یک بام و دو هوا - درباره متهمان تخلفات اقتصادی
در حالی که طی روزهای گذشته و پس از انتشار خبر دستگیری بابک زنجانی، بسیاری از چهرهها و رسانههای حامی دولت جدید تلاش کردند تا ضمن مرزبندی با نامبرده، وی را منتسب به رقیب سیاسی خود جلوه دهند، برخی از مدیران نفتی دولت یازدهم فشارهای خود برای آزادی بابک زنجانی را آغاز کردهاند.به گزارش رجانیوز، تیتر اول و تحلیلهای بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب طی روزهای گذشته به ماجرای دستگیری بابک زنجانی اختصاص داشته است، این رسانهها در فرار به جلو در پی انتساب فساد اقتصادی بابک زنجانی به رقبای سیاسی خود بودهاند و حتی در آخرین نمونه نیز اکبر ترکان (مدیرعامل سابق شرکت پتروپارس) که عملکرد جنجالیاش طی چند ماه گذشته در مناطق آزاد، مورد انتقاد جدی هواداران دولت قرار گرفته، از لزوم پیدا کردن «پشت پردههای بابک زنجانی» سخن گفته است.
با این حال اما ظاهراً در پس پرده اتفاقاتی متفاوت با این خط خبری در جریان است چنانکه طی روزهای گذشته برخی از مدیران دولت که در سمتهای مشاوره و نظارتی در حیطه نفت مشغول به کار هستند فشارهای خود برای آزادی بابک زنجانی را آغاز کردهاند.«س.ر.ع» و «ن.ب» از مدیران دولت یازدهم هستند که در روزهای گذشته سعی کردهاند با فشار بر دستگاه قضایی برای آزادی بابک زنجانی، مانع انتشار اطلاعات و اسناد احتمالی شوند که در نهایت منجر به افشای روابط و پشت پرده ارتباطات زنجانی و برخی از مدیران تکنوکرات در دولتهای سازندگی و اصلاحات میگردد.بابک زنجانی میگوید سرمایهدار شدن خود را در دهه پیش با توزیع روزانه 17 میلیون دلار در بازار و دریافت 17 میلیون تومان کارمزد و خرید یک ساختمان در خیابان میرداماد آغاز کرده است.
در همین حال سایت آینده آنلاین از حامیان دولت و خبرگزاری دانشگاه آزاد (آنا) خبر میدهند که حمید پورمحمدی از متهمان اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی از سوی نوبخت (معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور) مامور ارتباط با بانک توسعه اسلامی شده و این در حالی است که وی پیش از این نیز با حمایت نوبخت در شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی شرکت داشته است. پورمحمدی معاون برنامهریزی معاونت نظارت راهبردی است.
در حالی که طی روزهای گذشته و پس از انتشار خبر دستگیری بابک زنجانی، بسیاری از چهرهها و رسانههای حامی دولت جدید تلاش کردند تا ضمن مرزبندی با نامبرده، وی را منتسب به رقیب سیاسی خود جلوه دهند، برخی از مدیران نفتی دولت یازدهم فشارهای خود برای آزادی بابک زنجانی را آغاز کردهاند.به گزارش رجانیوز، تیتر اول و تحلیلهای بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب طی روزهای گذشته به ماجرای دستگیری بابک زنجانی اختصاص داشته است، این رسانهها در فرار به جلو در پی انتساب فساد اقتصادی بابک زنجانی به رقبای سیاسی خود بودهاند و حتی در آخرین نمونه نیز اکبر ترکان (مدیرعامل سابق شرکت پتروپارس) که عملکرد جنجالیاش طی چند ماه گذشته در مناطق آزاد، مورد انتقاد جدی هواداران دولت قرار گرفته، از لزوم پیدا کردن «پشت پردههای بابک زنجانی» سخن گفته است.
با این حال اما ظاهراً در پس پرده اتفاقاتی متفاوت با این خط خبری در جریان است چنانکه طی روزهای گذشته برخی از مدیران دولت که در سمتهای مشاوره و نظارتی در حیطه نفت مشغول به کار هستند فشارهای خود برای آزادی بابک زنجانی را آغاز کردهاند.«س.ر.ع» و «ن.ب» از مدیران دولت یازدهم هستند که در روزهای گذشته سعی کردهاند با فشار بر دستگاه قضایی برای آزادی بابک زنجانی، مانع انتشار اطلاعات و اسناد احتمالی شوند که در نهایت منجر به افشای روابط و پشت پرده ارتباطات زنجانی و برخی از مدیران تکنوکرات در دولتهای سازندگی و اصلاحات میگردد.بابک زنجانی میگوید سرمایهدار شدن خود را در دهه پیش با توزیع روزانه 17 میلیون دلار در بازار و دریافت 17 میلیون تومان کارمزد و خرید یک ساختمان در خیابان میرداماد آغاز کرده است.
در همین حال سایت آینده آنلاین از حامیان دولت و خبرگزاری دانشگاه آزاد (آنا) خبر میدهند که حمید پورمحمدی از متهمان اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی از سوی نوبخت (معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور) مامور ارتباط با بانک توسعه اسلامی شده و این در حالی است که وی پیش از این نیز با حمایت نوبخت در شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی شرکت داشته است. پورمحمدی معاون برنامهریزی معاونت نظارت راهبردی است.
اصولگرا که این قدر ضد و نقیض حرف نمیزند!
نقیضگویی علی مطهری درباره سران و دستاندرکاران فتنه ادامه دارد.وی روز گذشته در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا ضمن بیان اینکه «معتقدم اصولگرایی واقعی راهی است که من طی میکنم»، درباره فتنهگران گفت: رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی بر اساس عدالت، مطالبه مشروع و طبیعی هواداران دولت است. آنچه مدنظر اکثریت قاطع مردم و هواداران آقای روحانی است، این است که اتهامات دو طرف فتنه رسیدگی شود و اگر (!) آقایان موسوی و کروبی هم تخلفی انجام داده، بر اساس حکم یک دادگاه صالح تکلیف آنها معلوم شود.وی در عین حال گفت: فتنهگر از نظر من کسی است که بعد از اعلام نظر شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی و داور رسمی، به اعتراض، آشوب خیابانی و تخریب ادامه داده باشد ولی اگر کسی قبل از اعلام نظر داور معتقد به تقلب بوده، نمیتوانیم بگوییم او فتنهگر است. حتی ممکن است کسی امروز معتقد باشد تقلب شده است، این به معنی فتنهگر بودن آن فرد نیست بلکه نظرش این است. ممکن است بگوید قرائنی دارد که به نظر او تقلب شده است اما بعد از اعلام نظر شورای نگهبان اقدامی انجام نداده است.
درباره این سخنان باید گفت آقای مطهری هفته گذشته درباره راهپیمایی نهم دی گفته بود «سالروز نهم دی را گرامی میدارم. راهپیمایی خودجوش اقشار مختلف ملت ایران اعم از هواداران کاندیداهای پیروز و معترضان به نتیجه انتخابات در 9 دی، نشانه رشد اجتماعی و سیاسی ملت ایران بود که قطع نظر از تخلفات دوطرف به دفاع از اصل جمهوری اسلامی پرداختند». با این وصف و در حالی که فتنه روز عاشورای سال 88 زیر سر موسوی و کروبی بود که حتی حرمتشکنان را مردمان خداجو خواندند، ادعای آقای مطهری در مصاحبه با ایسنا مبنی بر اینکه رفع حصر سران فتنه و آزادی بازداشتیها، مطالبه هواداران دولت است، مطلبی گزافه و رد شده بنا بر اظهارات هفته گذشته آقای مطهری است. البته آقای مطهری در همین نقیضگوییها میگوید «اگر موسوی و کروبی تخلفی انجام دادهاند.»
اگر به تصریح آقای مطهری همه ملت- اعم از حامیان نامزد پیروز انتخابات 88 و معترضان- در روز 9 دی به دفاع از اصل جمهوری اسلامی در برابر عملکرد فتنهگران پرداختند، خیلی مضحک خواهد بود که ادعا کنیم همان مردم خواستار رفع حصر و آزادی بازداشتیهای فتنه هستند به ویژه آن که منتخب همین ملت امسال در سالگرد نهم دی اعلام کرد حضور مردم در حماسه نهم دی برای دفاع از اسلام و مقدسات انقلاب و رهبری در پاسخ به دخالت بیگانگان بود.ثانیا وقتی سران فتنه به قانون، نهادهای قانونی تمکین نکردند، محاکمه آنان کدام تمکین را در آنها یا دیگر گروههای فعال در فتنه موجب خواهد شد. ثالثا آقای مطهری نیز در مصاحبه با ایسنا تلویحاً حکم داده و اعلام کرده که ادامهدهندگان آشوب خیابانی بعد از اعلامنظر شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی فتنهگر هستند. حکم قرآنی فتنه در این باره روشن است.
خداوند میفرماید «الفتنه اکبر منالقتل» و «الفتنه اشد منالقتل». اگر حکم قتل یک نفر قصاص، قطعا جرم و مجازات فتنهگر بزرگتر و شدیدتر است و اگر سران فتنه اکنون صرفا در حصر به سر میبرند، بزرگواری نظام و مردم است.و بالاخره باید گفت اگر آقای مطهری حقیقتاً اصولگرا و حامی حماسه نهم دی در دفاع از ساحت امام حسین(ع) است، باید تکلیف خود را با فتنهگران یکسره کند و چنان موضع بگیرد که سوژه محبوب رسانههای بیگانه و ضدانقلاب قرار نگیرد و مثلا از سوی بیبیسی به عنوان اصلاحطلب جدید معرفی نگردد.
چند حرکت خوب کردم ولی نتیجهای عاید نشد
یک دلال رابطه با آمریکا میگوید پیگیر راهاندازی کنسولگری برای آمریکا در کیش بوده که ناکام مانده است.روزنامه زنجیرهای اعتماد مصاحبهای را با هوشنگ امیراحمدی منتشر کرده که میگوید مربوط به مهر ماه گذشته است. امیر احمدی در آن مصاحبه گفته است: ]در زمینه رابطه با آمریکا[ احمدینژاد بیش از همه رؤسای جمهور ایران سدشکنی کرد. هیچ کدام نتوانسته بودند اقدامهایی که او کرد را انجام دهند. مثلاً به رئیس جمهوری آمریکا نامه بنویسند یا به او برای انتخاب شدن تبریک بگویند. از این دست اقدامات را احمدینژاد زیاد انجام داد. متأسفانه احمدینژاد در این زمینه برای خودش مشکل ایجاد کرد. حرفهایی زد که راهها را به روی خودش بست. مثل جریان هلوکاست و این بحث که اسرائیل را باید از روی نقشه جهان محو کنیم و غیره. البته مشکل احمدینژاد فقط اسرائیل نبود. ایشان آدم رادیکال یا انقلابیای بود و اعتقاد داشت که باید ابتدا قدرت ایران را به سطح بالا رساند و بعد با قدرت با آمریکا مذاکره کرد. به همین دلیل هم به غنیسازی 20 درصدی روی آورد و به صنایع نظامی توجه خاص کرد. او نه تنها کار را بهتر نکرد بلکه خرابتر کرد.
وی میگوید: با این همه احمدینژاد تابوشکنیهای مهمی کرد، مثلاً به اوباما نامههای متعدد نوشت، به ایشان انتخاب مجددش را تبریک گفت، اوباما را با موضوع گفتوگو به چالش کشید، پیشنهاد داد که پرواز مستقیم بین ایران و آمریکا برقرار شود، برای نخستین بار کنفرانسهای عظیم با ایرانیان خارج از کشور در تهران برگزار کرد و دهها نمونه دیگر. من هم در زمان ایشان چند حرکت خوب کردم ولی نتیجهای عاید نشد. نمونه اول دریافت مجوز از آمریکا برای باز کردن دفتر شورای آمریکاییان و ایرانیان در ایران بود. وزارت امور خارجه مرا حتی به وزارت کشور برای ثبت شورا فرستاد اما موضوع در وزارت کشور به شکلی منتفی شد.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: آمریکا هماکنون در سفارت سوئیس دفتر حافظ منافع دارد. صحبت سر یک کنسولگری بود که میشد در جزیره کیش تأسیس شود. تصادفاً این هم یکی از پروژههای من بود و روی آن کار زیادی کرده بودم. بعد از اینکه این طرح اجرا نشد من از دولت آمریکا اجازه گرفتم که در ایران شعبه شورای آمریکاییان و ایرانیان را تأسیس کنم. حتی شخص رئیس جمهور جورج بوش هم از احداث دفتر ما در تهران استقبال کرد و از حمایت خود رسماً در مطبوعات دنیا حرف زد. این پروژه هم متأسفانه به دلیلی پیش نرفت.
امیراحمدی درباره سفرهای مشایی به آمریکا میگوید: مذاکره با آمریکا نه. او به آمریکا میآمد و سعی میکرد اگر شده با کسانی دیدار کند که فکر میکرد با نفوذ هستند. هدفش ایجاد زمینه برای مذاکرات محرمانه بود.
وی در پاسخ این سؤال که نظر شما درباره مشایی چیست؟ میگوید: درباره رابطه من با مشایی مخصوصاً زیاد اغراق و بیانصافی میشد و میشود. من مشایی را یکبار در ایران و چند بار در آمریکا دیدم و با هم حرف هم زدیم. از نظر من ایشان آدم معقول، معتدل، متعهد و مردمداری است و همیشه سعی دارد کمک کند و مشکل را حل کند. گاهی هم شباهت در نظرات من و مشایی باعث شبهه میشد. ایشان همیشه سعی میکرد که مسائل ایرانیان خارج از کشور در چارچوب قانون حل و فصل شود، بتوانند به ایران برگردند.
توقیف نشریه هنر نیست مگر اینکه منتقد دولت باشد؟!
روز گذشته در حالی که رئیسجمهور از اهمیت انتقاد و تحمل منتقدان سخن میگفت، هیئت نظارت بر مطبوعات یک نشریه منتقد دولت را توقیف و به دو نشریه دیگر تذکر داد و پرونده آنان را به مراجع قضایی ارسال کرد.هیئت نظارت بر مطبوعات به ریاست وزیر ارشاد فعالیت میکند و این هیئت دیروز نشریه یالثارات را توقیف کرد و به روزنامه وطن امروز و هفتهنامه 9دی تذکر داد. پیش از این برخی گزارشها از علاقه و پیگیری ویژه وزیر ارشاد برای اعمال محدودیت علیه رسانههای منتقد دولت حکایت میکرد و این در حالی است که وی در قبال نشریات ضد انقلاب، ساختارشکن و ضد ارزشهای اسلامی با خوشبینی و حسنظن و تحمل رفتار میکند که آخرین نمونه آن نسبت به روزنامه زنجیرهای بهار است.
علی جنتی دیروز در جریان پاسخ به سوال حمید رسایی - ساعتی قبل از اعلام خبر مربوط به توقیف و تذکرات هیئت نظارت- به توجیه موضع جانبدارانه خود نسبت به روزنامه زنجیرهای بهار پرداخت که روز قبل از عید غدیر، حق امامت و حکومت امیرمومنان(ع) را انکار کرده بود. وزیر ارشاد درباره روزنامه بهار گفت؛ توقیف، اشد مجازات است ... بنده برای این موضوع اظهار تاسف کردم که نباید به سمت توقیف روزنامهها رفت. چون راههای دیگری همچون تذکر شفاهی، کتبی و ارجاع به دادگاه و در نهایت توقیف و لغو پروانه وجود دارد. هنر این نیست که بلافاصله روزنامهای را توقیف کنیم بلکه باید تا آنجایی که میتوان موارد دیگر را اعمال کرد.با توجه به این که انتشار این مقاله از روی عمد نبوده و اشتباهی صورت گرفته است به نظر میرسید این مورد جزء موارد تخفیف به شمار میرفت و نباید اشد مجازات در نظر گرفته میشد.
ساعتی بعد از این سخنان که نمایندگان را قانع نکرد و با کارت زرد برای آقای وزیر همراه بود، هیئت نظارت به ریاست وی، اشد مجازات را برای یک نشریه منتقد به دولت در نظر گرفت و به دو نشریه دیگر تذکر داد تا این سوال پیش آید که چرا تحمل مدیرانی از این دست، متوجه رسانههای کینهتوز نسبت به ارزشهای اسلامی و اصل انقلاب و نظام است اما منتقدان دولت، مغضوب واقع میشوند.این اتفاق دیروز در حالی رخ داد که همزمان رئیسجمهور در نشست مشترک دولت با استانداران گفته بود: انتقاد به نفع ماست، بگذاریم جامعه باز و آزاد باشد... یادمان باشد نباید از نقد بهراسیم و ناراحت شویم بلکه آزاد بگذاریم تا هر کسی نقد کند به ویژه اگر سالم، سازنده و دلسوزانه باشد بهترین کمک برای ماست.
حتی اگر اهداف دیگری هم پشت نقد پنهان باشد این دولت آن را به راحتی تحمل میکند... دولت در عمل نشان خواهد داد که آستانه تحمل بالایی خواهد داشت... ما در مذاکرات میگوییم برویم دنبال بازی برد-برد. اگر برد-باخت شد، ادامه پیدا نمیکند.شایان ذکر است اعمال محدودیت و اشد مجازات علیه نشریات منتقد دولت در حالی است که هماکنون با کوتاهیهای وزارت ارشاد، برخی عناصر نشاندار ضدانقلاب و فتنهگر و گروهکی، در طیفی از نشریات و رسانهها فعالند و با ژست دروغین حمایت از دولت، علیه اصل نظام و انقلاب قلم میزنند. همین طیف درصدد احیای انجمن تعطیل شده انجمن صنفی روزنامهنگاران هستند و این در حالی است که برخی از اعضای هیئتمدیره انجمن نظیر رجب مزروعی و حسین باستانی و... به کشورهای اروپایی پناهنده شدهاند و در خدمت رسانههای رسمی ضدانقلاب بیگانه قرار دارند.