مشرق- پس از اتفاقات پنجشنبه دو هفته پیش در بند 350 زندان اوین، مهمترین اولویت جریان ضدانقلاب این بوده که به هر قیمت ممکن پای دولت را به این معرکه باز کند و سخن خود را در دهان دولتیان بگذارد.
درباره آنچه آن روز در اوین اتفاق افتاد ابهام چندانی وجود ندارد. همه آنچه در روزهای گذشته درباره خشونت و ضرب و شتم در این زندان گفته شده در واقع بزرگنماییها و جوسازیهایی است که هدف از آن پوشاندن صورتمساله اصلی است. صورتمساله اصلی هم چیزی جز این نیست که پس از مدتها یک شبکه بزرگ انتقال اطلاعات جعلی و خبرسازی علیه نظام کشف شده و ضربهای جدی دریافت کرده است، بنابراین طبیعی است دریافتکنندگان این اطلاعات که در واقع صاحبان اصلی این شبکه هستند، هر چه از دستشان برمیآید برای انتقامگیری از نظام انجام دهند. بویژه بیبیسی فارسی که مدتهاست معلوم شده یک رسانه نیست بلکه ترمینالی برای ایجاد هماهنگی میان طیفهای مختلف ضدانقلاب و متصل نگه داشتن روابط آنها با داخل کشور است، بیش از همه عصبانی شده و تلاش میکند بحرانی را که در واقع دامن خودش را گرفته به بحرانی برای کل نظام تبدیل کند.
تا اینجای کار چندان عجیب نیست. ضدانقلاب ضربهای خورده و در حال واکنش نشان دادن است، آنچه عجیب است این است که بهتدریج نشانههایی آشکار شده از اینکه یک سر مهم ماجرا در داخل کشور است و آنها هم که در بیرون سر و صدا راهانداختهاند، در اصل در پی فعالکردن شرکای داخلی خویشند با این هدف که یک حمله گاز انبری از داخل و خارج به دستگاههای قضایی و امنیتی و در نهایت به کل نظام سامان داده شود.
ماجرا بهطور ساده این است؛ هنوز ساعتی از درز خبر اتفاقات بند 350 نگذشته بود که منابع ضدانقلاب و مشخصا بیبیسی گفتند این حادثه آزمونی برای دولت روحانی است و پس از دورهای تذبذب و یکی به نعل و یکی به میخ زدن،حالا زمان آن رسیده که دولت همراهی واقعی خود را با شعارهای جبهه اصلاحات نشان دهد. مشخصا تاکید میشد این سخن دو مخاطب اصلی دارد؛ یکی شخص رئیسجمهور و دیگری وزارت اطلاعات. فضایی در حال ایجادشدن بود که اگر رئیسجمهور در آنچه تاکنون گفته صادق است پس هم خود او باید به این موضوع ورود کند و علیه آن موضع بگیرد و هم دستگاه امنیتیاش.
به بیانی اندکی فنیتر، در زمان کوتاهی معلوم شد تاکتیک ضدانقلاب و سرویسهای اطلاعاتی ادارهکننده آن، برای تبدیلکردن این فرصت به تهدیدی برای کلیت نظام، این است که این موضوع را بدل به بهانهای برای ایجاد یک رویارویی ساختاری میان دولت و قوهقضائیه کنند و دولت را به این جمعبندی برسانند که با وجود اینکه میداند پسصحنه چه بوده و آن روز در اوین چه گذشته، به صحنه بیاید و از در دفاع از این باند ضربهخورده رویاروی دستگاه قضا ـ که کاری جز عمل به وظیفهاش نکرده ـ بایستد.
*مهدی محمدی/ وطن امروز
درباره آنچه آن روز در اوین اتفاق افتاد ابهام چندانی وجود ندارد. همه آنچه در روزهای گذشته درباره خشونت و ضرب و شتم در این زندان گفته شده در واقع بزرگنماییها و جوسازیهایی است که هدف از آن پوشاندن صورتمساله اصلی است. صورتمساله اصلی هم چیزی جز این نیست که پس از مدتها یک شبکه بزرگ انتقال اطلاعات جعلی و خبرسازی علیه نظام کشف شده و ضربهای جدی دریافت کرده است، بنابراین طبیعی است دریافتکنندگان این اطلاعات که در واقع صاحبان اصلی این شبکه هستند، هر چه از دستشان برمیآید برای انتقامگیری از نظام انجام دهند. بویژه بیبیسی فارسی که مدتهاست معلوم شده یک رسانه نیست بلکه ترمینالی برای ایجاد هماهنگی میان طیفهای مختلف ضدانقلاب و متصل نگه داشتن روابط آنها با داخل کشور است، بیش از همه عصبانی شده و تلاش میکند بحرانی را که در واقع دامن خودش را گرفته به بحرانی برای کل نظام تبدیل کند.
تا اینجای کار چندان عجیب نیست. ضدانقلاب ضربهای خورده و در حال واکنش نشان دادن است، آنچه عجیب است این است که بهتدریج نشانههایی آشکار شده از اینکه یک سر مهم ماجرا در داخل کشور است و آنها هم که در بیرون سر و صدا راهانداختهاند، در اصل در پی فعالکردن شرکای داخلی خویشند با این هدف که یک حمله گاز انبری از داخل و خارج به دستگاههای قضایی و امنیتی و در نهایت به کل نظام سامان داده شود.
ماجرا بهطور ساده این است؛ هنوز ساعتی از درز خبر اتفاقات بند 350 نگذشته بود که منابع ضدانقلاب و مشخصا بیبیسی گفتند این حادثه آزمونی برای دولت روحانی است و پس از دورهای تذبذب و یکی به نعل و یکی به میخ زدن،حالا زمان آن رسیده که دولت همراهی واقعی خود را با شعارهای جبهه اصلاحات نشان دهد. مشخصا تاکید میشد این سخن دو مخاطب اصلی دارد؛ یکی شخص رئیسجمهور و دیگری وزارت اطلاعات. فضایی در حال ایجادشدن بود که اگر رئیسجمهور در آنچه تاکنون گفته صادق است پس هم خود او باید به این موضوع ورود کند و علیه آن موضع بگیرد و هم دستگاه امنیتیاش.
به بیانی اندکی فنیتر، در زمان کوتاهی معلوم شد تاکتیک ضدانقلاب و سرویسهای اطلاعاتی ادارهکننده آن، برای تبدیلکردن این فرصت به تهدیدی برای کلیت نظام، این است که این موضوع را بدل به بهانهای برای ایجاد یک رویارویی ساختاری میان دولت و قوهقضائیه کنند و دولت را به این جمعبندی برسانند که با وجود اینکه میداند پسصحنه چه بوده و آن روز در اوین چه گذشته، به صحنه بیاید و از در دفاع از این باند ضربهخورده رویاروی دستگاه قضا ـ که کاری جز عمل به وظیفهاش نکرده ـ بایستد.
*مهدی محمدی/ وطن امروز