شیر مردی بود برای خودش یادش به خیر

مشرق جان حالا که افتادی تو دور نقد حزب الهی ها از اذیت و آزاری که به این شهید مظلوم شده هم مطلبی بنویس.

حس غرور؛ شکر

« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ »

هر عكسي بدستتون برسه بزاريد بالا براي شما مهمنيست كه ممكنه اين عكسها ضد ايران استفاده بشه فقط سايت مشرق بايد مطرح بشه حتي اگه اسلام نابد بشه شما و سايتتون مهميد همين

خیلی مرد بود درخرمشهر مقاومت جانانه او وگروهش شاهد بودم. خدا درجاتش افزونی دهد

شیر مردی بود برای خودش یادش به خیر

شیر مردی بود برای خودش یادش به خیر

قضیه اینطور نبود بلکه آبادان در محاصره شدید قرار داشت وهر لحظه امکان سقوط آن میرفت جزیره مینو هم بشدت بمباران شد نیروهای مردمی که فداییان اسلام هم جزو آنان بودند بشدت از شهر محافظت می کردند لشگر خراسان به فرماندهی سرهنگ کیتر در اطراف ماهشهر زمینگیر شده بود وهر روز هم هدف قرار می گرفت گروه ما از سوی شهید هاشمی ماموریت یافت که در سایت شرکت نفت ودر کنار اروند مواظب حرکات عراقیها باشیم که از آنجا مورد هجوم قرار نگیریم گروه سیزده نفره ما که خطر را احساس کرده بود همگی وصیت نامه خود را نوشته وبه همراه دیگر مدارک به یک نفر دادیم که به ماهشهر برساند که متاسفانه ایشان شهید وتمام مدارک بدست عراقیها افتاد که بعدا اسامی ما را بعنوان اسیر وشهید می خواندند عراقیها از بهمنشیر رد شده وایستگاه دوازده و ذولفقاریه را نیز تصرف کردند در همین گیر ودار حدود سی نفر از نیروهای مردمی شامل کمیته وفداییان اسلام و...تصمیم میگیرند محاصره را بشکنند قهرمانانه به صف دشمن میزنند برای عبور از بهمنشیر با بشکه پل میسازند ورد میشوند نیروهای عراقی که تصور این حمله را نداشت به تصور اینکه لشگری بزرگ به آنان حمله کرده فرار میکنند در حین فرار بسیاری از آنان در بهمنشیر جنازه شان میافتد ایستگاه دوازده وسیزده وهفت وذولفقاریه بسرعت آزاد میشود نیروهای درون آبادان امیدوار شده وبه کمک میایند وعراقیها را تا پشت جاده اهواز وشیر پاستوریزه و... به عقب میرانند محاصره آبادان میشکند ولشگر خراسان وارد میشود بلافاصله در اطراف بهمنشیر مسقر میگردد بدستور هاشمی جنازه های عراقی که بسیار زیاد بود وامکان بروز بیماری وفساد میرفت دفن میگردد بیشتر از سه روز بود که تقریبا نخوابیده بودیم شهید هاشمی نیروها را جمع کرد که برای استراحت به هتل کارونسرا ببرد متوجه شدیم که یک افسر لشگر خراسان با خبرنگاری مصاحبه میکند این افسر طوری صحبت میکرد که انگار آنان بودند که این محاصره راشکستند شهید هاشمی ناراحت شد وبه افسر مذکر گفت اگر شما اینجا را گرفتید بگوزیر این خاکها چیست افسر گفت هیچ آنگاه این شهید با دستان خود مقداری از زمین را کند ودست جنازه عراقی متجاوز رابیرون آورد وگفت این است ومابقی ماجرا این موضوع مربوط به ماه آذر ماه سال 59است

....یک افسر لشگر 57 خراسان با خبرنگاری مصاحبه میکرد این افسر طوری صحبت میکرد که انگار آنان بودند که این محاصره را شکستند. شهید هاشمی ناراحت شد و به افسر مذکور گفت اگر شما اینجا را گرفتید بگویید زیر این خاکها چیست؟ افسر گفت هیچ! آنگاه این شهید با دستان خود مقداری از زمین را کند و دست جنازه عراقی متجاوز را بیرون آورد و گفت این است. ومابقی ماجرا... این موضوع مربوط به آذر ماه سال 59است

شبیه چگوارا بوده

البته تو فرزندانش شانس نیاورد

دستش درد نکند وگرنه عراقیها تا اردبیل می امدند

سلام ای کاش روزی کسی از اعماق قلبم این اتفاقات و تهمت هائی که به سرداران شهید سپاه زده شد را شفاف سازی کند.کسانی تهمت زدند که الان زنده اند و از بیت المال ارتزاق می کنند!

انگار عکس یادگاری گرفتن با کشته های دشمن،

دوست عزیز جناب رزمنده فدائیان اسلام نمیدانم واقعا جزو این نیروها بوده ای یا نه ولی این مطلبی که شما نوشتید همه چیز را با هم قاطی کرد پل بشکه ای بعد از تک عراق زده شد آنهم با همت بچه های جهاد ابادان و اصفهان و پالایشگاه که طراح آنهم یکی از کارکنان پالایشگاه بود که قسمت اولیه آن در جهاد سازندگی ابادان ساخته و بعد از اینکه مشخص شد که کارائی دارد برای سرعت در ساخت از بچه های جهاد اصفهان هم کمک گرفته شد اما در مورد ازاد سازی و شکستن حصر ابادان ......ظاهرا عملیات ثامن الائمه صورت نگرفت نه ؟ دوست عزیز بنده راوی و پژوهش گر دفاع مقدس و از رزمنده های آبادانی هستم که این سید بزرگوار را یکبار در محل تعمیرگاه فدائیان اسلام در آبادان زیارت کردم و الان هم فیلمی از وی دارم که تصور نمیکنم نمونه آن را جائی بتوانید پیدا کنید فیلمی که در بیمارستان امام آبادان بستری است و مشغول مصاحبه و در حالی که دستش مجروح است با ابهتی لایق فرزند علی و زهرا از ادامه رزمش سخن میگوید .این مطلب را نوشتم تا هم یادی از رزمندگان آبادانی کنم و هم تذکری در مورد خلاصه گوئی در حد تحریف عرض کرده باشم که انشا الله رعایت گردد. در دفاع از شهر ابادان نیروهای زیادی دخیل بودند که انشالله ماجور باشند علیرضا بختیاری راوی و پژوهشگر دفاع مقدس - آبادان

در دروازه می شه بست ولی دهن مردم خیر

شهید شاهرخ ضرغام نیز در گروه فدائیان اسلام بود یادش گرامی و روح تمام شهدا شاد. اللهم صل علی محمد و آل محمد

چراازرشادتهای نیروهای کمیته انقلاب اسلامی در دورات انفلاب ودفاع مقدس حرفی رده نمیشه ؟ خیلی از بچه های سپاه اول کمیته ای بودن بعداز شروع جنگ وارد دفاع شدندولاجرم سپاهی موندند. مگه خونشون سفیدنودیا شهرونددرجه 3 بودن سیدمجتبی هم کمیته ای بود ولی با شروع جنگ رفت به منطقه وکلی پاسدارم با خودش برد . خداروح شهدای کمیته رو که خیلی مظلومن شادکنه