به گزارش مشرق، هادی ساعی، دارنده مدال طلای المپیک و عضو شورای شهر تهران در پیامی که در اختیار ایسنا، قرار داده، آورده است: من طرفدار تیم ملی هستم و تعصب رنگی ندارم. اما عدهای از بازیکنان و ورزشکاران هستند که به دلایل مختلفی همواره اسطوره بودند و متعلق به یک ملت و سرزمین میشوند و بعضا نماد موفقیت، تعصب و پهلوانی در کنار قهرمانی برای یک کشور هستند. مانند زندهیاد تختی و یا مرحوم ناصر حجازی و علی دایی.
به نظرم دلایل مشخصی در اسطوره و چهره محبوب شدن در نزد مردم وجود دارد که باید علاوه بر کیفیت فنی و قهرمانی به مسائل شخصی و فکری و رفتاری ورزشکار اشاره کرد.
فرهاد مجیدی علاوه بر داشتن کیفیت خوب فنی و یکنواختی خوب در بازیهایش همواره جزو فوتبالیستهای باکلاس و محبوب بوده است و قطعا این محبوبیت را ذره ذره و با حفظ و رعایت بسیاری از مسائل به وجود آورده است که این امر باید سرلوحه ورزشکاران جوان باشد.
بنابراین صرف داشتن چهره و تیپ خوب ورزشکاری محبوب نمیشود و فرهاد مجیدی در رفتار و کردار همیشه الگو بوده است. جدایی و پایان نسل طلایی و دوستداشتنی فوتبال ایران برای فوتبالدوستان بسیار تلخ است و از همه مهمتر، هشدار برانگیزتر و تلختر این که به نظر میرسد جانشین و جایگزین خوبی برای نسل فرهادها نداریم.
علی دایی، کریم باقری، وحید هاشمیان، احمدرضا عابدزاده، مهدی مهدویکیا و علی کریمی نیز از این نسل هستند و تک ستارههایی بودند و هستند که خود به تنهایی تماشاگران پرشماری را به ورزشگاه میآوردند. باید از این پس بیشتر به فکر امثال فرهاد باشیم و آنها را فراموش نکنیم و پیوند خوبی بین آنها و نسل جدید ایجاد کنیم. چراکه امثال او خیلی نیستند و او محبوبیتش را با احترام در نزد مردم کسب کرده است.
به نظرم سوز و غربت در مدل جدایی و خداحافظی فرهاد هم ما را بیشتر به یاد او میاندازد. چرا که حضور صدهزار نفر و یا کمتر خیلی فرقی در خداحافظی ندارد. مهم بعد از آن است که آنها را فراموش نکنیم. امیدوارم با گذراندن دورههای لازم و به کارگیری شخصیت محبوبش شاهد حضور او در عرصه مربیگری و مدیریت ورزشی باشیم.
به نظرم دلایل مشخصی در اسطوره و چهره محبوب شدن در نزد مردم وجود دارد که باید علاوه بر کیفیت فنی و قهرمانی به مسائل شخصی و فکری و رفتاری ورزشکار اشاره کرد.
فرهاد مجیدی علاوه بر داشتن کیفیت خوب فنی و یکنواختی خوب در بازیهایش همواره جزو فوتبالیستهای باکلاس و محبوب بوده است و قطعا این محبوبیت را ذره ذره و با حفظ و رعایت بسیاری از مسائل به وجود آورده است که این امر باید سرلوحه ورزشکاران جوان باشد.
بنابراین صرف داشتن چهره و تیپ خوب ورزشکاری محبوب نمیشود و فرهاد مجیدی در رفتار و کردار همیشه الگو بوده است. جدایی و پایان نسل طلایی و دوستداشتنی فوتبال ایران برای فوتبالدوستان بسیار تلخ است و از همه مهمتر، هشدار برانگیزتر و تلختر این که به نظر میرسد جانشین و جایگزین خوبی برای نسل فرهادها نداریم.
علی دایی، کریم باقری، وحید هاشمیان، احمدرضا عابدزاده، مهدی مهدویکیا و علی کریمی نیز از این نسل هستند و تک ستارههایی بودند و هستند که خود به تنهایی تماشاگران پرشماری را به ورزشگاه میآوردند. باید از این پس بیشتر به فکر امثال فرهاد باشیم و آنها را فراموش نکنیم و پیوند خوبی بین آنها و نسل جدید ایجاد کنیم. چراکه امثال او خیلی نیستند و او محبوبیتش را با احترام در نزد مردم کسب کرده است.
به نظرم سوز و غربت در مدل جدایی و خداحافظی فرهاد هم ما را بیشتر به یاد او میاندازد. چرا که حضور صدهزار نفر و یا کمتر خیلی فرقی در خداحافظی ندارد. مهم بعد از آن است که آنها را فراموش نکنیم. امیدوارم با گذراندن دورههای لازم و به کارگیری شخصیت محبوبش شاهد حضور او در عرصه مربیگری و مدیریت ورزشی باشیم.