به گزارش گروه فرهنگی مشرق- سعید تشکری، نویسنده و نمایشنامهنویس در گفتگو با مهر از تالیف رمان جدیدی برای نوجوانان با عنوان «گوش بزرگ چشم بزرگ» خبر داد و گفت: داستان این رمان از حضور مرد کهنسالی در دفتر یک نویسنده آغاز میشود که خطاب به او میگوید، فرزندانم به من بیاعتنایند و محلی به من نمیگذارند، ولی من امروز ناگهان فهمیدم به من ارث بزرگی رسیده است که البته آنها از وجودش بیاطلاع هستند و میدانم که اگر بدانند این ارث را دارم باز به من عاطفه الکی میورزند تا آن ارث را به دست آورند. او از نویسنده میخواهد داستانی خلق کند تا در آن به وی گفته شود که باید چه کار کند و نویسنده هم برای این موضوع به سراغ نوههای این فرد میرود و آنها را در قالب داستانی میآورد تا عادتها و رفتارهای بد پدر و مادرشان را به آنها یادآوری کنند.
وی افزود: نویسندهها به تعبیری صاحب گوشهای بزرگ و چشمهای بزرگی هستند که با آن حقایق را کشف کنند و عنوان کتاب هم از این موضوع برگرفته شده است. البته این یک مجموعه 5 جلدی است که نویسنده طی آن در پنج بزنگاه حضور پیدا میکند. البته این پنج رمان مستقل است و نخستین مجلد آن که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر میشود. رویکردی ترکیبی و نو دارد و از ساختارهای کهن رماننویسی بهره نمیبرد.
این نویسنده ادامه داد: من تربیتیافته دورههای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم. از زمانی که کار ادبی را شروع کردم جزو فعالان ادبی کانون بودم و اولین آثارم هم در مجلات کانون چاپ شده است. در سالهای گذشته هم فاصلهای میان من و کانون نبوده، اما موضوعی وجود داشت که نمیشود کتمانش کرد. به اعتقاد من اما تربیت و ساختاری که در سالهای قبل از انقلاب در کانون و در میان نویسندگانش دیده میشد، ناشی از آثار و ادبیات ترجمه شده در آن دوران بود؛ آثاری که در آن دوره بر بافت تربیتی و علاقهمند کردن بچهها برای کتابخوانی تاثیر گذاشت. در کنارش هم نویسندگان بزرگی شروع به کار کردند و هر چه امروز هست حاصل آن تربیت است.
نویسنده رمان «پاریس پاریس» تصریح کرد: این دوره جدیترین ادبیات در کشور ادبیات نوجوان بود. ادبیات نوجوان بستر مناسبی بود برای هر نوع بیدارگری و تربیت. به عبارت دیگر تمام نویسندگان مطرح در آن دوره به ادبیات رویکرد متعهدانه و نه تجربهگرایانه داشتند. در کنار آنها آداب کتابخوانی هم میان کودکان وجود داشت. یعنی بودند افرادی که میرفتند و کتابی امانت گرفته، خوانده و بر میگرداندند. این حرکت نوعی نظام تربیتی با خود به همراه داشت که پا به درون خانوادهها هم میگذاشت و والدین هم در درون خانواده توزیعش میکردند. این ارتباط دیگر الان وجود ندارد. میپرسید چرا؟ به خاطر تعهد نویسندگان. ما رویکردی روزآمد به ادبیات نوجوان نداشتیم و خیلی از آثار تولید شده ما راهبری شده است.
تشکری ادامه داد: بازگشت من به ادبیات نوجوان از سر این دلمشغولی است که باید برای این مخاطب و گفتن دربارهاش به چه ساختاری رسید. مخاطب باید نویسندهاش را نه به عنوان من راوی که به عنوان نویسنده بشناسد و باورش کند. بر همین مبنا نویسندهای مثل مرادی کرمانی اگر باور میشود به خاطر خلق شخصیتهایی است که مخاطب پس از ارتباط گرفتن با او حس میکند که میتواند از او تاثیر بپذیرد. بنابراین به نویسنده اعتماد میکنند.
وی همچنین با اشاره به رمان جدید خود با عنوان « چشم بزرگ گوش بزرگ» گفت: در ادبیات امروز هنر ترکیبی داریم و آن را میشود شکل دکوپاژ نشده سینما بدانیم. اگر سینما را ادبیات تصویرسازی شده بدانیم میشود گفت ادبیات میتواند به جایی برسد که مخاطب آن را حین خواندن ببیند.
وی افزود: نویسندهها به تعبیری صاحب گوشهای بزرگ و چشمهای بزرگی هستند که با آن حقایق را کشف کنند و عنوان کتاب هم از این موضوع برگرفته شده است. البته این یک مجموعه 5 جلدی است که نویسنده طی آن در پنج بزنگاه حضور پیدا میکند. البته این پنج رمان مستقل است و نخستین مجلد آن که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر میشود. رویکردی ترکیبی و نو دارد و از ساختارهای کهن رماننویسی بهره نمیبرد.
این نویسنده ادامه داد: من تربیتیافته دورههای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم. از زمانی که کار ادبی را شروع کردم جزو فعالان ادبی کانون بودم و اولین آثارم هم در مجلات کانون چاپ شده است. در سالهای گذشته هم فاصلهای میان من و کانون نبوده، اما موضوعی وجود داشت که نمیشود کتمانش کرد. به اعتقاد من اما تربیت و ساختاری که در سالهای قبل از انقلاب در کانون و در میان نویسندگانش دیده میشد، ناشی از آثار و ادبیات ترجمه شده در آن دوران بود؛ آثاری که در آن دوره بر بافت تربیتی و علاقهمند کردن بچهها برای کتابخوانی تاثیر گذاشت. در کنارش هم نویسندگان بزرگی شروع به کار کردند و هر چه امروز هست حاصل آن تربیت است.
نویسنده رمان «پاریس پاریس» تصریح کرد: این دوره جدیترین ادبیات در کشور ادبیات نوجوان بود. ادبیات نوجوان بستر مناسبی بود برای هر نوع بیدارگری و تربیت. به عبارت دیگر تمام نویسندگان مطرح در آن دوره به ادبیات رویکرد متعهدانه و نه تجربهگرایانه داشتند. در کنار آنها آداب کتابخوانی هم میان کودکان وجود داشت. یعنی بودند افرادی که میرفتند و کتابی امانت گرفته، خوانده و بر میگرداندند. این حرکت نوعی نظام تربیتی با خود به همراه داشت که پا به درون خانوادهها هم میگذاشت و والدین هم در درون خانواده توزیعش میکردند. این ارتباط دیگر الان وجود ندارد. میپرسید چرا؟ به خاطر تعهد نویسندگان. ما رویکردی روزآمد به ادبیات نوجوان نداشتیم و خیلی از آثار تولید شده ما راهبری شده است.
تشکری ادامه داد: بازگشت من به ادبیات نوجوان از سر این دلمشغولی است که باید برای این مخاطب و گفتن دربارهاش به چه ساختاری رسید. مخاطب باید نویسندهاش را نه به عنوان من راوی که به عنوان نویسنده بشناسد و باورش کند. بر همین مبنا نویسندهای مثل مرادی کرمانی اگر باور میشود به خاطر خلق شخصیتهایی است که مخاطب پس از ارتباط گرفتن با او حس میکند که میتواند از او تاثیر بپذیرد. بنابراین به نویسنده اعتماد میکنند.
وی همچنین با اشاره به رمان جدید خود با عنوان « چشم بزرگ گوش بزرگ» گفت: در ادبیات امروز هنر ترکیبی داریم و آن را میشود شکل دکوپاژ نشده سینما بدانیم. اگر سینما را ادبیات تصویرسازی شده بدانیم میشود گفت ادبیات میتواند به جایی برسد که مخاطب آن را حین خواندن ببیند.