به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از فارس، بسیاری از کتابخوانان که چه صورت تفریحی و چه به صورت تخصصی کتاب مطالعه میکنند، بر اساس روشی کتابهای مورد نظر خود را انتخاب میکنند. بسیاری از این قشر به دنبال کتابهای پرفروش بازار یا کتابهایی که جوایز ادبی را به خود اختصاص دادهاند میروند و به نظرشان همین که کتابی توانسته نظر عدهای از داوران ادبی را به خود جلب کند ارزش خریداری و خواندن را دارد. در خارج از کشور البته این مساله رایجتر است و اگر کتابی جایزهای را به خود اختصاص دهد، آمار فروش بسیار بالایی را تجربه خواهد کرد.
کتابهای پرفروش بازار کتاب بازتاب مسائل متعددی است و نام نویسنده، نحوه توزیع کتاب، جوایز ادبی، ناشر، تبلیغات و ... در این فروش به نوبه خود اثر گذار هستند. البته نقش تبلیغات نسبت به مسائل دیگر شاید پررنگتر باشد و بیشتر مخاطبان نیاز به معرفی ویژهای دارند و در برخی از کتاب فروشیها میبینیم که لیست پرفروشهای هفته یا ماه خود را برای آشنایی بیشتر مخاطبان ارائه میکنند.
در دنیای امروز کمتر کتابی هست که به دلیل اصالت کتاب یا نویسنده و ارزش ادبی که دارد پرفروش شود البته این موضوع به معنای این نیست که کتاب ها به نوبه خود ارزش مطالعه ندارند بلکه منظور اینست که بیشتر مخاطبان نیاز به معرفی ویژهای دارند، تبلیغی فراتر از یک تبلیغ معمول.
کتابهای پرفروش در کتابفروشیها
نمیتوان انتظار داشت هر کتابی برای همه سلیقهها جذاب و مناسب باشد و تنوع موضوعات و محورهای کتابهایی که تولید میشوند به همین منظور است. لزومی هم بر این نیست هر کتاب ارزشمندی برای همه جذاب و خواندنی باشد و گاه مشاهده شده است برخی از افراد کتابهایی را که به نوعی در بازار مُد میشوند را خریداری میکنند و اگر با نیازها و علایقشان تفاوتهایی داشته باشد نسبت به این نویسنده دیگر اقبالی نشان نمیدهند.
در این میان برخی از کتابها مانند «شازده کوچولو» طی سالهای مختلف مشتری دارد و جمع گستردهای از مخاطبان را به خود جذب کرده است. شاهکارهایی از نویسندگانی همچون تولستوی، داستایوفسکی، چخوف، هانس کریستین آندرسن، مارکز، سالینجر و. . . که همیشه در صدر کتابهای پرفروش کشورهای مختلف قرار میگیرند.
واژه «پرفروش» به طور کلی صفتی کاملا نسبی است و تعریف و معیار درستی از این واژه نمیتوان ارائه کرد. اینکه برخی از کتابها را به عنوان پرفروش اعلام میکنند منظور چه تعداد از فروش است؟ چند نسخه از کتاب به فروش رسیده است که به صدر پرفروشها آمدهاند؟ کتابهایی که چاپهای مجدد میشوند هم قابلیت مقایسه با همدیگر پیدا نمیکنند چون تیراژ کتابها به قدری پایین آمده است که به چاپ چندم رسیدن اثری نمیتواند نشاندهنده اقبال عمومی به اثر باشد.
به طور نمونه کتابی که 1000 جلد منتشر شده است و تعدادی از آن را ناشر و نویسنده یا مترجم به عنوان هدیه به مخاطبان عرضه میکنند یا به کتابخانهها نهادها اهدا میشود به چاپ چهارم و پنجم رسیدن نشاندهنده اقبال عمومی به اثر نیست. کاهش فروش کتاب و تیراژ پایین کتابها در حال حاضر موجب گله و شکایت عرضه کنندگان کتاب از وضعیت کتابخوانی ایران شده است و بسیاری از عرضه کنندگان و ناشران کتاب مدعی هستند تعداد کتابهای فروخته شده به تعدادی محدود هستند که نمیتوان عنوان پرفروش را به آنها نسبت داد.
امروزه پرفروش اعلام شدن برخی از کتابها هم در واقع یک گونهای از تکنیکهای تبلیغاتی است و برخی از کتابفروشها صرفا به دلیل آشنایی خود با نویسنده یا برای فروش بیشتر، کتابی را به عنوان پرفروش اعلام میکنند. گاهی اوقات هم ناشران کتابهایشان را به صورت نوبتی در لیست پرفروشها قرار میدهند و این باعث گمراهی میشود. با توجه به این مسئله پرداختن به موضوعی همانند کتابهای پرفروش چندان صحیح نیست.
یکی از مسائل دیگر رواج کتابهای الکترونیکی است که البته در ایران چندان موثر واقع نشده است اما در یکی از تازهترین آمار سایت آمازون که بزرگترین کتابفروشی اینترنتی دنیا است، اعلام کرده که در آمریکا به ازای فروش هر 100 کتاب چاپی، 115 کتاب الکترونیکی میفروشد. این شرکت همچنین اعلام کرده که فروش نسخههای دیجیتال سه برابر نسخههای چاپی است.
از اینرو این هفته هم به خیابان انقلاب اسلامی مرکز کتابفروشیهای تهران با این نگاه آمدیم و از افرادی که در کتابفروشیها رفتوآمد میکردند پرسیدیم که کتابهایی که از سوی انتشاراتیها و کتابفروشان به عنوان پرفروشترینها اعلام میشوند تا چه حد در میان مردم جای دارند.
«ط . مقدم» در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس 80 درصد خرید خود را از کتابهایی که پرفروش اعلام میشوند خواند و گفت: من عموما کتابهایی که دوستانم معرفی کنند را خریداری میکنم و میخوانم، عموما از نظر کتابفروشان هم استفاده میکنم و لیستی از کتابهای پرفروش از آنها میگیرم.
وی افزود: خیلی کم پیش میآید که خودم کتابی رو کشف و برای اولین بار بخوانم.
«س. خداکرمی» از کارشناسان فرهنگی است که میگوید: به تازگی مُد شد هر چه پر فروش باشد خوب است، و این مساله را در موضوعات گوناگون مانند سینما رفتن، حتی گوشی موبایل خریدن و ... میبینم و در ایران برند باعث استقبال میشود در حالیکه لزوما پر فروش بودن نشاندهنده خوب بودن نیست.
وی با بیان اینکه متاسفانه مخاطبان به دنبال محتوای خوب نیستند، خاطرنشان کرد: بسیاری معیار اولشان استقبال دیگران یا همین پرفروش بودن است. به طور نمونه کتاب آنچه زنان باید درباره مردان بدانند باربارا دی آنجلیس کتابی است که تاکنون بسیار به فروش رسیده است در حالیکه همه مطالب آن در کتابهای دیگر هم هست.
این کارشناس فرهنگی با بیان اینکه کسی که کتاب خوان حرفهای باشد به دنبال علایق خودش میگردد نه علائق دیگران، خاطرنشان کرد: در حال حاضر کتابهایی به چاپ چندم رسیدهاند که بیشتر ناشی از تبلیغاتی است که روی آنها صورت گرفته است مثلا همین کتاب «دا» را به قدری در مرکز توجه قرار دادند که توانست به فروش این چنینی برسد در حالیکه آثار بسیار خوبی در همین حوزه دفاع مقدس هستند که به نوبه خود از لحاظ ادبی و روایی از دا ارزشمندتر هستند اما دیده نشدهاند.
وی در پایان درباره نحوه خرید کتاب برای خود هم گفت: من کاری به آثاری که به عنوان پرفروش اعلام میشوند کاری ندارم و با توجه به نیازم کتاب خریداری میکنم.
«م . محمدی» از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته ارتباطات هم در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، معتقد است: کتابفروشان کاسب نیستند و با کتاب و فرهنگ سر و کار دارند و طبیعتا باید صادقتر از بقیه فروشنده ها باشند. البته من در کل به عنوان روی جلد کتاب بیشتر اعتماد میکنم و بیشتر سعی میکنم خود کتابها را بررسی و انتخاب کنم و پر فروش و کم فروش بودنی که از سوی کتابفروشان اعلام میشود بر روی نظر من چندان تفاوتی ندارد.
«محبوبه . ن» هم از افرادی است که به گفته خود روزانه بخشی از وقت خود را برای مطالعه می گذارد، هم عنوان کرد: من معمولا به آماری که توسط کتابفروشان اعلام میشود، اعتماد میکنم و عموما کتابهایی را که اطرافیانم معرفی کردهاند را خریداری میکنم و بیشتر اوقات میدانم که در کتابفروشیها به دنبال چه اثری میگردم اما وقتی گزینهای ندارم، نگاهی به کتاب ها و این لیستها میکنم و در نهایت کتاب مورد نظرم را خریداری می کنم.
«م. محمدنژاد» هم که در حوزه جامعه اطلاعاتی فعالیت میکند معیار انتخاب خود برای کتابها را لیستهایی که کتابفروشیها و انتشاراتیها اعلام میکنند، یا تعریف اطرافیان خواند.
«محمد. م» هم گفت: اینکه کتابفروشیها لیستی از آثار پرفروش خود اعلام میکنند بسیار ارزشمند است و میتواند بسیار راهگشا باشد اما گاه وقتی به این لیستها اعتماد میکنم و کتاب را خریداری و مطالعه میکنم به نظرم میرسد گویی من یک نفر این کتاب را خریدم و واقعا پرفروش نبوده است چون گاه آثار بی محتوایی هستند.
وی در ادامه تاکید کرد: البته این را هم یادآور شوم من با برخی از نویسندگان که صاحب نام هم هستند آشنایی نداشتم و از آثار خوب آنها بی اطلاع بودم اما با راهنمایی فروشندگان و استفاده از این لیستهایی که کتابفروشیها ارائه میدهند با آنها اشنا شدم و کتابهایی را از آنها خریداری کردم. به طور نمونه نادر ابراهیمی نویسنده صاحب نامی است که من از طریق همین فروشندگان با آثار ماندگار آنها آشنا شدم.
وی همچنین عنوان کرد:کتابفروشان کتابهای زیاد و متنوعی در اختیار دارند و میتوانند مطالعات زیادی داشته باشند اما متاسفانه برخی از آنها از کتابهایی که به فروش میرسانند اطلاعاتی ندارند و نمیتوانند راهنمای خوبی باشند.
کتابهای پرفروش بازار کتاب بازتاب مسائل متعددی است و نام نویسنده، نحوه توزیع کتاب، جوایز ادبی، ناشر، تبلیغات و ... در این فروش به نوبه خود اثر گذار هستند. البته نقش تبلیغات نسبت به مسائل دیگر شاید پررنگتر باشد و بیشتر مخاطبان نیاز به معرفی ویژهای دارند و در برخی از کتاب فروشیها میبینیم که لیست پرفروشهای هفته یا ماه خود را برای آشنایی بیشتر مخاطبان ارائه میکنند.
در دنیای امروز کمتر کتابی هست که به دلیل اصالت کتاب یا نویسنده و ارزش ادبی که دارد پرفروش شود البته این موضوع به معنای این نیست که کتاب ها به نوبه خود ارزش مطالعه ندارند بلکه منظور اینست که بیشتر مخاطبان نیاز به معرفی ویژهای دارند، تبلیغی فراتر از یک تبلیغ معمول.
کتابهای پرفروش در کتابفروشیها
نمیتوان انتظار داشت هر کتابی برای همه سلیقهها جذاب و مناسب باشد و تنوع موضوعات و محورهای کتابهایی که تولید میشوند به همین منظور است. لزومی هم بر این نیست هر کتاب ارزشمندی برای همه جذاب و خواندنی باشد و گاه مشاهده شده است برخی از افراد کتابهایی را که به نوعی در بازار مُد میشوند را خریداری میکنند و اگر با نیازها و علایقشان تفاوتهایی داشته باشد نسبت به این نویسنده دیگر اقبالی نشان نمیدهند.
در این میان برخی از کتابها مانند «شازده کوچولو» طی سالهای مختلف مشتری دارد و جمع گستردهای از مخاطبان را به خود جذب کرده است. شاهکارهایی از نویسندگانی همچون تولستوی، داستایوفسکی، چخوف، هانس کریستین آندرسن، مارکز، سالینجر و. . . که همیشه در صدر کتابهای پرفروش کشورهای مختلف قرار میگیرند.
واژه «پرفروش» به طور کلی صفتی کاملا نسبی است و تعریف و معیار درستی از این واژه نمیتوان ارائه کرد. اینکه برخی از کتابها را به عنوان پرفروش اعلام میکنند منظور چه تعداد از فروش است؟ چند نسخه از کتاب به فروش رسیده است که به صدر پرفروشها آمدهاند؟ کتابهایی که چاپهای مجدد میشوند هم قابلیت مقایسه با همدیگر پیدا نمیکنند چون تیراژ کتابها به قدری پایین آمده است که به چاپ چندم رسیدن اثری نمیتواند نشاندهنده اقبال عمومی به اثر باشد.
به طور نمونه کتابی که 1000 جلد منتشر شده است و تعدادی از آن را ناشر و نویسنده یا مترجم به عنوان هدیه به مخاطبان عرضه میکنند یا به کتابخانهها نهادها اهدا میشود به چاپ چهارم و پنجم رسیدن نشاندهنده اقبال عمومی به اثر نیست. کاهش فروش کتاب و تیراژ پایین کتابها در حال حاضر موجب گله و شکایت عرضه کنندگان کتاب از وضعیت کتابخوانی ایران شده است و بسیاری از عرضه کنندگان و ناشران کتاب مدعی هستند تعداد کتابهای فروخته شده به تعدادی محدود هستند که نمیتوان عنوان پرفروش را به آنها نسبت داد.
امروزه پرفروش اعلام شدن برخی از کتابها هم در واقع یک گونهای از تکنیکهای تبلیغاتی است و برخی از کتابفروشها صرفا به دلیل آشنایی خود با نویسنده یا برای فروش بیشتر، کتابی را به عنوان پرفروش اعلام میکنند. گاهی اوقات هم ناشران کتابهایشان را به صورت نوبتی در لیست پرفروشها قرار میدهند و این باعث گمراهی میشود. با توجه به این مسئله پرداختن به موضوعی همانند کتابهای پرفروش چندان صحیح نیست.
یکی از مسائل دیگر رواج کتابهای الکترونیکی است که البته در ایران چندان موثر واقع نشده است اما در یکی از تازهترین آمار سایت آمازون که بزرگترین کتابفروشی اینترنتی دنیا است، اعلام کرده که در آمریکا به ازای فروش هر 100 کتاب چاپی، 115 کتاب الکترونیکی میفروشد. این شرکت همچنین اعلام کرده که فروش نسخههای دیجیتال سه برابر نسخههای چاپی است.
از اینرو این هفته هم به خیابان انقلاب اسلامی مرکز کتابفروشیهای تهران با این نگاه آمدیم و از افرادی که در کتابفروشیها رفتوآمد میکردند پرسیدیم که کتابهایی که از سوی انتشاراتیها و کتابفروشان به عنوان پرفروشترینها اعلام میشوند تا چه حد در میان مردم جای دارند.
«ط . مقدم» در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس 80 درصد خرید خود را از کتابهایی که پرفروش اعلام میشوند خواند و گفت: من عموما کتابهایی که دوستانم معرفی کنند را خریداری میکنم و میخوانم، عموما از نظر کتابفروشان هم استفاده میکنم و لیستی از کتابهای پرفروش از آنها میگیرم.
وی افزود: خیلی کم پیش میآید که خودم کتابی رو کشف و برای اولین بار بخوانم.
«س. خداکرمی» از کارشناسان فرهنگی است که میگوید: به تازگی مُد شد هر چه پر فروش باشد خوب است، و این مساله را در موضوعات گوناگون مانند سینما رفتن، حتی گوشی موبایل خریدن و ... میبینم و در ایران برند باعث استقبال میشود در حالیکه لزوما پر فروش بودن نشاندهنده خوب بودن نیست.
وی با بیان اینکه متاسفانه مخاطبان به دنبال محتوای خوب نیستند، خاطرنشان کرد: بسیاری معیار اولشان استقبال دیگران یا همین پرفروش بودن است. به طور نمونه کتاب آنچه زنان باید درباره مردان بدانند باربارا دی آنجلیس کتابی است که تاکنون بسیار به فروش رسیده است در حالیکه همه مطالب آن در کتابهای دیگر هم هست.
این کارشناس فرهنگی با بیان اینکه کسی که کتاب خوان حرفهای باشد به دنبال علایق خودش میگردد نه علائق دیگران، خاطرنشان کرد: در حال حاضر کتابهایی به چاپ چندم رسیدهاند که بیشتر ناشی از تبلیغاتی است که روی آنها صورت گرفته است مثلا همین کتاب «دا» را به قدری در مرکز توجه قرار دادند که توانست به فروش این چنینی برسد در حالیکه آثار بسیار خوبی در همین حوزه دفاع مقدس هستند که به نوبه خود از لحاظ ادبی و روایی از دا ارزشمندتر هستند اما دیده نشدهاند.
وی در پایان درباره نحوه خرید کتاب برای خود هم گفت: من کاری به آثاری که به عنوان پرفروش اعلام میشوند کاری ندارم و با توجه به نیازم کتاب خریداری میکنم.
«م . محمدی» از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته ارتباطات هم در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، معتقد است: کتابفروشان کاسب نیستند و با کتاب و فرهنگ سر و کار دارند و طبیعتا باید صادقتر از بقیه فروشنده ها باشند. البته من در کل به عنوان روی جلد کتاب بیشتر اعتماد میکنم و بیشتر سعی میکنم خود کتابها را بررسی و انتخاب کنم و پر فروش و کم فروش بودنی که از سوی کتابفروشان اعلام میشود بر روی نظر من چندان تفاوتی ندارد.
«محبوبه . ن» هم از افرادی است که به گفته خود روزانه بخشی از وقت خود را برای مطالعه می گذارد، هم عنوان کرد: من معمولا به آماری که توسط کتابفروشان اعلام میشود، اعتماد میکنم و عموما کتابهایی را که اطرافیانم معرفی کردهاند را خریداری میکنم و بیشتر اوقات میدانم که در کتابفروشیها به دنبال چه اثری میگردم اما وقتی گزینهای ندارم، نگاهی به کتاب ها و این لیستها میکنم و در نهایت کتاب مورد نظرم را خریداری می کنم.
«م. محمدنژاد» هم که در حوزه جامعه اطلاعاتی فعالیت میکند معیار انتخاب خود برای کتابها را لیستهایی که کتابفروشیها و انتشاراتیها اعلام میکنند، یا تعریف اطرافیان خواند.
«محمد. م» هم گفت: اینکه کتابفروشیها لیستی از آثار پرفروش خود اعلام میکنند بسیار ارزشمند است و میتواند بسیار راهگشا باشد اما گاه وقتی به این لیستها اعتماد میکنم و کتاب را خریداری و مطالعه میکنم به نظرم میرسد گویی من یک نفر این کتاب را خریدم و واقعا پرفروش نبوده است چون گاه آثار بی محتوایی هستند.
وی در ادامه تاکید کرد: البته این را هم یادآور شوم من با برخی از نویسندگان که صاحب نام هم هستند آشنایی نداشتم و از آثار خوب آنها بی اطلاع بودم اما با راهنمایی فروشندگان و استفاده از این لیستهایی که کتابفروشیها ارائه میدهند با آنها اشنا شدم و کتابهایی را از آنها خریداری کردم. به طور نمونه نادر ابراهیمی نویسنده صاحب نامی است که من از طریق همین فروشندگان با آثار ماندگار آنها آشنا شدم.
وی همچنین عنوان کرد:کتابفروشان کتابهای زیاد و متنوعی در اختیار دارند و میتوانند مطالعات زیادی داشته باشند اما متاسفانه برخی از آنها از کتابهایی که به فروش میرسانند اطلاعاتی ندارند و نمیتوانند راهنمای خوبی باشند.