به گزارش گروه فرهنگی مشرق- محمدحسن حسینی، شاعر و منتقد ادبی در گفتگو با مهر با اشاره به تاثیرپذیری ادبیات و شعر معاصر از رویدادهایی مانند مذاکرات ایران و گروه پنج به علاوه یک گفت: به اعتقاد من، ادبیات و به طور خاص، شعر شأنی بالاتر از این دارند که به زمان و موضوعی خاص محدود شوند، اما با توجه به اینکه شاعران و نویسندگان هم به هر حال انسان هستند و دوست دارند تا نمودی از جریانهای پیرامونیشان را در کارشان به نمایش بگذارند، به سمت استفاده از برخی تشبیهات و عبارات که مخاطبشان را به روزگار پیرامونیشان هدایت میکند علاقه پیدا میکنند.
حسینی ادامه داد: در میان تمام گونههای ادبیات، قالب شعر، زودتر از سایر قالبها از موضوعات پیرامون اجتماع تاثیر میپذیرد. به عبارت سادهتر، شعر نسبت به ادبیات و سینما ابزارهای سادهتری برای خلق شدن دارد. به عبارت سادهتر، شعر سریعترین عکسالعملها را نسبت به سایر گونههای ادبی و هنری در خود منعکس میکند و به همین خاطر باید توجه داشت که این قالب سریعتر از سایر قالبهای مشابه میتواند به هدر برود و باید مراقبت شود.
این شاعر و مترجم افزود: در میان اشعار شاعران قدیم، طنز رندانه زیاد داریم، اما وقتی میگوییم رند، منظورمان همان چیزی است که حافظ میگوید و نگاهش به شدت رو به جلو است. به همین خاطر اگر مفاهیم روز در نگاه شاعران به سوی هرزگی، بیادبی و اروتیسم پیش برود به اثر هنری خطرناکی مبدل میشود و شان شعر را پایین میآورد. شاید به همین خاطر است که برخی شعر را اسباب حضور شیطان میپندارند که با استفاده از ابزار کلمه میتواند فضایی را در ذهن غالب کند.
حسینی در ادامه با اشاره به طنز موجود در برخی اشعار شاعران که به رویدادهای سیاسی موجود در کشور اشاره دارد، گفت: «رو» گفتن برخی مباحث در اشعار طنز مقبول نمیافتد و البته این را هم باید بگویم که شعری که از رو شمشیر میبندد، باقی نمیماند. من یادم هست مرحوم سیدحسن حسینی هرگاه راجع به شعر طاهره صفارزاده سخن میگفت به این موضوع اشاره میکرد که هرجا صفارزاده حس میکند که خواننده خسته میشود یک بمب دستی طنزآمیز کوچک در شعرش منفجر میکند. این یعنی جایگاه طنز در شعر چیست.
وی در پایان گفت: این روزها اشعار زیادی میشنویم که در آنها عباراتی مانند ظریف، غنیسازی، هستهای و کلمات مشابه به کار میرود. به نظر من این کار در نفس خود بد نیست، اما یادمان نرود که طرح آنها در شعر نباید شعر را به زمان خاصی محدود کند و از آن اثری با تاریخ مصرف بسازد.
حسینی در پایان این گفتگو تعدادی از رباعیهای تازه سروده خود را در راستای تصریح مطالب عنوان شده به شرح زیر قرائت کرد:
هر لحظه ز قبل خويش بيشم ای عشق!
آماده شدم، بيا به پيشم ای عشق!
در رقص سماع، دور خود میگردم
مشغول غنیسازی خويشم ای عشق!
××××××××
تا گرم فرايند غنیسازی شد
كندوی عسل، قند غنیسازی شد
با يك سخن «ظريف»، اندوه لبت
تبديل به لبخند غنیسازی شد
×××××××
سخت است به سنگها طپش آوردن
در تلخی دشمن، خوش و بش آوردن
گفتند كه پنج میشود با يك، شش
كاری ست ظريف، جفت شش آوردن
×××××××
وا شد لبهای بسته، لبخند زدی
ای يار به غم نشسته، لبخند زدی
تحريم لبت شكست با حرف «ظريف»
ناگاه شكافت هسته، لبخند زدی
حسینی ادامه داد: در میان تمام گونههای ادبیات، قالب شعر، زودتر از سایر قالبها از موضوعات پیرامون اجتماع تاثیر میپذیرد. به عبارت سادهتر، شعر نسبت به ادبیات و سینما ابزارهای سادهتری برای خلق شدن دارد. به عبارت سادهتر، شعر سریعترین عکسالعملها را نسبت به سایر گونههای ادبی و هنری در خود منعکس میکند و به همین خاطر باید توجه داشت که این قالب سریعتر از سایر قالبهای مشابه میتواند به هدر برود و باید مراقبت شود.
این شاعر و مترجم افزود: در میان اشعار شاعران قدیم، طنز رندانه زیاد داریم، اما وقتی میگوییم رند، منظورمان همان چیزی است که حافظ میگوید و نگاهش به شدت رو به جلو است. به همین خاطر اگر مفاهیم روز در نگاه شاعران به سوی هرزگی، بیادبی و اروتیسم پیش برود به اثر هنری خطرناکی مبدل میشود و شان شعر را پایین میآورد. شاید به همین خاطر است که برخی شعر را اسباب حضور شیطان میپندارند که با استفاده از ابزار کلمه میتواند فضایی را در ذهن غالب کند.
حسینی در ادامه با اشاره به طنز موجود در برخی اشعار شاعران که به رویدادهای سیاسی موجود در کشور اشاره دارد، گفت: «رو» گفتن برخی مباحث در اشعار طنز مقبول نمیافتد و البته این را هم باید بگویم که شعری که از رو شمشیر میبندد، باقی نمیماند. من یادم هست مرحوم سیدحسن حسینی هرگاه راجع به شعر طاهره صفارزاده سخن میگفت به این موضوع اشاره میکرد که هرجا صفارزاده حس میکند که خواننده خسته میشود یک بمب دستی طنزآمیز کوچک در شعرش منفجر میکند. این یعنی جایگاه طنز در شعر چیست.
وی در پایان گفت: این روزها اشعار زیادی میشنویم که در آنها عباراتی مانند ظریف، غنیسازی، هستهای و کلمات مشابه به کار میرود. به نظر من این کار در نفس خود بد نیست، اما یادمان نرود که طرح آنها در شعر نباید شعر را به زمان خاصی محدود کند و از آن اثری با تاریخ مصرف بسازد.
حسینی در پایان این گفتگو تعدادی از رباعیهای تازه سروده خود را در راستای تصریح مطالب عنوان شده به شرح زیر قرائت کرد:
هر لحظه ز قبل خويش بيشم ای عشق!
آماده شدم، بيا به پيشم ای عشق!
در رقص سماع، دور خود میگردم
مشغول غنیسازی خويشم ای عشق!
××××××××
تا گرم فرايند غنیسازی شد
كندوی عسل، قند غنیسازی شد
با يك سخن «ظريف»، اندوه لبت
تبديل به لبخند غنیسازی شد
×××××××
سخت است به سنگها طپش آوردن
در تلخی دشمن، خوش و بش آوردن
گفتند كه پنج میشود با يك، شش
كاری ست ظريف، جفت شش آوردن
×××××××
وا شد لبهای بسته، لبخند زدی
ای يار به غم نشسته، لبخند زدی
تحريم لبت شكست با حرف «ظريف»
ناگاه شكافت هسته، لبخند زدی
مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.