داستانی از یک خانواده شهید که درگیر فقر و نداری و پیری و جانبازی است؛ سختی هایی که هر کدام دل آدمی را ریش می کند اما چون فیلم های امروز سینمای ایران تلخ و ناامید نیست بلکه سختی هایی است که با عشق و آرمان پذیرفته شده است.
خبری می آید؛ میهمانی در راه است؛ میهمانی که همگان شاید انتظار آن را بکشند اما معلوم نیست که کیست و هر کس از ظن خود شد یار من؛ امام زمان(عج) یا مقام معظم رهبری یا مقامی حکومتی فرقی نمی کند مهم آن است که این خرابه چگونه آباد می شود و رنگ می یابد.
فیلم «مهمان داریم ...» این پروسه را نشان می دهد؛ امروزی سخت را نشان می دهد، مملو از بی احترامی ها، پول پرستی ها و مقام پرستی ها و حتی تنهایی ها اما چون فیلم های امروز سینمای ایران شکم بیمار را نمی شکافد که تنها و تنها چرکی را ببینیم بلکه راه حل را به بیننده نیز نشان می دهد.
گل هایی را از طلایی ترین دوران تاریخ ایران از میان طلایی ترین انسان های این کشور به حال حاضر می آورد و امید را به خانه هدیه می دهد که عناصر آن تلاش جمعی برای اصلاح، جمع شدن گرد حلقه خانواده و احترام به هم نوع است.
فیلم از این منظر اگر چه اندک، گذشته نوستالژیک ایجاد کرده است اما در این گذشته نوستالژیک باقی نمانده است و آن را به امروز آورده است(ولو به صورت سورئال) تا الگویی شود برای اصلاح وضع امروز؛ و همه این اصلاح در مسیر و در انتظار مرد بزرگی است که قرار است بیاید.
اینگونه است که فیلم محمدمهدی عسگرپور با اندک نقص های تکنیکی اش و با برخی ایراداتی که می توان به آن گرفت یک سر و گردن از فیلم های دیگر این روزهای سینمای ایران که در جشنواره فجر متبلور شده بالاتر است.