به گزارش خبرنگار مشرق، اغلب تصورات پروپاگاندا از جنگ سرد اکنون قديمي و کهنه به نظر ميرسند، اما ايده رساندن پيام به شيوه جنگ سرد خيلي با پروپاگانداي مدرن امروزي مرتبط است. راشا تودي با اين ايده به نقد رسانه هاي آمريکا پرداخته و مي نويسد، آيا جنگ سرد و پروپاگانداي مدرن به همديگر مرتبط هستند؟
"نورمن مارکوئيتز" استاد دانشگاه روتر معتقد است که اين دو مقوله خيلي باهم در ارتباط هستند.پنتاگون چندين بار ثابت کرده است که در خلق خلاقيت، تعقيب و تلاش براي نابودي آنچه که آنها در عراق و افغانستان دشمن مي نامند و ملتهايي که آن را ياغي مينامد تبحر خاصي دارد.
"تد رال" سردبير يک روزنامه ميگويد: ايالات متحده هميشه درگير انواع جنگهاي تهاجمي است. آمريکا به ندرت يک سال کامل را بدون حمله به يک کشور ديگر و جنگ سپري ميکند. رسانهها هم اغلب در اين مسير در حال نواختن مارش نظامي هستند و از آن حمايت ميکنند.
"دني چشتر" منتقد رسانه و فيلمساز ميگويد: ما امروز يک مجموعه رسانهاي صنعتي و نظامي داريم که اغلب از نظر ايدئولوژيکي نزديک به خط مشي دولت هستند.
پنتاگون به نظر ميرسد تمايل زيادي به تسخير رسانهها دارد.
رال ميگويد: اگر شما از پنتاگون بخواهيد؛ آنها به شما نميگويند که 700، 800، 900 يا هزار پايگاه نظامي دارد. از اين رو به نظر نميرسد رسانهها در اين زمينه مورد سوال قرار گيرند.
"استيو رندال" تحليلگر ارشد FAIR ميگويد: رسانههاي آمريکا به عنوان يک مساله مبرهن عنوان ميکنند که ايران برنامه ساخت سلاحهاي هستهاي دارد. کوبيدن بر طبل جنگ در واشنگتن نيز توسط رسانههاي جريان اصلي ما چند برابر ميشود.
ليست کردن مخالفان آمريکا توان نظامي آنها را چند برابر ميکند!
رندال توضيح ميدهد: وقتي شما يک گروه خبري امپرياليستي داريد که ارزش چنداني ندارند اما از دولت حمايت ميکنند، در واقع از امپرياليسم حمايت ميکنند و براي پيشبرد اهداف آن تلاش ميکنند، و هر کشوري که در اين مسير قرار بگيرد به عنوان يک کشور متخاصم و دشمن ديده ميشود بنابراين در رسانههاي آمريکا اغلب کشورهايي هستند که حداقل مشکوک به شمار ميروند، اگر دشمن نباشند.
"فيل راک استرو" شاعر، موسيقيدان و فيلسوف ميگويد: شما به سي ان ان، به فاکس نيوز و به مباحث شديدا مهيج آنها نگاه کنيد؛ در يک طرف ديدگاه ليبرال و در طرف ديگر ديدگاه محافظه کارانه. محتواي مباحث آنها آنقدر محدود است که هيچ انتقادي از امنيت ملي دولت به چشم نميخورد نه از مجموعه صنعتي- نظامي، نه از ساختار صنوف.
کمبود مفاد مفهومي و مفاهيم محدود در عصر اينترنت بيشتر آشکار شد، چرا که آلترناتيو و اطلاعات مرتبط را در دسترس هرکسي قرار ميدهد.
درصورتيکه تشکيلات آنها حلقهاي از دوستانشان از قبيل سياستمداران، شرکتها و آژانسهاي رسانهاي را دربرميگيرد.
"نورمن سولومان" موسس و رئيس "موسسه دقت و صحت همگاني" در واشنگتن دي سي ميگويد: آن فقط يک دولت نيست بلکه يک ائتلاف است يک تاکتيک با خط مشي مشخص، با نخبگان و ديگر کساني که منافع زيادي در آن دارند به ويژه با لابيها.
"راس بيکر"، محقق، روزنامهنگار و نويسنده کتاب "خانواده رازها: سلسله بوش"، توضيح ميدهد: رسانههاي ايالات متحده به طور عام، عمدتا رسانههاي بزرگ، به وسيله منافعشان گردانده ميشوند نه با روزنامه نگاري خوب و منصفانه.
رسانهها شرايط را براي کساني که در قدرت هستند تنظيم ميکنند و به ماموريت آنها براي ارتقاي منافعشان کمک ميکنند.
وي همچنين ميگويد: دليل اينکه جورج بوش آنقدر زياد تحت پوشش رسانهها بود همين مساله است.
بيکر ميگويد: ساختار امنيتي دولت آمريکا دموکراسي واقعي را واژگون ميکند. رسانهها هم به دولت کمک ميکنند که منازعات تداوم داشته باشد چرا که به نفع همه آنهاست.
وي مي افزايد: کشور ما آمريکا به طور اساسي دودماني است و تحت سيطره يک طبقه اليگارشي (حکومت يک طبقه خاص) است و اين سر آغازي است براي پاسخ به اين نکته که رسانهها در تملک عده اندکي که منافع مشترک دارند، ميباشند.