به گزارش مشرق به نقل از کيهان خاتمي در ديدار شماري از اعضاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات اضافه کرد: کسي که از جمهوري اسلامي دفاع کند، انقلابي واقعي است و کسي که به آن لطمه بزند ولو به نام دين يا هر نام ديگري، اوست که از انقلاب فاصله گرفته است ولو ادعاي انقلابيگري کند.
وي همچنين گفت: آن چيزي که ما ميگوييم اصلاحات، خدا و پيغمبر و همه اينها هم قبول و نظامي را ميخواهيم که ارزشهاي الهي در آن حاکم باشد احکام الهي در آن اجرا شود البته باز هم اينجا تاکيد ميکنم، امام هم فرمودند احکام بايد با توجه به زمان و مکان که دو عنصر تعيين کننده در اجتهاد اسلامي هستند باشد و به گونهاي که بتواند مشکلات انسان امروز را حل کند، همچنان که امام مواضع بسيار شجاعانهاي در مورد زنان، فرهنگ و هنر و مسائل اقتصادي گرفتند و گره گشايي کردند.
خاتمي ميگويد: اتفاقا يکي از رسالتهاي اصلاحات دفاع از انقلاب و آرمانهاي انقلاب است تا بيگانگان با روح انقلاب، با هر عنوان و تبليغاتي نيايند محور کارها شوند.
تظاهر خاتمي به دفاع از انقلاب و «جمهوري اسلامي» تناقض کامل با عملکرد جريان متبوع به ويژه در حوادث پس از انتخابات سال ?? قرار دارد، چه اينکه فتنهگران تحريک شده توسط کساني چون خاتمي و موسوي و کروبي- صرفا به عنوان يک مثال از صدها حقيقت- در روز قدس بر روي نام اسلام در شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي خط کشيدند و تا امروز که بيش از ?? ماه از آن اقدام رسوا ميگذرد هيچ يک از اين منافقين حاضر نشدهاند ولو در لفظ، حمله به «جمهوري اسلامي» از سوي آشوبگران وابسته به گروهکها را محکوم کنند. بدين ترتيب و براساس اظهارات اخير خاتمي، او و هم قطارانش مصداق واقعي ضدانقلابيگري هستند و از انقلاب فاصله گرفتهاند «ولو ادعاي انقلابيگري کنند».
اما اين تعبير نيز که «آنچه ما ميگوييم اصلاحات، خدا و پيغمبر و همه اينها قبول و نظامي را ميخواهيم که ارزشهاي الهي در آن حاکم باشد»، منافقانه و در تناقض با عملکرد مدعيان اصلاحطلبي و فتنهگران سبز است. اوج خيانت اين جماعت را در حوادث روز عاشوراي ?? ميشد که با مساعدت گروهکهاي منافقين، تندر، بهائيت و... عملي شد اما نه تنها از سوي خاتمي و موسوي و کروبي محکوم نشد، بلکه حرمتشکنان لقب «مردان خداجو» هم گرفتند در حالي که امثال خاتمي صم بکم نشسته بودند؛ يا اوباش سياسي را تحريک ميکردند. آيا ملاقات رسواي خاتمي با راسموسن نخست وزير سابق و هتاک دانمارک که از کاريکاتورهاي اهانتآميز عليه پيامبر اعظم(ص) دفاع کرد، از جنس دفاع از انقلاب و آرمانهاي آن بود؟ تدارک و زمينه چيني آشوب و اردوکشي خياباني طبق نقشه سرويسهاي جاسوسي موساد و سيا و ام آي ? چطور؟ آيا ميتوان طبق نقشه خبيثترين و جنايتکارترين مستکبران جهان عمل کرد و هنوز دم از اصلاحات زد؟ تفاوت اصلاحات شما با اصلاحات رضاخاني و محمدرضايي- لعنت الله عليهما- چيست؟
اما درباره مقايسه سراسر نفاق آلود اصلاحات آمريکايي با شجاعت حضرت امام(ره) نيز بايد پرسيد آيا سر دادن شعار نفي حجاب در اغتشاشات، حذف اسلام، حمايت از آمريکا و رژيم صهيونيستي در ازاي شعار نه غزه، نه لبنان، و ضديت علني با اصل ولايت فقيه و آتش زدن تصوير حضرت امام خميني توسط اوباش سياسي و خياباني، چه نسبتي جز «دشمني» با خط امام خميني و انقلاب اسلامي ميتواند داشته باشد؟