به گزارش مشرق به نقل از جام جم ، ماجرا از این قرار است که همسایه استون هدلی ـ مرد مهاجم ـ سر و صدا می کرد. او که از این سر و صدا عصبانی بود، یک بطری شیشه ای را شکست و به خانه همسایه شان رفت. میسون ـ مرد همسایه ـ وقتی این صحنه را دید، با پلیس تماس گرفت. پلیس برای رسیدگی به موضوع به محل رفت اما پس از آن که هدلی، ماموران پلیس را با چاقو تهدید کرد، کار بالا گرفت.

هدلی به خانه شان برگشت و ماموران را تهدید کرد اگر به او نزدیک شوند، مادرش را خواهد کشت. مادر معلول او که قادر به دفاع از خود نبود، به مدت 11 ساعت در چنگ پسرش اسیر بود. او در این مدت چاقوی بزرگی را روی گلوی مادرش گذاشته بود و تهدید می کرد در صورتی که پلیس دست از سر او برندارد، مادرش را خواهد کشت.

ماموران با عملیات روانکاوانه و گفت وگو با وی به مدت 11 ساعت، تلاش کردند این مرد را بدون توسل به زور و خشونت بازداشت کنند.

پلیس اعلام کرده مادر معلول هدلی با او در خانه تنها بود و در حالی که بشدت ترسیده بود از سوی پسرش تهدید به مرگ می شد. یکی از نیروهای پلیس سعی کرد به این مرد نزدیک شود و به او شوک الکتریکی وارد کند. هدلی که بشدت عصبانی و از کنترل خارج شده بود، در این هنگام گفت در خانه سلاح گرم دارد و در صورتی که پلیس آنجا را ترک نکند، به آنها شلیک خواهد کرد.

تیم مذاکره کننده سرانجام پس از 11 ساعت موفق شد هدلی بیست و هشت ساله را وادار به تسلیم کند. او سریع محاکمه و به تحمل 20 ماه حبس به اتهام ایجاد رعب و وحشت و خشونت محکوم شد. او همچنین از نزدیک شدن به روستای برنزویک در نزدیکی نیوکاسل بریتانیا یعنی محل زندگی مادرش منع شد.

قاضی در جلسه دادگاه خطاب به او گفت: اقدام خطرناک شما ساعت ها طول کشید و وقت ارزشمند نیروهای پلیس را تلف کرد؛ در حالی که می توانستند وقت خود را جای مفیدتری بگذرانند.

در دادگاه مطرح شد که دعوای هدلی با میسون همسایه اش، بر سر بلند شدن صدای او شروع شد و همسایه ها شنیده اند که هدلی فریاد می زد: صدایت را پایین بیاور وگرنه تو را می کشم. دختر میسون در دادگاه گفت، او بارها این تهدیدها را شنید، اما آنها موضوع را به پلیس اطلاع ندادند تا این که تهدیدهای هدلی جدی تر شد. او سپس یکی از شیشه های خانه میسون را شکست. میسون در این هنگام به پلیس تلفن زد و زمانی که ماموران رسیدند، هدلی در خانه را باز نکرد و گفت: قسم می خورم اگر داخل شوید، گردن شما را با چاقو خواهم زد.

ماموران پلیس بعد از شنیدن این تهدید، از خانه دور شدند و تقاضای نیروی کمکی مسلح و تیم مذاکره کننده کردند. پلیس اعلام کرد، بعد از وقوع این حادثه مشاور خود هدلی هم به محل فراخوانده شد و سعی کرد او را آرام کند.

دادستان در دادگاه گفت: متهم داخل خانه مدام حرکت و چراغ ها را روشن و خاموش می کرد و به تهدید افسران پلیس ادامه می داد. او با چاقو به شیشه می زد و در همین لحظات از داخل خانه صدای جیغ شنیده می شد.

دادستان ادامه داد: در یک صحنه افسران پلیس دیدند متهم، مادر معلول خود را با چاقویی که روی گلویش گذاشته، تهدید به مرگ می کند و چاقو را روی گردنش می کشد که باعث ایجاد زخم در گردن مادر او شد. بعد از آن او دوباره از نظر پنهان شد و بار دیگر مادرش را کشان کشان پشت پنجره آورد.

به گفته دادستان، پلیس پس از چند ساعت توانست چاقو را از هدلی بگیرد، اما او یک تیغ نیز داشت که تحویل نداد.

پس از آن، یکی از ماموران پلیس تلاش کرد از طریق پنجره با دستگاه به او شوک وارد کند. در این لحظه متهم کنترل خود را از دست داد و گفت سلاحی تمام اتوماتیک دارد و اگر پلیس بار دیگر به او نزدیک شود، همه را خواهد کشت. او تهدید به قتل را بارها تکرار کرد.

متهم بالاخره ساعت 3 و 30 دقیقه صبح خود را تسلیم کرد. مادر او با زخمی سطحی در خانه پیدا شد. هدلی بعد از دستگیری به پلیس گفت: مادرم می دانست من به او هیچ آسیبی نمی رسانم و فقط برای جلوگیری از ورود پلیس او را تهدید می کنم.