به گزارش مشرق، روزنامه شرق امروز طی یادداشتی نوشت: دو روز پس از اظهارنظری در نشست اعضای پژوهشگاه میراث فرهنگی، هنوز بهت و حیرت ناشی از این سخنان باقی است. رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این نشست گفت: «مجموعه مدیریت سازمان میراث فرهنگی در چهارسالی که آقای مشایی رییس این سازمان بود، قابل دفاع است.» هرچند روز گذشته روابطعمومی سازمان با قلب سخنان صریح آقای نجفی اعلام کرد: «نجفی عملکرد مشایی را قابلدفاع نمیداند» اما نگرانیها بیشتر از جمله دیگر اوست که اظهار داشته: «ما باید تلاش کنیم کمی بهتر از چهار سال دوره آقای مشایی باشیم.» این جمله مانند این است که رییسجمهور اعلام کند که دولت میکوشد در حوزه اقتصاد یا سیاست خارجی فقط کمی بهتر از دولت قبل باشد! البته اگر سخنان محمدعلی نجفی در سطح یک اظهارنظر ساده ارزیابی میشد، عبور از کنار آن آسان بود اما طی چند ماه گذشته رفتار مدیریتی آقای نجفی به گونهای بوده که با وجود تفاوتهای بزرگ میان او و اسفندیار رحیممشایی، شباهتهای نگرانکنندهای را آشکار میکند:
1- همچون دوره آقای مشایی، بسیاری از پستهای کلیدی به افراد فاقد تجربه و تخصص سپرده شده و بدنه کارشناسی سازمان همچنان در حاشیه است.
گویا انتخاب قائم مقام و معاون میراث فرهنگی که از پیشکسوتان و متخصصان این حوزه است، یک استثنا تلقی میشود یا احیانا راهکاری از پیش اندیشیده برای انتصابات بعدی بوده است. برخی از این انتصابات چندان غیرمترقبه هستند که نمیتوان توجیهی جز تاثیر لابیهای خارج از سازمان و سوابق رفاقتی برای آنها پیدا کرد.
2- حدود چهار ماه پس از استقرار آقای نجفی در سازمان میراث فرهنگی، هنوز سیاستهای کلان و چشمانداز آتی سازمان تدوین یا دستکم اعلام نشده است. در این فضای پرابهام، سخنان آقای نجفی پیش از آنکه معطوف به اعلام برنامهها باشد، یادآور اظهارات غیرتخصصی و حاشیهساز نخستین رییس سازمان در دولت محمود احمدینژاد است. حضور زودهنگام آقای نجفی در صدا و سیما و پذیرش گفتوگویی غیرتخصصی و ورود غیرلازم به موضوع «قلیان» که حاشیههای فراوان به همراه داشت؛ اعلام «ورود سالانه 40میلیون گردشگر به ایران» و نیز اظهارات دو روز پیش، نمونههایی از این دست هستند.
3- روابط تخریبشده سازمان با سرمایه اجتماعی و عقبه رسانهای خود هنوز بازسازی نشده و همچون ماههای نخست دوره آقای مشایی، شکننده و در آستانه تنش است. اگرچه سوابق فکری و مدیریتی آقای نجفی حاکی از توجه ایشان به افکار عمومی و تعامل با رسانههاست، اما بخشهایی از سازمان که باید انتقالدهنده افکار عمومی و کارشناسی به رییس سازمان و تسهیلکننده روابط رسانهای او باشند، یا توجهی به این مهم ندارند یا با اختیارات دور از انتظاری که به آنان داده شده، مشعوف و سرگرم به امور دیگری هستند.
با چشمانداز کنونی، پیشبینی محمدعلی نجفی مبنی بر اینکه عملکرد او در افق چهار سال آینده نهایتا کمی بهتر از عملکرد آقای مشایی خواهد بود، درست است. اما مشکل اینجاست که پایگاه اجتماعی دولت تدبیر و امید، انتظاراتی به مراتب بیشتر دارد و بعید است که ریاست محترم جمهور به این مقدار قانع باشد. همچنین، اعتبار آن جناح سیاسی که خاستگاه آقای نجفی تلقی میشود، ایجاب میکند که ایشان کارنامه بهتری را از خود برجای گذارند. باوجود همه مشکلات و موانع موجود، رسیدن به افقی روشن دور از دسترس نیست؛ اگر آقای نجفی در اداره سازمان متبوع خود کار را به کاردان بسپارند و به متخصصان میدان بیشتری بدهند.
1- همچون دوره آقای مشایی، بسیاری از پستهای کلیدی به افراد فاقد تجربه و تخصص سپرده شده و بدنه کارشناسی سازمان همچنان در حاشیه است.
گویا انتخاب قائم مقام و معاون میراث فرهنگی که از پیشکسوتان و متخصصان این حوزه است، یک استثنا تلقی میشود یا احیانا راهکاری از پیش اندیشیده برای انتصابات بعدی بوده است. برخی از این انتصابات چندان غیرمترقبه هستند که نمیتوان توجیهی جز تاثیر لابیهای خارج از سازمان و سوابق رفاقتی برای آنها پیدا کرد.
2- حدود چهار ماه پس از استقرار آقای نجفی در سازمان میراث فرهنگی، هنوز سیاستهای کلان و چشمانداز آتی سازمان تدوین یا دستکم اعلام نشده است. در این فضای پرابهام، سخنان آقای نجفی پیش از آنکه معطوف به اعلام برنامهها باشد، یادآور اظهارات غیرتخصصی و حاشیهساز نخستین رییس سازمان در دولت محمود احمدینژاد است. حضور زودهنگام آقای نجفی در صدا و سیما و پذیرش گفتوگویی غیرتخصصی و ورود غیرلازم به موضوع «قلیان» که حاشیههای فراوان به همراه داشت؛ اعلام «ورود سالانه 40میلیون گردشگر به ایران» و نیز اظهارات دو روز پیش، نمونههایی از این دست هستند.
3- روابط تخریبشده سازمان با سرمایه اجتماعی و عقبه رسانهای خود هنوز بازسازی نشده و همچون ماههای نخست دوره آقای مشایی، شکننده و در آستانه تنش است. اگرچه سوابق فکری و مدیریتی آقای نجفی حاکی از توجه ایشان به افکار عمومی و تعامل با رسانههاست، اما بخشهایی از سازمان که باید انتقالدهنده افکار عمومی و کارشناسی به رییس سازمان و تسهیلکننده روابط رسانهای او باشند، یا توجهی به این مهم ندارند یا با اختیارات دور از انتظاری که به آنان داده شده، مشعوف و سرگرم به امور دیگری هستند.
با چشمانداز کنونی، پیشبینی محمدعلی نجفی مبنی بر اینکه عملکرد او در افق چهار سال آینده نهایتا کمی بهتر از عملکرد آقای مشایی خواهد بود، درست است. اما مشکل اینجاست که پایگاه اجتماعی دولت تدبیر و امید، انتظاراتی به مراتب بیشتر دارد و بعید است که ریاست محترم جمهور به این مقدار قانع باشد. همچنین، اعتبار آن جناح سیاسی که خاستگاه آقای نجفی تلقی میشود، ایجاب میکند که ایشان کارنامه بهتری را از خود برجای گذارند. باوجود همه مشکلات و موانع موجود، رسیدن به افقی روشن دور از دسترس نیست؛ اگر آقای نجفی در اداره سازمان متبوع خود کار را به کاردان بسپارند و به متخصصان میدان بیشتری بدهند.