به گزارش مشرق، «پتر آبرن» ستوننویس روزنامه انگلیسی «دیلیتلگراف» روز پنجشنبه در گزارشی که در مورد سفرش به سوریه منتشر کرد، اذعان کرده است که در یک انتخابات آزاد و فراگیر، «بشار اسد» میتواند به راحتی پیروز شود.
آبرن که در ابتدای گزارش، وضعیت دمشق را بسیار آرام و امن توصیف کرده، در مورد وضعیت افکار عمومی سوریه نوشته است: «در این چند روز، با مغازهدارها، دانشجویان، سربازان، پزشکان، یک دندانپزشک، نمایندگان پارلمان و وزرای کابینه، گفتوگو کردم. برداشتی که من از این مکالمهها داشتم، این بود که نه فقط حمایت از رژیم در حال افزایش است، بلکه حتی رئیسجمهور اسد میتواند به راحتی در یک انتخابات مردمی پیروز شود، حتی اگر آن انتخابات در فضایی آزاد و عادلانه برگزار شود.»
وی در بخش دیگری از این گزارش، مینویسد: «وقتی در مورد انتخابات بحث میکردیم، در کمال شگفتی دیدم که حتی افراد خارج از حزب بعث، حتی افرادی از جناح رقیب اسد، میگفتند که از او حمایت خواهند کرد. «ماریا سعده» یکی از نمایندگان مستقل که از دمشق به پارلمان راه یافته، به من گفت که زمانی عدم عضویتش در حزب بعث باعث شده تحصیلاتش در رشته معماری لطمه بخورد و او اصلا برای آن وارد سیاست شده که در ساختار نظام اصلاحات ایجاد کند. اما اضافه کرد که الان، وقتی کشور درگیر جنگ با شورشیهای تحت حمایت خارجیهاست، وقت این کار نیست. او تاکید میکرد که الان اولویت با حاکمیت کشور است.»
آبرن میافزاید: «اینجا مردم کشورشان را تحت تهدید قدرتهای خارجی میبینند (به ویژه عربستان سعودی، قطر و ترکیه که تحت حمایت غرب هستند) که از گروههای افراطیای حمایت میکنند که معارضه را شکل دادهاند. از اینکه دیدم افرادی خارج از حلقه علویهای محدود به رئیسجمهور هم همین توجیه را بیان میکنند، واقعا جا خوردم. اهل سنت، مسیحیها و دیگر گروههای فرهنگی و مذهبی سوریه هم همین حرف را میزدند.»
وی سپس با اشاره به اکثریت سنی مذهب در کابینه سوریه، قومیتی بودن درگیریهای سوریه را زیر سوال برده و نوشته است: «بیایید واقعیتها را در نظر بگیریم. نخستوزیر سنی است، همینطور وزیر کشور، وزیر دادگستری، وزیر خارجه و حتی وزیر دفاع. هئیتی هم که چند ماه قبل برای مذاکرات شکستخورده صلح به ژنو اعزام شد، تقریبا به طور کامل از افراد سنی تشکیل شده بود.»
نویسنده «دیلیتلگراف» میافزاید: «فقط طبقه سیاستمداران نیست که اینطور فکر میکند. دیشب با یک پزشک جوان شام خوردم. او متن پیامهایی را که اخیرا به دوست سابقش در دانشکده پزشکی که حالا به گروه تندرو «جبههالنصره» پیوسته، در فیسبوک رد و بدل کرده بودند، به من نشان داد. این پزشک یک پست عمومی خطاب به تندروها منتشر کرده و نوشته بود: «لطفا دست از حمله راکتی به ما بردارید» و پاسخی تکاندهنده از دوست سابقش دریافت کرد: «یک گلوله در مغزت خالی میکنیم». وقتی او پاسخ داد که از تهدیداتش نمیترسد، دوست سابقش پاسخی وحشتناک داد: «ما عاشق مرگیم، ما خون مینوشیم. رئیسجمهور ما جنارهها هستند. منتظر باش تا یک خودروی بمبگذاری شده ما، جانت را بگیرد.»»
وی در ادامه با اشاره به ملاقاتش با یک مغازهدار که گفته بود «دولت شما، بدترین دولتهاست؛ آنها میخواهند در سوریه دموکراسی باشد، آن وقت خودشان با عربستانی شریک میشوند که هیچ نشانی از دموکراسی ندارد.»، مینویسد: «فکر میکنم حرفهای آن دوست مغازهدارم، ارزش فکر کردن دارد. اگر شورشیهایی که مادر او را کشتهاند، پیروز این جنگ باشند، هیچ کلیسایی در سوریه باقی نخواهند ماند (همانطور که همین الان هم در عربستان کلیسایی نیست). زندگی برای بسیاری از مسلمانان عادی که بخش اعظم جمعیت سوریه را تشکیل میدهند هم وحشتنام خواهد شد.»
"آبرن" در پایان مینویسد: «در جنگ سوریه، هیچ «آدم خوبی» وجود ندارد. اما نباید بر این واقعیت چشم ببندیم که الان پروژهای در جریان است که میخواهد فرهنگ غنی، کثرتگرا و به شدت پیچیده سوریه را نابود کرده و آن را با نسخه تک بعدی اسلام وهابی، آنطور که مورد علاقه مفتیهای سعودی است، جایگزین کند. و به دلایلی که تاریخ حتما باید در مورد آن قضاوت کند، بریتانیا، ایالات متحده و غرب، به این پروژه کمک کرده و به آن پر و بال دادهاند.»
آبرن که در ابتدای گزارش، وضعیت دمشق را بسیار آرام و امن توصیف کرده، در مورد وضعیت افکار عمومی سوریه نوشته است: «در این چند روز، با مغازهدارها، دانشجویان، سربازان، پزشکان، یک دندانپزشک، نمایندگان پارلمان و وزرای کابینه، گفتوگو کردم. برداشتی که من از این مکالمهها داشتم، این بود که نه فقط حمایت از رژیم در حال افزایش است، بلکه حتی رئیسجمهور اسد میتواند به راحتی در یک انتخابات مردمی پیروز شود، حتی اگر آن انتخابات در فضایی آزاد و عادلانه برگزار شود.»
وی در بخش دیگری از این گزارش، مینویسد: «وقتی در مورد انتخابات بحث میکردیم، در کمال شگفتی دیدم که حتی افراد خارج از حزب بعث، حتی افرادی از جناح رقیب اسد، میگفتند که از او حمایت خواهند کرد. «ماریا سعده» یکی از نمایندگان مستقل که از دمشق به پارلمان راه یافته، به من گفت که زمانی عدم عضویتش در حزب بعث باعث شده تحصیلاتش در رشته معماری لطمه بخورد و او اصلا برای آن وارد سیاست شده که در ساختار نظام اصلاحات ایجاد کند. اما اضافه کرد که الان، وقتی کشور درگیر جنگ با شورشیهای تحت حمایت خارجیهاست، وقت این کار نیست. او تاکید میکرد که الان اولویت با حاکمیت کشور است.»
آبرن میافزاید: «اینجا مردم کشورشان را تحت تهدید قدرتهای خارجی میبینند (به ویژه عربستان سعودی، قطر و ترکیه که تحت حمایت غرب هستند) که از گروههای افراطیای حمایت میکنند که معارضه را شکل دادهاند. از اینکه دیدم افرادی خارج از حلقه علویهای محدود به رئیسجمهور هم همین توجیه را بیان میکنند، واقعا جا خوردم. اهل سنت، مسیحیها و دیگر گروههای فرهنگی و مذهبی سوریه هم همین حرف را میزدند.»
وی سپس با اشاره به اکثریت سنی مذهب در کابینه سوریه، قومیتی بودن درگیریهای سوریه را زیر سوال برده و نوشته است: «بیایید واقعیتها را در نظر بگیریم. نخستوزیر سنی است، همینطور وزیر کشور، وزیر دادگستری، وزیر خارجه و حتی وزیر دفاع. هئیتی هم که چند ماه قبل برای مذاکرات شکستخورده صلح به ژنو اعزام شد، تقریبا به طور کامل از افراد سنی تشکیل شده بود.»
نویسنده «دیلیتلگراف» میافزاید: «فقط طبقه سیاستمداران نیست که اینطور فکر میکند. دیشب با یک پزشک جوان شام خوردم. او متن پیامهایی را که اخیرا به دوست سابقش در دانشکده پزشکی که حالا به گروه تندرو «جبههالنصره» پیوسته، در فیسبوک رد و بدل کرده بودند، به من نشان داد. این پزشک یک پست عمومی خطاب به تندروها منتشر کرده و نوشته بود: «لطفا دست از حمله راکتی به ما بردارید» و پاسخی تکاندهنده از دوست سابقش دریافت کرد: «یک گلوله در مغزت خالی میکنیم». وقتی او پاسخ داد که از تهدیداتش نمیترسد، دوست سابقش پاسخی وحشتناک داد: «ما عاشق مرگیم، ما خون مینوشیم. رئیسجمهور ما جنارهها هستند. منتظر باش تا یک خودروی بمبگذاری شده ما، جانت را بگیرد.»»
وی در ادامه با اشاره به ملاقاتش با یک مغازهدار که گفته بود «دولت شما، بدترین دولتهاست؛ آنها میخواهند در سوریه دموکراسی باشد، آن وقت خودشان با عربستانی شریک میشوند که هیچ نشانی از دموکراسی ندارد.»، مینویسد: «فکر میکنم حرفهای آن دوست مغازهدارم، ارزش فکر کردن دارد. اگر شورشیهایی که مادر او را کشتهاند، پیروز این جنگ باشند، هیچ کلیسایی در سوریه باقی نخواهند ماند (همانطور که همین الان هم در عربستان کلیسایی نیست). زندگی برای بسیاری از مسلمانان عادی که بخش اعظم جمعیت سوریه را تشکیل میدهند هم وحشتنام خواهد شد.»
"آبرن" در پایان مینویسد: «در جنگ سوریه، هیچ «آدم خوبی» وجود ندارد. اما نباید بر این واقعیت چشم ببندیم که الان پروژهای در جریان است که میخواهد فرهنگ غنی، کثرتگرا و به شدت پیچیده سوریه را نابود کرده و آن را با نسخه تک بعدی اسلام وهابی، آنطور که مورد علاقه مفتیهای سعودی است، جایگزین کند. و به دلایلی که تاریخ حتما باید در مورد آن قضاوت کند، بریتانیا، ایالات متحده و غرب، به این پروژه کمک کرده و به آن پر و بال دادهاند.»