گروه بین الملل مشرق - سیزدهم آبان هر سال یادآور حادثه شگرفی در تاریخ انقلاب اسلامی است، تحولی بزرگ که از سوی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) "انقلابی بزرگتر از انقلاب اول" نام گرفت. حرکت دانشجویان پیرو خط امام (ره) که قرار بود برای لبیک گفتن به فرمایشان امام خمینی (ره) و به صورت محدود دست به اششغال سفارت آمریکا در تهران بزنند، با حمایت های حضرت امام (ره) و حضور مردم آگاه در صحنه به یک اتفاق بزرگ و حماسی تبدیل شد که اثرات آن تا امروز نیز ادامه دارد. به مناسبت 13 آبان و روز ملی مبارزه با استکبار، در گزارشی به بازخوانی خصومت های آشکار و پنهان دولت آمریکا با جمهوری اسلامی ایران پرداخته ایم.
پیروزی انقلاب اسلامی و هراس کاخ سفید
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، موجب شد تا جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ سیاست مستقلانه نه شرقی و نه غربی به بازبینی روابط خارجی خود با کشورهای غربی و در رأس آن با رهبر بلوک غرب یعنی ایالات متحده بپردازد. تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیروی خط امام و ماجرای گروگانگیری کارمندان سفارت نیز موجب گشت تا خصومت آمریکا علیه ایران فزونی یابد. آمریکا در میان سایر کشورهای غربی بیشترین ضربه را خورده بود و لذا واکنشهای آن وسیعتر بود. تحریمها نوعی عکسالعمل نرم به انقلاب اسلامی بود و آمریکا پیش از آنکه اقدام مستقیمی مثل حمله طبس را انجام دهد، اهداف مقابلهای خود را با روشهایی از جمله تحریمها دنبال کرد.
تسخیر لانه جاسوسی و نخستین تحریم
ایالات متحده آمریکا پس از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی، تنها در یک دوره یک ساله و آن هم در حد فاصل پیروزی انقلاب تا ۱۳ آبان ۵۸ ایران را تحریم نکرد و پس از آن به انحاء مختلف تحریمها علیه ایران را گسترش داد. مقطع اول تحریمها در ایران به دوره اشغال سفارت آمریکا بازمیگردد. تصرف لانه جاسوسی و به گروگان گرفته شدن کارکنان آن در سال ۵۸، موجب شد تا دولت آمریکا در زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر پس از قطع روابط، نخستین تحریمهای اقتصادی را علیه ایران اعمال کند.
دولت آمریکا بر اساس این مصوبه واردات نفت خود از ایران را ممنوع کرد و تنها ده روز پس از آن دستورالعمل اجرایی دیگری را ابلاغ کرد که بر اساس آن، همه سپردهها و داراییهای دولت و بانک مرکزی ایران را در آمریکا مسدود میکرد و در جریان آن ۱۲ میلیارد دلار از داراییهای دولت ایران مصادره شد. در آوریل ۱۹۸۰، کارتر مصوبه دیگری امضا کرد که صادرات آمریکا به ایران و همچنین هرگونه نقل و انتقال مالی بین آمریکا و ایران را ممنوع میکرد.
انسداد اموال و دارایی های ایران در آمریکا
23 آبان 1358 يعني 10 روز پس از تسخير سفارت آمريکا در تهران توسط دانشجويان کارتر رييس جمهور وقت آمريکا با اعلام وضعيت فوق العاده در روابط ايران و آمريکا طي دستوري دارايي ها و اموال دولت، سازمان ها و شرکت هاي وابسته به جمهوري اسلامي ايران در ايالات متحده و نزد بانک هاي آمريکايي خارج از اين کشور را مسدود کرد.
از 23 آبان 1358 به اين سو هر ساله حکم انسداد دارايي هاي ايران روي ميز روساي جمهور آمريکا گذاشته مي شود و آنان حکم توقيف اموال ايران را امضاء مي کنند. بر اساس بیانیه الجزایر، واشنگتن ملزم شد اموال بلوکه شده ايران را که شامل وجوه نقدي، تجهيزات نظامي، اموال ديپلماتيک و اموال محمدرضا پهلوي و خانواده اش بود را رفع توقيف کند اما آمريکا به این بخش از تعهد خود عمل نکرد.
پنجه عقاب اسیر شنهای طبس
به دنبال فشارهای سیاسی و اقتصادی دولت ایالات متحده آمریکا و ناکامی در آزادسازی دیپلمات های به گروگان گرفته شده در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام، جیمی کارتر دستور انجام عملیات آزادسازی آنها را صادر کرد. این عملیات به عملیات پنجه عقاب و یا عملیات طبس معروف است که در تاریخ 5 اردیبهشت ماه 1359 اتفاق افتاد و در جریان آن هواپیماها و بالگردهای آمریکایی برای آزاد سازی 53 گروگان وارد فضای داخلی ایران شدند و در صحرای طبس در حالی که نیروهای نظامی ایران متوجه این امر نبودند فرود آمدند.
اما نقص فنی هواپیما و بالگردهای آمریکایی موجب شد تا قبل از شروع عملیات سه فروند بالگرد آمریکایی توانایی انجام عملیات را نداشته باشند. با توجه به این شرایط کارتر دستور بازگشت نیروها را صادر می کند که در هنگام بازگشتن، با وقوع طوفان شن یک هواپیما و بالگرد با یکدیگر برخورد می کنند و دچار آتش سوزی می شوند که بر اثر این حادثه هشت نفر از نیروهای نظامی آمریکا در آتش می سوزند و بدین ترتیب عملیات پنجه عقاب با شکست مواحه می شود.
جنگ تحمیلی و اوجگیری تحریمها
مقطع دیگری که آمریکا شانس خود برای اعمال تحریمها علیه ایران را آزمود، دوران دفاع مقدس بود. واشنگتن برای فشار بر تهران در جریان جنگ تحمیلی، ضمن حمایت از عراق، تحریم فروش اسلحه علیه ایران را اجرایی کرد. این تحریمها ادامه داشت تا با روی کارآمدن رونالد ریگان (1989-1981) و متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم، اولین تحریم خود برعلیه ایران را در سال ۱۹۸۳ (۱۳۶۲) تصویب کند که بر طبق آن کمکهای سازمانهای بینالمللی به ایران محدود شد. برای جلوگیری از پیشرفت نظامی ایران نیز دولت آمریکا در ۱۹۸۶، (1365) فروش اسلحه، قطعات یدکی و تجهیزات را به ایران ممنوع کرد.
ایران-کنترا، رسوایی ریگان
در جریان کمک به آزاد شدن گروگانهای آمریکایی از سوی حزبالله لبنان، معاملات تسلیحاتی میان ایران و آمریکا صورت گرفت. از جمله این تسلیحات موشکهای ضد تانک آمریکایی و بخشهایی از هواپیمای جنگی F-14بود. در مقابل ایران از نفوذ خود در لبنان (برای آزادی گروگانهای آمریکایی) استفاده میکرد و بخشی از پول این معامله نیز به شورشیان نیکاراگوئه داده میشد.
پس از روشن شدن این مساله و پیگیریهای رسانهای معلوم شد بسیاری از دولتمردان دولت ریگان در این ماجرا دست داشتهاند. مورد دیگری که موجب شد تا روابط ایران و آمریکا در منطقه خلیج فارس به تنش کشیده شود اتفاقاتی است که در آن، کشتیهای جنگی آمریکایی یک قایق ایرانی را غرق و دو سکوی نفتی در نزدیکی تنگه هرمز را نابود کردند.
چند ماه بعد ناو آمریکایی یک هواپیمای مسافربری ایران را مورد هدف قرار داد و حدود 300 نفر از مسافرین این هواپیمای مسافربری را که عمدتاً زنان و کودکان بودند را شهید کند. دولت آمریکا اعلام کرد این هواپیما را به جای یک هواپیمای جنگی مورد حمله قرار داده اما از عذرخواهی یا پذیرش اشتباه خود خودداری کرد و ناخدای این کشتی جنگی در دوره ریاست جمهوری بوش پدر مدال افتخار کسب کرد.
دولت جورج بوش پدر (۱۹۹۳ ـ ۱۹۸۹) در اکتبر ۱۹۹۲ مصوبهای را به تصویب رساند که بر اساس آن، فروش تمام تجهیزات با کاربرد دوگانه به ایران ممنوع شد.
دولت کلینتون و قانونیشدن تحریمها
دوره کلینتون (2001-1993) شکل تحریمهای آمریکا علیه ایران ارتقایی کیفی و کمی یافت. تا این دوره، تحریمها هیچگاه در قالب یک قانون مصوب کنگره آمریکا از قدرت قانونی بالاتری برخوردار نبود. بنابراین در دوره کلینتون و در این چهارچوب جدید، آمریکا تحریمهای یکجانبهای را علیه ایران طراحی کرد. از این زمان به بعد تحریمهای یکجانبه آمریکا در چهارچوب مصوبات کنگره آمریکا اجرایی شد. در 15 مارس سال 1995 اولین مصوبه دولت کلینتون در مورد تحریم ایران در قالب مصوبه شماره 12957 دولت آمریکا ابلاغ گردید.
بر اساس این مصوبه هرگونه تأمین مالی اشخاص آمریکایی برای توسعهی طرحهای نفتی ایران ممنوع شد. هدف قانون داماتو نیز ممنوعیت سرمایهگذاریهای بالای 40 میلیون دلار در سال اول پس از تصویب بود و در سالهای بعد نیز ممنوعیت سرمایهگذاریهای بالای20 میلیون دلار.
در آوریل ۱۹۹۶ قانون «مبارزه با تروریسم و مجازات مرگ» که هدف آن منع هرگونه مبادلات مالی با ایران و جلوگیری از کمکهای مالی به کشورهایی که به جمهوری اسلامی تجهیزات و خدمات نظامی میدهند، به تصویب رسید. در آگوست ۱۹۹۷ بخشنامه ۱۳۰۵۹ دولت کلینتون نیز صادرات به کشورهایی را که قصد صدور مجدد کالاهای مزبور را به ایران داشتند، منع کرد.
عذرخواهی آلبرایت
مادلین آلبرایت وزیر خارجه وقت آمریکا در جریان سخنرانی خود در 17 مارس (2000) به خاطر دخالتهای آمریکا در براندازی دولت محمد مصدق در سال 1953 از مردم ایران عذرخواهی کرد. به دنبال آن دولت کلینتون تحریمهای ایران در بخش فرش، پسته و خاویر را لغو (اما تحریمهای بخش نفت و گاز را تغییر نداد) در مقابل ایران نیز علامتهایی مبنی بر حسن نیت خود را نشان داد.
پس از آن در ماه سپتامبر، آلبرایت و کلینتون همزمان با حضور خاتمی در نشست سالانه سازمان ملل در این نشست شرکت کردند. آلبرایت پس از آن با کمال خرازی وزیر خارجه ایران در جریان نشست شش جانبه افغانستان دیدار کرد. این دیدار بالاترین دیدار در سطح دیپلماتیک بین دو کشور پس از بحران گروگانگیری در سال 1979 بود.
همکاری ایران و آمریکا در افغانستان
پس از حمله آمریکا به افغانستان برای سرنگونی طالبان، دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی در جریان مذاکرات نمایندگان اعضای سازمان ملل برای تشکیل دولت جدید در افغانستان دیدار کردند. جمیز دابینز نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان پس از آن در روزنامه واشنگتن پست نوشت: هیچیک از شرکتکنندگان به اندازه ایران موثر نبودند. ایران همچنین با سازمان ملل متحد برای استقرار حدود یک میلیون مهاجر افغانی در خاک خود همکاری کرد. اما همانطور که برنارد ورتزمن گفت؛ کانالهای ایجاد شده برای برقراری روابط میان واشنگتن و تهران با اقدام دولت جرج بوش در قرار دادن ایران به همراه عراق و لیبی در «محور شرارت» بسته شد.
برنامه هستهای؛ بهانه بوش برای تحریم
با به قدرت رسیدن جورج بوش در سال ۲۰۰۱ این تصور ایجاد شد که به سبب سابقه طولانی مدت وی در شرکتهای نفتی در قانون داماتو بازنگری خواهد شد. اما تحت فشار لابی ایپک با تمدید دو ساله قانون داماتو موافقت کرد. باید توجه داشت اگرچه در دوره ریاستجمهوری ریگان و کلینتون بر وزن و تراکم تحریمهای بخش انرژی با گفتمان مبارزه با تکثیر تسلیحات کشتار جمعی افزوده شد اما در دوره ریاستجمهوری جرج بوش و با وقوع حوادث یازده سپتامبر 2001، اکثر تحریمها بهسمت نهادهای نظامی متمایل شدند و ایران همراه با عراق و کره شمالی در محور شرارت قرار گرفت.
در سال ۲۰۰۳ به بهانه فعالیتهای هستهای، فشارها و تحریمهای خود علیه تهران را افزایش داد. آمریکا در سال ۲۰۰۶ به تحریمهای شورای امنیت علیه ایران رای مثبت داد و شورای امنیت قطعنامههای ۱۶۹۶ و ۱۷۳۷ را صادر کرد. در سال ۲۰۰۷، تحریمها افزایش یافت و شورای امنیت قطعنامه ۱۷۴۷ را علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران تصویب کرد که این دور از تحریمها شامل سلاحهای جدید و تحریمهای مالی میشد و وزارت خزانهداری آمریکا نیز در سال 2007، بانک ملی، بانک ملت و بانک صادرات را به اتهام «حمایت مالی از گروههای تروریستی» تحریم کرد.
شعار تغییر و افزایش تحریمها
در سال ۲۰۰۸ اگرچه باراک اوباما به شعار تغییر و کاهش تنشها با ایران روی کار آمد، اما نه تنها تحریکهای آمریکا در شورای امنیت علیه ایران کاهش نیافت بلکه در تاریخ سوم مارس ۲۰۰۸ دور جدیدی از تحریمهای اقتصادی این شورا علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران تصویب شد. اوباما در ۱۲ مارس ۲۰۰۹ تحریمهای اقتصادی علیه ایران را تمدید کرد و با تلاشهای آمریکا تحریمهای سازمان ملل علیه ایران ادامه یافت و در نهم ژوئن ۲۰۱۰ قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران تصویب شد.
آمریکا فشارهای خود را علیه ایران ادامه داد و در تاریخ 24 ژوئن ۲۰۱۰ کنگره آمریکا تحریمهای یکجانبه دیگری را علیه ایران تصویب کرد. هدف از این تحریمها افزایش فشار به بخش انرژی و بانکداری ایران بود. سال ۲۰۱۱ نیز سال تحریمهای ایران بود. یازدهم ژوئن این سال، آمریکا تحریمهای جدیدی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی مقاومت بسیج اعلام کرد. در تداوم تحریمها، ایالات متحده تحریمهای گستردهای را علیه شرکتهایی که به صنایع نفت و پتروشیمی ایران کمک میکنند، صورت داد و در دسامبر ۲۰۱۱، باراک اوباما، قانون اعمال تحریمهایی را بر مؤسسات مالی معامله کننده با بانک مرکزی ایران امضا کرد تا به این ترتیب مجرای اصلی درآمدهای نفتی ایران را ببندد.
دولت روحانی، خط و نشان واشنگتن
شعار اعتدال و میانه روی حسن روحانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایران و منتخب شدن وی به عنوان رئیس جمهور جدید و سفر وی برای شرکت در شصت و ششمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک از یک سو و پیش از آن، نامه 131 عضو کنگره آمریکا به اوباما در29 تیرماه که درخواست کرده بودند اوباما در پی انتخاب حسن روحانی، از فرصتها برای دستیابی به راهحل دیپلماتیک با ایران استفاده کند؛ نشانه و بارقه ای از امید را برای هر دو طرف ایجاد کرده بود تا روابط دو کشور پس از 34 سال خصومت رو به بهبودی گذارد.
در تاریخ ۵ مهر ۱۳۹۲ هنگامی که حسن روحانی در راه محل اقامت خود در نیویورک به سمت فرودگاه برای حرکت به سمت ایران بود، روسای جمهور ایران و آمریکا از طریق تلفن با یکدیگر صحبت کردند. در این تماس تلفنی، طرفین تاکید کردند که اراده سیاسی برای حل سریع مساله هستهای ایران را دارند. دو طرف همچنین وزرای امور خارجه خود را مأمور کردند تا زمینه همکاریهای لازم را هرچه زودتر فراهم آورند. این بالاترین سطح تماس میان دو کشور از زمان انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ بودهاست.
با این وجود، با روی کار آمدن دولت روحانی، انتظار میرفت واشنگتن روند جدیدی را در مواجهه با ایران و تحریمها در پیش گیرد. تنها چند روز پس از ریاست جمهوری روحانی، خبر از تصویب تحریمهای جدیدی علیه ایران منتشر شد که در صورت تبدیل شدن این تحریمها به قانون، آمریکا اقدامات لازم برای قطع کامل باقیمانده صادرات نفت ایران از طریق تهدید مشتریان نفتی به جرایم سنگین را پیگیری میکند. همچنین با تنگتر کردن حصار مالی بر ایران، تمامی مبادلات ارزی با ایران مورد تحریم قرار میگیرد و با وسعت بخشیدن به تحریمهای سابق بخشهای خودرو، معادن، ساخت و ساز و مهندسی ایران را نیز به لیست سیاه خود اضافه میکند.
بهرغم تمام تحریمها و فشارهایی که از سوی آمریکا به ایران در طول این سالیان آمده است، جمهوری اسلامی ایران قدمی از مواضع خود عقب ننشته و این تحریمها موجب نگشتهاند تا آمریکاییها به خواست خود برسند. نکته دیگر اینکه، در درون خود جامعه آمریکا نیز بسیاری از کارشناسان و متخصصان وجود دارند که بر بی نتیجه بودن تحریمها اعتراف کردهاند. صحبتهای 3 سناتورهای آمریکایی یعنی گراهام، مک کین و لیبرمن مبنی بر حمایت مردم ایران از برنامه هستهای و بی اثر بودن تحریمها بر این گونه فعالیتها گواهی بر این مدعاست.
پیروزی انقلاب اسلامی و هراس کاخ سفید
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، موجب شد تا جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ سیاست مستقلانه نه شرقی و نه غربی به بازبینی روابط خارجی خود با کشورهای غربی و در رأس آن با رهبر بلوک غرب یعنی ایالات متحده بپردازد. تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیروی خط امام و ماجرای گروگانگیری کارمندان سفارت نیز موجب گشت تا خصومت آمریکا علیه ایران فزونی یابد. آمریکا در میان سایر کشورهای غربی بیشترین ضربه را خورده بود و لذا واکنشهای آن وسیعتر بود. تحریمها نوعی عکسالعمل نرم به انقلاب اسلامی بود و آمریکا پیش از آنکه اقدام مستقیمی مثل حمله طبس را انجام دهد، اهداف مقابلهای خود را با روشهایی از جمله تحریمها دنبال کرد.
تسخیر لانه جاسوسی و نخستین تحریم
ایالات متحده آمریکا پس از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی، تنها در یک دوره یک ساله و آن هم در حد فاصل پیروزی انقلاب تا ۱۳ آبان ۵۸ ایران را تحریم نکرد و پس از آن به انحاء مختلف تحریمها علیه ایران را گسترش داد. مقطع اول تحریمها در ایران به دوره اشغال سفارت آمریکا بازمیگردد. تصرف لانه جاسوسی و به گروگان گرفته شدن کارکنان آن در سال ۵۸، موجب شد تا دولت آمریکا در زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر پس از قطع روابط، نخستین تحریمهای اقتصادی را علیه ایران اعمال کند.
دولت آمریکا بر اساس این مصوبه واردات نفت خود از ایران را ممنوع کرد و تنها ده روز پس از آن دستورالعمل اجرایی دیگری را ابلاغ کرد که بر اساس آن، همه سپردهها و داراییهای دولت و بانک مرکزی ایران را در آمریکا مسدود میکرد و در جریان آن ۱۲ میلیارد دلار از داراییهای دولت ایران مصادره شد. در آوریل ۱۹۸۰، کارتر مصوبه دیگری امضا کرد که صادرات آمریکا به ایران و همچنین هرگونه نقل و انتقال مالی بین آمریکا و ایران را ممنوع میکرد.
23 آبان 1358 يعني 10 روز پس از تسخير سفارت آمريکا در تهران توسط دانشجويان کارتر رييس جمهور وقت آمريکا با اعلام وضعيت فوق العاده در روابط ايران و آمريکا طي دستوري دارايي ها و اموال دولت، سازمان ها و شرکت هاي وابسته به جمهوري اسلامي ايران در ايالات متحده و نزد بانک هاي آمريکايي خارج از اين کشور را مسدود کرد.
از 23 آبان 1358 به اين سو هر ساله حکم انسداد دارايي هاي ايران روي ميز روساي جمهور آمريکا گذاشته مي شود و آنان حکم توقيف اموال ايران را امضاء مي کنند. بر اساس بیانیه الجزایر، واشنگتن ملزم شد اموال بلوکه شده ايران را که شامل وجوه نقدي، تجهيزات نظامي، اموال ديپلماتيک و اموال محمدرضا پهلوي و خانواده اش بود را رفع توقيف کند اما آمريکا به این بخش از تعهد خود عمل نکرد.
پنجه عقاب اسیر شنهای طبس
به دنبال فشارهای سیاسی و اقتصادی دولت ایالات متحده آمریکا و ناکامی در آزادسازی دیپلمات های به گروگان گرفته شده در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام، جیمی کارتر دستور انجام عملیات آزادسازی آنها را صادر کرد. این عملیات به عملیات پنجه عقاب و یا عملیات طبس معروف است که در تاریخ 5 اردیبهشت ماه 1359 اتفاق افتاد و در جریان آن هواپیماها و بالگردهای آمریکایی برای آزاد سازی 53 گروگان وارد فضای داخلی ایران شدند و در صحرای طبس در حالی که نیروهای نظامی ایران متوجه این امر نبودند فرود آمدند.
اما نقص فنی هواپیما و بالگردهای آمریکایی موجب شد تا قبل از شروع عملیات سه فروند بالگرد آمریکایی توانایی انجام عملیات را نداشته باشند. با توجه به این شرایط کارتر دستور بازگشت نیروها را صادر می کند که در هنگام بازگشتن، با وقوع طوفان شن یک هواپیما و بالگرد با یکدیگر برخورد می کنند و دچار آتش سوزی می شوند که بر اثر این حادثه هشت نفر از نیروهای نظامی آمریکا در آتش می سوزند و بدین ترتیب عملیات پنجه عقاب با شکست مواحه می شود.
جنگ تحمیلی و اوجگیری تحریمها
مقطع دیگری که آمریکا شانس خود برای اعمال تحریمها علیه ایران را آزمود، دوران دفاع مقدس بود. واشنگتن برای فشار بر تهران در جریان جنگ تحمیلی، ضمن حمایت از عراق، تحریم فروش اسلحه علیه ایران را اجرایی کرد. این تحریمها ادامه داشت تا با روی کارآمدن رونالد ریگان (1989-1981) و متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم، اولین تحریم خود برعلیه ایران را در سال ۱۹۸۳ (۱۳۶۲) تصویب کند که بر طبق آن کمکهای سازمانهای بینالمللی به ایران محدود شد. برای جلوگیری از پیشرفت نظامی ایران نیز دولت آمریکا در ۱۹۸۶، (1365) فروش اسلحه، قطعات یدکی و تجهیزات را به ایران ممنوع کرد.
ایران-کنترا، رسوایی ریگان
در جریان کمک به آزاد شدن گروگانهای آمریکایی از سوی حزبالله لبنان، معاملات تسلیحاتی میان ایران و آمریکا صورت گرفت. از جمله این تسلیحات موشکهای ضد تانک آمریکایی و بخشهایی از هواپیمای جنگی F-14بود. در مقابل ایران از نفوذ خود در لبنان (برای آزادی گروگانهای آمریکایی) استفاده میکرد و بخشی از پول این معامله نیز به شورشیان نیکاراگوئه داده میشد.
پس از روشن شدن این مساله و پیگیریهای رسانهای معلوم شد بسیاری از دولتمردان دولت ریگان در این ماجرا دست داشتهاند. مورد دیگری که موجب شد تا روابط ایران و آمریکا در منطقه خلیج فارس به تنش کشیده شود اتفاقاتی است که در آن، کشتیهای جنگی آمریکایی یک قایق ایرانی را غرق و دو سکوی نفتی در نزدیکی تنگه هرمز را نابود کردند.
چند ماه بعد ناو آمریکایی یک هواپیمای مسافربری ایران را مورد هدف قرار داد و حدود 300 نفر از مسافرین این هواپیمای مسافربری را که عمدتاً زنان و کودکان بودند را شهید کند. دولت آمریکا اعلام کرد این هواپیما را به جای یک هواپیمای جنگی مورد حمله قرار داده اما از عذرخواهی یا پذیرش اشتباه خود خودداری کرد و ناخدای این کشتی جنگی در دوره ریاست جمهوری بوش پدر مدال افتخار کسب کرد.
دولت جورج بوش پدر (۱۹۹۳ ـ ۱۹۸۹) در اکتبر ۱۹۹۲ مصوبهای را به تصویب رساند که بر اساس آن، فروش تمام تجهیزات با کاربرد دوگانه به ایران ممنوع شد.
دولت کلینتون و قانونیشدن تحریمها
دوره کلینتون (2001-1993) شکل تحریمهای آمریکا علیه ایران ارتقایی کیفی و کمی یافت. تا این دوره، تحریمها هیچگاه در قالب یک قانون مصوب کنگره آمریکا از قدرت قانونی بالاتری برخوردار نبود. بنابراین در دوره کلینتون و در این چهارچوب جدید، آمریکا تحریمهای یکجانبهای را علیه ایران طراحی کرد. از این زمان به بعد تحریمهای یکجانبه آمریکا در چهارچوب مصوبات کنگره آمریکا اجرایی شد. در 15 مارس سال 1995 اولین مصوبه دولت کلینتون در مورد تحریم ایران در قالب مصوبه شماره 12957 دولت آمریکا ابلاغ گردید.
بر اساس این مصوبه هرگونه تأمین مالی اشخاص آمریکایی برای توسعهی طرحهای نفتی ایران ممنوع شد. هدف قانون داماتو نیز ممنوعیت سرمایهگذاریهای بالای 40 میلیون دلار در سال اول پس از تصویب بود و در سالهای بعد نیز ممنوعیت سرمایهگذاریهای بالای20 میلیون دلار.
در آوریل ۱۹۹۶ قانون «مبارزه با تروریسم و مجازات مرگ» که هدف آن منع هرگونه مبادلات مالی با ایران و جلوگیری از کمکهای مالی به کشورهایی که به جمهوری اسلامی تجهیزات و خدمات نظامی میدهند، به تصویب رسید. در آگوست ۱۹۹۷ بخشنامه ۱۳۰۵۹ دولت کلینتون نیز صادرات به کشورهایی را که قصد صدور مجدد کالاهای مزبور را به ایران داشتند، منع کرد.
عذرخواهی آلبرایت
مادلین آلبرایت وزیر خارجه وقت آمریکا در جریان سخنرانی خود در 17 مارس (2000) به خاطر دخالتهای آمریکا در براندازی دولت محمد مصدق در سال 1953 از مردم ایران عذرخواهی کرد. به دنبال آن دولت کلینتون تحریمهای ایران در بخش فرش، پسته و خاویر را لغو (اما تحریمهای بخش نفت و گاز را تغییر نداد) در مقابل ایران نیز علامتهایی مبنی بر حسن نیت خود را نشان داد.
پس از آن در ماه سپتامبر، آلبرایت و کلینتون همزمان با حضور خاتمی در نشست سالانه سازمان ملل در این نشست شرکت کردند. آلبرایت پس از آن با کمال خرازی وزیر خارجه ایران در جریان نشست شش جانبه افغانستان دیدار کرد. این دیدار بالاترین دیدار در سطح دیپلماتیک بین دو کشور پس از بحران گروگانگیری در سال 1979 بود.
همکاری ایران و آمریکا در افغانستان
پس از حمله آمریکا به افغانستان برای سرنگونی طالبان، دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی در جریان مذاکرات نمایندگان اعضای سازمان ملل برای تشکیل دولت جدید در افغانستان دیدار کردند. جمیز دابینز نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان پس از آن در روزنامه واشنگتن پست نوشت: هیچیک از شرکتکنندگان به اندازه ایران موثر نبودند. ایران همچنین با سازمان ملل متحد برای استقرار حدود یک میلیون مهاجر افغانی در خاک خود همکاری کرد. اما همانطور که برنارد ورتزمن گفت؛ کانالهای ایجاد شده برای برقراری روابط میان واشنگتن و تهران با اقدام دولت جرج بوش در قرار دادن ایران به همراه عراق و لیبی در «محور شرارت» بسته شد.
برنامه هستهای؛ بهانه بوش برای تحریم
با به قدرت رسیدن جورج بوش در سال ۲۰۰۱ این تصور ایجاد شد که به سبب سابقه طولانی مدت وی در شرکتهای نفتی در قانون داماتو بازنگری خواهد شد. اما تحت فشار لابی ایپک با تمدید دو ساله قانون داماتو موافقت کرد. باید توجه داشت اگرچه در دوره ریاستجمهوری ریگان و کلینتون بر وزن و تراکم تحریمهای بخش انرژی با گفتمان مبارزه با تکثیر تسلیحات کشتار جمعی افزوده شد اما در دوره ریاستجمهوری جرج بوش و با وقوع حوادث یازده سپتامبر 2001، اکثر تحریمها بهسمت نهادهای نظامی متمایل شدند و ایران همراه با عراق و کره شمالی در محور شرارت قرار گرفت.
در سال ۲۰۰۳ به بهانه فعالیتهای هستهای، فشارها و تحریمهای خود علیه تهران را افزایش داد. آمریکا در سال ۲۰۰۶ به تحریمهای شورای امنیت علیه ایران رای مثبت داد و شورای امنیت قطعنامههای ۱۶۹۶ و ۱۷۳۷ را صادر کرد. در سال ۲۰۰۷، تحریمها افزایش یافت و شورای امنیت قطعنامه ۱۷۴۷ را علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران تصویب کرد که این دور از تحریمها شامل سلاحهای جدید و تحریمهای مالی میشد و وزارت خزانهداری آمریکا نیز در سال 2007، بانک ملی، بانک ملت و بانک صادرات را به اتهام «حمایت مالی از گروههای تروریستی» تحریم کرد.
شعار تغییر و افزایش تحریمها
در سال ۲۰۰۸ اگرچه باراک اوباما به شعار تغییر و کاهش تنشها با ایران روی کار آمد، اما نه تنها تحریکهای آمریکا در شورای امنیت علیه ایران کاهش نیافت بلکه در تاریخ سوم مارس ۲۰۰۸ دور جدیدی از تحریمهای اقتصادی این شورا علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران تصویب شد. اوباما در ۱۲ مارس ۲۰۰۹ تحریمهای اقتصادی علیه ایران را تمدید کرد و با تلاشهای آمریکا تحریمهای سازمان ملل علیه ایران ادامه یافت و در نهم ژوئن ۲۰۱۰ قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران تصویب شد.
آمریکا فشارهای خود را علیه ایران ادامه داد و در تاریخ 24 ژوئن ۲۰۱۰ کنگره آمریکا تحریمهای یکجانبه دیگری را علیه ایران تصویب کرد. هدف از این تحریمها افزایش فشار به بخش انرژی و بانکداری ایران بود. سال ۲۰۱۱ نیز سال تحریمهای ایران بود. یازدهم ژوئن این سال، آمریکا تحریمهای جدیدی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی مقاومت بسیج اعلام کرد. در تداوم تحریمها، ایالات متحده تحریمهای گستردهای را علیه شرکتهایی که به صنایع نفت و پتروشیمی ایران کمک میکنند، صورت داد و در دسامبر ۲۰۱۱، باراک اوباما، قانون اعمال تحریمهایی را بر مؤسسات مالی معامله کننده با بانک مرکزی ایران امضا کرد تا به این ترتیب مجرای اصلی درآمدهای نفتی ایران را ببندد.
دولت روحانی، خط و نشان واشنگتن
شعار اعتدال و میانه روی حسن روحانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایران و منتخب شدن وی به عنوان رئیس جمهور جدید و سفر وی برای شرکت در شصت و ششمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک از یک سو و پیش از آن، نامه 131 عضو کنگره آمریکا به اوباما در29 تیرماه که درخواست کرده بودند اوباما در پی انتخاب حسن روحانی، از فرصتها برای دستیابی به راهحل دیپلماتیک با ایران استفاده کند؛ نشانه و بارقه ای از امید را برای هر دو طرف ایجاد کرده بود تا روابط دو کشور پس از 34 سال خصومت رو به بهبودی گذارد.
در تاریخ ۵ مهر ۱۳۹۲ هنگامی که حسن روحانی در راه محل اقامت خود در نیویورک به سمت فرودگاه برای حرکت به سمت ایران بود، روسای جمهور ایران و آمریکا از طریق تلفن با یکدیگر صحبت کردند. در این تماس تلفنی، طرفین تاکید کردند که اراده سیاسی برای حل سریع مساله هستهای ایران را دارند. دو طرف همچنین وزرای امور خارجه خود را مأمور کردند تا زمینه همکاریهای لازم را هرچه زودتر فراهم آورند. این بالاترین سطح تماس میان دو کشور از زمان انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ بودهاست.
با این وجود، با روی کار آمدن دولت روحانی، انتظار میرفت واشنگتن روند جدیدی را در مواجهه با ایران و تحریمها در پیش گیرد. تنها چند روز پس از ریاست جمهوری روحانی، خبر از تصویب تحریمهای جدیدی علیه ایران منتشر شد که در صورت تبدیل شدن این تحریمها به قانون، آمریکا اقدامات لازم برای قطع کامل باقیمانده صادرات نفت ایران از طریق تهدید مشتریان نفتی به جرایم سنگین را پیگیری میکند. همچنین با تنگتر کردن حصار مالی بر ایران، تمامی مبادلات ارزی با ایران مورد تحریم قرار میگیرد و با وسعت بخشیدن به تحریمهای سابق بخشهای خودرو، معادن، ساخت و ساز و مهندسی ایران را نیز به لیست سیاه خود اضافه میکند.
بهرغم تمام تحریمها و فشارهایی که از سوی آمریکا به ایران در طول این سالیان آمده است، جمهوری اسلامی ایران قدمی از مواضع خود عقب ننشته و این تحریمها موجب نگشتهاند تا آمریکاییها به خواست خود برسند. نکته دیگر اینکه، در درون خود جامعه آمریکا نیز بسیاری از کارشناسان و متخصصان وجود دارند که بر بی نتیجه بودن تحریمها اعتراف کردهاند. صحبتهای 3 سناتورهای آمریکایی یعنی گراهام، مک کین و لیبرمن مبنی بر حمایت مردم ایران از برنامه هستهای و بی اثر بودن تحریمها بر این گونه فعالیتها گواهی بر این مدعاست.