کد خبر 292124
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۶

برخى وادادگان سیاسى دیروز و تازه به دوران رسیده ‏هاى امروز به بهانه فضاى به ‏اصطلاح اعتدالى پیش‌‏آمده، با برداشت ها و تفسیرهاى ناصواب در طمع فتح مجلس خبرگان آینده، با حرص و ولع، مطالبى را مطرح مى‌‏نمایند که ...

مشرق -- متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده با عنوان «امر خبرگان رهبرى را به اهلش واگذارید!» به شرح ذیل است:

«اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعیین مى ‏شوند از روى کمال دقت و با مشورت با مراجع عظام هر عصر و علماى بزرگ سرتاسر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد، به مجلس خبرگان بروند، بسیارى از مهمات و مشکلات به‏‌واسطه تعیین شایسته‌ترین و متعهدترین شخصیت ها براى رهبرى... پیش نخواهد آمد یا با شایستگى رفع خواهد شد.» (امام راحل(ره)، وصیتنامه سیاسى الهى)

مجلس خبرگان رهبرى داراى شأن و منزلتى در تراز انقلاب اسلامى به‌‏ویژه جایگاه رفیع ولایت و رهبرى امت مى‏‌باشد. مجلس خبرگان هم نشانى از مشروعیت حاکمیت و نظام دارد و هم تجلى‏‌بخش مقبولیت و مردم‏سالارى دینى است. چه آن‏که به ‏لحاظ کارشناسى دینى و شرعى، اعضاى محترم آن از اجتهاد و عدالت و تقوى برخوردارند و هم به ‏عنوان حلقه واصل بین توده‌هاى مردم شریف ایران و رهبرى نظام، به نمایندگى از جامعه و مردم، وظایف خویش را در رابطه با موضوع مهم رهبرى به انجام مى‌‏رسانند. وجود مجلس خبرگان به ‏منزله موهبت الهى از همان دوره اول شکل ‏گیرى، آثار و برکاتى را به‏ دنبال داشته است که به ‏زیبایى در بیانات بنیان‏گذار جمهورى اسلامى امام خمینى(ره) و خلف صالح او امام خامنه ‏اى(مدظله ‏العالى) و نیز بر تارک عزت و اقتدار ملت شریف ایران منعکس است.

این در حالى است که برخى وادادگان سیاسى دیروز و تازه به دوران رسیده‌هاى امروز به بهانه فضاى به ‏اصطلاح اعتدالى پیش‌‏آمده، على‏ رغم مؤیدات فراوان از ناحیه حضرت امام و رهبرى فرزانه انقلاب در عظمت و ارزش و جایگاه مجلس خبرگان، با برداشت ها و تفسیرهاى ناصواب ضمن این‏که خبرگان ملت و به ‏دنبال آن شوراى نگهبان را مورد اهانت و تحقیر قرار مى‏‌دهند، در طمع فتح مجلس خبرگان آینده، با حرص و ولع، مطالبى را مطرح مى‌‏نمایند که یا ریشه در اندیشه‌هاى لیبرالیستى و سکولارى دارد و یا به ‏دنبال ایجاد ساختارى انفعالى و ارتجاعى براى مجلسین شورا و خبرگان آینده هستند. با بررسى آنچه تاکنون گفته و نوشته ‏اند، چند هدف مرموز را مى ‏توان از لابلاى تفکراتشان به ‏دست آورد:

1. اثرگذارى در جایگاه رهبرى نظام، تا جایى‏‌که در برخى تحلیل ها، جسورانه آینده بعد از مقام معظم رهبرى (که عمر شریفشان مستدام باد) را هدف گرفته و در آرزوى تبدیل جایگاه مقتدرانه رهبرى به موقعیتى به‏ دور از آرمانهاى امام راحل(ره) و منفعل در برابر قدرتهاى زورگوى استکبارى، به ‏سر مى ‏برند.

2. تسخیر مجلس خبرگان و اثرگذارى در امر رهبرى آینده نظام با طرح این ادعا که با وجود ظرفیت گروه‏هاى همسو با اصلاح‏‌طلبان، حداقل مى ‏توان معادله مجلس خبرگان آینده را به 50*50 به ‏هم زد.

3. کسب موفقیت حداقلى در صورت عدم دستیابى به اهداف بالادستى، با به ‏دست ‏آوردن حداقلى مؤثر و فعال در مجلس خبرگان براى اعمال فشار و اثرگذارى در مواضع و تصمیمات رهبرى و...

از این ‏روى براى تأمین اهداف مذکور باید به حریم حوزه‌‏هاى علمیه و شبکه عظیم روحانیت فاضل و البته صاحب نفوذ در سطح کشور، دست‏‌اندازى نموده و با رایزنى‏‌هاى آشکار و پنهان و بهره ‏گیرى از شگردها و تاکتیک هاى عاطفى و سیاسى و ارتباطى، زمینه را براى جذب عناصرى همراه و همسو با راهبردهاى لیبرالى و سکولارى منبعث از مهندسى فکرى و سیاسى برآمده از شخصیت‌ها و مجامع و تشکل‌هایى نه چندان قابل توجه به‌‏لحاظ علمى و ذى حوزوى و سیره عالمان وارسته و با بصیرت، فراهم نمایند.

حال ملاحظاتى چند در این رابطه:

1. مجلس خبرگان فرصت و نعمتى است کم ‏نظیر که از ابتدای انقلاب و اولین دوره شکل‏ گیرى و فعالیتش، آثار و برکاتى چشمگیر براى ملت شریف ایران داشته است که البته بازتعریفى منطقى و شفاف از جایگاه رفیع و وظایف و خدمات آن براى توده ‏هاى مردم امرى است ضرورى.

2. لزوم تبیین جایگاه خبرگان ملت و نیز سابقه و خدمات درخشان آن از منظر حضرت امام(ره) و رهبرى حکیم و فرزانه انقلاب.

3. خبرگان همواره متأثر از جریانات درون حوزوى و به ‏ویژه نگاه نافذ مراجع بزرگوار تقلید و نیز اساتید روشن‏‌ضمیر و آگاه به‌‏زمان بوده است و لذا است که جریان‌هاى مرموز فتنه و نفاق به‌‏دنبال نفوذ در این پشتوانه زمینه ‏ساز و اثرگذار بوده و هستند ولى تجربه نشان داده است که افکار و نیت‏‌هاى ناخالص راهى به سرچشمه‏‌هاى زلال قدرت معنوى یعنى روحانیت اصیل و وارسته و انقلابى نداشته و ندارد.

4. از میان کلیه تشکل‌هاى قابل اعتماد و اثرگذار در سطح ملى، هنوز هم امید بدنه فعال جامعه و توده‏‌هاى مردم مؤمن و انقلابى به جامعتین (جامعه محترم مدرسین و جامعه محترم روحانیت مبارز) مى‏‌باشد، اگرچه به‌‏دلیل کم‏‌سوشدن اثرگذارى شعاع این دو مجموعه در سالهاى اخیر به‌‏ویژه عدم شفافیت در هدایتهاى سیاسى افکار عمومى در آستانه انتخابات‏‌هاى اخیر، گلایه‏‌هایى نیز مطرح بوده است ولى هم‏چنان ضرورت بازمهندسى ساختارى و به‏‌روزشوندگى در هدایت‏گرى مؤثر و در نهایت به‏‌دست‌گرفتن ابتکار عمل در عرصه‏‌هاى مختلف انقلاب، غیرقابل تردید است چه آن‏که خاستگاه کلیه جریانها و تشکلهاى وابسته به جوهره‏ ولایى و مکتبى نظام تبعیت و پیروى از پرچمداران با بصیرت انقلاب یعنى علما و روحانیت اصیل و متعهد که متمرکز در این دو تشکل قابل اعتماد و ریشه‌‏دار و با سابقه هست؛ مى‏‌باشد و لذا باید امر خبرگان رهبرى را به اینان که به حق اهلیت آن‌‏را دارند واگذار نمود.

5. مهم‏ترین کانون قدرت براى رهبرى نظام و حاکمیت اسلامى، توده‏‌هاى مردمى هستند که با اتحاد و ایمان و آگاهى و بصیرت، تجلى‏‌بخش امت واحده اسلامى مى‌‏باشند و این امر مهم جز با تقویت جایگاه ولایت و رهبرى به‌‏عنوان پایه و ستون اصلى خیمه انقلاب و اتحاد امت امکان‏‌پذیر نمى‏‌باشد و البته این انتظار از اعضای محترم خبرگان ملت مى‌‏رود تا تکیه‏‌گاه اصلى انسجام مردم را همواره حامى و مقوِّم باشند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس