به گزارش سرويس فرهنگي مشرق ، همواره عدم توجه اصولي و برنامه ريزي هاي روشن و هدفمند در حوزه علوم انساني و هنر، يکي از کاستي هاي نيروهاي دلسوز جمهوري اسلامي ايران بوده است. تدريس علوم انساني مانند فلسفه، روان شناسي مواردي از اين دست به ميليون ها جوان ايراني که مهمترين سرمايه هاي کشورمان بوده و هستند، نتيجه اي جز تضعيف پايه هاي اعتقادي در ميان آنها نداشته است ،مگر در مواردي محدود.
همين مسئله در هنر نيز نمود يافته و کاستي برنامه ريزي ها و مطالعات دقيق پيرامون خصوصيات اين حوزه آنجا مشخص شده است که داد دلسوزان فرهنگ اسلامي ايراني از برخي اتفاقات ناگوار فرهنگي به آسمان رفته است.برخي فيلم هاي سينمائي و گاه سريال هاي تلويزيوني، موضوعات و شايعات پيرامون زندگي هنرمندان خصوصاً بازگران عرصه سينما، اخبار بيرونآمده از برخي دانشگاه هاي هنر و برخي موارد ديگر مثال هاي خوبي در اين مورد هستند.
متأسفانه پذيرش دانشجو در رشته هاي هنر و وابسته به آن، تناسب چنداني با نيازها و امکانات موجود در کشور ما نبوده است.حجم وسيع دانشجوي ورودي در دانشگاه هاي هنر دولتي، آزاد، غيرانتفاعي و علمي کاربردي نه تنها تناسبي با نيازهاي جامعه ندارد بلکه به دليل کميت بيش از ظرفيت دانشگاه ها، زمينه ساز بسياري از مشکلات کيفي در نحوهآموزش مهارت ها و تکنيک هاي هنري شده است.حال خود قضاوت کنيد که در اين فضا، آيا جائي براي آموزش اصول اخلاقي و فلسفه هنر اسلامي ايراني باقي مي ماند؟
البته اين بخش خاکستري صورت مسئله است و بخش تيره تري نيز وجود دارد که همانا آموزشگاه هاي آزاد هنري است.در اين آموزشگاه ها بدون هيچ نظارت خاصي و با آزادي عمل بسيار بالائي اقدام به اموزش هنرجويانرشته هاي هنري به خصوص بازيگري سينما مي شود.علاقه وافر موجود ناشي از جذابيت نهافته در اين شاخه از هنر سينما باعث استقبال گسترده از کلاس هاي آموزش آزاد آن شده است که در کنار مواردي همچون کارگرداني، نويسندگي، گريم و . . . باکيفيتي که يقيناً نياز به توضيح و موشکافي عمق فاجعه ندارد، به علاقه مندان ارائه مي گردد.
حال متصور شويد فارغ التحصيل يا هنرجوي يک رشته هنري مرتبط با تصوير و تلويزيون را هنگامي که بعد از کسب مهارت (به شرح جزئياتي که بيان شد) وارد عرصه جامعه گرديده و به تلاش هاي نافرجامي جهت فعاليت مي پردازد.چنين اشخاصي متأسفانه در مواردي که کم هم نيستند تبديل به لقمه ائي آماده براي شبکه هاي قارچ گونه ماهواره اي مي گردند.نه بدين منوال ناروا نخواهد بود که نام آنان را لشکريان فارسي 1 (شبکه ماهواره اي فارسي زبان که اقدام به پخش ريال به طور 24 ساعته کرده و ضمن نمايش داستان هاي هدفمند و تصاوير غيراخلاق در حال اشاعه بي حيائي در جامعه ماست) نهاده و خواستار چاره جوئي در موردشان شويم.
موضوع از اين قرار است که همين اشخاص گاه به سادگي جذب شبکه هاي ماهواره اي شده و براي انان از داخل ايران فيلم و تصوير و کليپ ارسال نموده و آنان را از اين لحاظ پشتيباني کرده و راه نفوذ و رسوخشان در فرهنگ جامعه را دائماً گشوده تر و هموارتر مي نمايند.
اي کاش مسئولان عزيز عرصه فرهنگي، قدري هم به فکر يافتن چاره اي براي مقابله با لشکريان فارسي 1 در داخل خاک کشور و جغرافياي فرهنگي ايران اسلامي نمايند.
همواره عدم توجه اصولي و برنامه ريزي هاي روشن و هدفمند در حوزه علوم انساني و هنر، يکي از کاستي هاي نيروهاي دلسوز جمهوري اسلامي ايران بوده است. تدريس علوم انساني مانند فلسفه، روان شناسي مواردي از اين دست به ميليون ها جوان ايراني که مهمترين سرمايه هاي کشورما