به گزارش وبلاگستان مشرق، اميد حسيني در يکي از مطالب اخير وبلاگ "آهستان" به نکته مهم و قابل تاملي درباره ماجراي تاريخي آب و برق مجاني اشاره کرد و نوشت: سي سال است که دشمنان امام و انقلاب، با وارونه سازي يک خبر و تحريف ماجرا، مدعي هستند که امام خميني بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به مردم ايران قول داده است که آب و برق مجاني ميشود. دروغگويان حتي مدعي هستند که امام بزرگوار ما، در بدو ورود به وطن يعني در دوازدهم بهمن سال 57 اين وعده را به مردم داده است!
اما رجوع به اصل سخنان امام در بهشت زهرا نشان ميدهد که اصلا و ابدا چنين وعدهاي در سخنراني امام خميني وجود ندارد و در حقيقت اين مساله مربوط است به سخنراني ايشان در 12 اسفند سال 57 و در مدرسه فيضيه. (اينجا ميتوانيد اصل سخنراني امام خميني را در 12 بهمن و 12 اسفند سال 57 با هم مقايسه کنيد به نقل از روزنامه کيهان)
البته براي دشمنان امام فرقي نميکند که اين سخنراني مربوط به 12 بهمن باشد يا 12 اسفند. آنها با استناد به اين سخنراني و عدم تحقق چنين وعدهاي، ميخواهند اينگونه وانمود بکنند که امام خميني و يا انقلاب، مردم را فريب دادهاند و يا با چنين وعدههايي انقلاب را پيش بردهاند و يا اينکه اين قبيل وعدهها فاقد پشتوانه علمي و کارشناسي و به دور از واقعيت بوده است! متاسفانه در نوشتههاي ضدانقلاب انواع و اقسام توهين و اهانت و فحاشي را عليه امام ميبينيم.
در مقابل، دوستان امام و انقلاب و حتي برخي مسئولان رسمي کشور هم گاهي ضمن تاييد اين مساله، به زعم خود سعي کردهاند با توجيهات مختلف از امام و انقلاب دفاع کنند! گويا اينها هم باور کردهاند که امام چنين وعدهاي را به مردم داده است! مثلا آقاي عليرضا محجوب نماينده مجلس گفته است:«حضرت امام خميني (ره) پس از پيروزي انقلاب اسلامي اعلام کردند آب و برق براي مردم رايگان است، اما پس از آن کارشناسان اعلام کردند که اجراي اين موضوع تنها براي افراد کف جامعه امکانپذير است.»
اين اظهارات موافق و مخالف در حالي صورت ميگيرد که مراجعه به اسناد انقلاب و آرشيو مطبوعات آن روز، نشان ميدهد که شخص ديگري غير از امام براي اولين بار اين وعده را به مردم داده است! در حقيقت مطلب امروز من هم افشاي اين دروغ سي ساله و بيان يک واقعيت پنهان است.
ابتدا به عبارت امام توجه کنيد: «علاوه بر اينکه زندگي مادي شما را ميخواهيم مرفه بشود، زندگي معنوي شما را ميخواهيم مرفه کنيم. شما به معنويات احتياج داريد، معنويات ما را اينها بردند. دلخوش نباشيد که تنها مسکن ميسازيم ، آب و برق را براي طبقه مستمند مجاني ميکنيم اتوبوس را براي طبقه مستمند مجاني ميکنيم دلخوش به اين مقدار نباشيد معنويات شما را، روحيات شما را عظمت ميدهيم. شما را به مقام انسانيت ميرسانيم. اينها شما را منحط کردند؛ اين قدر دنيا را پيش شما جلوه دادند که خيال کرديد همه چيز اين است.»
همان طوري که اشاره شد اين سخنراني مربوط است به روز شنبه دوازدهم اسفند 1357. از اين عبارات مشخص ميشود که حتما شخصي غير از امام اين دلخوشي مادي را براي مردم به وجود آورده است! با مرور اخبار روزهاي قبل از سخنراني امام، اين شخص نامعلوم و اين حقيقت پنهان مشخص ميشود.
کيهان 8 اسفند 1357 / سخنگوي دولت : «براي کم در آمدها؛ آب و برق مجاني ميشود!» سخنگوي دولت کسي نيست جز آقاي عباس اميرانتظام! به عبارت ديگر لايحهي آب و برق مجاني را اولين بار دولت موقت مهندس بازرگان تصويب کرد و وعدهي آنرا هم به مردم داد و امام خميني چند روز بعد، اين وعدهي دولت موقت را تصحيح و تکميل کردند!
در حقيقت امام به خاطر اين که مبادا اين قبيل وعدههاي دولتي، انقلاب اسلامي را به انقلابي صرفا مادي و با اهدافي مادي تبديل کند، مصوبه دولت موقت را اينچنين تصحيح ميکند که دلخوش به اين نباشيد که آب و برق مجاني ميشود! امام بزرگوار ما توضيح ميدهد که انقلاب اسلامي علاوه بر اينکه وظيفه دارد به فکر رفاه مادي مردم باشد، دنبال رفاه و سعادت معنوي آدمها هم هست. چرا که انقلاب اسلامي بيشتر از آنکه مادي باشد، انقلابي معنوي براي گستتن بندهاي اسارت و بردگي ناشي از استبداد و استعمار و استحمار بود.
پس در سخنان امام خميني وعدهاي وجود ندارد. ايشان با توجه به احتمال تغيير ذائقه مردم و تحريف معنا و مفهوم و آرمان انقلاب، هدف اصلي انقلاب را براي مردم و شايد هم براي دولت موقت تبيين کردند.
فراموش نکنيم که دولت مهندس بازرگان و اعضاي کابينه و شخص آن مرحوم، خودشان را آدمهايي متخصص و روشنفکر ميدانستند که توانايي حل مشکلات مردم را دارند. آنها گاهي به صراحت و گاهي هم با ايما و اشاره، روحانيون و رهبران انقلاب را به سنتي بودن و بيسواد بودن متهم ميکردند!
به هرحال خوب يا بد، جداي از اينکه موافق اين وعده باشيم يا مخالف آن و اصلا هر تفسيري که براي وعده آب و برق مجاني داشته باشيم، اين دولت بازرگان بود که اولين بار اين لايحه را تصويب کرد و خبر اين وعدهي تاريخي را هم شخص آقاي اميرانتظام يعني سخنگوي دولت موقت و معاون نخست وزير وقت در اختيار مطبوعات قرار داد!
پس اگر به زعم ضدانقلاب، وعدهي دروغي داده شده و يا وعدهاي غيرکارشناسي به مردم داده شده، چرا کسي از بازرگان و دولت موقت اسم نميبرد؟! عدم اشاره ضدانقلاب و حتي دوستان انقلاب در سي سال گذشته به اين حقيقت مهم و پنهان، جالب و عجيب است. اگر عبارت «آب و برق مجاني» را در اينترنت جستجو کنيد، صدها و شايد هزاران سايت و وبلاگ و کليپ و فيلم اهانت آميز عليه امام خميني پيدا ميکنيد که همه آنها بدون کمترين اشارهاي به اين مصوبه دولت بازرگان، فقط و فقط به امام خميني اهانت ميکنند! اما کسي نميگويد که سخنان امام، در حقيقت اشاره به وعده دولت بازرگان بوده است!
امروز که به مدد آرشيو کيهان، مشخص شده است اولين بار اين وعده را دولت موقت به نخست وزيري مهندس بازرگان به مردم داده و خبر آن را هم شخص عباس اميرانتظام در اختيار مطبوعات قرار داده، آيا دروغگويان و هتاکان، به اين حقيقت اعتراف ميکنند؟ البته احتمالا، حالا که همه چيز ثابت شده، باز هم بايد منتظر سوالات و شبهات جديد باشيم! ماجراي گاو بني اسرائيل را که يادتان هست؟!
پي نوشت و اصلاحيه
بعضي دوستان معتقدند که تصويب آب و برق مجاني در دولت، تحت تاثير سفارشات امام خميني به دولت موقت بوده است. دليل اين دوستان پيام 14 مادهاي امام در تاريخ 9 اسفند و نطق تلويزيوني مرحوم بازرگان در تاريخ 23 اسفند 57 است. مهندس بازرگان در اين مصاحبه تلويزيوني که متن آن در کيهان 24 اسفندماه نيز به چاپ رسيده، ادعاهايي را درباره امام مطرح کرده است. مثلا وي ادعا کرده است که امام بدون مشورت با دولت و يا با صدور اعلاميه، خواسته است که آب و برق مجاني شود!
در حالي که اگر صحيفه امام را مرور کنيم، قبل از تاريخ مصوبه هيات دولت، هيچ سخنراني و اطلاعيهاي از طرف امام سراغ نداريم که به موضوع آب و برق مجاني اشاره شده باشد. تنها موردي که وجود دارد همان پيام 14 مادهاي مورخ 9 اسفندماه است که بعد از تصويب آب و برق مجاني در دولت، صادر شده است. البته امام در اين نامه از قيد «فعلا» و «براي طبقات کم بضاعت» استفاده کرده است .
پس اين احتمال وجود دارد که پيش از اين، رهبران انقلاب يا شوراي انقلاب و يا امام به طور خصوصي و نه از طريق فشار رسانهاي و يا صدور اعلاميه، به دولت پيشنهاد چنين کاري را داده باشند. اما چرا مرحوم بازرگان در مصاحبه 23 اسفند ادعا کرده است امام از طريق اعلاميه و بدون مشورت با او دستور داده؟!
نگاهي به آرشيو سخنان امام نشان ميدهد که علت اصلي ناراحتي مهندس بازرگان چيز ديگري بوده است. چون قبل و بعد از تصويب لايحه دولت، نشانهاي از نارضايتي دولت از اين پيشنهاد ديده نميشود و موردي هم سراغ نداريم که امام در اعلاميه و يا سخنراني عمومي، دولت را براي اين مساله خاص تحت فشار قرار داده باشد. اتفاقا برعکس، امام بعد از تشکيل دولت موقت، بارها مردم را به همکاري با دولت در جهت رفع محروميتها تشويق و به صراحت تاکيد ميکرد که رفع اين محروميتها به زمان زيادي نياز دارد.
نکته اينجاست که امام در روزهاي قبل از مصاحبه بازرگان (دهم و پانزدهم اسفند) انتقادات تندي را به سياست گام به گام دولت در رفع مفاسد دستگاههاي دولتي و وزارتخانهها و باقي ماندن برخي مظاهر رژيم گذشته مطرح کرده بود که اين مساله موجب ناراحتي و گلايه مهندس بازرگان ميشود. اما وي سعي کرد بدون ارائه پاسخي قانع کننده به انتقادات اصلي و اساسي امام و با اشاره به مسائلي چون آب و برق مجاني که مصوبه دولت خودش نيز بود، انتقادهاي امام را احساسي و غيرتخصصي معرفي کند!
به هرحال آب و برق مجاني، چه با سفارش امام بوده و چه نبوده، مصوبه دولت موقت در تاريخ 8 اسفند 57 بوده است آنهم با قيد فعلا و براي اقشار کم درآمد، نه براي هميشه و همه مردم. نکته مهمتر اينکه عليرغم چاپ اصل سخنان دوازدهم بهمن امام در مطبوعات آن روز، هنوز هم عدهاي اصرار دارند که امام در بدو ورود به ايران، وعدهي آب و برق مجاني را داده است!