گروه سیاسی مشرق - ابرهیم یزدی عضو نضهت آزادی در گفتگو با آرمان درباره پیروزی دموکراسی میگوید: 100 سال برای
دموکراسی میجنگیم و باید به این سوال پاسخ دهیم که دموکراسی از کجا پیدا
میشود؟ در اروپا و آمریکا چطور پیدا شد؟ چرا در هند دموکراسی موفق شد اما
در پاکستان موفق نبود؟ پدیدارشدن دموکراسی در یک جامعه به چند شرط نیاز
دارد؛ اول اینکه قدرت فائقه وجود نداشته باشد چون وقتی یک قدرت فائقه وجود
داشته باشد که همه چیز را کنترل میکند، نمیگذارد جامعه تغییر کند. نکته
دوم این است که چینش نیروها بهگونهای باشد که هیچ یک از این نیروها
نتواند به قدرت مونولوگ تبدیل شود که اگر تبدیل شود، ماهی بزرگ، ماهی کوچک
را میخورد. موضوع سوم که مهمتر از دو موضوع دیگر است در این راستاست که
حیات هر یک از این نیروها مشروط و منوط به ادامه حیات نیروهای دیگر باشد.
عضو حزب منحل نهضت آزادی درباره پیروزی حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری با تقسیم انتخابات به پنج دوره میگوید: جمهوری اول با پیروزی انقلاب آغاز شد، جمهوری دوم دو دوره هاشمی است و جمهوری سوم، دو دوره سیدمحمد خاتمی است که هر کدام ویژگیهایی دارد. مثلا آقای هاشمی وقتی آمد که جنگ تمام شده بود و رزمندگان بازگشتند و دیدند زمانی که آنها در جبهه میجنگیدند، عدهای در اینجا بزم اقتصادی بر پا کردهاند. اختلافات بالا گرفت و امروز بسیاری از آنها که مخالفت میکنند دوستان قدیم هستند چون آنها به جبهه رفتند و جنگیدند اما برخی به نام آنها چه کارها که نکردند و نمیکنند. جمهوری چهارم واکنش نیروهای در حال خروج از صحنه است.
همه از احمدینژاد دفاع کردند و حالا واکنش به دو دوره احمدینژاد، جمهوری پنجم است. من به این جمهوری معتقدم و ادامه پیدا خواهد کرد. روحانی لنگلنگان به جلو خواهد رفت اما در نقطهای قرار گرفته است که خواهناخواه بقای همه در این است که او بماند. هیچ آلترناتیو دیگری ندارند. آقای روحانی در جایگاه مهم تاریخی قرار گرفته و همه نیروها هم در این رابطه در وضعیت حساسی هستند برای پیشرفت راهی نداریم که بپذیریم روحانی راهش را ادامه دهد. روحانی هم با درک بالایش و به تناسب 18میلیون رای حرف بزند و مطالبه کند.
عضو حزب منحل نهضت آزادی درباره پیروزی حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری با تقسیم انتخابات به پنج دوره میگوید: جمهوری اول با پیروزی انقلاب آغاز شد، جمهوری دوم دو دوره هاشمی است و جمهوری سوم، دو دوره سیدمحمد خاتمی است که هر کدام ویژگیهایی دارد. مثلا آقای هاشمی وقتی آمد که جنگ تمام شده بود و رزمندگان بازگشتند و دیدند زمانی که آنها در جبهه میجنگیدند، عدهای در اینجا بزم اقتصادی بر پا کردهاند. اختلافات بالا گرفت و امروز بسیاری از آنها که مخالفت میکنند دوستان قدیم هستند چون آنها به جبهه رفتند و جنگیدند اما برخی به نام آنها چه کارها که نکردند و نمیکنند. جمهوری چهارم واکنش نیروهای در حال خروج از صحنه است.
همه از احمدینژاد دفاع کردند و حالا واکنش به دو دوره احمدینژاد، جمهوری پنجم است. من به این جمهوری معتقدم و ادامه پیدا خواهد کرد. روحانی لنگلنگان به جلو خواهد رفت اما در نقطهای قرار گرفته است که خواهناخواه بقای همه در این است که او بماند. هیچ آلترناتیو دیگری ندارند. آقای روحانی در جایگاه مهم تاریخی قرار گرفته و همه نیروها هم در این رابطه در وضعیت حساسی هستند برای پیشرفت راهی نداریم که بپذیریم روحانی راهش را ادامه دهد. روحانی هم با درک بالایش و به تناسب 18میلیون رای حرف بزند و مطالبه کند.