به گزارش مشرق، اسماعیل عالیزاد دبیر برکنار شده جشنواره تئاتر فجر امسال در روز اختتامیه این جشنواره در نامهای گلایههای خود را مطرح کرد و این نامه را در اختیار رسانهها قرار داد.
عالیزاد در نامه خود نوشته است: «اینک آیین اختتامیه سی و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در حالی برگزار خواهد شد که کمتر از یک ماه (25 روز) است دبیری این جشنواره را واگذار کردهام. به بهانه اختتام این رویداد، خود را موظف میدانم که در واپسین کلام، آخرین تعهداتم را که همان سپاسگزاری از همراهان پیشین دبیرخانه سیودوم است، به انجام رسانم.
از کلیه همکاران فعال در دبیرخانه ممنونم، آنان که بیهیچ منّتی بهترین اوقات خویش را مشتاقانه و دلسوزانه صرف پیشبرد اموری کردند که امروز در لحظه به بار نشستن و چیدن ثمره آن هیچ سهمی ندارند.
گفتنی است که این عزیزان اکنون نه تنها مورد سپاس و قدردانی قرار نگرفتهاند، بلکه شرایط به گونهای رقم خورده که گویی از ابتدا نبوده و هیچ نقشی را ایفا نکردهاند. در وصف این جریان ناپسند و دور از ادب حرفهای همین بس که بخشی از ساخته و پرداخته چندین ماهه آنان در واپسین روزهای منتهی به جشنواره چنان مورد قلب، دگردیسی و کژفهمی قرار گرفته و دستاوردی دگرگونه را به بار آورده که حتی نظاره دورادور آن نیز نمیتواند به کاهش رنج و آلام آنها منتهی گردد.
به همینگونه، از همراهی برخی اعضای خانه تئاتر، مدیرعامل محترم آن و سایر مدیران گرامی انجمنها و کانونهای این نهاد حرفهای تشکر میکنم. افزون بر این، قدردانی خویش را نثار استادان، پیشکسوتان و فرهیختگانی میگردانم که در کسوت داوری و مشاوره مرا یاری دادند. برای شکرگزاری از صبوری همدلانه همه این عزیزان در قبال کاستیهای مادی، بیمهریها و بداخلاقیهای بیرونی چیزی جز کلام محدود در اختیار نیست.
دگر آنکه از استادان فرهیختهای که پذیرفتند در بخشهای نهایی جشنواره به امر مهم داوری اهتمام ورزند و در نهایت بدون هیچ حاشیهای و در کمال بزرگواری صرفاً به تماشای آن نشستند تجلیل به عمل میآورم.همچنین از سفیران و رایزنان فرهنگی سایر کشورها سپاسگزارم، آنانی که با حسن نیت در زمینه شکلگیری یک دیپلماسی فرهنگی کمسابقه و پویا در عرصه تئاتر همکاری کردند.
ای کاش که نمود این تعامل میان فرهنگی آنگونه که طراحی شده بود و به پیش میرفت در جشنواره سیو دوم تجلی مییافت که اگر چنین میشد پیامدهای مثبت آن در ایامی جز زمان جشنواره نیز ملموس میگردید.
اگر قرار باشد رسم ادب را به جا آورده و از همه اشخاص حقیقی و حقوقی قدردانی نمایم فهرستی پیش روست که مجال پرداختن بدان نبوده و در این مقال نمیگنجد. از جمله، مترجمان گرانقدری که آثار ارزشمند، روزآمد و مورد نیاز مجامع علمی و هنری را که منتخب جمعی از خبرگان عرصه تئاتر بود در دست ترجمه گرفتند ولی به دلیل کم توجهی مبادی ذیربط در انعقاد قراردادهای حقوقی مربوطه و از دست دادن زمان، ناگزیر به انصراف شدند یا بنگاههای اقتصادی که تمایل به مشارکت در تأمین منابع مادی جشنواره داشتند و به واسطه تغییر در الگوی مدیریتی، بیهیچ برهانی نادیده انگاشته شدند، مدیران تالارها و سالنهای نمایشی که اعلام همراهی کردند چه آنانی که امکاناتشان در اختیار این جشنواره قرار گرفت و چه آنانی که در جدول اجراهای صحنهای نشانی از تماشاخانههایشان یافت نشد، کمپانیها و گروههای نمایشی خارجی که تا مرحله دریافت ویزا پیش رفتند ولی در گام آخر امکان حضور نیافتند؛ و موارد دیگری از این دست.
البته در کنار سپاس و قدردانی باید طلب پوزش کنم از همه هنرمندان و متقاضیان حضور در جشنواره تئاتر فجر که به واسطه امکانات اندک و محدودیتهای جشنواره که برآمده از سرشت و ماهیت آن است فرصت فعالیت و هنرنمایی نیافتند. همچنین باید عذرخواهی کنم از آن دسته از اقشار اجتماعی که امکان و مجال دسترسی به تئاتر و جشنوارههای آن را ندارند (مانند: سالمندان مقیم خانه سالمندان، کودکان مبتلا به بیماریهای خاص، کودکان کار، بیماران بستری در بیمارستانها و ...) و هماهنگیهای به عمل آمده برای بهرهمندی ایشان،در آستانه چنین رخدادی به دلیل غیرکارشناسی قلمداد شدن این امر انسانی و مهم به سرانجام نرسید.
باری، در طول یازده ماه و دو روزی که دبیری جشنواره را بر عهده داشتم، اصولی را برای خود و همکارانم مفروض دانستم که در تمام مدت بدان پایبند بوده و در مقابل هیچ فشار و یا هجمهای از آنها عدول نکردم. رعایت شان انسانی افراد در هر جایگاه، نهادینه ساختن اصل احترام متقابل، پایبندی به قواعد و ضوابط، محترم شمردن آرای هیأت داوران و دخل و تصرف نکردن در این آرا و تسلیم نشدن در مقابل جریانهای غوغاسالار از جمله این اصولاند.
در تمام مدتی که گذشت و پس از این به لطف خداوند قادر بوده و خواهم بود که بر مبنای این قواعد با دقت، صلابت و شفافیت از عملکرد دبیرخانه پیشین دفاع کنم. ولی در برابر کسانی که شأنی برای قواعد و ضوابط قایل نیستند و در مدت دبیری اینجانب بیرون از این دایره، توقعاتی را مطرح کرده و یا مدعی حقی شدند سخنی ندارم؛ چرا که با نبود فهم بینالاذهانی میان آنانی که از قواعد و بنیانهای معرفتی و اخلاقی متفاوتی پیروی میکنند راهی به سوی گفتوگو و تعامل باز نیست.
مراد از این نوشتار گلایه از آنچه بر ما گذشت و یا وقایع اخیر نیست، چرا که کارشکنیهای مغرضانه، تصمیمگیریهای انفرادی و عجولانه و توقعات منفعتطلبانه دیری است که در اندیشه و کردار اهل این مرز و بوم رخنه کرده، رسوب گذاشته و زدودن آن جز با پایمردی آزاد مردمان و گذر زمان دراز محقق نخواهد شد.
آخرین سخن و نه سخن آخر اینکه آنچه گفته آمد از زبان من بود که به اجمال گفته شد و این موجب کنارهگیری و تبرئه مسئولین از توضیح و پاسخگویی نسبت به انواع کاستیها، کارشکنیها، بدقولیها، بیحرمتیها و بداخلاقیها،ناتمام گذاشتن بعضی توافقها، نادیده انگاشتن برخی دیگر از توافقهای صورت گرفته، رعایت نکردن حقوق مادی و معنوی افراد و گروهها و نیز بازتولید الگوی غوغاسالاری نمیشود.
در پایان لازم به توضیح است که تعلل و سکوت بیست و پنج روزه در تنظیم این نوشتار برآمده از هیچ تنگنا و فشاری نبوده، بلکه پیش از همه به دلیل اولویت و پاسداشت شأن، آبرو و منزلت فرهنگی این رخداد بینالمللی است که میبایست در آرامش و با کمترین مشکل و بیهیچ حاشیهای برگزار میشد.»
اسماعیل عالیزاد در آستانه جشنواره تئاتر فجر برکنار شد و قادرآشنا مدیر سابق مرکز هنرهای نمایشی مسوولیت این رویداد را برعهده گرفت.
عالیزاد در نامه خود نوشته است: «اینک آیین اختتامیه سی و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در حالی برگزار خواهد شد که کمتر از یک ماه (25 روز) است دبیری این جشنواره را واگذار کردهام. به بهانه اختتام این رویداد، خود را موظف میدانم که در واپسین کلام، آخرین تعهداتم را که همان سپاسگزاری از همراهان پیشین دبیرخانه سیودوم است، به انجام رسانم.
از کلیه همکاران فعال در دبیرخانه ممنونم، آنان که بیهیچ منّتی بهترین اوقات خویش را مشتاقانه و دلسوزانه صرف پیشبرد اموری کردند که امروز در لحظه به بار نشستن و چیدن ثمره آن هیچ سهمی ندارند.
گفتنی است که این عزیزان اکنون نه تنها مورد سپاس و قدردانی قرار نگرفتهاند، بلکه شرایط به گونهای رقم خورده که گویی از ابتدا نبوده و هیچ نقشی را ایفا نکردهاند. در وصف این جریان ناپسند و دور از ادب حرفهای همین بس که بخشی از ساخته و پرداخته چندین ماهه آنان در واپسین روزهای منتهی به جشنواره چنان مورد قلب، دگردیسی و کژفهمی قرار گرفته و دستاوردی دگرگونه را به بار آورده که حتی نظاره دورادور آن نیز نمیتواند به کاهش رنج و آلام آنها منتهی گردد.
به همینگونه، از همراهی برخی اعضای خانه تئاتر، مدیرعامل محترم آن و سایر مدیران گرامی انجمنها و کانونهای این نهاد حرفهای تشکر میکنم. افزون بر این، قدردانی خویش را نثار استادان، پیشکسوتان و فرهیختگانی میگردانم که در کسوت داوری و مشاوره مرا یاری دادند. برای شکرگزاری از صبوری همدلانه همه این عزیزان در قبال کاستیهای مادی، بیمهریها و بداخلاقیهای بیرونی چیزی جز کلام محدود در اختیار نیست.
دگر آنکه از استادان فرهیختهای که پذیرفتند در بخشهای نهایی جشنواره به امر مهم داوری اهتمام ورزند و در نهایت بدون هیچ حاشیهای و در کمال بزرگواری صرفاً به تماشای آن نشستند تجلیل به عمل میآورم.همچنین از سفیران و رایزنان فرهنگی سایر کشورها سپاسگزارم، آنانی که با حسن نیت در زمینه شکلگیری یک دیپلماسی فرهنگی کمسابقه و پویا در عرصه تئاتر همکاری کردند.
ای کاش که نمود این تعامل میان فرهنگی آنگونه که طراحی شده بود و به پیش میرفت در جشنواره سیو دوم تجلی مییافت که اگر چنین میشد پیامدهای مثبت آن در ایامی جز زمان جشنواره نیز ملموس میگردید.
اگر قرار باشد رسم ادب را به جا آورده و از همه اشخاص حقیقی و حقوقی قدردانی نمایم فهرستی پیش روست که مجال پرداختن بدان نبوده و در این مقال نمیگنجد. از جمله، مترجمان گرانقدری که آثار ارزشمند، روزآمد و مورد نیاز مجامع علمی و هنری را که منتخب جمعی از خبرگان عرصه تئاتر بود در دست ترجمه گرفتند ولی به دلیل کم توجهی مبادی ذیربط در انعقاد قراردادهای حقوقی مربوطه و از دست دادن زمان، ناگزیر به انصراف شدند یا بنگاههای اقتصادی که تمایل به مشارکت در تأمین منابع مادی جشنواره داشتند و به واسطه تغییر در الگوی مدیریتی، بیهیچ برهانی نادیده انگاشته شدند، مدیران تالارها و سالنهای نمایشی که اعلام همراهی کردند چه آنانی که امکاناتشان در اختیار این جشنواره قرار گرفت و چه آنانی که در جدول اجراهای صحنهای نشانی از تماشاخانههایشان یافت نشد، کمپانیها و گروههای نمایشی خارجی که تا مرحله دریافت ویزا پیش رفتند ولی در گام آخر امکان حضور نیافتند؛ و موارد دیگری از این دست.
البته در کنار سپاس و قدردانی باید طلب پوزش کنم از همه هنرمندان و متقاضیان حضور در جشنواره تئاتر فجر که به واسطه امکانات اندک و محدودیتهای جشنواره که برآمده از سرشت و ماهیت آن است فرصت فعالیت و هنرنمایی نیافتند. همچنین باید عذرخواهی کنم از آن دسته از اقشار اجتماعی که امکان و مجال دسترسی به تئاتر و جشنوارههای آن را ندارند (مانند: سالمندان مقیم خانه سالمندان، کودکان مبتلا به بیماریهای خاص، کودکان کار، بیماران بستری در بیمارستانها و ...) و هماهنگیهای به عمل آمده برای بهرهمندی ایشان،در آستانه چنین رخدادی به دلیل غیرکارشناسی قلمداد شدن این امر انسانی و مهم به سرانجام نرسید.
باری، در طول یازده ماه و دو روزی که دبیری جشنواره را بر عهده داشتم، اصولی را برای خود و همکارانم مفروض دانستم که در تمام مدت بدان پایبند بوده و در مقابل هیچ فشار و یا هجمهای از آنها عدول نکردم. رعایت شان انسانی افراد در هر جایگاه، نهادینه ساختن اصل احترام متقابل، پایبندی به قواعد و ضوابط، محترم شمردن آرای هیأت داوران و دخل و تصرف نکردن در این آرا و تسلیم نشدن در مقابل جریانهای غوغاسالار از جمله این اصولاند.
در تمام مدتی که گذشت و پس از این به لطف خداوند قادر بوده و خواهم بود که بر مبنای این قواعد با دقت، صلابت و شفافیت از عملکرد دبیرخانه پیشین دفاع کنم. ولی در برابر کسانی که شأنی برای قواعد و ضوابط قایل نیستند و در مدت دبیری اینجانب بیرون از این دایره، توقعاتی را مطرح کرده و یا مدعی حقی شدند سخنی ندارم؛ چرا که با نبود فهم بینالاذهانی میان آنانی که از قواعد و بنیانهای معرفتی و اخلاقی متفاوتی پیروی میکنند راهی به سوی گفتوگو و تعامل باز نیست.
مراد از این نوشتار گلایه از آنچه بر ما گذشت و یا وقایع اخیر نیست، چرا که کارشکنیهای مغرضانه، تصمیمگیریهای انفرادی و عجولانه و توقعات منفعتطلبانه دیری است که در اندیشه و کردار اهل این مرز و بوم رخنه کرده، رسوب گذاشته و زدودن آن جز با پایمردی آزاد مردمان و گذر زمان دراز محقق نخواهد شد.
آخرین سخن و نه سخن آخر اینکه آنچه گفته آمد از زبان من بود که به اجمال گفته شد و این موجب کنارهگیری و تبرئه مسئولین از توضیح و پاسخگویی نسبت به انواع کاستیها، کارشکنیها، بدقولیها، بیحرمتیها و بداخلاقیها،ناتمام گذاشتن بعضی توافقها، نادیده انگاشتن برخی دیگر از توافقهای صورت گرفته، رعایت نکردن حقوق مادی و معنوی افراد و گروهها و نیز بازتولید الگوی غوغاسالاری نمیشود.
در پایان لازم به توضیح است که تعلل و سکوت بیست و پنج روزه در تنظیم این نوشتار برآمده از هیچ تنگنا و فشاری نبوده، بلکه پیش از همه به دلیل اولویت و پاسداشت شأن، آبرو و منزلت فرهنگی این رخداد بینالمللی است که میبایست در آرامش و با کمترین مشکل و بیهیچ حاشیهای برگزار میشد.»
اسماعیل عالیزاد در آستانه جشنواره تئاتر فجر برکنار شد و قادرآشنا مدیر سابق مرکز هنرهای نمایشی مسوولیت این رویداد را برعهده گرفت.