به گزارش مشرق ، بیشک طلوع انقلاب اسلامی بدون حضور فعالان اقتصادی و کسبه و بازار امکانپذیر نبود چرا که همواره تأمین اقتصادی در هر انقلاب و حرکت مردمی میتواند نقش تعیین کنندهای باشد. در انقلاب اسلامی ایران نیز حضور بازاریان متدین و حامی روحانیت نقش بسیار مهمی داشتند.
یکی از فعالان بازار در زمان انقلاب اسدالله عسگراولادی بوده است. او که به گفته خودش از افراد نزدیک به امام (ره) بوده؛ امروز تاجر بزرگی شده است و معتقد است باید به توسعه روابط خارجی در حوزه اقتصادی توجه جدی شود و توسعه روابط بینالملل با حفظ عزت و شرف ایرانی و اسلامی باشد.
همواره در وقوع همه انقلابها و حرکتهای مردمی، بازار نقش اساسی داشته است. در انقلاب اسلامی ایران که در سال 57 رخ داد بازار و کسبه چقدر نقشآفرینی میکردند.
بازارهای کشور و بویژه بازار تهران از 150 سال پیش همواره در کنار روحانیت بودهاند و ضمن ارج نهادن به جایگاه روحانیت، با آنها همکاری کرده، کمک کرده و از آنها اطاعت میکردند. همچنین قسمت عظیمی از بودجهحوزههای علمیه از محل وجوهات قانونی و کمک بازار تامین و تغذیه میشدند. در واقع انقلاب اسلامی از نهضت امام شروع شد یعنی میتوان گفت کلید پیروزی انقلاب در 22 بهمنماه از 15 خردادماه 42 خورد و نهضیت امام به پیروزی رسید.
لطفاً مشخصاً نقش بازار را در پیروزی انقلاب تشریح کنید.
نهضت امام که منجر به پیروزی انقلاب شد در واقع دو ستون اصلی داشت، یکی ستون روحانیت و دوم ستون بازار سراسر کشور در واقع مقصود من از بازار فضای کسب و کار متدینی بود که همواره در کنار روحانیت قرار داشت. در آن زمان کلمه انقلاب هنوز نیامده بود و همه از کلمه نهضت استفاده میکردند و این نهضت امام بود که منجر به انقلاب شد. اما در آن زمان اعلام کردند که نهضت کردیم که اسلام جایگزین مسائل دیگر شویم یعنی روش اسلام، سیره اسلام در تمام کشور جایگزین طاغوت شود.
آیا عوامل دیگری هم در این حرکت تأثیرگزار بودند؟
یک رکن مهم دیگر در پیروزی انقلاب وجود داشت که از اهمیت بالایی برخوردار است و آن جوانانی بودند که از نیروهای انتظامی، جهادی، شهربانی و ژاندارمری در کنار دو رکن دیگر قرار گرفته بودند. اقداماتی که پیش از آمدن امام در 12 بهمن ماه رخ میداد به صورت سریع و با تکثیر اعلامیههایی بود که توسط بازاریان و جوانان انجام شده و در سراسر کشور توزیع میشد.
آیا همه بازار و فعالان اقتصادی به صورت یکپارچه در خدمت انقلاب و حضرت امام بودند؟
در آن زمان بازار 3 چهره داشت یا به عبارتی بهتر به 3 گروه تقسیم میشد. گروه اول کسبه بودند که در واقع اسلامیترین روح بازار به حساب میآمدند، گروه دوم صنایع بدند که در برخی موارد صاحبان صنایع به روحانیون کمک میکردند و در برخی موارد اینگونه نبود، گروه سوم شرکتهای بزرگ بودند که این شرکتها وابسته به خارجیها و اروپاییها و وابسته به دربار بودند مخالف روحانیت بوده و انقلاب را دنبال نمیکردند.
در واقع این جوانان همراه با روحانیت بودند که اهداف نهضت را فراهم میکردند. امام سعی میکرد تا مردم کوچه و بازار از مسائل آگاه شوند و در واقع از دو طریق سرپل روحانیت و با استفاده از بازاریان نهضت آغاز شد.
در واقع این بازار بود که از نظر مالی نهضت امام و انقلاب را ساپورت میکرد؟
امام نیازی به ساپورت نداشت و بازارها به طور کامل در خدمت روحانیت بودند و در واقع بازارهای سراسر کشور بودند که نهضت امام را و حرکت انقلاب را ساپورت میکردند. از طرفی دیگر بازاریها وظایف دیگری هم داشتند وقتی بازاریهای دیگری بازداشت میشدند و یا روحانیون بازداشت میشدند این بازاریها بودند که به خانواره افراد بازداشتی کمک کرده و آنها را تحت حمایت قرار میداد.
آیا میتوانید به طور مشخص نام افراد شاخص آن زمان که در بازار از حرکت انقلاب و نهضت امام حمایت میکردند را نام ببرید؟
در واقع یک گروه 4 نفره شامل حاجآقا ترخانی، حاج حبیباله عسگراولادی، سعید امانی و محسن لبانی کسانی بودند که حمایت از خانواده بازداشتیها را ت وقوع انقلاب پیگیری کرده و مسائل مالی حوزهها را حل و فصل میکردند تا انکه اما در 12 بهمنماه در فرودگاه مهرآباد تهران توسط هواپیمایی فرانسه به زمین نشستند.
اتفاقاً در مورد این هواپیما من سئوال دارم. برخی معتقدند که بیمه این هواپیما توسط شخصی انجام شد و مبلغ آن دو میلیون دلار بود، آیا این موضوع صحت دارد؟
باید اصلاح بکنم. مبلغ بیمه هواپیمای امام 500 هزار دلار بود و توسط یک نفر انجام نشد بلکه توسط گروهی از افراد بازارهای تهران، تبریز، مشهد و اصفهان انجام شد.
یکی دیگر از سئوالهای من مربوط به هزینههای خانه نوفللوشاتو است که امام در انجا سکونت داشتند.
هزینههای خانه نوفل لوشاتو توسط گروهی از بازاریان تهران انجام میشد و حتی خود من هم 2 بار به آنجا رفتم، یکبار یک هفته ماندم و یک بار سه روز.
به 12 بهمن بازگردیم. امام وقتی وارد تهران شدند در روزهای ابتدایی در کجا اسکان پیدا کردند؟
من این افتخار را داشتم که جزء مستقبلین حضرت امام باشم . امام وقتی وارد تهران شدند به مدت چند ساعت در منزل فردی در قیطریه بودند پس از آن به بهشت زهرا رفتند و دوباره به مدت دو روز به منزل آن شخص در قیطریه رفتند و پس از آن بود که مدرسه رفاه رفتند.
نام آن شخص چیست؟
من اصلاً نمیخواهم نام افرادی را دراین مصاحبه به کار ببرم چرا که ممکن است خودشان راضی نباشند.
پس از پیروزی انقلاب در همان ابتدا اتفاقاتی افتاد و بسیاری از سازمانهای اقتصادی توسط گروههای خاصی اداره شد.
ما یک کمیته اعتصابات داشتیم که به 3 گروه تقسیم میشد. قسمت فرهنگی که توسط آقای لولاچیان اداره میشد، قسمت اصناف که توسط سعید امانی و حاجحبیبالله عسگر اولادی و قسمت بازرگانی که توسط 8 نفر اداره میشد.
آن 8 نفر چه کسانی بودند؟
حاجآقا ترخانی ، ابوالفضل کرد احمدی، مصطفی عالی نسب، علی اکبر پورشهامی، محمدعلی نوید، علاالدین میرمحمد صادقی، علینقی خاموشی و اسداله عسگر اولادی که در واقع 8 نفری بودند که حضرت امام اتاف بازرگانی را به آنها سپردند که بعداز دو ماه آیتالله بهشتی محمود میرفندرسکی را به این جمع اضافه کردند.
من و کرد احمدی مسئول تنظیم اعتصابات گمرک و بانک مرکزی بودیم و یادم میآید که وارد دفتر رئیس گمرک شدم و گفتم من نماینده امام هستم و از امروز هرچه من بگویم اتفاق میافتد.
این 8 نفر اتاق بازرگانی را از طاهر ضیائی که رئیس اتاق ایران بود تحویل گرفتند، در آن زمان علی محمد بنکدار پور دبیر اتاق ایران و حسن متین دبیرکل اتاق تهران بود. اتاق تهران و اتاق ایران در همین ساختمان فعلی اتاق ایران در خیابان طالقانی بودند که دو طبقه اول این ساختمان به اتاق تهران تعلق داشت.
این وضعیت تا چه زمانی ادامه داشت؟
به مدت 7 سال این کمیته اتاق بازرگانی را اداره کردند و وظیفه آنها رسیدگی به صنایع، حقوق عقب افتاده، مسائل کارخانجات و گمرکات بود و در اسفند 64 و در زمان رئیس جمهوری مقام معظم رهبری اولین انتخابات اتاق بازرگانی شکل گرفت و 65 نفر عضو هیئت نمایندگان این اتاق مشخص شدند.
شما که همه مسائل را دیدهاید در حال حاضر چه توصیهای به فعالان اقتصادی و همچنین بدنه دولت دارید؟
همانطور که مقام معظم رهبری فرمودهاند باید از دولت یازدهم حمایت کنیم، وحدت را حفظ کنیم و در صحنه تعامل جهانی با عزت کامل و درایت کامل حرکت کنیم و فراموش نکنیم که سایه عزت و حفظ ارزشهای نظام و اهداف و کارکرد آن باید بر تعاملات جهانی مقدم باشد.
یکی از فعالان بازار در زمان انقلاب اسدالله عسگراولادی بوده است. او که به گفته خودش از افراد نزدیک به امام (ره) بوده؛ امروز تاجر بزرگی شده است و معتقد است باید به توسعه روابط خارجی در حوزه اقتصادی توجه جدی شود و توسعه روابط بینالملل با حفظ عزت و شرف ایرانی و اسلامی باشد.
همواره در وقوع همه انقلابها و حرکتهای مردمی، بازار نقش اساسی داشته است. در انقلاب اسلامی ایران که در سال 57 رخ داد بازار و کسبه چقدر نقشآفرینی میکردند.
بازارهای کشور و بویژه بازار تهران از 150 سال پیش همواره در کنار روحانیت بودهاند و ضمن ارج نهادن به جایگاه روحانیت، با آنها همکاری کرده، کمک کرده و از آنها اطاعت میکردند. همچنین قسمت عظیمی از بودجهحوزههای علمیه از محل وجوهات قانونی و کمک بازار تامین و تغذیه میشدند. در واقع انقلاب اسلامی از نهضت امام شروع شد یعنی میتوان گفت کلید پیروزی انقلاب در 22 بهمنماه از 15 خردادماه 42 خورد و نهضیت امام به پیروزی رسید.
لطفاً مشخصاً نقش بازار را در پیروزی انقلاب تشریح کنید.
نهضت امام که منجر به پیروزی انقلاب شد در واقع دو ستون اصلی داشت، یکی ستون روحانیت و دوم ستون بازار سراسر کشور در واقع مقصود من از بازار فضای کسب و کار متدینی بود که همواره در کنار روحانیت قرار داشت. در آن زمان کلمه انقلاب هنوز نیامده بود و همه از کلمه نهضت استفاده میکردند و این نهضت امام بود که منجر به انقلاب شد. اما در آن زمان اعلام کردند که نهضت کردیم که اسلام جایگزین مسائل دیگر شویم یعنی روش اسلام، سیره اسلام در تمام کشور جایگزین طاغوت شود.
آیا عوامل دیگری هم در این حرکت تأثیرگزار بودند؟
یک رکن مهم دیگر در پیروزی انقلاب وجود داشت که از اهمیت بالایی برخوردار است و آن جوانانی بودند که از نیروهای انتظامی، جهادی، شهربانی و ژاندارمری در کنار دو رکن دیگر قرار گرفته بودند. اقداماتی که پیش از آمدن امام در 12 بهمن ماه رخ میداد به صورت سریع و با تکثیر اعلامیههایی بود که توسط بازاریان و جوانان انجام شده و در سراسر کشور توزیع میشد.
آیا همه بازار و فعالان اقتصادی به صورت یکپارچه در خدمت انقلاب و حضرت امام بودند؟
در آن زمان بازار 3 چهره داشت یا به عبارتی بهتر به 3 گروه تقسیم میشد. گروه اول کسبه بودند که در واقع اسلامیترین روح بازار به حساب میآمدند، گروه دوم صنایع بدند که در برخی موارد صاحبان صنایع به روحانیون کمک میکردند و در برخی موارد اینگونه نبود، گروه سوم شرکتهای بزرگ بودند که این شرکتها وابسته به خارجیها و اروپاییها و وابسته به دربار بودند مخالف روحانیت بوده و انقلاب را دنبال نمیکردند.
در واقع این جوانان همراه با روحانیت بودند که اهداف نهضت را فراهم میکردند. امام سعی میکرد تا مردم کوچه و بازار از مسائل آگاه شوند و در واقع از دو طریق سرپل روحانیت و با استفاده از بازاریان نهضت آغاز شد.
در واقع این بازار بود که از نظر مالی نهضت امام و انقلاب را ساپورت میکرد؟
امام نیازی به ساپورت نداشت و بازارها به طور کامل در خدمت روحانیت بودند و در واقع بازارهای سراسر کشور بودند که نهضت امام را و حرکت انقلاب را ساپورت میکردند. از طرفی دیگر بازاریها وظایف دیگری هم داشتند وقتی بازاریهای دیگری بازداشت میشدند و یا روحانیون بازداشت میشدند این بازاریها بودند که به خانواره افراد بازداشتی کمک کرده و آنها را تحت حمایت قرار میداد.
آیا میتوانید به طور مشخص نام افراد شاخص آن زمان که در بازار از حرکت انقلاب و نهضت امام حمایت میکردند را نام ببرید؟
در واقع یک گروه 4 نفره شامل حاجآقا ترخانی، حاج حبیباله عسگراولادی، سعید امانی و محسن لبانی کسانی بودند که حمایت از خانواده بازداشتیها را ت وقوع انقلاب پیگیری کرده و مسائل مالی حوزهها را حل و فصل میکردند تا انکه اما در 12 بهمنماه در فرودگاه مهرآباد تهران توسط هواپیمایی فرانسه به زمین نشستند.
اتفاقاً در مورد این هواپیما من سئوال دارم. برخی معتقدند که بیمه این هواپیما توسط شخصی انجام شد و مبلغ آن دو میلیون دلار بود، آیا این موضوع صحت دارد؟
باید اصلاح بکنم. مبلغ بیمه هواپیمای امام 500 هزار دلار بود و توسط یک نفر انجام نشد بلکه توسط گروهی از افراد بازارهای تهران، تبریز، مشهد و اصفهان انجام شد.
یکی دیگر از سئوالهای من مربوط به هزینههای خانه نوفللوشاتو است که امام در انجا سکونت داشتند.
هزینههای خانه نوفل لوشاتو توسط گروهی از بازاریان تهران انجام میشد و حتی خود من هم 2 بار به آنجا رفتم، یکبار یک هفته ماندم و یک بار سه روز.
به 12 بهمن بازگردیم. امام وقتی وارد تهران شدند در روزهای ابتدایی در کجا اسکان پیدا کردند؟
من این افتخار را داشتم که جزء مستقبلین حضرت امام باشم . امام وقتی وارد تهران شدند به مدت چند ساعت در منزل فردی در قیطریه بودند پس از آن به بهشت زهرا رفتند و دوباره به مدت دو روز به منزل آن شخص در قیطریه رفتند و پس از آن بود که مدرسه رفاه رفتند.
نام آن شخص چیست؟
من اصلاً نمیخواهم نام افرادی را دراین مصاحبه به کار ببرم چرا که ممکن است خودشان راضی نباشند.
پس از پیروزی انقلاب در همان ابتدا اتفاقاتی افتاد و بسیاری از سازمانهای اقتصادی توسط گروههای خاصی اداره شد.
ما یک کمیته اعتصابات داشتیم که به 3 گروه تقسیم میشد. قسمت فرهنگی که توسط آقای لولاچیان اداره میشد، قسمت اصناف که توسط سعید امانی و حاجحبیبالله عسگر اولادی و قسمت بازرگانی که توسط 8 نفر اداره میشد.
آن 8 نفر چه کسانی بودند؟
حاجآقا ترخانی ، ابوالفضل کرد احمدی، مصطفی عالی نسب، علی اکبر پورشهامی، محمدعلی نوید، علاالدین میرمحمد صادقی، علینقی خاموشی و اسداله عسگر اولادی که در واقع 8 نفری بودند که حضرت امام اتاف بازرگانی را به آنها سپردند که بعداز دو ماه آیتالله بهشتی محمود میرفندرسکی را به این جمع اضافه کردند.
من و کرد احمدی مسئول تنظیم اعتصابات گمرک و بانک مرکزی بودیم و یادم میآید که وارد دفتر رئیس گمرک شدم و گفتم من نماینده امام هستم و از امروز هرچه من بگویم اتفاق میافتد.
این 8 نفر اتاق بازرگانی را از طاهر ضیائی که رئیس اتاق ایران بود تحویل گرفتند، در آن زمان علی محمد بنکدار پور دبیر اتاق ایران و حسن متین دبیرکل اتاق تهران بود. اتاق تهران و اتاق ایران در همین ساختمان فعلی اتاق ایران در خیابان طالقانی بودند که دو طبقه اول این ساختمان به اتاق تهران تعلق داشت.
این وضعیت تا چه زمانی ادامه داشت؟
به مدت 7 سال این کمیته اتاق بازرگانی را اداره کردند و وظیفه آنها رسیدگی به صنایع، حقوق عقب افتاده، مسائل کارخانجات و گمرکات بود و در اسفند 64 و در زمان رئیس جمهوری مقام معظم رهبری اولین انتخابات اتاق بازرگانی شکل گرفت و 65 نفر عضو هیئت نمایندگان این اتاق مشخص شدند.
شما که همه مسائل را دیدهاید در حال حاضر چه توصیهای به فعالان اقتصادی و همچنین بدنه دولت دارید؟
همانطور که مقام معظم رهبری فرمودهاند باید از دولت یازدهم حمایت کنیم، وحدت را حفظ کنیم و در صحنه تعامل جهانی با عزت کامل و درایت کامل حرکت کنیم و فراموش نکنیم که سایه عزت و حفظ ارزشهای نظام و اهداف و کارکرد آن باید بر تعاملات جهانی مقدم باشد.