به گزارش مشرق، رئیس سابق دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن درگفتگویی با مثلث گفت: ابتدا
این مساله را باید روشن کرد که هنوز موضع آمریکا درباره ایران تغییر نکرده
که خوشبین باشیم در جلسه با اسرائیل چرا چرخش کرده است. تمام قرائن و
شواهد نشانگر این است که فعلا فقط «ادبیات» برخورد آمریکا با ایران تغییر
کرده، ولی هنوز سیاست عملی خاصی بین طرفین اجرا نشده است.در نتیجه اوباما
در جلسه با نخستوزیر اسرائیل ادامه سیاست همیشگی آمریکا در مقابل ایران را
تکرار کرد. خصوصا در مذاکرات مثبت با ایران در نیویورک مشاهده نشده که
اوباما بگوید «گزینه نظامی» در رابطه با ایران حذف شده باشد.
بنابراین براساس سه دلیل ایران نباید به «تغییر بهظاهر» آمریکا در جلسه با مسئولان ارشد اسرائیل اهمیت زیادی بدهد. ما باید به سیاست محکم خود مبنی بر سعی در تحول در سیاست خارجی بر مبنای رهکرد مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) ادامه دهیم. اولا اعلام سیاست «همه گزینهها از جمله گزینه نظامی علیه ایران روی میز است» یک کلیگویی و سیاست قدیمی آمریکا درباره کشورهایی است که از آمریکا تبعیت نمیکنند و بهخودی خود نشانگر تغییر در سیاستهای چند روز قبل نیست. ثانیا همانطور که گفتم، اوباما در هیچ جایی بهطور مشخص قول نداده بود این نوع مطالب را در خصوص ایران بهکار نخواهد برد که حالا تغییری داده باشد. ما نباید تغییر در برخی ادبیات در خصوص ایران را عمومیت بدهیم. ثالثا باتوجه به روابط عمیق آمریکا و اسرائیل و نفوذ گسترده آن رژیم در سطوح مختلف خصوصا «در کنگره» آمریکا و نگرانی بیش از حد رژیم اشغالگر، اوباما چارهای جز تکرار این نوع جملات برای آرام کردن طرفداران رژیمصهیونیستی در آمریکا ندارد.
فشارهای
گوناگونی از داخل و خارج کشور آمریکا، به اوباما درباره مذاکره با ایران
متوجه است. مهمترین و موثرترین فشار، از طرف صهیونیستهاست که هم از داخل و
هم از خارج بهطور سنگینی وارد میکنند. رژیمصهیونیستی با داشتن نفوذ
کافی در پارلمانهای اروپایی و حتی کانادا میتواند فشارهای تبلیغاتی و
رایزنی موثری از خارج کشور آمریکا متوجه اوباما کند. همچنین باتوجه به نفوذ
قوی در کنگره آمریکا، در ارکان رسانهای آمریکا و ارگانهای مالی و پولی
این کشور، قادر است سنگینترین فشارها و مخالفتها را با اوباما در مذاکره
با ایران اعمال کند.مساله بعدی از لحاظ خارجی برخی از کشورهای وابسته منطقه
که با کمک آمریکا بر مسند قدرت نشستهاند و پایگاه مردمی ندارند یا از
قبل عدمرابطه ایران و آمریکا نفع میبرند، همه در جهت مخالفت بهبود رابطه
ایران و آمریکا اقدام خواهند کرد و از این قضیه نگران هستند و در
سنگاندازی کوتاهی نخواهند کرد. نکته بعدی از لحاظ داخلی، اوباما با
جنگطلبهای داخلی روبهرو بوده که میتوانند سروصدا و فشار قابل توجهی به
اوباما وارد آورند.
در وهله بعدی برخی سیاستمداران و رهبران رسانهای داخلی و حتی برخی رهبران مذهبی داخل آمریکا که یک عمر با سوار شدن بر موج ایرانهراسی، به نان و نوایی رسیدهاند با بهبود روابط ایران و آمریکا مخالفت خواهند کرد، چون فلسفه وجودی و اعتبار ایشان زیرسوال میرود. لازم به یادآوری است از اینگونه افراد در کنگره و محافل سیاسی جامعه آمریکا کم نیستند. همچنین صاحبان شرکتها و صنایع جنگی که با ایجاد شرایط اختلاف و شروع جنگ میتوانستند محصولات خود را به فروش برسانند یا حداقل آزمایش کنند و نیز برخی از صاحبان شرکتها که به علت فقدان رابطه با ایران اجناس خود را از طریق سایر واسطهها به چندین برابر قیمت به فروش میرساندند، بر اوباما فشار وارد خواهند کرد. یکی دیگر از مشکلات اوباما در بهبود رابطه با ایران، افکارعمومی آمریکاست که طی بمباران تبلیغات سهمگین و منفی در 35 سال اخیر، تحت تاثیر قرار گرفته و بهطور طبیعی ذهنیت خوبی نسبت به ایران ندارند. در نتیجه باتوجه به سایر فشارها اوباما باید به نحوی حرکت کند که این جو را نیز مدیریت کند.
به نظر شما چه باید کرد تا این روند مثبت در سطح تنش زدایی برای ایران ادامه پیدا کند؟
واقعیت این است که روند برقراری ارتباط مستلزم آن است که در وهله نخست ادبیات برخورد و مذاکره فیمابین طرفین تغییر کند و این یک اقدام روبه جلو و مناسب قلمداد میشود. لیکن مسئولان تصمیمگیر و مذاکرهکننده کشورمانکاری بس دشوار در پیش دارند و به نظر میرسد چهار محور را باید همواره مدنظر داشته باشند: 1- به علت فقدان اعتماد به مدت طولانی میان طرفین و فاصله گرفتن تصمیمگیران طرفین طی 35 سال اخیر منطق ایجاب میکند که بهبود روابط بهطور تدریجی و گام به گام انجام شود زیرا با مشکلات و موانع مختلفی همراه خواهد بود. 2- برقراری روابط عادی بین دو کشور دارای مخالفان جدی و مصمم در هر دو کشور است که باید تاثیر نظرات و نفوذ آنان را لحاظ کرد. 3- از آنجایی که در مذاکرات و دیپلماسی پشتوانه قدرت و نفوذ است که باعث پیشرفت و حفظ منافع میشود، تیم مذاکرهکننده کشورمان با شناخت دقیق نحوه استفاده از منابع و تولید قدرت جمهوری اسلامی و نیز ناامید نشدن از چالشهای متعدد پیشرو با ایمان بر باورهای دینی و ملی راه خود را ادامه دهند.
4- تیم مذاکرهکننده کشورمان از تمامی ظرفیتهای موجود کشورمان از جمله متخصصان خارج از دولت، خصوصا در دانشگاهها و مراکز علمی و نظامی، اصحاب رسانه و هنری و سایر نهادهای مردمی و فرهنگی داخل و خارج کشورمان استفاده بهینه بهعمل آورند. 5- تولید و حفظ قدرت پشتوانه اصلی و کلیدی موفقیت در دیپلماسی و مذاکرات است. قدرت پایگاه اعتقادی و مردمی نظام، قدرت نظامی و اقتصادی، توانمندیهای علمی و فنی، پیشینه تمدن و تاریخی و نفوذ منطقهای از اهم قدرت جمهوری اسلامی ایران است. در نتیجه توجه به این منابع قدرت و تقویت و حفظ آنها به روند ایجاد رابطه عادلانه از ملزومات است.
از برقراری ارتباط چه امتیازاتی نصیب دو طرف میشود؟
برقراری
ارتباط برد - برد میتواند منافع و امتیازهای فراوانی نصیب دوطرف بکند.
البته پیشینه تاریخی رابطه آمریکا با سایر کشورها را باید همیشه مدنظر
داشت که آمریکا از هر فرصتی استفاده خواهد کرد تا سیاستهای استکباری خود
را اعمال کند و فقط در مقابل قدرت حاکی از عوامل و فاکتورهای مذکور در
بالاست که تن به ایجاد رابطه مناسب خواهد داد. جمهوری اسلامی با حفظ اصول و
محورهای اعلام شده مقام معظم رهبری میتواند به نسبت تقویت فضای روابط
دوجانبه، منافع اقتصادی و فنی کشورمان را حفظ نماید. آمریکا بازاری 300
میلیونی دارد که در صورت توافق و مدیریت مناسب، بهطور تاریخی مردم آمریکا
علاقه وافری به برخی محصولات و تولیدات ایران نشان دادهاند. بهطور مثال
بهغیر از نفت، فرش و سایر صنایع دستی و برخی محصولات کشاورزی مانند پسته،
علاقهمندانی مناسب در آمریکا دارد.
در صورتی که تحریمها برداشته شود و
روابط با آمریکا بهبود پیدا کند، روابط همهجانبه با بسیاری از کشورهای
دیگر بهطور طبیعی تقویت شده و تبادلات تجاری، علمی و فرهنگی گسترش خواهد
یافت و در نتیجه رشد اقتصادی و بازرگانی نصیب ایران میشود. همچنین با
بهبود روابط دوجانبه، از ظرفیتهای عظیم ایرانیان مقیم آمریکا که از لحاظ
علمی و اقتصادی بسیار غنی هستند در رشد و توسعه کشور میتوان بهره بیشتری
جست. با مدیریت بهینه از ایجاد و توسعه روابط با آمریکا تبادل دانش و
گردشگری توسعهیافته و در نتیجه میتوان مسائلی مانند اشتغال و رشد اقتصادی
را بهبود بخشید. کاهش هزینههای تولید و امکان تقویت صادرات کالا و خدمات
به آمریکا و سایر کشورها گستردهتر و تسهیل خواهد شد. همچنین امکان ایجاد
روابط مردم با مردم افزایش یافته و به توسعه فرهنگ اسلامی کشورمان نیز کمک
خواهد شد.
برای آمریکا نیز که به علت مخالفت و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران متحمل میلیاردها دلار هزینه و کاهش اعتبار در سطح جهان اسلام روبهرو میشد، میتواند از این دست هزینهها کمکرده و در جهت بهبود اقتصاد خود استفاده کند. بازار ایران بازار بسیار علاقهمندی به کالاهای صنعتی آمریکاست و بنابراین آمریکا نه تنها ممکن است بدون جنگ و بهطور رقابتی با ایجاد رابطه مناسب با کشورمان به انرژی ارزان دست یابد، بلکه در نتیجه بهبود رابطه سیاسی با جمهوری اسلامی ایران اعتبار سیاسی بالایی را کسب و در نتیجه از منافع اقتصادی و تجاری بیشتری بهرهمند میشود.
در صورت ایجاد رابطه میان تهران -واشنگتن چه تغییری در شرایط ایجاد میشود؟
در صورت ایجاد رابطه بین ایران و آمریکا به جز تغییر در نگرشها و روابط چندجانبه در منطقه به میزان گسترش این رابطه ساختار ژئوپلتیک منطقه تغییر یافته بلکه تغییرات اساسی در سطح جهانی مشاهده خواهد شد. به نظر میرسد ایجاد روابط دوجانبه به صورت تدریجی صورت پذیرد، حتی یک دوره جنگ سرد بین دو کشور قابل پیشبینی است و این مسیر با فرازوفرودهای فراوانی باتوجه به حفظ منافع طرفین همراه خواهد بود.لیکن در صورت وجود اراده مصمم و قوی طرفین و احترام متقابل میتوان امیدوار بود که روابط و درک مناسب بین دو ملت ایران و آمریکا، به ایجاد روابط برد- برد تدریجی میان طرفین در درازمدت کمک کند.در ضمن اگر بهدنبال شرایطی برای پیروزی دیپلماسی هستیم، در این مقطع که حمایت همهجانبه جمهوری اسلامی از دیپلماسی و تیم مجرب و و قوی که متشکل از اعضای وزارت امور خارجه و بهخصوص دکتر ظریف است قطعا پیروزی و موفقیت نصیبمان میشود.
به نظر بنده برخی کشورهای متحد ایران و آمریکا در این خصوص براساس منافع خود یا منافع سران آنها موضعگیری خواهند کرد. بهعنوان مثال رژیم صهیونیستی متحد آمریکا یا سران کشورهای وابسته منطقه خاورمیانه یا کشورهایی که از فقدان رابطه ایران و آمریکا به نوایی رسیدهاند، موضع منفی یا حداقل انفعالی خواهند داشت. همین امر درخصوص کشورهای متحد ایران نیز صحیح است، بهعنوان مثال کشورهای روسیه، چین و تا حدی کرهجنوبی و ترکیه در این خصوص خیلی خوشحال نخواهند شد و در مجموع این موضوع را به نفع خود قلمداد نخواهند کرد. ولی برخی کشورها مانند کشورهای کوچک وابسته به آمریکا در اروپا یا آمریکای لاتین که بالاجبار خود را با سیاستهای آمریکا هماهنگ کرده و مواضع منفی نسبت به ایران ابراز میداشتند و حتی در ابعادی به ضرر منافع ملی خودشان قدم برمیداشتند، از این شرایط رهایی یافته و از لحاظ سیاسی و اقتصادی با آزادی بیشتری در ارتباط با ایران عمل خواهند کرد.