اشاره :
بعد از فرمان امام خميني مبني بر تشکيل سپاه در روزهاي اول تعيين يک فرمانده براي هدايت و رهبري سپاه از دغدغه هاي اصلي مسئولين به حساب مي آيد،در ابتدا 12 نفر از افراد مورد اعتماد و با سابقه انقلاب همچون عباس زماني، جواد منصوري، عباس دوزدوزاني، محمد منتظري، يوسف کلاهدوز، محمدکاظم موسوي بجنوردي، مرتضي الويري، محمد بروجردي، محسن رضايي، محسن رفيق‌دوست و علي دانش‌منفرد به عنوان شوراي فرماندهي سپاه معرفي مي شوند و در نهايت براي تعيين يک فرمانده واحد ازبين سه داوطلب اصلي جواد منصوري، عباس زماني و محمدکاظم موسوي ‌بجنوري در نهايت جواد منصوري يا راي شوراي فرماندهي به عنوان اولين فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تعيين شد.
گفت وگوي زيرحاصل بيش ار دو ساعت هم کلامي با دکتر جواد منصوري اولين فرمانده سپاه پيرامون وضعيت گذشته ،حال و آينده اين نهاد انقلابي و مسائل پيرامون آن است :

*شما به عنوان اولين فرمانده سپاه تحولات و پيشرفت هاي اين نهاد انقلابي را در سال 88 نسبت به سال 57 چگونه ارزيابي مي کنيد ؟
در سال 57 زماني که ايده تاسيس سپاه به وجود آمد و ما نسبت به تاسيس اين ارگان انقلابي اقدام کرديم ،سپاه به عنوان يک جريان انقلابي براي اينکه در مقابل مجموعه توطئه ها بتوانيم مقاومت کنيم ، تاسيس شد و به همين علت سپاه با ارتش هاي کلاسيک دنيا تفاوت هاي زيادي دارد.
در آن زمان تنها بعد نظامي براي فعاليت هاي سپاه تعريف نشد و فعاليت هاي فرهنگي ،سياسي و حتي اقدامات خدماتي در قالب کمک به مردم به صورت امدادي تعريف شده است .
البته در 30 سال گذشته سپاه فراز و نشيب فراواني داشته و بنا به اقتضاي شرايط وضعيت اين ارگان انقلابي متفاوت بوده و با توجه به فرماندهان آن و ايده ها و طرح هاي مختلف دچارتغيرات مختلفي شده است .
در حال حاضرهم سپاه به علت پيشرفت هاي قابل توجه دربخش هاي مختلف به عنوان يک نيروي بازدارنده و قوي و بازوي اصلي کشور براي مقابله با تهديدات مختلف به حساب مي آيد و به همين علت است که دولت هاي معارض و دشمنان نظام نسبت به سپاه يک حساسيت منفي دارند و تصورشان هم اين است که سپاه تاثير فراواني در نگهداري ازنظام جمهوري اسلامي دارد.
*اما تعدادي از کارشناسان نظامي معتقدند که بعد از 30 سال هنوز از تمام پتانسيل هاي سپاه استفاده نشده و بخشي از بدنه سپاه به خوبي به کار گرفته نمي شود ؟
البته اين صحبت ها مي تواند نظراتي باشد که از بيرون ازسپاه و بدون در نظرگرفتن واقعيت هاي داخلي سپاه بيان شود و شابد اين صحبت براي بسياري از دستگا ه هاي ديگرهم صادق باشد .
بايد ماموريت هاي سپاه در مقاطع مختلف را هم درنظر داشت شايد در يک مرحله نياز باشد که بخشي از بدنه سپاه به فعاليت ديگر بپردازد.
* پس مي توانيم نتيجه بگيريم که سپاه در 30 سال گذشته توانسته ماموريت هاي سازماني خودش را به خوبي انجام دهد؟
اين موضوعي است که بايد در مرحله اول فرماندهان کنوني سپاه اعلام نظر داشته باشند اما به نظر من به عنوان اولين فرمانده اين ارگان انقلابي درسالهاي گذشته سپاه فعاليت هاي بسيارارزشمندي را انجام داده است و اين فعاليت ها تاثيرات فراواني هم درراه پيشرفت کشورداشت .

اما يک اشتباه بزرگي را سپاه انجام داد و آن هم وارد شدن بعد از جنگ به فعاليت هاي اقتصادي و تجاري و ساخت و ساز است ،اين فعاليت ها با اهداف سپاه سازگاري نداشت و باعث مشکلات مختلفي شد .
بسياري از فرماندهان هم اين موضوع را متوجه شدند و اين حرکت را محدود کردند اما به هرحال نبايد اين اتفاق مي افتاد .
به نظرمن اينکه يک سپاهي به دنبال تجارت و اقتصاد باشد ازآن برنامه اصلي ومسيرهاي ايده آل سپاه دور مي شود ،اين اشتباهات را تعدادي ديگر ازدستگاه ها و سازمان ها ي اجرايي هم انجام دادندودرمسيرخود با مشکلات مختلفي مواجه شدند و ضربات جبران ناپذيري چون نا کار آمدي در انجام ماموريت اصلي بر اين سازمانها وارد شد .
يکي از علت هاي اصلي ناکارآمدي سپاه در بعضي از بخش ها هم همين موضوع است.
*اما در سالهاي گذشته بخش عظيمي از طرح هاي عمراني وساخت و ساز در کشور توسط سپاه و قرارگاه سازندگي وابسته به آن انجام شده ،فکر نمي کنيد اين انتقادها و صحبت هاي شما کمي بي انصافي نسبت به حجم عظيم اين فعاليت ها در کشور توسط سپاه باشد ؟
بودجه و امکانات در اختيار سپاه قرار گرفت و به فعاليت هاي سازندگي پرداخت به سازمان هاي ديگر هم بودجه و امکانات بدهند آنها هم فعاليت مي کند.
مشکل اصلي در بدنه فعاليت ها وافرادي است که در فعاليت هاي سازندگي مشغول هستند بايد اين افراد از بدنه سپاه جدا شوند وبه صورت مستقل به فعاليت بپردازند ودر قالب شرکت هاي پيمانکاري کار کنند.
*يعني با فعاليت هاي سازندگي سپاه به کلي مخالف هستيد ؟
البته شايد تعدادي از فرماندهان کنوني سپاه هم معتقد باشند که در سالهاي گذشته فعاليت هاي عظيمي در سازندگي کشورتوسط سپاه انجام شده است اما من به صراحت مي گويم که چرا بايد نام سپاه درفعاليت هاي اقتصادي باشد،بخش سازندگي بايد ازبدنه سپاه جدا شود چرا که کاروفعاليت سپاه و سپاهي اين نيست .
فعاليت سازندگي سپاه فقط بايد درجبهه هاي نبرد و مواقع ضروري باشد ،ودر طول 8 سال جنگ تحميلي هم شاهد اين فعاليت ها بوديم.
* يکي از ماموريت هاي اصلي سپاه در چند سال گذشته مقابله با تهاجمات فرهنگي و فعاليت هاي سايبري و اينترنتي بوده است ،به نظر شما سپاه تا چه ميزان توانسته در اين موضوع نقش خود را به خوبي ايفا کند؟
به نظر من سپاه به علت مسائل مختلف در چند سال گذشته از اين موضوع و تقويت ابزارهاي مقابله با جنگ نرم و سايبري دشمن عقب مانده است و لازم است که در اين بخش بيشتر خود را تقويت کند، به نظرمن فعاليت چنداني در سالهاي گذشته در زمينه مقابله با تهاجم فرهنگي انجام نشده است .
*شناسايي و دستگيري عوامل چندين سايت مبتذل و تشکيل گروهي براي مقابله با تهاجمات فرهنگي تحت عنوان گرداب از جمله فعاليت هاي سپاه در چند وقت گذشته است ،چگونه است که شما اين فعاليت ها را که باعث شناسايي چندين باند منحرف و ضد انقلاب شد را ناديده مي گيريد ؟
اين فعاليت ها در جاي خود ارزشمند است اما 10 سال پيش که صحبت از تهاجم فرهنگي به ميان آمد سپاه بايستي در آن زمان ساز و کارهاي لازم را براي مقابله با اين تهديد در نظر مي گرفت .
درحال حاضر هم که هشدارهايي در زمينه جنگ نرم در جامعه مطرح مي شود سپاه بايد به صورت فعاليت هاي علمي ،دقيق و کار آمد براي مقابله به جنگ نرم خود را آماده کند .
به نظر من چنانچه مسئولين سپاه تاريخچه سازمان جاسوسي آمريکا را مطالعه کنند و راهکارهايي که اين سازمان براي مقابله با جنگ نرم در سالهاي گذشته به کار برده است، مي تواند درراه مقابله با جنگ نرم در کشور ما بسيار موثر باشد و ازطرفي هم کمي طرح هاي ابتکاري و ايده هاي نو مي تواند موفقيت هاي کشور را در زمينه مقابله با تهاجمات فرهنگي دشمن دو چندان افزايش دهد .
*در چند وقت گذشته به ويژه دريک سال گذشته محسن سازگارا از عوامل وابسته به بيگانه درمصاحبه هاي متعدد با شبکه هاي ماهواره اي به نوعي خود را از عوامل تشکيل دهنده سپاه دانسته ودر سخنانش به ارتباط با فرماندهان گذشته سپاه اشاره مي کند ،شما سخنان اين شخص را چگونه ارزيابي مي کنيد ؟
شما به صراحت از زبان من بنويسيد که محسن سازگارا که از عوامل وابسته به بيگانه است ،هيچ نقشي در تاسيس سپاه نداشته اند و هرگونه اظهار نظري در اين رابطه و فعاليت در سپاه دروغ و کذب محض است.
سازگارا فقط به مدت يک ماه در پادگان "حر " که در آن زمان گارد ملي در اين مکان تشکيل شده بود، حضور داشت.
درابتداي تشکيل سپاه نهضت آزادي نمي‌خواست که سپاه زيرنظر امام تشکيل شود وتعدادي از افراد همانند
ابراهيم يزدي و لاهوتي در پادگان "حر " با استفاده از تجهيزات ارتش يک نيروي جداگانه‌اي تشکيل دادند که اين نيرو فقط يک ماه تداوم داشت.
بعد از انحلال گارد ملي، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي زيرنظر امام به عنوان يک ارگان انقلابي تأسيس شد.
حتي مير حسين موسوي هم که چندين بار در سخنان و بيانه هاي خود به بالندگي سپاه در دوران نخست وزيريش اشاره مي کند ،دروغ و کذب محض مي گويد و اين دو يعني محسن سازگارا و ميرحسين موسوي هيچ نقشي در تشکيل و يا بالندگي سپاه نداشته اند .
*روزهاي اولي که شما فرماندهي سپاه را بر عهده گرفتيد ،بيشترين مشکلا ت و کمبود ها در سپاه مربوط به کدام بخش ها مي شد و براي رفع اين مشکلا ت چه اقداماتي انجام داديد ؟
در روزهاي اول تاسيس ،سپاه عليرغم اينکه درگيرمسائل مختلفي نظير درگيري با ضد انقلاب بود،به شدت دچارکمبود تجهيزات و امکانات شده بود، به گونه اي که در مقاطعي براي حقوق پاسداران ازتعدادي از بازاريان پول قرض مي کرديم و در بعضي از روزها پاسداران سه وعده نان وهندوانه و پنيرمي خوردند و هميشه با ارتش براي سلاح هاي سازماني مشکل داشتيم ،چرا که ارتش سلاح هاي سازماني خود را به سختي دراختيار سپاه مي گذاشت.
با وجود همه مشکلات و سختي هاي روزهاي اول انقلاب يک روزکه ديداري با حضرت امام داشتيم ايشان در سخناني فرمودند که راهتان را ادامه دهيد و با مشکلات بسازيد که کمبودها به زودي برطرف خواهد شد و اين کمبودها باعث رشد ما خواهد شد، اين سخن امام همچون روحيه اي مضاعف براي پاسداران و فرماندهان نظامي در آن زمان به حساب مي آمد.

گفت و گو :علي البرزي