بعد از این ما به اردوگاه رفتیم. اردوگاه انبار، اردوگاه جدید التاسیسی بود که آن ۲۱ افسر و ما را و۱۵افسر دیگر را که از زندان بعقوبه آورده بودند، در آن اردوگاه نگهداری می کردند. ما هم در ابتدا ۱۲نفر بودیم و کم کم، تعدادمان یک مقدار بیشتر شد.»

سیدعلی اکبر ابوترابی در۳۰مهر ۱۳۶۰به جمع اسرای ثبت نام شده در صلیب سرخ پیوست. او تا اوایل آذر ۱۳۶۰در زندان وزارت دفاع و دیگر زندان های بغداد بود و سپس به اردوگاه الانبار منتقل شد.

ایشان در بخشی از خاطرات خود آورده است:

«حدوداً بعد از ۱۵ماه [۱۲] ما را منتقل کردند به اردوگاه عنبر [انبار] که در همان اردوگاه رمادیه است. علت اینکه ما را از سلول آوردند بیرون، شهادت مرحوم شهید رجایی و شهید باهنر رضوان الله علیهما [در۸شهریور۱۳۶۰] بود.

بعد از شهادت ایشان دشمن فکر می کرد که ایران همه چیزش تمام شد. اسامی ۲۱ افسرکه در سلول سازمان امنیت به سر می بردند و یک پاسدار ـ برادرعزیزمان محمود شرافتی، که بعد از آزادی آخرین آزاده ای بود که شرفیاب محضر مبارک حضرت امام شد و چون ایشان مریض بود، حدود۲سال قبل از بقیه اسرا آزاد شد ـ و بنده را خواندند. از سلول ما را بیرون آوردند.
رجوی

سوال کردم: چه خیر است؟ گفتند: بله، رئیس جمهور و نخست وزیر شاه به شهادت رسیدند. همه چیز تمام شد و به زودی مسعود رجوی به ایران می رود و رئیس جمهور می شود و همه شماها به ایران بر می گردید. ما با خودمان  گفتیم: شتر در خواب بیند پنبه دانه.

بعد از این ما به اردوگاه رفتیم. اردوگاه انبار، اردوگاه جدید التاسیسی بود که آن ۲۱ افسر و ما را و۱۵افسر دیگر را که از زندان بعقوبه آورده بودند، در آن اردوگاه نگهداری می کردند. ما هم در ابتدا ۱۲نفر بودیم و کم کم، تعدادمان یک مقدار بیشتر شد.»

* سایت جامع آزادگان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس