به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، متن اين بيانيه به شرح زير است:
استاد ارجمند و بسيجي
جناب آقاي حسن رحيمپور ازغدي
استعفاي جنابعالي از شوراي عالي انقلاب فرهنگي و به تعبيري احتجاج شما با شورا، شايد دير هنگام اما مؤيّدي بود بر آنچه از سوي رهبر بزرگوار انقلاب، «بي نشاطي» و «رکود» حاکم بر «قرارگاه اصلي فرماندهي فرهنگي» کشور دانسته شده است. اينکه يک فرد باسابقه در «کارزار فرهنگ»، از «قرارگاه فرماندهي» استعفا دهد چه دليلي جز «ناکارآمدي» اين قرارگاه ميتواند داشته باشد. به ويژه وقتي که اين فرد، «دردي به جز درد فرهنگ» نداشته باشد و شب و روزش وقف نبردهاي عرصه فرهنگ باشد.
از يک سو بر کسي پوشيده نيست که شما هر کجا باشيد، لحظهلحظهتان وقف فرهنگ است و از سوي ديگر عنوان ميشود که جنابعالي به دليل «کمبود وقت» از شوراي عالي انقلاب فرهنگي کنارهگيري نمودهايد. سوالي که به ذهن متبادر ميشود اين است که «آيا به حسب ظاهر، براي يک جهادگر عرصه فرهنگ، جايگاهي با اهميتتر از شوراي عالي انقلاب فرهنگي متصور است که بخواهد وقت خود را صرف آن نمايد؟». به هر حال، از اينکه اوقات گرانبهاي شما ديگر صرف مباحثات غير اولويتدار و بيثمر نميشود بسيار مسروريم. اميد داريم حضور شما در عرصههاي ديگر فرهنگي، همچنان که تاکنون چنين بوده است، موجب برکات فراوان براي نظام اسلامي شود، انشاءالله.
اين کنارهگيري همچنين قوت قلبي بود براي دلسوزان فرهنگ ناب اسلامي. معناي استعفاي جنابعالي براي تشکلهاي دانشجويي، صداقتي بود که براي نجات از توجيهات چند لايه سياستگذاران فرهنگي به کار بستيد. نويسندگان اين بيانيه معتقدند: ناکارآمدي شوراي عالي انقلاب فرهنگي به قدري مشهود است که نميتوان آن را در پس پرده آمارها و گزارشکارهاي رنگارنگ پنهان نمود. آري وقتي مديراني عهدهدار امور عرصه فرهنگ گردند که شغل دومشان فرهنگ است و وقتي اشخاصي در جايگاههاي تصميمگيري بنشينند که با عينيات جامعه بيگانهاند و همهچيز را از منظر شاخصها مينگرند، جز «عدم پيشرفت» انتظار ديگري نميتوان داشت. وجود حلقههاي بسته مديريتي و مشورتي موجب ميشود که ظرفيتهاي عظيم نظام اسلامي ديده نشود و دائم از تهديدها سخن به ميان بيايد. تنها خدا ميداند که فرهنگ کشور تا امروز چه قدر از بابت اين فرصتسوزيهاي متحمل خسارات شده است. چه کسي ميتواند ادعا کند که تا امروز در کشور، از ظرفيتهاي چون «آموزش و پرورش» و «آموزش عالي و ظرفيت عظيم دانشگاهيان»، «گردشگري و ميراث فرهنگي»، «سينما»، «رسانههاي سنتي و نوين» و بسيار ظرفيتهاي آماده ديگر براي احياي فرهنگ اسلامي بهره گرفته شده است. امروز کدام کشور در دنياست که از موهبتهايي چون «ملتي مسلمان و ولايتمدار» و «حوزههاي علميه» برخوردار باشد؟ متاسفانه عمده آنچه تاکنون انجام گرفته است مباحثاتي پيرامون يک سري مفاهيم کلان است و حال آنکه اولويت چيز ديگري است. به نظر ميرسد که موعد آن رسيده تا عرصه فرهنگ مهيّاي حضور جواناني مومن، دغدغهمند و «با نشاط» شود باشد که خون تازه در رگهاي فرهنگ تزريق گردد.
لازم به ذکر است که حسب اطلاع، برخي ديگر از اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز، در خصوص ناکارآمدي شورا، هم عقيده جنابعالي ميباشند. به هر حال اميدواريم که کناره گيري حضرت عالي تلنگري دوباره باشد براي به يادآوردن احتجاج رهبر انقلاب در ابتداي اين دوره شورا و فرصتي گردد براي بازآفريني قرارگاه اصلي فرماندهي فرهنگي کشور.
وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى
بسيج دانشجويي دانشگاههاي اميرکبير، صنعتي شريف، تهران، امام صادق(ع)، علامه طباطبايي، خواجه نصير، علم و صنعت و شهيد بهشتي امضا کنندگان اين بيانيه هستند.