به گزارش مشرق، اسم "علیرضا مرندی" وزیر اسبق بهداشت و رئیس فعلی فرهنگستان علوم پزشکی، پیش و بیش از هر چیز با آغاز و اجرای "سیاستهای کنترل جمعیت" در دهه 60 کشور گره خورده است. سیاستهایی که در فاصله زمانی چند ساله، با سریعترین کاهش ثبت شده در نرخ رشد جمعیت یک کشور، رشد جمعیت را از نرخ 3.8 به 1.2 رساند. کنترل جمعیت در دهه 60 و اوایل دهه 70 اگرچه رویداد خجستهای بود و مانع از شکلگیری یک بحران جمعیتی برای کشور شد اما ادامه روند کاهش نرخ جمعیت در میانه دهه 70 و حتی دهه 80 شرایط را به جایی رساند که امروز بحرانی با همان جدیت افزایش لجام گسیخته جمعیت، کشور را تهدید میکند. مهمان ناخواندهای که کارشناسان از آن به عنوان بحران "پیری جمعیت" یاد میکنند و در صورت ادامه روند فعلی تا چند دهه دیگر گریبان توسعه کشور در تمام ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره را خواهد گرفت.
مرد سیاستهای کنترل جمعیت در دهههای 60 و 70 حالا در آستانه ورود کشور به مرحله پیری جمعیت، معتقد است "کاهش نرخ رشد جمعیت امروز یک معضل جدی است که اگر فکری به حال آن نشود؛ فردا به یک بحران تبدیل میشود"
علیرضا مرندی در گفتگو با «نسیم»، به تشریح وضعیت فعلی کشور از نگاه جمعیتی پرداخته و ضمن بر شمردن موانع رشد جمعیت، راهکارهایی در جهت بالا بردن میزان باروری ارائه کرده است:
** اجرای سیاستهای کنترل جمعیت در دهه 60 و اوایل 70 از بروز یک بحران جمعیتی پیشگیری کرد. به نظر شما آیا کاهش فعلی نرخ رشد جمعیت میتواند زمینه بروز یک بحران جمعیتی جدید باشد؟
اینکه بدانیم مسأله جمعیت به مرحله بحرانی رسیده یا خیر، بستگی به تعریف ما از بحران دارد؛ اما به طور کلی هر مسألهای که اقدام به موقع برای رفع آن صورت نگیرد، اگر در همان زمان حال مشکل بزرگی نباشد، به طور قطع به مرور زمان بحرانی میشود، مسئله کاهش رشد جمعیت نیز امروز به عنوان یک معضل مطرح است و باید هر چه سریع تر فکر عاجلی برای آن صورت گیرد در غیر این صورت پتانسیل تبدیل شدن به یک بحران جمعیتی را دارد.
کاهش رشد قشر مولد و افزایش قشر کمتر مولد، تنها بخش کوچکی از مشکلاتی است که در سالهای اخیر مورد تاکید جدی رهبر معظم انقلاب قرار دارد و برای اینکه به نقطه بحرانی در این حوزه نزدیک نشویم، باید اقدام به موقع برای رفع آن صورت بگیرد.
** حذف قوانین تشویقی و ارائه رایگان لوازم پیشگیری از بارداری در کوتاه مدت منجر به کاهش نرخ زاد و ولد شد، آیا اجرای معکوس این قوانین هم به نتیجه عکس آن یعنی افزایش جمعیت منجر میشود؟
رشد 3.8 درصدی جمعیت در سالهای ابتدای انقلاب معضل بزرگی بود که اگر ادامه پیدا میکرد امروز با مشکلاتی دوچندان در بخشهای مختلف از جمله؛ آموزش و پرورش، آموزش عالی، بهداشت و درمان و کار و رفاه اجتماعی مواجه بودیم. درصورتی که جمعیت با همان شاخص رشد میکرد هر 18 سال جمعیت کشور دو برابر میشد که اداره آن از عهده ثروتمندترین کشورها بر نمیآید.
کنترل و کاهش رشد جمعیت آسانتر از افزایش نرخ رشد جمعیت است چرا که در زمان آغاز سیاستهای کنترلی جمعیت در اواخر دهه 60، مردم آمادگی و تمایل به کاهش تعداد فرزندان را داشتند و تنها نگرانی جامعه این بود که این کار خلاف شرع و اعتقاداتشان نباشد که با رفع این دغدغه خاطر، برنامه کاهش جمعیت اجرایی شد.
بر اساس آمار و منحنیها، مردم حتی پیش از تصویب و اجرای برنامه کنترل جمعیت، خودشان تنظیم خانواده را آغاز کرده بودند. مردم در آن زمان برای کاهش و کنترل جمعیت آماده بودند و پس از اعلام عدم مغایرت آن با اصول شرعی به اجرای این برنامه پرداختند. بنابراین آگاهی مردم موجب موفقیت طرح شد و تصویب قوانین تنها تسهیلگر این امر شد. امروز نیز باید مردم و مسئولان کشور نسبت به اهمیت موضوع کاهش رشد جمعیت، و عواقب و نتایج آن در سالهای آینده، کاملا آگاه شوند. مسئولان باید تأکید خود را بر اطلاعرسانی به مردم قرار دهند زیرا با تصویب یک قانون نمیتوان جمعیت کشور را افزایش داد. رشد جمعیت امری دستوری و اجباری نیست و باید زمینههای آن فراهم شود.
** برخی کارشناسان با پیش کشیدن شرایط خاص اقتصادی کشور و مخارج فرزندآوری برای خانوادهها و جوانان، معتقدند زمینه اقتصادی مهمترین مانع افزایش جمعیت است، شما اصلیترین مانع پیش روی افزایش نرخ باروری و فرزندآوری را چه میدانید؟
به نظر من کاهش رشد جمعیت هم مشکلی اقتصادی و هم فرهنگی است و رفع آن نیازمند توجه مسئولان در هر دو بعد است. برای اینکه در سیاستهای اصلاح جمعیتی موفق باشیم و بتوانیم جلوی بحران کاهش جمعیت را بگیریم، در گام نخست باید زمینه ازدواج و تشکیل خانواده را برای جوانان مهیا کنیم. موانع ازدواج جوانان بیش از آنکه اقتصادی باشد فرهنگی است.
عدم تمایل جوانان برای ازدواج به معنای قهر کردن آنها با این سنت حسنه نیست چرا که نیاز به ازدواج و غریزه جنسی از بین نرفته بلکه شرایط ازدواج تغییر کرده که باید هر چه سریعتر اصلاح شود.
متاسفانه سادهزیستی که روزی به عنوان اصل و نقطه مثبت زندگی مطرح بود، امروز به امری غیر عادی در جامعه بدل شده است. حتی مسئولان کشو که باید مشوق سادهزیستی باشند نیز با گرفتن جشنهای بزرگ و خرجتراشیهای کلان، فرندان خود را به خانه بخت میفرستند که تمامی این موارد باعث بدآموزی در بین اقشار مختلف جامعه و از بین رفتن فرهنگ سادهزیستی شده است.
از سوی دیگر شاهدیم درصد بالایی از ازدواجها به طلاق منجر میشود و باید گفت که حفظ ازدواج زوجها مهمتر از ترغیب جوانان به ازدواج است زیرا طلاق یک زوج، آثار منفی بیشتری در بدبین شدن جوانان نسبت به ازدواج دارد. اگر به دلایل طلاق توجه کنیم میبینیم بخش زیادی از جداییها به دلایل اقتصادی رخ میدهد بنابراین تفکیک میان عوامل اقتصادی و فرهنگی کاهش نرخ باروری آسان نیست.
کاهش رشد جمعیت تنها یکی از مشکلات مجرد ماندن افراد درجامعه است و افزایش یاس، افسردگی و بروز بسیاری از مفاسد اجتماعی از مهمترین نتایج این پدیده است.
حتی هنگامی که ازدواج صورت میگیرد و خانوادهای شکل میگیرد، در صورتی که زن و شوهر به دلیل مشکلات اقتصادی هر دو مجبور به اشتغال باشند، قطعا احتمال فرزندآوری این زوج کاهش مییابد که البته برخی از نیازهای زوجین واقعی و برخی القایی است.
مسئولان باید توجه کافی داشته باشند که امروزه بیش از 50 درصد دانشجویان کشور دختر هستند و یکی از الزامات ازدواج و فرزندآوری این گروه از زنان، این است که امنیت خاطر برای ادامه تحصیل و حضور در امتحانات خود را داشته باشند.
اگر قرار است یک مادر ادامه تحصیل بدهد، دولت باید شرایط بچهدار بودن وی از جمله ایجاد مهدهای کودک در دانشگاه ها و و امکان شیردهی کودک را فراهم کند یعنی اگر میخواهیم دختران ازدواج کرده و بچهدار شوند باید امکان مراقبت از فرزند را برای آنها فراهم کنیم.
نکتهای که کارشناسان کمتر به آن دقت میکنند این است که آمار بالای سزارین در ایران یکی از مهمترین موانع سرسخت افزایش جمعیت است. در حال حاضر ایران در زمینه زایمان به روش سزارین بالاترین آمار در دنیا را به خود اختصاص دادهایم و در دنیا رقیبی در این خصوص نداریم. بسیاری از زنان باردار در کشور متقاضی زایمان به روش سزارین هستند و نمیدانند که نخستین سزارین برای مادر و نوزاد خطرناک است و این خطر در زایمانهای بعدی به مراتب بیشتر میشود و در زایمان چهارم هیچ متخصص زنانی جرات انجام این کار را ندارد.
فرهنگ غلط وضع حمل به روش سزارین باید هرچه سریعتر در کشور اصلاح شود و وزارت بهداشت باید تمهیدات لازم برای ترویج زایمان به روش طبیعی را به کار گیرد.
حمایت و درمان زوجین نابارور یکی از راههای افزایش جمعیت است. در این زمینه نیازمند حمایتهای بیمهای بیشتر هستیم. یکی از عوامل ایجاد ناباروری در زوجین، پیشگیری از بارداری به مدت طولانی است که برای افزایش فرزند آوری باید مورد توجه قرار گیرد.
** در بعد اقتصادی شاید مهمترین تکلیف بر دوش دولت باشد، اما برای رفع موانع فرهنگی فرزندآوری چه نهادها یا گروههایی لازم است بیشتر حساسیت نشان دهند؟
نخبگان جامعه الگوی دیگران هستند و این رفتارهای غلط، ذهنیتهای اشتباه در بین مردم ایجاد کرده است. در همین راستا میتوان گفت بعد فرهنگی معضل جمعیت بسیار پررنگتر و اساسیتر از بعد اقتصادی آن است و باید عزمی راسخ برای اصلاح این فرهنگها و ترویج ساده زیستی از بالاترین سطوح کشور تا مردم عادی شکل گیرد.
هنوز بسیاری از قوانین همچون؛ ممنوعیت تحصیل در دبیرستانها برای دخترانی که در این سن ازدواج میکنند تغییری نکرده و تمامی توجهات در بحث جمعیت معطوف به وزارت بهداشت و حذف برنامههای کنترل جمعیت است در حالی که به گفته مسئولان این وزارتخانه، در حال حاضر هیچ برنامهای برای کاهش جمعیت اجرا نمیشود.
تمامی دستگاهها از جمله وزارت آموزش و پرورش و علوم در تحقق سیاستهای جمعیتی نقش دارند. باید آموزشهای لازم در جهت افزایش نسل، ازدواج آسان، ساده زیستی و سازش زوجین در مدارس و دانشگاهها افزایش یابد.
تکرار بدون عمل فرمایشات مقام معظم رهبری کار فرهنگی نیست و روحانیون کشور باید ضمن ارائه راهکارهای تحقق سیاستهای جمعیتی، چگونگی اجرای این سیاستها را نیز پیگیری کنند.
تاکنون کار منسجم و حساب شدهای در خصوص اجرای سیاستهای افزایش جمعیت در کشور صورت نگرفته و باید تمامی ارگانها از جمله مجلس، دولت وزارتخانهها و روحانیون و ائمه جمعه و رسانههادر این خصوص همکاری کنند. کارشناسان هنوز به بحث جمعیت ورود نکردهاند و این کارشناسان هستند که باید راهکارهای عملی تحقق این سیاستها را به مردم و مسئولان نشان دهند. به دلیل عدم ورود این افراد هنوز برخی مسئولان نسبت به این موضوع توجیه نیستند.
برای افزایش فرزندآوری در بین قشر نخبه جامعه باید ضمن حمایت از این افراد و اطلاعرسانی نسبت به ضرورت افزایش جمعیت در بین این قشر باید الگوهای موفق جامعه به ویژه نخبگان که در کنار تحصیل، پژوهش و فعالیتهای علمی خود به امر ازدواج و و بچهدار شدن نیز اهمیت دادهاند را به مردم نشان داد.
رسانهها باید آغازگر این حرکت بزرگ باشند و فرهنگ ازدواج، زندگی کردن و ساده زیستی و سازش را در جامعه ترویج دهند و دولت و دستگاههای مختلف باید حداقلهای ازدواج جوانان را فراهم کنند.
** کنترل جمعیت در کنار اقدامات فرهنگی و آگاهیرسانی، با تصویب قوانین مربوطه میسر شد، به عنوان عضو کمیسیون بهداشت مجلس، برای افزایش فرزندآوری تصویب چه قوانینی در مجلس پیشبینی شده است؟
طرحی 48 مادهای در خصوص سیاستهای افزایش جمعیت به همت کمیسیون بهداشت و با همکاری سایر کمیسیون ها در مجلس تهیه و برای مطرح شدن در صحن مجلس آماده شده است. در این طرح مشوقهای زیادی برای افزایش نرخ رشد جمعیت پیشبینی شده و راهکارهایی برای حذف موانع فرزندآوری اندیشیده شده است.
طرح افزایش مرخصی شیردهی زنان در دولت پذیرقته شده است اما تامین اجتماعی برای اجرای این طرح منابع میخواهد و این درحالی است که در بودجه سال 93 نیز اعتباری در این خصوص دیده نشده است.
متاسفانه در حال حاضر مسئولان کشور در دستگاههای مختلف تنها به دنبال حل مشکلات روز جامعه هستند و کمتر برنامهریزیهای کلان برای آینده کشور ارائه و اجرا میشود و در خصوص جمعیت نیز مجلس و دولت باید همکاری کنند و کارشناسان مربوطه نیز باید راهکارهای عملیاتی را هرچه سریعتر ارائه کنند.
با تمام این تمهیدات، باید بدانیم تهیه قانون و لایحه امری لازم است اما برای تحقق اهداف به هیچوجه کافی نیست و باید راهکارهای عملیاتی توسط دستگاه های ذیربط به اجرا درآید.
** بخشی از مشکلات در اقناع جامعه به زاد و ولد بیشتر، به دلیل پیشزمینه تاریک افراد به رشد لجام گسیخته جمعیت در دهه 60 برمیگردد. این نگرانی تا چه اندازه جدی است و برای رفع این دغدغه چه باید کرد؟
همانطور که اشاره کردید دلیل مخالفت بسیاری از منتقدان و مخالفان سیاستهای افزایش جمعیت، نگرانی آنها بابت بازگشت به شرایط 30 سال قبل و بروز مجدد مشکلات آن دوره به دلیل افزایش جمعیت و رسیدن به رشد 3.8 است، در حالیکه رسیدن به این رشد در خوشبینانهترین حالت نیز امکان ندارد. در صورتی که تمام تلاش خود را در این جهت بکار بگیریم و جامعه همراهی کند، تنها میتوانیم از منفی شدن رشد جمعیت جلوگیری کنیم و در بهترین حالت میتوانیم به رشد 2.1 تا 2.5 برسیم. مخالفان سیاستهای جمعیتی مطمئن باشند که هرگز به رشد 3.8 درصدی جمعیت نخواهیم رسید.
منتقدان افزایش جمعیت، با ذات و اصل سیاستهای افزایش جمعیت مشکلی ندارند و نگرانی آنها از بابت چگونگی اجرای این برنامههاست در حالی که هدف این سیاستها و مطالبه رهبر معظم انقلاب نیز رسیدن به جمعیتی است که امکان اداره خود را داشته باشد نه اینکه مانند بنگلادش به کشوری پرجمعیت، کمدرآمد و فقیر تبدیل شویم.
** سبک زندگی ایرانی-اسلامی در چند سال اخیر کلیدواژه بیانات مقام معظم رهبری بوده است، افزایش نرخ باروری چه جایگاهی در طراحی چنین الگویی دارد؟
تمامی مطالبات مقام معظم رهبری به سبک زندگی اسلامی بر میگردد. با ترویج این سیاستها میتوان امکان تحقق اهداف سیاستهای افزایش جمعیت را در کشور فراهم کرد.
باید توجه کنیم که مشکل جمعیت با تشویق بچهدار شدن خانوادههای معتقد و حزباللهی نه تنها حل نمیشود بلکه باعث ایجاد ذهنیتهای غلط در جامعه میشود. دولت باید برای حل این مشکل احساس مسئولیت کرده و برنامههای عملیاتی در این جهت ارائه کند.
در حال حاضر پنجره جمعیت مولد در کشور باز است و از سال 1385 به مدت 40 سال کشور از بیشترین جمعیت مولد برخوردار است و این بزرگترین فرصت برای توسعه و جهش در آینده است و تمام کشوهای پیشرفته از این فرصت جمعیتی خود استفاده کرده و به جایگاه امروز خود رسیدهاند.
در حال حاضر حدود هشت سال از این فرصت گذشته و هنوز هیچ اقدامی در جهت استفاده بهتر از مولدترین نسل تاریخ کشور صورت نگرفته است. باید بدانیم که این فرصت تنها یکبار در طول تاریخ هر کشوری اتفاق میافتد و باید از آن استفاده کنیم.
ما باید به ارزشهای این طرح توجه کنیم و بدانیم که بچهدار شدن یک مادر که دانشجوی دکترا است و تربیت یک کودک در خانوادهای با ژن نخبگی، قطعا برای جامعه مفیدتر خواهد بود تا اینکه تنها فرد به ادامه تحصیل خود بپردازد. لذا دولت باید برای فرزندآوری در قشر نخبه جامعه و افزایش ژن نخبگی تمهیدات لازم را بیندیشد.
مرد سیاستهای کنترل جمعیت در دهههای 60 و 70 حالا در آستانه ورود کشور به مرحله پیری جمعیت، معتقد است "کاهش نرخ رشد جمعیت امروز یک معضل جدی است که اگر فکری به حال آن نشود؛ فردا به یک بحران تبدیل میشود"
علیرضا مرندی در گفتگو با «نسیم»، به تشریح وضعیت فعلی کشور از نگاه جمعیتی پرداخته و ضمن بر شمردن موانع رشد جمعیت، راهکارهایی در جهت بالا بردن میزان باروری ارائه کرده است:
** اجرای سیاستهای کنترل جمعیت در دهه 60 و اوایل 70 از بروز یک بحران جمعیتی پیشگیری کرد. به نظر شما آیا کاهش فعلی نرخ رشد جمعیت میتواند زمینه بروز یک بحران جمعیتی جدید باشد؟
اینکه بدانیم مسأله جمعیت به مرحله بحرانی رسیده یا خیر، بستگی به تعریف ما از بحران دارد؛ اما به طور کلی هر مسألهای که اقدام به موقع برای رفع آن صورت نگیرد، اگر در همان زمان حال مشکل بزرگی نباشد، به طور قطع به مرور زمان بحرانی میشود، مسئله کاهش رشد جمعیت نیز امروز به عنوان یک معضل مطرح است و باید هر چه سریع تر فکر عاجلی برای آن صورت گیرد در غیر این صورت پتانسیل تبدیل شدن به یک بحران جمعیتی را دارد.
کاهش رشد قشر مولد و افزایش قشر کمتر مولد، تنها بخش کوچکی از مشکلاتی است که در سالهای اخیر مورد تاکید جدی رهبر معظم انقلاب قرار دارد و برای اینکه به نقطه بحرانی در این حوزه نزدیک نشویم، باید اقدام به موقع برای رفع آن صورت بگیرد.
** حذف قوانین تشویقی و ارائه رایگان لوازم پیشگیری از بارداری در کوتاه مدت منجر به کاهش نرخ زاد و ولد شد، آیا اجرای معکوس این قوانین هم به نتیجه عکس آن یعنی افزایش جمعیت منجر میشود؟
رشد 3.8 درصدی جمعیت در سالهای ابتدای انقلاب معضل بزرگی بود که اگر ادامه پیدا میکرد امروز با مشکلاتی دوچندان در بخشهای مختلف از جمله؛ آموزش و پرورش، آموزش عالی، بهداشت و درمان و کار و رفاه اجتماعی مواجه بودیم. درصورتی که جمعیت با همان شاخص رشد میکرد هر 18 سال جمعیت کشور دو برابر میشد که اداره آن از عهده ثروتمندترین کشورها بر نمیآید.
کنترل و کاهش رشد جمعیت آسانتر از افزایش نرخ رشد جمعیت است چرا که در زمان آغاز سیاستهای کنترلی جمعیت در اواخر دهه 60، مردم آمادگی و تمایل به کاهش تعداد فرزندان را داشتند و تنها نگرانی جامعه این بود که این کار خلاف شرع و اعتقاداتشان نباشد که با رفع این دغدغه خاطر، برنامه کاهش جمعیت اجرایی شد.
بر اساس آمار و منحنیها، مردم حتی پیش از تصویب و اجرای برنامه کنترل جمعیت، خودشان تنظیم خانواده را آغاز کرده بودند. مردم در آن زمان برای کاهش و کنترل جمعیت آماده بودند و پس از اعلام عدم مغایرت آن با اصول شرعی به اجرای این برنامه پرداختند. بنابراین آگاهی مردم موجب موفقیت طرح شد و تصویب قوانین تنها تسهیلگر این امر شد. امروز نیز باید مردم و مسئولان کشور نسبت به اهمیت موضوع کاهش رشد جمعیت، و عواقب و نتایج آن در سالهای آینده، کاملا آگاه شوند. مسئولان باید تأکید خود را بر اطلاعرسانی به مردم قرار دهند زیرا با تصویب یک قانون نمیتوان جمعیت کشور را افزایش داد. رشد جمعیت امری دستوری و اجباری نیست و باید زمینههای آن فراهم شود.
** برخی کارشناسان با پیش کشیدن شرایط خاص اقتصادی کشور و مخارج فرزندآوری برای خانوادهها و جوانان، معتقدند زمینه اقتصادی مهمترین مانع افزایش جمعیت است، شما اصلیترین مانع پیش روی افزایش نرخ باروری و فرزندآوری را چه میدانید؟
به نظر من کاهش رشد جمعیت هم مشکلی اقتصادی و هم فرهنگی است و رفع آن نیازمند توجه مسئولان در هر دو بعد است. برای اینکه در سیاستهای اصلاح جمعیتی موفق باشیم و بتوانیم جلوی بحران کاهش جمعیت را بگیریم، در گام نخست باید زمینه ازدواج و تشکیل خانواده را برای جوانان مهیا کنیم. موانع ازدواج جوانان بیش از آنکه اقتصادی باشد فرهنگی است.
عدم تمایل جوانان برای ازدواج به معنای قهر کردن آنها با این سنت حسنه نیست چرا که نیاز به ازدواج و غریزه جنسی از بین نرفته بلکه شرایط ازدواج تغییر کرده که باید هر چه سریعتر اصلاح شود.
متاسفانه سادهزیستی که روزی به عنوان اصل و نقطه مثبت زندگی مطرح بود، امروز به امری غیر عادی در جامعه بدل شده است. حتی مسئولان کشو که باید مشوق سادهزیستی باشند نیز با گرفتن جشنهای بزرگ و خرجتراشیهای کلان، فرندان خود را به خانه بخت میفرستند که تمامی این موارد باعث بدآموزی در بین اقشار مختلف جامعه و از بین رفتن فرهنگ سادهزیستی شده است.
از سوی دیگر شاهدیم درصد بالایی از ازدواجها به طلاق منجر میشود و باید گفت که حفظ ازدواج زوجها مهمتر از ترغیب جوانان به ازدواج است زیرا طلاق یک زوج، آثار منفی بیشتری در بدبین شدن جوانان نسبت به ازدواج دارد. اگر به دلایل طلاق توجه کنیم میبینیم بخش زیادی از جداییها به دلایل اقتصادی رخ میدهد بنابراین تفکیک میان عوامل اقتصادی و فرهنگی کاهش نرخ باروری آسان نیست.
کاهش رشد جمعیت تنها یکی از مشکلات مجرد ماندن افراد درجامعه است و افزایش یاس، افسردگی و بروز بسیاری از مفاسد اجتماعی از مهمترین نتایج این پدیده است.
حتی هنگامی که ازدواج صورت میگیرد و خانوادهای شکل میگیرد، در صورتی که زن و شوهر به دلیل مشکلات اقتصادی هر دو مجبور به اشتغال باشند، قطعا احتمال فرزندآوری این زوج کاهش مییابد که البته برخی از نیازهای زوجین واقعی و برخی القایی است.
مسئولان باید توجه کافی داشته باشند که امروزه بیش از 50 درصد دانشجویان کشور دختر هستند و یکی از الزامات ازدواج و فرزندآوری این گروه از زنان، این است که امنیت خاطر برای ادامه تحصیل و حضور در امتحانات خود را داشته باشند.
اگر قرار است یک مادر ادامه تحصیل بدهد، دولت باید شرایط بچهدار بودن وی از جمله ایجاد مهدهای کودک در دانشگاه ها و و امکان شیردهی کودک را فراهم کند یعنی اگر میخواهیم دختران ازدواج کرده و بچهدار شوند باید امکان مراقبت از فرزند را برای آنها فراهم کنیم.
نکتهای که کارشناسان کمتر به آن دقت میکنند این است که آمار بالای سزارین در ایران یکی از مهمترین موانع سرسخت افزایش جمعیت است. در حال حاضر ایران در زمینه زایمان به روش سزارین بالاترین آمار در دنیا را به خود اختصاص دادهایم و در دنیا رقیبی در این خصوص نداریم. بسیاری از زنان باردار در کشور متقاضی زایمان به روش سزارین هستند و نمیدانند که نخستین سزارین برای مادر و نوزاد خطرناک است و این خطر در زایمانهای بعدی به مراتب بیشتر میشود و در زایمان چهارم هیچ متخصص زنانی جرات انجام این کار را ندارد.
فرهنگ غلط وضع حمل به روش سزارین باید هرچه سریعتر در کشور اصلاح شود و وزارت بهداشت باید تمهیدات لازم برای ترویج زایمان به روش طبیعی را به کار گیرد.
حمایت و درمان زوجین نابارور یکی از راههای افزایش جمعیت است. در این زمینه نیازمند حمایتهای بیمهای بیشتر هستیم. یکی از عوامل ایجاد ناباروری در زوجین، پیشگیری از بارداری به مدت طولانی است که برای افزایش فرزند آوری باید مورد توجه قرار گیرد.
** در بعد اقتصادی شاید مهمترین تکلیف بر دوش دولت باشد، اما برای رفع موانع فرهنگی فرزندآوری چه نهادها یا گروههایی لازم است بیشتر حساسیت نشان دهند؟
نخبگان جامعه الگوی دیگران هستند و این رفتارهای غلط، ذهنیتهای اشتباه در بین مردم ایجاد کرده است. در همین راستا میتوان گفت بعد فرهنگی معضل جمعیت بسیار پررنگتر و اساسیتر از بعد اقتصادی آن است و باید عزمی راسخ برای اصلاح این فرهنگها و ترویج ساده زیستی از بالاترین سطوح کشور تا مردم عادی شکل گیرد.
هنوز بسیاری از قوانین همچون؛ ممنوعیت تحصیل در دبیرستانها برای دخترانی که در این سن ازدواج میکنند تغییری نکرده و تمامی توجهات در بحث جمعیت معطوف به وزارت بهداشت و حذف برنامههای کنترل جمعیت است در حالی که به گفته مسئولان این وزارتخانه، در حال حاضر هیچ برنامهای برای کاهش جمعیت اجرا نمیشود.
تمامی دستگاهها از جمله وزارت آموزش و پرورش و علوم در تحقق سیاستهای جمعیتی نقش دارند. باید آموزشهای لازم در جهت افزایش نسل، ازدواج آسان، ساده زیستی و سازش زوجین در مدارس و دانشگاهها افزایش یابد.
تکرار بدون عمل فرمایشات مقام معظم رهبری کار فرهنگی نیست و روحانیون کشور باید ضمن ارائه راهکارهای تحقق سیاستهای جمعیتی، چگونگی اجرای این سیاستها را نیز پیگیری کنند.
تاکنون کار منسجم و حساب شدهای در خصوص اجرای سیاستهای افزایش جمعیت در کشور صورت نگرفته و باید تمامی ارگانها از جمله مجلس، دولت وزارتخانهها و روحانیون و ائمه جمعه و رسانههادر این خصوص همکاری کنند. کارشناسان هنوز به بحث جمعیت ورود نکردهاند و این کارشناسان هستند که باید راهکارهای عملی تحقق این سیاستها را به مردم و مسئولان نشان دهند. به دلیل عدم ورود این افراد هنوز برخی مسئولان نسبت به این موضوع توجیه نیستند.
برای افزایش فرزندآوری در بین قشر نخبه جامعه باید ضمن حمایت از این افراد و اطلاعرسانی نسبت به ضرورت افزایش جمعیت در بین این قشر باید الگوهای موفق جامعه به ویژه نخبگان که در کنار تحصیل، پژوهش و فعالیتهای علمی خود به امر ازدواج و و بچهدار شدن نیز اهمیت دادهاند را به مردم نشان داد.
رسانهها باید آغازگر این حرکت بزرگ باشند و فرهنگ ازدواج، زندگی کردن و ساده زیستی و سازش را در جامعه ترویج دهند و دولت و دستگاههای مختلف باید حداقلهای ازدواج جوانان را فراهم کنند.
** کنترل جمعیت در کنار اقدامات فرهنگی و آگاهیرسانی، با تصویب قوانین مربوطه میسر شد، به عنوان عضو کمیسیون بهداشت مجلس، برای افزایش فرزندآوری تصویب چه قوانینی در مجلس پیشبینی شده است؟
طرحی 48 مادهای در خصوص سیاستهای افزایش جمعیت به همت کمیسیون بهداشت و با همکاری سایر کمیسیون ها در مجلس تهیه و برای مطرح شدن در صحن مجلس آماده شده است. در این طرح مشوقهای زیادی برای افزایش نرخ رشد جمعیت پیشبینی شده و راهکارهایی برای حذف موانع فرزندآوری اندیشیده شده است.
طرح افزایش مرخصی شیردهی زنان در دولت پذیرقته شده است اما تامین اجتماعی برای اجرای این طرح منابع میخواهد و این درحالی است که در بودجه سال 93 نیز اعتباری در این خصوص دیده نشده است.
متاسفانه در حال حاضر مسئولان کشور در دستگاههای مختلف تنها به دنبال حل مشکلات روز جامعه هستند و کمتر برنامهریزیهای کلان برای آینده کشور ارائه و اجرا میشود و در خصوص جمعیت نیز مجلس و دولت باید همکاری کنند و کارشناسان مربوطه نیز باید راهکارهای عملیاتی را هرچه سریعتر ارائه کنند.
با تمام این تمهیدات، باید بدانیم تهیه قانون و لایحه امری لازم است اما برای تحقق اهداف به هیچوجه کافی نیست و باید راهکارهای عملیاتی توسط دستگاه های ذیربط به اجرا درآید.
** بخشی از مشکلات در اقناع جامعه به زاد و ولد بیشتر، به دلیل پیشزمینه تاریک افراد به رشد لجام گسیخته جمعیت در دهه 60 برمیگردد. این نگرانی تا چه اندازه جدی است و برای رفع این دغدغه چه باید کرد؟
همانطور که اشاره کردید دلیل مخالفت بسیاری از منتقدان و مخالفان سیاستهای افزایش جمعیت، نگرانی آنها بابت بازگشت به شرایط 30 سال قبل و بروز مجدد مشکلات آن دوره به دلیل افزایش جمعیت و رسیدن به رشد 3.8 است، در حالیکه رسیدن به این رشد در خوشبینانهترین حالت نیز امکان ندارد. در صورتی که تمام تلاش خود را در این جهت بکار بگیریم و جامعه همراهی کند، تنها میتوانیم از منفی شدن رشد جمعیت جلوگیری کنیم و در بهترین حالت میتوانیم به رشد 2.1 تا 2.5 برسیم. مخالفان سیاستهای جمعیتی مطمئن باشند که هرگز به رشد 3.8 درصدی جمعیت نخواهیم رسید.
منتقدان افزایش جمعیت، با ذات و اصل سیاستهای افزایش جمعیت مشکلی ندارند و نگرانی آنها از بابت چگونگی اجرای این برنامههاست در حالی که هدف این سیاستها و مطالبه رهبر معظم انقلاب نیز رسیدن به جمعیتی است که امکان اداره خود را داشته باشد نه اینکه مانند بنگلادش به کشوری پرجمعیت، کمدرآمد و فقیر تبدیل شویم.
** سبک زندگی ایرانی-اسلامی در چند سال اخیر کلیدواژه بیانات مقام معظم رهبری بوده است، افزایش نرخ باروری چه جایگاهی در طراحی چنین الگویی دارد؟
تمامی مطالبات مقام معظم رهبری به سبک زندگی اسلامی بر میگردد. با ترویج این سیاستها میتوان امکان تحقق اهداف سیاستهای افزایش جمعیت را در کشور فراهم کرد.
باید توجه کنیم که مشکل جمعیت با تشویق بچهدار شدن خانوادههای معتقد و حزباللهی نه تنها حل نمیشود بلکه باعث ایجاد ذهنیتهای غلط در جامعه میشود. دولت باید برای حل این مشکل احساس مسئولیت کرده و برنامههای عملیاتی در این جهت ارائه کند.
در حال حاضر پنجره جمعیت مولد در کشور باز است و از سال 1385 به مدت 40 سال کشور از بیشترین جمعیت مولد برخوردار است و این بزرگترین فرصت برای توسعه و جهش در آینده است و تمام کشوهای پیشرفته از این فرصت جمعیتی خود استفاده کرده و به جایگاه امروز خود رسیدهاند.
در حال حاضر حدود هشت سال از این فرصت گذشته و هنوز هیچ اقدامی در جهت استفاده بهتر از مولدترین نسل تاریخ کشور صورت نگرفته است. باید بدانیم که این فرصت تنها یکبار در طول تاریخ هر کشوری اتفاق میافتد و باید از آن استفاده کنیم.
ما باید به ارزشهای این طرح توجه کنیم و بدانیم که بچهدار شدن یک مادر که دانشجوی دکترا است و تربیت یک کودک در خانوادهای با ژن نخبگی، قطعا برای جامعه مفیدتر خواهد بود تا اینکه تنها فرد به ادامه تحصیل خود بپردازد. لذا دولت باید برای فرزندآوری در قشر نخبه جامعه و افزایش ژن نخبگی تمهیدات لازم را بیندیشد.