «گوساله سامري» را به رقص آورده اند، اما هنوز بودند کساني که در فضاي گرگ و ميش فتنه، «گرگ»ها را به تمام قد تشخيص نداده بودند. جلودار اين همه را مي ديد، در خشت خام و عجب آن که برخي از خواص در آينه صاف هم نمي ديدند. و اين فاصله پرناشدني ميان «ولي فقيه» با ديگران است. جلودار بايد صبر مي کرد تا بقيه از راه ماندگان هم برسند. مانند مولايش و مولايمان حضرت امير مؤمنان(ع) که با تحمل خار در چشم و استخوان در گلو، بصيرت افزايي ديگران را دنبال مي فرمود.
«فتنه» هرچه از نقطه آغاز خود فاصله مي گرفت، به علت برخورد با بصيرت رهبر و هوشياري مردم، چهره واقعي خود را بيشتر نمايان مي کرد و از سوي ديگر دشمنان بيروني که به گواهي اسناد موجود و شواهد آشکار، مديريت فتنه را برعهده داشتند، با مشاهده حرکت هوشمندانه امام و امت، «تاب مستوري» از دست داده و هر روز پرده ديگري از چهره نفرت انگيز خود و فتنه گران را به ناچار فرو مي انداختند. اهانت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله عليه السلام، نفي وجود مبارک حضرت صاحب الزمان(عج)، پاره کردن عکس حضرت امام(ره)، شعار به نفع رژيم صهيونيستي در روز قدس که با ديکته دو روز قبل سايت وزارت خارجه اسرائيل صورت پذيرفت، شعار به نفع آمريکا در روز مبارزه با استکبار جهاني و... سرانجام ماجراي ?? بهمن که آشکارا با اشاره- که نه- با دستور مستقيم و مشترک آمريکا، اسرائيل و انگليس تدارک شده و به اعتراف صريح «جو بايدن» معاون رئيس جمهور آمريکا در روز ?? بهمن - ?? فوريه- در سنا و تاکيد سايت وزارت خارجه اسرائيل- ?? بهمن/?? فوريه- هدف اصلي آن اعتراض به حمايت جمهوري اسلامي ايران از مردم مصر بود و همگان ديدند که دقيقا چنين بود و براي ديرباورترين افراد- عمدتا از خواص- نيز کمترين ترديدي درباره هويت واقعي سران فتنه باقي نگذاشت.
حالا ديگر، محاکمه سران فتنه در دادگاه افکار عمومي پايان پذيرفته است و ارتکاب دهها جنايت از سوي آنان، نظير «ستون پنجم دشمن بيروني»، «وطن فروشي»، «مفسد في الارض»، «قاتل مردم بي گناه کوچه و بازار» و... در افکار عمومي مردم با اسناد و دلايل غيرقابل انکار به اثبات رسيده است و اکنون، نوبت محاکمه آنان در دستگاه قضايي کشور است.
ديروز از يک سو دادستان کل کشور بر محاکمه قريب الوقوع سران فتنه تاکيد کرد و از سوي ديگر جرج سوروس، در مصاحبه اي پراضطراب، نگراني شديد و عميق خود و دوستان آمريکايي و اسرائيلي خويش را از محاکمه آنان ابراز داشت.
سران فتنه اگرچه مرده اند و به قول «زئيف شف» ژنرال بازنشسته و استراتژيست کهنه کار رژيم صهيونيستي «چوب هايي هستند که سوخته و به ذغال تبديل شده اند» و هر چند ننگ خيانت و جنايت را براي هميشه بر پيشاني خود دارند ولي محاکمه علني آنان به دلايل گوناگون يک ضرورت غيرقابل اجتناب است که پاسخ به خواست توده هاي عظيم مردم، برملا شدن مستند روابط پنهان و آشکار آنان با سرويس هاي اطلاعاتي آمريکا، اسرائيل و انگليس، تبديل ماجراي فتنه و ابعاد آن به يک سند محکم تاريخي براي عبرت وطن فروشان و آگاهي نسل هاي آينده و مخصوصا کمک به مردم انقلابي مصر، تونس، يمن، اردن، بحرين، ليبي، عربستان و ساير ملت هاي مسلمان براي شناخت توطئه ها و فتنه هاي مشابهي که احتمالا از سوي سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه براي مقابله با انقلاب اسلامي و نوپاي آنان تدارک ديده خواهد شد و اين فقره اخير مخصوصا در شرايط کنوني خدمت بزرگي به ملت هاي در حال انقلاب منطقه خواهد بود. نگراني عميق و رسما اعلام شده جرج سوروس و ساير مقامات آمريکايي و اسرائيلي از محاکمه سران فتنه نه به خاطر ادامه حيات سياسي آنان، بلکه وحشت از افشاي برخي روابط پنهان مانده سران فتنه با سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه و برملا شدن چرخه ارتباطي و زد و بندها و بده بستان هاي آنان با افراد و حلقه هايي است که تاکنون برملا نشده است و هنوز به حيات انگلي خود ادامه مي دهند.
و اما، علاوه بر ضرورت غيرقابل ترديد محاکمه سران فتنه، لازم است که؛
اولا؛ تمامي مراحل اين محاکمه به صورت علني انجام گرفته و بدون سانسور و به صورت زنده از سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شود.
ثانيا؛ بدون دغدغه وقت، تمامي موارد جرم همراه با مستندات آن در دادگاه ارائه شده و به متهمان نيز مانند معمول و به روال جاري در دستگاه قضايي کشور، وقت آزاد و فرصت فراوان داده شود تا هر چه در چنته دارند بيرون بريزند. چرا که مطابق فرمول مشترک و ديکته شده «جرج سوروس، جين شارپ و ريچارد رورتي» سران فتنه از تن دادن به قانون اکيداً منع شده اند و بر پايه دستورالعملي که طراحان کودتاهاي مخملي نظير «هابر ماس» و «تيمورتي اش» در ملاقات حضوري با فتنه گران به آنان ديکته کرده اند سران فتنه در صورت اجبار به پاسخگويي- نظير حضور در دادگاه- به طفره رفتن توصيه شده اند.
و بالاخره، کيهان آمادگي دارد به عنوان عضوي از خيل عظيم مردم شريف و پاکباخته ايران اسلامي و در صورت امکان به نمايندگي دادستان در دادگاه حضور يافته و با ارائه اسناد و مدارک غيرقابل ترديد و عمدتا برگرفته از خود فتنه گران، ابعاد خيانت و جنايات آنان و مخصوصا ماموريت آنها از سوي سرويس هاي اطلاعاتي آمريکا و انگليس و اسرائيل را در ميدان ديد افکار عمومي به چالش قانوني کشانده و اثبات کند.