هرچند دولت اوباما با ارسال برخی تجهیزات نظامی و همچنین اعلام حمایت لفظی از ارتش عراق تلاش کرد به نوعی از تحرکات دولت قدردانی کند، اما زبان گله نوری المالکی حکایت از واقعیات دیگری داشت. اینکه چرا آمریکاییها ترجیح می دهند در قبال بحران الانبار و ریشه دواندن نیروهای داعش تماشاگرانی خونسرد باقی بمانند و آیا این بحران تا ریشه دواندن تروریسم در استانهای غربی عراق ادامه خواهد یافت، پرسشی است که این روزها زیاد به گوش می رسد.
باراک اوباما در سال 2007 اعلام کرد که جنگ آمریکا با تروریسم در عراق ادامه دارد؛ حتی زمانی که سربازان آمریکایی این کشور را ترک کنند. او در گفتگوی دیگری در سال 2008 در پاسخ به این پرسش که:" اگر نیروهای القاعده باز هم به عراق بازگردند، دولت آمریکا چه خواهد کرد" گفت: در صورتی که القاعده موفق به ایجاد پایگاه در عراق شود، باید سیاستی را در پیش بگیریم که خاک آمریکا و منافع مان در خارج از کشور تأمین شود.
امروز آمریکا با همان واقعیت روبرو شده است. واشنگتن با احتیاط و دقت بالایی تحولات استان الانبار عراق را دنبال می کند. اوباما سکوت کرده، اما جان کری در چند نوبت از تلاشهای دولت عراق در مقابله با نیروهای تروریستی تشکر و حمایت کرده و در عین حال اعزام نیروهای آمریکای به این کشور را رد کرده است. وی به صراحت اعلام کرد: "ما به آنها کمک می کنیم اما این نبردی است که دولت باید خودش آنرا به پایان برساند."
پرسش اصلی اینجاست که آمریکایی ها تا کجا به عنوان تماشاچی، ناظر این وضعیت خواهند بود؟
سارة
دیفالا، کارشناس عراق در مقاله ای برای مجلۀ نوول آبزرواتور در پاسخ به
این پرسش می نویسد: آمریکا به عنوان مهمترین شریک نظامی عراق، در سال 2005
نزدیک به 14 میلیارد دلار سلاح به عراق فروخت و طی هفته های اخیر نیز ارسال
سلاح به این کشور نیز روند پرسرعت تری به خود گرفته است. 100 موشک زمین به
هوای هلی فایر، 10 هواپیمای بدون سرنشین "اسکن ایگل" تا کنون به دولت عراق
تحویل داده شده است. پیشتر نیز عراق نزدیک به 75 موشک هلی فایر را تحویل
گرفته بود و این در حالیست که صدها نظامی آمریکایی در پستهای سفارت آمریکا
در بغداد مستقرند که با توجه به نقش مشاوری آنها، بخشی از توان لجستیک ارتش
عراق به حساب می آیند. با این حال کنگره همچنان مخالف تحویل هواپیماهای
اف-16 به دولت عراق است.
بخشی از نگرانی آمریکایی ها متأثر از انتخابات سرنوشت ساز و ابعاد سیاسی اتفاقی است که عراق آنرا پیش روی دارد. انتخابات پارلمانی ماه آوریل برای آمریکایی ها بسیار سرنوشت ساز است. روزنامۀ نیویورک تایمز چندی پیش در مقاله ای با این عنوان:" که سلاح بیشتر عراق را نجات نمی دهد" به این واقعیت اشاره کرده بود که ایالات متحده آمریکا در کنار ارسال سلاح باید تلاش کند تا انتخابات پارلمانی در فضایی آزاد و برابر برگزار شود و به مطالبات همۀ گروهها از جمله جامعۀ تسنن نیز پاسخ داده شود. در این مقاله آمده بود که اوباما حتی باید خود را برای تعلیق و توقف ارسال سلاح به عراق آماده کند. فرانسوا ژره، کارشناس فرانسوی دربارۀ بحران موجود در الانبار می گوید: مالکی به دلیل سیاستهایش در قبال اهل تسنن، همراهی مردم استان الانبار و شهر فلوجه را با خود ندارد و در صورتی که این روند تداوم یابد، بازپس گیری شهرها از جمله فلوجه امری دشوار خواهد بود.
آیا اوباما باز هم خود را درگیر بحران عراق خواهد کرد؟
چند
امکان در این باره وجود دارد: ارسال مشاوران نظامی و تداوم ارسال سلاح های
آمریکایی و افزایش هدف گیری مواضع القاعده با استفاده از هواپیماهای بدون
سرنشین؛ همانگونه که این روند در کشورهایی همچون پاکستان و یمن ادامه دارد.
این در حالیست که اوباما هیچ اظهارنظر صریح و عمومی دربارۀ بحران الانبار
تاکنون نداشته است.
واقعیت اینست که آمریکایی هم اکنون با تمام قوا و
نیرو در حال خروج از افغانستان هستند و این مسئله در اولویت اهداف آمریکا
قرار دارد. افکار عمومی آمریکا دیگر تمایلی به حضور نظامی کشورشان در کانون
های بحران ندارد. طبق نظرسنجی که در ژانویه 2003 از سوی شبکۀ ان بی سی و
روزنامۀ وال استریت ژورنال صورت گرفت، نزدیک به 59% از آمریکایی ها بر این
باور بودند که نیازی به جنگ عراق نبود و در سال 2008 شمار بیشتری از
آمریکایی ها به این رقم بدان پیوستند.
از سویی اوباما با چالش های
بیشماری در حوزۀ داخلی روبروست؛ اصلاح لایحه بهداشت برای آمریکایی ها به
مراتب مهمتر از درگیر شدن کشورشان در جنگ عراق است.
البته بحران عراق
زمان مناسبی برای جمهوریخواهان فراهم آورد تا شکست سیاست های اوباما در
عراق را زیر سوال ببرند. شمار قابل توجهی از اعضای جمهوریخواهان از جمله
سناتور جان مک کین بر این باورند که اوباما بسیار زود دستور بازگشت نظامیان
آمریکایی به خانه را صادر کرد و این همان چیزی است که امروز ارتش عراق را
در مصاف تروریست ها تنها گذاشته است.
در حال حاضر کاخ سفید در بسیاری
از کانون های بحران سیاست فاصله گرفتن را در پیش گرفته است. سوریه، لبنان و
عراق. اما این سیاست تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ کارشناسان بر این
باورند در صورتی که تروریستها بتوانند در عراق موقعیت مناسبی بدست آورند
این شکستی بزرگ و خط پایانی بر سیاست خاورمیانه آمریکا و جنگ عراق است.
*خبرآنلاین