کد خبر 2854
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۸۹ - ۲۰:۳۳

سيدحسن خميني گفت: « تخيل » نجات‌بخش جامعه است و در برابر آن « توهم » دشمن آن است.

به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، حجت الاسلام و المسلمين سيدحسن خميني در ديدار جمعي از شاعران جوان کشورمان به تشريح نقش هنر و ادبيات در بسط اخلاق پرداخت و با بيان اين‌که « در توهم انسان خود را مرکز عالم مي‌داند و همه چيز را براي خود مي‌خواهد.» افزود: توهم آغاز همه دردها و بيچارگي‌هاست، آغاز همه تلخي‌ها و فلاکت‌هايي است که بر انسان عارض مي‌شود. انسان متوهم کاري به حقيقت و واقعيت ندارد او آن‌چه را که مي‌انديشد، مي‌خواهد و کاري به خواسته ديگران ندارد. انسان متوهم خود را به واقعيت تحميل مي‌کند و هرگز تن به حقيقت نمي‌دهد.
وي با بيان اين‌که «تخيل نقطه مقابل توهم است» اظهار کرد: در تخيل انسان سعي مي‌کند جاي انسان ديگري قرار گيرد و اين قاعده زرين فلسفه اخلاق است که آدمي طبق فرمايش امام علي(ع) هر آن‌چه براي خود مي‌پسندد براي ديگران هم بپسندد.
وي با بيان اين‌که « اگر قدرت تخيل نباشد امکان احساس درد مردم وجود نخواهد داشت» گفت: تمام مسائل ما به زماني برمي گردد که نمي‌دانيم با کلام و عمل خود با مردم چه مي‌کنيم و چه به روزگار آن‌ها مي‌آوريم. اگر بتوانيم خود را جاي مردم بگذاريم آنگاه مي‌فهميم که سوختن چه مفهومي دارد.
وي اظهار کرد: اگر تخيل در وجود انسان نباشد اساسا نمي‌تواند درکي از هم‌نوع خود داشته باشد. اگر واقعا مي‌دانستيم با رفتارمان چه بلايي سر ديگران مي‌آوريم هرگز بي محابا دست به رفتارهاي مختلف نمي‌زديم.
يادگار حضرت امام افزود: کساني که از توانايي تصور روزگار انسان‌هاي ديگر عاجز هستند و قدرت تخيل ندارند انسان‌هايي فردمحور هستند و در درون خود گم شده‌اند.
وي خاطرنشان کرد: وقتي کارگرداني درد يک فرد فقير و يا درد انساني طرد شده از جامعه را به تصوير مي‌کشد به ديگران کمک مي‌کند تا وقتي در سطح جامعه چنين افرادي را مي‌بينند با آن‌ها همدردي کنند. وقتي کسي در رمان بلندي با قهرمان داستان مدتي زندگي مي‌کند مي‌تواند درد او را بفهمد.
وي اظهار کرد: اگر هنر نبود ما براي رسيدن به تخيلي که لازمه رشد جامعه است، مشکل داشتيم. شايد يکي از دلايلي که دنياي امروز چندان با فجايع آن‌چناني روزگار پيشين مواجه نمي‌شود، توانايي تخيل بالاي انسان‌هاست که به دست توانمند هنرمندها به تصوير کشيده مي‌شود.
سيدحسن خميني گفت: وقتي کارگرداني درد يک فرد فقير و يا درد انساني طرد شده از جامعه را تصوير مي‌کشد به ديگران کمک مي‌کند تا وقتي در سطح جامعه چنين افرادي را مي‌بيينند با آن‌ها همدردي کنند. وقتي کسي در رمان بلندي با قهرمان داستان مدتي زندگي مي‌کند مي‌تواند درد او را بفهمد.
وي ادامه داد: جايگاه هنر، شعر و ادبيات تنها يک جايگاه تفنني نيست جايگاه مولد اخلاق است. بسياري از فيلم‌ها و کارتون‌ها در انساني شدن روابط انسان‌ها حتي با حيوانات، تاثير بسزايي داشته‌اند.
وي افزود: دشمن اصلي اخلاق و زيست اخلاقي در جامعه، توهم است. يعني اين‌که انسان خود را مدار خلقت بداند. وقتي جامعه‌اي دچار چنين توهماتي است يک فردي بايد از يک جايي کاري شروع کند. دميدن به آتش نفرت‌ها کار راحتي است، بايد کسي از گوشه‌اي براي زدودن کينه‌ها حرکتي بکند. البته کينه‌زدايي به معني ناديده گرفتن حقايق نيست.
وي در پايان گفت: جايگاه هنر در ابعاد يک جامعه اخلاقي صرفا يک جايگاه شعاري نيست. تعريفي واقعي، حقيقي و صحيح دارد؛ لذا هرچه به آن پر و بال بدهيم جامعه يک گام به سمت سعادتمندي پيش خواهد رفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس