به گزارش مشرق، استاد حميد سبزواري، شاعر معاصر در کتاب خاطرات خود، به نقل خاطره اي از مرحوم "غلامرضا قدسي" از شعراي معاصر مشهد و از دوستان مشترک وي و حضرت آيت الله سيد علي خامنه اي پرداخته است که بيانگر اطلاع مقام معظم رهبري از انتخاب شان به عنوان رهبر انقلاب و ولي فقيه از دوران نوجواني حکايت دارد.
خلاصه اين خاطره به نقل از کتاب خاطرات استاد سبزواري بدين شرح است:
صحبت در اين مقال يعني فضائل اخلاقي آيت الله خامنهاي بود که ديدم قدسي چيزي ميخواهد بگويد.... قدسي گفت: «ما که جوان بويم، من و آقاي خامنهاي و چند جوان همسن و سال، عربي ميخوانديم، درس طلبگي ميخوانديم و در هفته هم يک روز پنج شش نفر بوديم دسته جمعي ميرفتيم خانه يک پيرمردي؛ پيري بود که سالي از او گذشته بود. پير، منظور، اينکه بتواند هادي و راهنماي انسان شود؛ يک آدم دانشوري که آدم از او درس بگيرد. به اين قصد ما هفتهاي يک روز آنجا ميرفتيم و شعري نيز که گفته بوديم ميخوانديم و ايشان هم يک صحبتي ميکردند....
يک روز، آنجا رفتيم... موقع بيرون آمدن، خداحافظي کرديم از پير مُرشدمان؛ ايشان گفتند: آقا سيد علي آقا! با شما کاري داشتم. آقا سيد علي آقا، آنجا ماند و بقيه آمديم بيرون. پس از آنکه آيت الله خامنهاي هم بيرون آمد آن موقع يک برافروختگي در سيماي آقاي خامنهاي مشاهده کردم. گفتم: سيد! آقا چه فرمودند؟
گفتند که آقا مرا نصيحت کردند راجع به عمامهاي که سرم است که اين عمامه، اين جوري است. گفتم: خب اگر واقعاً همين بود ما هم بهره ميبرديم؛ اينکه حرف محرمانهاي نيست که آقا بگويد صبر کن فقط با تو کار دارم. گفت: آن چيزي است که حالا وقت گفتن آن نيست.... در خلوت ايشان را ديدم. گفتم اين را بايد بگويي.
آيت الله خامنهاي گفت: والله ايشان يک چيزي فرمودند که من در خودم يک چنين مسئلهاي را نميبينم که اصلاًً دنبال آن جور مسائل باشم. ايشان به من فرمودند خودت را بساز، يادت باشد تو يک روزي در اين مملکت بايد حرف اول را بزني و مضموني به اين قريب.»
همين که [قدسي] اين حرف را گفت، من [سبزواري] به خاطرم گذشت مگر نه اينکه حرف اول را امام(س) ميزند، آقاي خامنهاي که رئيس جمهور است نميزند! امام(س) حضور داشتند، زنده بودند. ولي اين گفتار در ياد و نظرم بود، تا شب ارتحال امام(س).... يک دفعه حرف قدسي به يادم افتاد. گفتم آيا آقاي خامنهاي، رهبر خواهد شد؟... صبح راديو را باز کردم ديدم قرآن ميخواند. بعد اعلام کردند که هيئتي تشکيل شده و امر رهبري به آقاي خامنهاي تعلق گرفته است. آن وقت فهميدم و پيش خودم گفتم خدايا تو چه بندگاني داري! ما چه غافل هستيم! اينها چه کساني هستند و از وراي پردهها آينده را ميبينند.»
منبع: کتاب "حال اهل درد" خاطرات استاد حميد سبزواري، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامي، صفحات 197 تا 200