گروه فرهنگی مشرق - غلامعلی حدادعادل در آیین افتتاح جشنواره سیزدهم رادیو و پنجمین اجلاس جهانی صدا که با حضور محمدحسین صوفی معاون صدا و جمعی از مدیران و برنامهسازان رادیو برگزار شد با تبریک سالروز 74 سالگی رادیو گفت: تا آنجایی که من می دانم رادیو امسال وارد 74 سالگی می شود و باید سالروز رادیو را به همه شما تبریک گفت.
وی ادامه داد: من از تلاشی که می کنید تشکر می کنم. نسلی که بنده به آن تعلق دارم قبل از اینکه تلویزیون را بشناسد، رادیو را شناخته است. من و همسن و سالانم پیش از تلویزیون با رادیو آشنا شدیم و سال ها تنها وسیله ارتباط جمعی برقی برای ما رادیو بود.
حدادعادل با اشاره به خاطراتی از گذشته گفت: وقتی به گذشته ها برمی گردیم خاطرات بسیاری از رادیو داریم. اولین خاطره ابعاد رادیوها بود که به اندازه چمدان های بزرگ بوده و داشتن رادیو برای افراد نوعی حیثیت محسوب میشد. اگر کسی رادیو داشت همه دور او جمع می شدند و همان طور که الان وسایل دریافت شبکه ها روی بام هاست، وسایل دریافت رادیو روی بام بود و همه سعی می کردند آنتن رادیو داشته باشند. ما رادیو نداشتیم چون خیلی چیزهایی داشت که مخالف عقاید ما بود اما خانه ای نبود که رادیو در آنجا راه باز نکرده باشد.
عادل از خاطرات خود در زمان نوجوانی و از رادیو گفت و بیان کرد: ما نوجوانان از قصه های صبح و ظهر جمعه لذت می بردیم. قصه های شب نیز مشتری زیادی داشت. برنامه صبح جمعه هم با اجرای اسماعیل زرندی از پرشنونده ترین برنامه ها بود.
وی اضافه کرد: این ها خاطراتی است که ما از رادیو داریم. قبل از ورود تلویزیون به ایران شاید بسیاری تصور می کردند با آمدن تلویزیون رادیو بازنشسته شده و به موزه ها سپرده می شود اما عملا این طور نشد.
رییس فرهنگستان زبان فارسی درباره راز ماندگاری رادیو گفت: به نظرم رادیو نقش مهمی دارد که تلویزیون نمی تواند آن را ایفا کند. گوش کردن به رادیو بسیار آسانتر از تماشای تلویزیون است. بسیاری در همان حال که کار خود را انجام می دهند، رادیو هم گوش می کنند. رادیو انیس و مونس ماست. برنامه سازی برای رادیو بسیار آسانتر از تلویزیون است و سرعت کار در برنامه سازی نیز بیشتر و ارزانتر است. بسیاری از ملاحظاتی که در تلویزیون باید رعایت شود، در رادیو معنا ندارد بنابراین دست تهیه کننده برنامه رادیویی نسبت به تلویزیون بازتر است. علاوه بر این ها رادیو جنبه جهانی دارد و آسانتر از مرزها عبور می کند و کمتر می توان جلوی آن را گرفت. در سال های اخیر دیدید که با توطئه ها و برنامه هایی تلاش شد، برنامه ها و شبکه های ما را از عرصه رسانه های بین المللی خارج کنند.
وی با اشاره به تفاوت های رادیو و تلویزیون یادآور شد: فراتر از اینها تفاوت ماهوی رادیو و تلویزیون است. این بحثی فلسفی است که به شناخت شناسی می پردازد. تفاوت هایی که چشم و گوش در شناخت از دنیا دارند و نوع معرفتی که برای این دو حاصل می شود. البته چشم در آگاهی ما از دنیا بسیار موثر است اما با چشم چیزی را می توان دید که حتما جسمانیت پیدا کرده باشد و به شکل امری مادی درآمده باشد. اما دانشی که از راه گوش وارد معرفت ما می شود، نیازی نیست حتما جسمانی و مادی باشد بلکه می تواند معقول و مفهوم باشد و در ارتباط با عالم معنا قرار بگیرد. بنابراین گوش کردن با تفکر و تعقل سازگارتر است تا نگاه کردن. مفاهیم معقول از راه کلام منتقل می شوند و میدان سخن میدانی معقول است.
عادل در پایان سخنان خود یادآور شد: تفاوت ها را می توان در مقایسه نوع مخاطبان رادیو و تلویزیون درک کرد. شنوندگان رادیو به افراد اهل حرفه مثل رانندگان منحصر نمی شوند. بسیاری از فرهیختگان و استادان هستند که علاقه بیشتری به شنیدن رادیو دارند تا دیدن تلویزویون و لذت بیشتری از شنیدن رادیو می برند. پیوند مردم با رادیو دائمی است و بعید است روزگاری باشد که رادیو به موزه ها برود. رادیو همیشه با مردم همراه است و مردم هم با رادیو.
وی ادامه داد: من از تلاشی که می کنید تشکر می کنم. نسلی که بنده به آن تعلق دارم قبل از اینکه تلویزیون را بشناسد، رادیو را شناخته است. من و همسن و سالانم پیش از تلویزیون با رادیو آشنا شدیم و سال ها تنها وسیله ارتباط جمعی برقی برای ما رادیو بود.
حدادعادل با اشاره به خاطراتی از گذشته گفت: وقتی به گذشته ها برمی گردیم خاطرات بسیاری از رادیو داریم. اولین خاطره ابعاد رادیوها بود که به اندازه چمدان های بزرگ بوده و داشتن رادیو برای افراد نوعی حیثیت محسوب میشد. اگر کسی رادیو داشت همه دور او جمع می شدند و همان طور که الان وسایل دریافت شبکه ها روی بام هاست، وسایل دریافت رادیو روی بام بود و همه سعی می کردند آنتن رادیو داشته باشند. ما رادیو نداشتیم چون خیلی چیزهایی داشت که مخالف عقاید ما بود اما خانه ای نبود که رادیو در آنجا راه باز نکرده باشد.
عادل از خاطرات خود در زمان نوجوانی و از رادیو گفت و بیان کرد: ما نوجوانان از قصه های صبح و ظهر جمعه لذت می بردیم. قصه های شب نیز مشتری زیادی داشت. برنامه صبح جمعه هم با اجرای اسماعیل زرندی از پرشنونده ترین برنامه ها بود.
وی اضافه کرد: این ها خاطراتی است که ما از رادیو داریم. قبل از ورود تلویزیون به ایران شاید بسیاری تصور می کردند با آمدن تلویزیون رادیو بازنشسته شده و به موزه ها سپرده می شود اما عملا این طور نشد.
رییس فرهنگستان زبان فارسی درباره راز ماندگاری رادیو گفت: به نظرم رادیو نقش مهمی دارد که تلویزیون نمی تواند آن را ایفا کند. گوش کردن به رادیو بسیار آسانتر از تماشای تلویزیون است. بسیاری در همان حال که کار خود را انجام می دهند، رادیو هم گوش می کنند. رادیو انیس و مونس ماست. برنامه سازی برای رادیو بسیار آسانتر از تلویزیون است و سرعت کار در برنامه سازی نیز بیشتر و ارزانتر است. بسیاری از ملاحظاتی که در تلویزیون باید رعایت شود، در رادیو معنا ندارد بنابراین دست تهیه کننده برنامه رادیویی نسبت به تلویزیون بازتر است. علاوه بر این ها رادیو جنبه جهانی دارد و آسانتر از مرزها عبور می کند و کمتر می توان جلوی آن را گرفت. در سال های اخیر دیدید که با توطئه ها و برنامه هایی تلاش شد، برنامه ها و شبکه های ما را از عرصه رسانه های بین المللی خارج کنند.
وی با اشاره به تفاوت های رادیو و تلویزیون یادآور شد: فراتر از اینها تفاوت ماهوی رادیو و تلویزیون است. این بحثی فلسفی است که به شناخت شناسی می پردازد. تفاوت هایی که چشم و گوش در شناخت از دنیا دارند و نوع معرفتی که برای این دو حاصل می شود. البته چشم در آگاهی ما از دنیا بسیار موثر است اما با چشم چیزی را می توان دید که حتما جسمانیت پیدا کرده باشد و به شکل امری مادی درآمده باشد. اما دانشی که از راه گوش وارد معرفت ما می شود، نیازی نیست حتما جسمانی و مادی باشد بلکه می تواند معقول و مفهوم باشد و در ارتباط با عالم معنا قرار بگیرد. بنابراین گوش کردن با تفکر و تعقل سازگارتر است تا نگاه کردن. مفاهیم معقول از راه کلام منتقل می شوند و میدان سخن میدانی معقول است.
عادل در پایان سخنان خود یادآور شد: تفاوت ها را می توان در مقایسه نوع مخاطبان رادیو و تلویزیون درک کرد. شنوندگان رادیو به افراد اهل حرفه مثل رانندگان منحصر نمی شوند. بسیاری از فرهیختگان و استادان هستند که علاقه بیشتری به شنیدن رادیو دارند تا دیدن تلویزویون و لذت بیشتری از شنیدن رادیو می برند. پیوند مردم با رادیو دائمی است و بعید است روزگاری باشد که رادیو به موزه ها برود. رادیو همیشه با مردم همراه است و مردم هم با رادیو.