بهگزارش مشرق به نقل از مرکز خبر حوزه، مطلب فوق بخشي از پيام آيتاللهالعظمي سبحاني به کنگره بزرگداشت مرحوم آيت الله حاج شيخ جعفر شوشتري(ره) است که امروز در اين کنگره قرائت گرديد؛ مشروح آن در ذيل ميآيد.
بسماللهالرحمنالرحيم
پيش از آنکه درباره شأن و مقام فقيه سخنور مرحوم آيت الله شيخ جعفر شوشتري سخن بگويم، از کليه کساني که اين فضاي علمي را به وجود آوردهاند تا از يک شخصيت علمي و اخلاقي تجليل به عمل آيد، تشکر و تقدير مينمايم، مسلما موسسان اين بزرگداشت، پاداش بزرگي نزد خداي متعال دارند.
تاريخ علماي شيعه کمتر کسي را سراغ دارد که در عين حضور در قله فقاهت، منبر، خطابه و وعظ را نيز در اختيار داشته باشد؛ زيرا غالبا فقيهان عالي مقام در تحقيق مسايل فقهي فرو رفته و کاري با وعظ و خطابه و امر به معروف و نهي از منکر آن هم بر بالاي منابر نداشتهاند و کمتر به مباني فقهي ميپرداختهاند، ولي شخصيت مورد نظر ما نادره زمان در اين مورد، ذوالرياستين بود؛ در حاليکه فقيهي بزرگ و دستپرورده شخصيتهاي عظيمي، مانند صاحب جواهر و شيخ انصاري و غيره به شمار ميآمد، در عين حال در منبر خطابه و کرسي وعظگويي سبقت را از همه ربوده بود، هنگامي که لب به سخن ميگشود و براي هدايت مردم سخن ميگفت به تصديق ترجمهنگاران، هزاران نفر پاي منبر او جمع شده و بسياري از گنهکاران توبه را در پيش ميگرفتند و سعادت نصيب آنان ميگشت و آنگاه که به نماز ميايستاد، همگان به وي اقتدا کرده و با او نماز ميگزاردند.
مسلماً چنين افرادي، نه تنها افراد موفقي هستند، بلکه به نوعي مؤيد ميباشند و تا از جهان غيب، امدادي به آنان نرسد، داراي چنين موفقيت و موقعيتي نميشوند.
آثار چاپ شده از اين مرد الهي نشان ميدهد که عقربه وجود او پيوسته دو مطلب را نشانه ميگرفت، يا هدايت فکري و اعتقادي جامعه، مانند کتاب «الحدائق في اصول الدين» يا هدايت عملي و اخلاقي مردم، مانند کتاب «مجالسالمواعظ و البکاء» و «الخصائص الحسينيه» که به زبان عربي و فارسي چاپ شده است.
مسلماً ولاي خالصي که بر قلب او حکومت ميکرد و در حقيقت در حب عترت و خاندان رسالت ذوب شده بود، در موفقيت او اثر بارزي داشته و نکات زيبايي که در تحليل مراثي، از خود ابراز ميکرد و نوعي اجتهاد در ترسيم اهداف حسينبنعلي(ع) بود، مسلماً نشاني از تاييدات الهي و اخلاص اين شخصيت کم نظير است.
در شب وفات او که در ماه صفر در شهر «کرند» اتفاق افتاد، آسمان ايران و عراق و نقاط ديگر با پديده شهاب باران روبرو بود،که شعرا و ادبا آن را در اشعاري که در سوگ و رثاي اين عالم بزرگ سرودهاند، آوردهاند. قبلا نيز در سال و يا شب وفات حسين بنروح يا محدث بزرگي مانند کليني چنين پديده رخ داده بود.
سيد ابراهيم طباطبايي در قصيده معروف خود به شهاب باراني که در تعبير عربي «تناثر نجوم» ميگويند، اشاره ميکند و چنين ميسرايد.
و من استنزال النجم عن ابراجها و استنزال الاقمار من حالاتها
سيد جعفر حلي نيز در قصيده خود ميگويد:
او ما رأيت الشهب کيف تهافتت والارض أقرع اهلها زلزالها
شاعر پارسيگوي ميسرايد:
چون حاج شيخ جعفر از اين دار بار بست همچون شهاب ريخت ز انجم فلک شرر
ظاهر شب وفات حسينبنروح شد از رحلت فقيه و کليني همن اَثَر
تاريخ موت شيخ بپرسي گر از اسير گويد که «انه لبجنّات استقر»
جمله « انه لبجنّات استقر» با حروف ابجد 1303 برابر است، سال وفات شيخ ميباشد، پيکر پاک او به نجف اشرف منتقل و در حجره اولي ساباطي که پهلوي تکيه بکتاشيهاست به خاک سپرده شد.
در حالي که شهاب باران را ترجمه نويسان نقل کردهاند: « خود اينجانب نيز از زبان مرحوم شيخ الاسلام تبريزي يعني مرحوم حاج سيد علياصغر طباطبايي شنيدم که فرمود: من در سال فوت ايشان 13 ساله بودم و با چشم خودم، شهاب باران را ديدم و اين حالت در آسمان تا مدتي ادامه داشت.
من در اين جا دامن سخن را کوتاه ميکنم و از خداوند بزرگ براي مرحوم آيت الله شيخ جعفر شوشتري علو درجات و براي پويندگان راه او، طلب مغفرت و براي پديدآوردندگان اين فضاي تکريمي، در خواست پاداش الهي ميکنم.
مسلماً فوت شيخ، اثر غمباري درجامعه آن روز نهاد و آنگاه که خبر مرگ او رسيد در اکثر نقاط شيعهنشين، سوگ و غم همه جا را فرا گرفت و شايسته او نيز همين بود؛ زيرا مرگ او، مرگ فردي عادي نبود و به قول شاعر:
و ما مثل قيس هلکه هلک واحد و لکنه بنيان قوم تهدما
و به قول رودکي:
از شمار دو چشم يک تن کم و از شمار خرد، هزاران بيش
----------
(1) شهر کرند مرکز شهرستان دالاهو از توابع استان کرمانشاه است.
با تقديم احترام
قم موسسه امام صادق(ع)
جعفر سبحاني