به گزارش مشرق، محمد هادي ايازي در گفت‌وگو با فارس در پاسخ به اين پرسش که نمادهاي فراماسونري در ايستگاه‌هاي تازه تاسيس اتوبوس در شهر تهران نصب شده است، گفت: در سطح شهر در خيلي از مواقع ساختمان‌هايي ساخته مي‌شود با احياناً المان‌هاي نصب شده، تداعي کننده نمادي مربوط به فرقه خاصي است.
وي ادامه داد: براي رفع شائبه‌هاي ايجاد شده نمادهاي نصب شده را اصلاح مي‌کنيم.
مدتي است نصب نماد چشم شيطان پرستي در بسياري از المان‌هاي شهري به چشم مي‌خورد. چندي پيش اين نماد در ايستگاه متروي تازه تاسيس چهارراه ولي‌عصر نصب شده بود؛ ولي با پي‌گيري‌هاي صورت گرفته اين نماد از تابلوهاي مترو جمع‌آوري شد.
هنوز چند هفته‌اي از جمع‌آوري اين نماد از ايستگاه متروي چهار راه ولي‌عصر نگذشته بود که دوباره اين نماد به صورت بسيار گسترده در ايستگاه‌هاي جديد اتوبوس شهر تهران نصب شد.
يکي از نمادهاي فراماسونري علامت و نماد "چشم جهانبين " است که به صورت يک هرم و چشم در رأس آن است؛ اين نماد مربوط به يکي از خدايان مصر باستان بوده است و روي دلار آمريکا هم وجود دارد و شهروندان به صورت بسيار آشکار اين نماد را در ايستگاه‌هاي اتوبوس شهر تهران مي‌بينند.
نخستين فراماسونري در ايران به دوران ناصر الدين شاه قاجار برميگردد ولي در دوره محمدرضا پهلوي بهدليل گسترش روابط سياسي ايران با غرب به ويژه انگلستان لژهاي فراماسونري فراواني در ايران تأسيس شد و نفوذ فراماسون‌ها در سياست ايران به شدت گسترش پيدا کرد، هرچند هيچ يک از افراد سرشناس خانواده پهلوي دستکم به طور رسمي عضو هيچ لژ فراماسونري نبودند ولي بسياري از رجال سياسي، نخست وزيران، وزيران، نمايندگان مجلسين و فعالان سياسي از فراماسون‌هاي سرشناس بودند.
يک جريان مشکوک فرهنگي در سال‌هاي اخير در تکاپوي گسترش پديده شيطان پرستي برآمده است. اما جريان ديگري که وابستگي آن به غرب مشهود است، به نام "فراماسونري " وجود دارد؛ فراماسونري يا "فراموشخانه " که داراي کانون‌هاي گسترده‌اي در جهان است اما داراي يک سيستم مديريت فراگير جهاني نيست ولي بر ارکان دولت‌هاي جهان و اکثر وجوه زندگي سياسي، اقتصادي و فرهنگي جوامع، سلطه يافته است و بسيار هم آزادانه عمل مي‌کند.
اين کانون‌ها ريشه‌اي کهن در اروپاي غربي دارد؛ به افرادي که عضو آن باشند "ماسون " و ساختماني که مرکز فعاليت آنهاست "لژ " مي‌گويند. کلمه ماسون به معناي بنّا و فراماسون به معناي بنّاي آزاد است.
