به گزارش مشرق، تسنیم به نقل از روزنامه لبنانی السفیر نوشت: عماد مرمل تحلیلگر مسایل داخلی لبنان در مقالهای به تحلیل محتوای سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان پرداخته و عوامل لحن پیروزمندانه وی در این سخنرانی را بررسی کرده است.
در این مقاله آمده است: سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان به نظر خیلی از کارشناسان مانند سخنرانی اعلام پیروزی بود، مقصود از پیروزی در اینجا این نیست که سرنوشت جنگ در سوریه قطعی شده است، بلکه مقصود این است که طرف مقابل از دستیابی به اهداف خود ناتوان ماند، این مفهوم پیروزی در جنگ 33 روزه را در ذهن انسان تداعی میکند، چرا که در این جنگ نیز مقاومت لبنان موفق شد مانع از رسیدن اسرائیل به اهدافش از تجاوز به لبنان شود.
از دیدگاه این کارشناسان لحن پیروز و مطمئن در سخنرانی سید حسن نصرالله این اعتقاد را به وجود آورد که نیروهای مقاومت و بازدارندگی موفق شدهاند در برابر پروژهای منطقهای و بینالمللی که سوریه و نقش بینالمللی این کشور را هدف قرار داده بود، بایستند و در نهایت مانع از سقوط این کشور و انتقال آن از جبهه هجومی به موضع دفاعی شوند. این پیروزی البته خسارتهای راهبردی برای عوامل و دست اندرکاران این پروژه و سایر کسانی داشت که روی آن حساب میکردند.
محور مقاومت از همان ابتدا مواضع خود را در حمایت از دولت سوریه اعلام کرده بود، چرا که این دولت نقش اساسی در مفهوم درگیری با اسرائیل دارد؛ این محور از ابتدا به دنبال حل سیاسی بحران سوریه از طریق گفتگوها بود و دستکم بخشهایی از مخالفان را به رسمیت میشناخت، بر این اساس ابقای بشار اسد در منصب خود با وجود تمامی فشارهای نظامی و سیاسی برای این محور یک پیروزی به شمار میرود؛ اما در نقطه مقابل گروه دیگری قرار دارد که از همان ابتدا خواستار سرنگونی دولت سوریه و کنارهگیری اسد و رد هر گونه مذاکره سیاسی با وی بودند، این موضوع باعث شد تا هر سناریوی دیگری غیر از تحقق این مطالبات به معنی شکست آنها تلقی گردد.
البته در سایه این پیروزی برای محور مقاومت، آمریکا خیلی زود توانست با این وضعیت همزیستی کرده و توافقاتی را با روسها و ایرانیها بر پایه این توازن رقم بزند؛ اما برخی از کشورها در منطقه و برخی گروه ها در لبنان همچنان از به رسمیت شناختن دستاوردهای جدید امتناع میکنند تا از پرداخت هزینه های سنگین سیاسی این شکست طفره روند.
یک منبع سیاسی آگاه گفت که مشکل کنونی موجود در منطقه این است که برخی قدرتهای منطقهای نمیخواهند در برابر واقعیتِ شکست خود در معرکه سوریه تسلیم شوند، آنها همچنان فکر میکنند می توانند این قاعده را عوض کنند و اختلال در موازنه قدرت را به نفع خود تصحیح کنند؛ انگیزههای این احساس نیز این است که آنها میدانند شکست در سوریه بسیاری از فرضیه ها و دستاوردهای آنها از این جنگ را به باد خواهد داد.
بنا به اعلام این منبع برخی کشورهای عربی فکر می کنند که توان مالی آنها میتواند آنها را به رهبری منطقه برساند و موقعیت رهبری در جهان عرب و اسلامی نصیب آنها کند؛ آنها تصور میکنند که میتوانند وارث مصر و عراق یا سوریه در معادلات منطقه شوند. این کشورها البته از این نکته غافل بودند که این امتیاز ژئو سیاسی است که نقش سرنوشت ساز را در تصمیمگیریها و رهبریها در منطقه دارد نه شاخصهای دیگر. لذا کافی است که قاهره یا دمشق یا بغداد مقداری از وضعیت کنونی خود خارج شوند تا بار دیگر بتوانند زمام امور را بر اساس واقعیتهای جغرافیای سیاسی خود به دست گیرند.
این کشورها تصور میکنند که حجم آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در واقعیت وجود دارد، بنابراین به دنبال ایفای نقشهای فوق العاده هستند اما مدتی بعد متوجه می شوند که تورم آنها نمیتواند حجم ثابت و قدرت بالایی برای آنها لحاظ شود.
این منبع اعتقاد دارد که تقویت تلاش ها برای برگزاری کنفرانس ژنو 2 گذرگاهی ضروری برای راهکار سیاسی حل بحران سوریه است و می تواند درست بودن گزینه لبنان مبنی بر کناره گیری از تحولات منطقه را مورد تاکید قرار دهد و گفتگوها را بهترین وسیله برای حل بحران سوریه معرفی کند. این در حالی است که برخی عربها همچنان به دنبال تحریک کشورها برای راهکار نظامی و گزینههای متهورانه هستند، تا جاییکه اتحادیه عرب را نیز به اتخاذ تصمیمهای انفعالی کشاندهاند، از جمله این اقدامات تحویل کرسی رسمی دولت سوریه به گروههای مخالفی بود که کاملا از هم پاشیده هستند، آنها به حدی اوضاع نابسامانی دارند که حتی از پذیرش این هدیه نیز عاجر ماندند.
این منبع اعلام کرد که یکی از شخصیتهای سیاسی زن در لبنان که مواضع افراطی علیه دولت سوریه دارد، در نشستی که مدتها پیش برگزاری شده بود، به یک مقام لبنانی گفته است: در زمانی کوتاه دیگر نیازی به ادامه سیاست کنارهگیری لبنان از تحولات سوریه وجود ندارد، چرا که با سقوط نظام سوریه نیاز به این سیاست مرتفع میشود.
با وجود این اظهارات اتفاقی که افتاد این بود که دولت سوریه همچنان پابرجاست و مقامهای عربی که وعده سقوط دولت سوریه را داده بودند،خودشان مجبور به کنارهگیری از قدرت شدهاند، این سرنوشتی است که آنها را میترساند و به همین علت سعی میکنند تحولات حاصله را نادیده گرفته و به تحقق آنها اذعان نکنند.
این منبع سیاسی آگاه تاکید کرد که لبنان در کنفرانس ژنو 2 شرکت خواهد کرد؛ چرا که به دنبال تضمینها و اطمینانهایی است که لبنان به عنوان عرصهای برای تحمیل هزینههای ناشی از درگیری یا سازش در سوریه استفاده نشود، البته این نگرانی تنها ناشی از آثار جنک نیست، بلکه پیامدهای سازش نیز ممکن است برای لبنان گران تمام شود، چرا که در این صورت نیز گروههای مسلح زیادی وجود دارندکه به لبنان به عنوان یک پناهگاه نگاه میکنند.
در این مقاله آمده است: سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان به نظر خیلی از کارشناسان مانند سخنرانی اعلام پیروزی بود، مقصود از پیروزی در اینجا این نیست که سرنوشت جنگ در سوریه قطعی شده است، بلکه مقصود این است که طرف مقابل از دستیابی به اهداف خود ناتوان ماند، این مفهوم پیروزی در جنگ 33 روزه را در ذهن انسان تداعی میکند، چرا که در این جنگ نیز مقاومت لبنان موفق شد مانع از رسیدن اسرائیل به اهدافش از تجاوز به لبنان شود.
از دیدگاه این کارشناسان لحن پیروز و مطمئن در سخنرانی سید حسن نصرالله این اعتقاد را به وجود آورد که نیروهای مقاومت و بازدارندگی موفق شدهاند در برابر پروژهای منطقهای و بینالمللی که سوریه و نقش بینالمللی این کشور را هدف قرار داده بود، بایستند و در نهایت مانع از سقوط این کشور و انتقال آن از جبهه هجومی به موضع دفاعی شوند. این پیروزی البته خسارتهای راهبردی برای عوامل و دست اندرکاران این پروژه و سایر کسانی داشت که روی آن حساب میکردند.
محور مقاومت از همان ابتدا مواضع خود را در حمایت از دولت سوریه اعلام کرده بود، چرا که این دولت نقش اساسی در مفهوم درگیری با اسرائیل دارد؛ این محور از ابتدا به دنبال حل سیاسی بحران سوریه از طریق گفتگوها بود و دستکم بخشهایی از مخالفان را به رسمیت میشناخت، بر این اساس ابقای بشار اسد در منصب خود با وجود تمامی فشارهای نظامی و سیاسی برای این محور یک پیروزی به شمار میرود؛ اما در نقطه مقابل گروه دیگری قرار دارد که از همان ابتدا خواستار سرنگونی دولت سوریه و کنارهگیری اسد و رد هر گونه مذاکره سیاسی با وی بودند، این موضوع باعث شد تا هر سناریوی دیگری غیر از تحقق این مطالبات به معنی شکست آنها تلقی گردد.
البته در سایه این پیروزی برای محور مقاومت، آمریکا خیلی زود توانست با این وضعیت همزیستی کرده و توافقاتی را با روسها و ایرانیها بر پایه این توازن رقم بزند؛ اما برخی از کشورها در منطقه و برخی گروه ها در لبنان همچنان از به رسمیت شناختن دستاوردهای جدید امتناع میکنند تا از پرداخت هزینه های سنگین سیاسی این شکست طفره روند.
یک منبع سیاسی آگاه گفت که مشکل کنونی موجود در منطقه این است که برخی قدرتهای منطقهای نمیخواهند در برابر واقعیتِ شکست خود در معرکه سوریه تسلیم شوند، آنها همچنان فکر میکنند می توانند این قاعده را عوض کنند و اختلال در موازنه قدرت را به نفع خود تصحیح کنند؛ انگیزههای این احساس نیز این است که آنها میدانند شکست در سوریه بسیاری از فرضیه ها و دستاوردهای آنها از این جنگ را به باد خواهد داد.
بنا به اعلام این منبع برخی کشورهای عربی فکر می کنند که توان مالی آنها میتواند آنها را به رهبری منطقه برساند و موقعیت رهبری در جهان عرب و اسلامی نصیب آنها کند؛ آنها تصور میکنند که میتوانند وارث مصر و عراق یا سوریه در معادلات منطقه شوند. این کشورها البته از این نکته غافل بودند که این امتیاز ژئو سیاسی است که نقش سرنوشت ساز را در تصمیمگیریها و رهبریها در منطقه دارد نه شاخصهای دیگر. لذا کافی است که قاهره یا دمشق یا بغداد مقداری از وضعیت کنونی خود خارج شوند تا بار دیگر بتوانند زمام امور را بر اساس واقعیتهای جغرافیای سیاسی خود به دست گیرند.
این کشورها تصور میکنند که حجم آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در واقعیت وجود دارد، بنابراین به دنبال ایفای نقشهای فوق العاده هستند اما مدتی بعد متوجه می شوند که تورم آنها نمیتواند حجم ثابت و قدرت بالایی برای آنها لحاظ شود.
این منبع اعتقاد دارد که تقویت تلاش ها برای برگزاری کنفرانس ژنو 2 گذرگاهی ضروری برای راهکار سیاسی حل بحران سوریه است و می تواند درست بودن گزینه لبنان مبنی بر کناره گیری از تحولات منطقه را مورد تاکید قرار دهد و گفتگوها را بهترین وسیله برای حل بحران سوریه معرفی کند. این در حالی است که برخی عربها همچنان به دنبال تحریک کشورها برای راهکار نظامی و گزینههای متهورانه هستند، تا جاییکه اتحادیه عرب را نیز به اتخاذ تصمیمهای انفعالی کشاندهاند، از جمله این اقدامات تحویل کرسی رسمی دولت سوریه به گروههای مخالفی بود که کاملا از هم پاشیده هستند، آنها به حدی اوضاع نابسامانی دارند که حتی از پذیرش این هدیه نیز عاجر ماندند.
این منبع اعلام کرد که یکی از شخصیتهای سیاسی زن در لبنان که مواضع افراطی علیه دولت سوریه دارد، در نشستی که مدتها پیش برگزاری شده بود، به یک مقام لبنانی گفته است: در زمانی کوتاه دیگر نیازی به ادامه سیاست کنارهگیری لبنان از تحولات سوریه وجود ندارد، چرا که با سقوط نظام سوریه نیاز به این سیاست مرتفع میشود.
با وجود این اظهارات اتفاقی که افتاد این بود که دولت سوریه همچنان پابرجاست و مقامهای عربی که وعده سقوط دولت سوریه را داده بودند،خودشان مجبور به کنارهگیری از قدرت شدهاند، این سرنوشتی است که آنها را میترساند و به همین علت سعی میکنند تحولات حاصله را نادیده گرفته و به تحقق آنها اذعان نکنند.
این منبع سیاسی آگاه تاکید کرد که لبنان در کنفرانس ژنو 2 شرکت خواهد کرد؛ چرا که به دنبال تضمینها و اطمینانهایی است که لبنان به عنوان عرصهای برای تحمیل هزینههای ناشی از درگیری یا سازش در سوریه استفاده نشود، البته این نگرانی تنها ناشی از آثار جنک نیست، بلکه پیامدهای سازش نیز ممکن است برای لبنان گران تمام شود، چرا که در این صورت نیز گروههای مسلح زیادی وجود دارندکه به لبنان به عنوان یک پناهگاه نگاه میکنند.