به گزارش مشرق، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
آمریکا نمیداند تلافی سوریه چه قدر سهمگین است
سوریه در صورت روبرو شدن با حمله نظامی خارجی از کدام امکانات واکنش مؤثر برخوردار است؟منابع رسانهای صرف نظر از میزان جدی بودن احتمال حمله آمریکا به سوریه معتقدند که پیاده کردن نیروی نظامی زمینی از احتمال به مراتب کمتری برخوردار است و حملات موشکی و هوایی و دریایی احتمالاً اولویت بیشتری دارد. سوریه نیز در مقابل دارای ارتش قدرتمندی است که توانسته این کشور را در مقاومت 2 ساله گذشته در برابر جبهه عظیم فشار خارجی پیروز کند. نیروهای جیشالشعبی نیز تبدیل به پشتوانه قدرتمند ارتش شدهاند.
آنچه در این میان قابل توجه است از یک سو قدرت موشکی بالای سوریه و از دیگر سو حساسیت دریای مدیترانه است. سوریه بر بخش مهمی از سواحل شرق مدیترانه اشراف دارد. صرف نظر از اهمیت مسئله سوریه برای روسیه و نوع واکنش مسکو، شایان ذکر است که سوریه میتواند از دو سمت غربی و جنوب غربی تهدیدهای جدی علیه نیروهای آمریکایی و انگلیسی و تأسیسات مهم رژیم صهیونیستی ایجاد کند. هم اکنون 3 ناو جنگی در دریای مدیترانه- منطقه نزدیک سوریه- حضور دارند که میتوانند اهداف مهمی برای حملات غافلگیرکننده سوریه باشند.
این موضوع در ابعادی محدودتر در جنگ 2006 لبنان و رژیم صهیونیستی مسبوق به سابقه است به نحوی که حزبالله دو فروند ناوچه پیشرفته ساعر رژیم صهیونیستی را هدف حملات موفق موشکی خود قرار داد و جالب اینکه سیدحسن نصرالله پیش از زدن ناوچه دوم از فرماندهان رژیم صهیونیستی و ناظران خواست، حمله به این ناوچه را به چشم ببینند!سوریه طی 2 دهه گذشته به ارتقای قدرت موشکی خود اهتمام داشته و از هزاران فروند موشک با کاربردها و بردهای مختلف برخوردار است که قابلیت حمله به اهداف زمینی و دریایی و هوایی دور و نزدیک را از عمق فلسطین اشغالی تا وسعت دریای مدیترانه دارا هستند.
سوریه در دهههای اخیر از کمکهای گسترده قدرتهای موشکی شرقی مانند روسیه- چین و جمهوری اسلامی ایران و همچنین کره شمالی برخوردار بوده است و برخلاف لیبی که تعداد موشکهای آن به 300 فروند بالغ نمیشد با زرادخانهای متشکل از تعداد معتنابهی موشک بالستیک و کروز هدف بسیار سختی برای دشمنان خارجی است.طبق آمار منتشره در سال 2003 سوریه صدها موشک بالستیک کوتاهبرد تاکتیکی از نوع اسکندر ss-21 SRBM و اسکاد در زرادخانه خود دارد که قادرند بسیاری از نقاط سرزمینهای اشغالی را مورد اصابت قرار دهند و برد مناسب برای هدف قراردادن پایگاههای آمریکا در منطقه را دارند. در 13 آوریل 2007 جروزالم پست خبر داد که سوریه موشکهای اسکاد 300 کیلومتری خود را در ارتفاعات جولان مستقر کرده است.
سوریه بسیاری از موشکهای اسکاد خود را از طریق روسیه دریافت کرده است اما مشخص نیست که این کشور موشکهای اسکاد سی را از روسیه دریافت کرده است یا نه.برخی دادههای اطلاعاتی در سال 1992 اشاره دارد که سوریه انبوهی از موشکهای اسکاد-بی و موشک اسکندر ss-21 در اختیار دارد، کارشناسان معتقدند که سوریه در سال 1991 توانسته صدها فروند موشک اسکاد-سی خریداری کند.
اسکاد سی بردی بیشتر از اسکاد بی دارد و قادر است با کلاهک 770 کیلوگرمی مسافت 500 کیلومتری را طی کند. بنابر برخی گزارشها سوریه از چند صد فروند موشک اسکاد بی با کلاهک یک تنی و برد 300 کیلومتر نیز برخوردار است.
از سوی دیگر یک روزنامه آمریکایی 3 ماه پیش از اقدام روسیه در ارسال موشکهای ضد دریایی پیشرفته «یاخونت» به سوریه خبر داد این موشکها به سیستم رادار فوق پیشرفته مجهزند که قدرت مانور و دقت نشانهگیری آنها را نسبت به مدلهای دیگر افزایش داده است.
به گزارش نیویورک تایمز، از این موشکها میتوان برای مقابله باهر گونه مداخله نظامی خارجی در سوریه استفاده کرد. این محموله تسلیحات شامل موشکهای پیشرفته «یاخونت» با برد 290 کیلومتر است. این موشکها که بیش از شش متر طول دارند قادر به حمل دو نوع کلاهک انفجاری و یا ضد زرهی هستند.به نوشته نیویورک تایمز سوریه اولین بار در سال 2007 سفارش این موشک به همراه پرتاب کننده آنها را داده بود که اولین محموله در اوایل سال 2011 به این کشور ارسال شد.
موشکهای مافوق صوت و برد بلند ضد کشتی «یاخونت» متعلق به ارتش سوریه و احتمالاً حزبالله لبنان عامل بازدارنده جدی مقابل ناوهای آمریکایی در دریای مدیترانه است.ناوهای مذکور در صورت مداخله در سوریه باید منتظر موشکهای بالستیک دقیقزن اسکندر و موشکهای ضد کشتی اسکاد باشند و سلاحی که بتواند این موشکهای ضد کشتی را خنثی کند روی ناوهای آمریکایی وجود ندارد.در همین حال مارک مارول سردبیر آمریکای شمالی شبکه بیسیسی تصریح کرد: نظامیان آمریکایی دائماً به رئیس جمهوری آمریکا هشدار میدهند که رویارویی با سوریه، کار بسیار مشکلی است.
سوریه، لیبی نیست و از عهده سیستم دفاعی پیشرفته این کشور بر آمدن، کار بسیار دشواری است.وی مینویسد: در حالی که ممکن است باراک اوباما به هشدارهای روسیه چندان توجهی نکند، در قلبش آنچه را که روسها میگویند قبول دارد. روسها میگویند چنانچه آمریکا به سوریه حمله کند، همان اشتباهاتی را که جورج بورش، رئیس جمهوری سابق آمریکا در عراق مرتکب شده بود، تکرار کرده است. تردیدی نیست که آقای اوباما به این خطر فکر میکند.
واشنگتن تایمز: آمریکا به هر حال بازنده جنگ سوریه است
روزنامه واشنگتنتایمز هشدار داد آمریکا به هر حال بازنده جنگ سوریه است.این روزنامه مینویسد: تیم اوباما میخواهد درگیر جنگ سوریه شود. این میتواند بهترین جنگ اوباما محسوب بشود. از دیگر سو، مخالفان در آمریکا که از 8 سال دوره بوش انتقاد میکردند و دولت او را آتشافروز جنگ خطاب میکردند، اکنون باید دولت اوباما را خدای جنگ بنامند.واشنگتن تایمز تصریح کرد: این جنگ مطمئناً میتواند یک جنگ کامل و بهترین جنگ اوباما بشود زیرا هیچ آمریکایی خواهان دخالت کشورش در این جنگ نیست و دلیلی برای دخالت آمریکا در این جنگ وجود ندارد و برای آمریکا نباید مهم باشد که چه کسی پیروز میشود زیرا به هر حال آمریکا بازنده خواهد بود.
از طرفی بعد از حمله آمریکا،کشور سوریه حتی بیشتر از قبل ضد آمریکایی میشود و تندروها در سوریه خواهان شروع جنگ گستردهتری در منطقه میشوند و جنگی را هم علیه اسرائیل شروع میکنند و سوریه به محل دیگری تبدیل میشود که خواهان حمله به غرب هستند.این روزنامه معتقد است: علاوه بر اینها، این جنگ برای آمریکا میلیاردها دلار هزینه در پی دارد مخصوصاً در زمانی که آمریکا با کمبود بودجه هم روبرو میباشد.ما پیش از این نیز هم مخالف حضور نظامیان آمریکایی در لیبی شدیم؛ منافع آمریکا در این جنگ چه بود؟ مردم آمریکا فکر میکردند در این جنگ چه چیزی را بدست میآورند؟
اینها سؤالاتی هستند که دولتمردان آمریکایی باید به آنها پاسخ دهند در حالی که هیچ جواب خوبی هم برای آنها وجود ندارد.
واشنگتنتایمز نوشت:به هر حال اگر اوباما به سوریه حمله کند، اوضاع از این هم بدتر خواهد شد و حملات به غرب نیز افزایش مییابد.
از سوی دیگر تحلیل شبکه سیانان از اظهارات اخیر باراک اوباما این است که وی برخلاف دفعات گذشته از به کار بردن واژه «خط قرمز» اجتناب میکرد تا سؤالی درباره گزینه نظامی و احتمال وقوع جنگ خارجی در سوریه از وی پرسیده نشود. وی از وقوع هرگونه جنگی در خاورمیانه اجتناب میکند به ویژه که نیروهای آمریکایی از عراق خارج شدهاند و قصد دارند خود را برای خروج از افغانستان در سال آینده نیز آماده کنند.
اوباما در مصاحبه با سیانان گفت:«میبینیم که بعضی طرفها خواستار تحرک فوری هستند اما عجله در این کار میتواند نتایج بسیار بدی به دنبال داشته باشد که اوضاع را واقعاً سخت خواهد کرد، این مسئله سبب میشود تا ما وارد مداخله بسیار پیچیده و هزینهبری شویم که باعث تحریک احساسات کینهتوزانه در منطقه علیه ما میشود.»
موسوی یا حزب مشارکت؟! کدام یک به اصلاحطلبان ضربه زدند
یک رسانه وابسته به اپوزیسیون از وضعیت به هم ریخته بدنه اصلاحطلبان به ویژه حزب مشارکت درباره رئیسجمهور و کابینه جدید خبر داد.وبسایت رادیو زمانه که با چند تن از اعضای جوانتر حزب مشارکت گفتوگو کرده از قول یکی از آنها مینویسد:«نمیشود واقعیت را نادیده گرفت. بین چیزهایی که چهرههای برجسته اصلاحات میگفتند و اتفاقی که افتاد خیلی فرق است. بعضی جاها ما اشتراک نظر داشتیم اما در بعضی موارد از خوشبینی عبور کرده و به رویاپردازی رسیده بودیم. خود من شاهد بودم در جلساتی، بچهها گفتند این طور که بویش میآید به اصلاحطلبان پست نمیدهند. گفتند اشتباه میکنید و داریم مذاکره میکنیم. سیاهنمایی هم نباید کرد، بالاخره افرادی در کابینه بودند که رای نیاوردند.
بعضیها در سطح پایینتر حضور دارند. این جا دیگر جای نقد دارد که روحانی بر چه مبنایی مصالحه کرده؟ چه چیزی داده و چه چیزی گرفته؟ شاید ما چون ریز جزئیات را نمیدانیم این طور به نظر میرسد که فرصت را از دست دادهایم. بحث روحانی داخلی نیست. آقای روحانی اصلاحطلب نیستند به آن معنا. شاید اصلاً قبول ندارند که بعضی چهرهها بیایند. همچنان اعتقاد دارم باید سطح مطالبات را پایین نگه داریم تا به حداقلهایی که به دست آمده آسیب نرسد اما به نظر من بزرگان جریان اصلاحات باید صحبت کنند تا روشن بشود روی چه مواردی با روحانی مذاکره کردهاند و حالا وضعیت سهم سیاسی جریان ما چه میشود.»
رادیو زمانه میافزاید: ترکیبی از احساس پیروزی، تردید و نگرانی از خطر دور خوردن چیزی است که در صحبتهای بدنه اصلاحطلبان موج میزند. از لحن قاطع و محکم آنها قبل از معرفی کابینه حالا دیگر خبری نیست. عدهای همچنان تلاش میکنند تا وضعیت را عادی جلوه دهند و عدهای دیگر نمیتوانند پنهان کنند که از ترکیب کابینه حسن روحانی راضی نیستند. عدهای رای اعتماد مجلس به کابینه را یک پیروزی مینامند و عدهای دیگر آن را شکستی سخت برای اصلاحطلبان میدانند که «کف مطالبات حداقلی» را نیز تامین نکرده است.
«م» از اعضای جبهه مشارکت کرمان با وجود رای نیاوردن سه نفر از وزرای پیشنهادی میگوید: «فکر کنم تاکتیک بود. حواس همه رفت طرف وزیر آموزش و پرورش، وزیر نفت و مسکن رای آوردند. سطح مطالبات را نباید بالا ببریم. توقع نداشته باشیم یک شبه همه چیز درست بشود. با انتخابات مجلس اگر بتوانیم تندروها را بیرون کنیم، در کابینه بعدی افراد قویتر وارد میشوند.»رادیو زمانه همچنین از قول یکی دیگر از اعضای جبهه مشارکت که او را زاده یکی از شهرهای زاگرسنشین معرفی کرده، وضعیت امروز اصلاحطلبان را به انتخابات گذشته و موسوی مرتبط میداند و میگوید:«اگر تندروی نمیشد الان وزرای اصلاحطلب مجبور نبودند بروند پشت میکروفون و اعلام برائت کنند از فتنه.
بهانه به دست اصولگرایان افتاد تا مانع ورود اصلاحطلبان به کابینه شوند. تنها دلیل مخالفت نمایندگان اتفاقاتی بود که بعد از سال 1388 رخ داد. باید به نتیجه انتخابات احترام گذاشت. ببینید اگر الان اصولگرایان نتیجه انتخابات را نمیپذیرفتند و اردوکشی خیابانی میشد چقدر به ضرر ما بود.»در این گزارش همچنین از قول عضو سوم شاخه جوانان حزب مشارکت خاطرنشان کرده که «اصلاحطلبان در انتخابات سال 88 درباره وقوع تقلب دروغ نگفتند بلکه اشتباه کردند. موسوی مدت زیادی از سیاست فاصله داشت و طبیعی بود که نتواند با یک پختگی 100درصدی در آن فضای رادیکال و احساسی تصمیم بگیرد.
جمعی از بزرگان اصلاحطلب هشدار دادند به ایشان ولی متأسفانه تندرویهایی صورت گرفت و زمینه برای جولان دادن محافظهکاران تندرو مهیا شد. او در این مدت که از کار اجرایی فاصله داشت، مشغول نقاشی و امورات شخصی بود، تقریبا 20 سال دور بود.»
رضا از اعضای مشارکت شاخه مازندران نیز در این گزارش میگوید: «ما باید سهم خودمان را از کابینه میگرفتیم. سهمخواهی در ادبیات ما معنی بد میدهد. بگوییم حق و حقوق بهتر است. کاندیدای ما در انتخابات به نفع آقای روحانی کنار کشیدند. انصاف این بود که آقای روحانی حق و حقوق حامی اصلی خود را بدهد و آقای عارف را به عنوان معاون اول خود معرفی کند. این روزها میشنوم که بعضی افراد میگویند باید از سطح مطالبات خود از آقای روحانی بکاهیم.
سؤال بنده این است که آیا اجازه داریم مطالبه داشته باشیم یا بالکل داشتن مطالبه ممنوع است. ادعا میکنند معاون اولی آقای عارف عامل تضعیف دولت اعتدال است.مریم یک عضو دیگر حزب مشارکت به رادیو زمانه گفته «وقتی در برابر یک ساختار، اقدام انقلابی میکنیم دیگر نمیتوانیم برگردیم داخل ساختار. وضعیت الان ما اینجوری است. نظرات مختلف است. برای فعالیت مشترک در قالب گروه، سازمان و حزب باید بین اعضا حداقل 70 درصد شباهت فکری باشد ولی الان در بین گروهها اینطوری نیست. به خاطر همین اختلافات جنبش سبز به پیروزی نرسید چون باعث شد زمان از بین برود. درباره کابینه جدید هم نظر مشترک نداریم. نمیشود یک عضو ما داخل زندان باشد و روی حرف خودش بایستد و یک عضو دیگر بگوید اشتباه کردیم. قسمت تلخ کل ماجرا این است که هر اصلاحطلبی باید تصمیم بگیرد از میرحسین موسوی بگذرد یا وفادار بماند!»
آمریکا نمیداند تلافی سوریه چه قدر سهمگین است
سوریه در صورت روبرو شدن با حمله نظامی خارجی از کدام امکانات واکنش مؤثر برخوردار است؟منابع رسانهای صرف نظر از میزان جدی بودن احتمال حمله آمریکا به سوریه معتقدند که پیاده کردن نیروی نظامی زمینی از احتمال به مراتب کمتری برخوردار است و حملات موشکی و هوایی و دریایی احتمالاً اولویت بیشتری دارد. سوریه نیز در مقابل دارای ارتش قدرتمندی است که توانسته این کشور را در مقاومت 2 ساله گذشته در برابر جبهه عظیم فشار خارجی پیروز کند. نیروهای جیشالشعبی نیز تبدیل به پشتوانه قدرتمند ارتش شدهاند.
آنچه در این میان قابل توجه است از یک سو قدرت موشکی بالای سوریه و از دیگر سو حساسیت دریای مدیترانه است. سوریه بر بخش مهمی از سواحل شرق مدیترانه اشراف دارد. صرف نظر از اهمیت مسئله سوریه برای روسیه و نوع واکنش مسکو، شایان ذکر است که سوریه میتواند از دو سمت غربی و جنوب غربی تهدیدهای جدی علیه نیروهای آمریکایی و انگلیسی و تأسیسات مهم رژیم صهیونیستی ایجاد کند. هم اکنون 3 ناو جنگی در دریای مدیترانه- منطقه نزدیک سوریه- حضور دارند که میتوانند اهداف مهمی برای حملات غافلگیرکننده سوریه باشند.
این موضوع در ابعادی محدودتر در جنگ 2006 لبنان و رژیم صهیونیستی مسبوق به سابقه است به نحوی که حزبالله دو فروند ناوچه پیشرفته ساعر رژیم صهیونیستی را هدف حملات موفق موشکی خود قرار داد و جالب اینکه سیدحسن نصرالله پیش از زدن ناوچه دوم از فرماندهان رژیم صهیونیستی و ناظران خواست، حمله به این ناوچه را به چشم ببینند!سوریه طی 2 دهه گذشته به ارتقای قدرت موشکی خود اهتمام داشته و از هزاران فروند موشک با کاربردها و بردهای مختلف برخوردار است که قابلیت حمله به اهداف زمینی و دریایی و هوایی دور و نزدیک را از عمق فلسطین اشغالی تا وسعت دریای مدیترانه دارا هستند.
سوریه در دهههای اخیر از کمکهای گسترده قدرتهای موشکی شرقی مانند روسیه- چین و جمهوری اسلامی ایران و همچنین کره شمالی برخوردار بوده است و برخلاف لیبی که تعداد موشکهای آن به 300 فروند بالغ نمیشد با زرادخانهای متشکل از تعداد معتنابهی موشک بالستیک و کروز هدف بسیار سختی برای دشمنان خارجی است.طبق آمار منتشره در سال 2003 سوریه صدها موشک بالستیک کوتاهبرد تاکتیکی از نوع اسکندر ss-21 SRBM و اسکاد در زرادخانه خود دارد که قادرند بسیاری از نقاط سرزمینهای اشغالی را مورد اصابت قرار دهند و برد مناسب برای هدف قراردادن پایگاههای آمریکا در منطقه را دارند. در 13 آوریل 2007 جروزالم پست خبر داد که سوریه موشکهای اسکاد 300 کیلومتری خود را در ارتفاعات جولان مستقر کرده است.
سوریه بسیاری از موشکهای اسکاد خود را از طریق روسیه دریافت کرده است اما مشخص نیست که این کشور موشکهای اسکاد سی را از روسیه دریافت کرده است یا نه.برخی دادههای اطلاعاتی در سال 1992 اشاره دارد که سوریه انبوهی از موشکهای اسکاد-بی و موشک اسکندر ss-21 در اختیار دارد، کارشناسان معتقدند که سوریه در سال 1991 توانسته صدها فروند موشک اسکاد-سی خریداری کند.
اسکاد سی بردی بیشتر از اسکاد بی دارد و قادر است با کلاهک 770 کیلوگرمی مسافت 500 کیلومتری را طی کند. بنابر برخی گزارشها سوریه از چند صد فروند موشک اسکاد بی با کلاهک یک تنی و برد 300 کیلومتر نیز برخوردار است.
از سوی دیگر یک روزنامه آمریکایی 3 ماه پیش از اقدام روسیه در ارسال موشکهای ضد دریایی پیشرفته «یاخونت» به سوریه خبر داد این موشکها به سیستم رادار فوق پیشرفته مجهزند که قدرت مانور و دقت نشانهگیری آنها را نسبت به مدلهای دیگر افزایش داده است.
به گزارش نیویورک تایمز، از این موشکها میتوان برای مقابله باهر گونه مداخله نظامی خارجی در سوریه استفاده کرد. این محموله تسلیحات شامل موشکهای پیشرفته «یاخونت» با برد 290 کیلومتر است. این موشکها که بیش از شش متر طول دارند قادر به حمل دو نوع کلاهک انفجاری و یا ضد زرهی هستند.به نوشته نیویورک تایمز سوریه اولین بار در سال 2007 سفارش این موشک به همراه پرتاب کننده آنها را داده بود که اولین محموله در اوایل سال 2011 به این کشور ارسال شد.
موشکهای مافوق صوت و برد بلند ضد کشتی «یاخونت» متعلق به ارتش سوریه و احتمالاً حزبالله لبنان عامل بازدارنده جدی مقابل ناوهای آمریکایی در دریای مدیترانه است.ناوهای مذکور در صورت مداخله در سوریه باید منتظر موشکهای بالستیک دقیقزن اسکندر و موشکهای ضد کشتی اسکاد باشند و سلاحی که بتواند این موشکهای ضد کشتی را خنثی کند روی ناوهای آمریکایی وجود ندارد.در همین حال مارک مارول سردبیر آمریکای شمالی شبکه بیسیسی تصریح کرد: نظامیان آمریکایی دائماً به رئیس جمهوری آمریکا هشدار میدهند که رویارویی با سوریه، کار بسیار مشکلی است.
سوریه، لیبی نیست و از عهده سیستم دفاعی پیشرفته این کشور بر آمدن، کار بسیار دشواری است.وی مینویسد: در حالی که ممکن است باراک اوباما به هشدارهای روسیه چندان توجهی نکند، در قلبش آنچه را که روسها میگویند قبول دارد. روسها میگویند چنانچه آمریکا به سوریه حمله کند، همان اشتباهاتی را که جورج بورش، رئیس جمهوری سابق آمریکا در عراق مرتکب شده بود، تکرار کرده است. تردیدی نیست که آقای اوباما به این خطر فکر میکند.
واشنگتن تایمز: آمریکا به هر حال بازنده جنگ سوریه است
روزنامه واشنگتنتایمز هشدار داد آمریکا به هر حال بازنده جنگ سوریه است.این روزنامه مینویسد: تیم اوباما میخواهد درگیر جنگ سوریه شود. این میتواند بهترین جنگ اوباما محسوب بشود. از دیگر سو، مخالفان در آمریکا که از 8 سال دوره بوش انتقاد میکردند و دولت او را آتشافروز جنگ خطاب میکردند، اکنون باید دولت اوباما را خدای جنگ بنامند.واشنگتن تایمز تصریح کرد: این جنگ مطمئناً میتواند یک جنگ کامل و بهترین جنگ اوباما بشود زیرا هیچ آمریکایی خواهان دخالت کشورش در این جنگ نیست و دلیلی برای دخالت آمریکا در این جنگ وجود ندارد و برای آمریکا نباید مهم باشد که چه کسی پیروز میشود زیرا به هر حال آمریکا بازنده خواهد بود.
از طرفی بعد از حمله آمریکا،کشور سوریه حتی بیشتر از قبل ضد آمریکایی میشود و تندروها در سوریه خواهان شروع جنگ گستردهتری در منطقه میشوند و جنگی را هم علیه اسرائیل شروع میکنند و سوریه به محل دیگری تبدیل میشود که خواهان حمله به غرب هستند.این روزنامه معتقد است: علاوه بر اینها، این جنگ برای آمریکا میلیاردها دلار هزینه در پی دارد مخصوصاً در زمانی که آمریکا با کمبود بودجه هم روبرو میباشد.ما پیش از این نیز هم مخالف حضور نظامیان آمریکایی در لیبی شدیم؛ منافع آمریکا در این جنگ چه بود؟ مردم آمریکا فکر میکردند در این جنگ چه چیزی را بدست میآورند؟
اینها سؤالاتی هستند که دولتمردان آمریکایی باید به آنها پاسخ دهند در حالی که هیچ جواب خوبی هم برای آنها وجود ندارد.
واشنگتنتایمز نوشت:به هر حال اگر اوباما به سوریه حمله کند، اوضاع از این هم بدتر خواهد شد و حملات به غرب نیز افزایش مییابد.
از سوی دیگر تحلیل شبکه سیانان از اظهارات اخیر باراک اوباما این است که وی برخلاف دفعات گذشته از به کار بردن واژه «خط قرمز» اجتناب میکرد تا سؤالی درباره گزینه نظامی و احتمال وقوع جنگ خارجی در سوریه از وی پرسیده نشود. وی از وقوع هرگونه جنگی در خاورمیانه اجتناب میکند به ویژه که نیروهای آمریکایی از عراق خارج شدهاند و قصد دارند خود را برای خروج از افغانستان در سال آینده نیز آماده کنند.
اوباما در مصاحبه با سیانان گفت:«میبینیم که بعضی طرفها خواستار تحرک فوری هستند اما عجله در این کار میتواند نتایج بسیار بدی به دنبال داشته باشد که اوضاع را واقعاً سخت خواهد کرد، این مسئله سبب میشود تا ما وارد مداخله بسیار پیچیده و هزینهبری شویم که باعث تحریک احساسات کینهتوزانه در منطقه علیه ما میشود.»
موسوی یا حزب مشارکت؟! کدام یک به اصلاحطلبان ضربه زدند
یک رسانه وابسته به اپوزیسیون از وضعیت به هم ریخته بدنه اصلاحطلبان به ویژه حزب مشارکت درباره رئیسجمهور و کابینه جدید خبر داد.وبسایت رادیو زمانه که با چند تن از اعضای جوانتر حزب مشارکت گفتوگو کرده از قول یکی از آنها مینویسد:«نمیشود واقعیت را نادیده گرفت. بین چیزهایی که چهرههای برجسته اصلاحات میگفتند و اتفاقی که افتاد خیلی فرق است. بعضی جاها ما اشتراک نظر داشتیم اما در بعضی موارد از خوشبینی عبور کرده و به رویاپردازی رسیده بودیم. خود من شاهد بودم در جلساتی، بچهها گفتند این طور که بویش میآید به اصلاحطلبان پست نمیدهند. گفتند اشتباه میکنید و داریم مذاکره میکنیم. سیاهنمایی هم نباید کرد، بالاخره افرادی در کابینه بودند که رای نیاوردند.
بعضیها در سطح پایینتر حضور دارند. این جا دیگر جای نقد دارد که روحانی بر چه مبنایی مصالحه کرده؟ چه چیزی داده و چه چیزی گرفته؟ شاید ما چون ریز جزئیات را نمیدانیم این طور به نظر میرسد که فرصت را از دست دادهایم. بحث روحانی داخلی نیست. آقای روحانی اصلاحطلب نیستند به آن معنا. شاید اصلاً قبول ندارند که بعضی چهرهها بیایند. همچنان اعتقاد دارم باید سطح مطالبات را پایین نگه داریم تا به حداقلهایی که به دست آمده آسیب نرسد اما به نظر من بزرگان جریان اصلاحات باید صحبت کنند تا روشن بشود روی چه مواردی با روحانی مذاکره کردهاند و حالا وضعیت سهم سیاسی جریان ما چه میشود.»
رادیو زمانه میافزاید: ترکیبی از احساس پیروزی، تردید و نگرانی از خطر دور خوردن چیزی است که در صحبتهای بدنه اصلاحطلبان موج میزند. از لحن قاطع و محکم آنها قبل از معرفی کابینه حالا دیگر خبری نیست. عدهای همچنان تلاش میکنند تا وضعیت را عادی جلوه دهند و عدهای دیگر نمیتوانند پنهان کنند که از ترکیب کابینه حسن روحانی راضی نیستند. عدهای رای اعتماد مجلس به کابینه را یک پیروزی مینامند و عدهای دیگر آن را شکستی سخت برای اصلاحطلبان میدانند که «کف مطالبات حداقلی» را نیز تامین نکرده است.
«م» از اعضای جبهه مشارکت کرمان با وجود رای نیاوردن سه نفر از وزرای پیشنهادی میگوید: «فکر کنم تاکتیک بود. حواس همه رفت طرف وزیر آموزش و پرورش، وزیر نفت و مسکن رای آوردند. سطح مطالبات را نباید بالا ببریم. توقع نداشته باشیم یک شبه همه چیز درست بشود. با انتخابات مجلس اگر بتوانیم تندروها را بیرون کنیم، در کابینه بعدی افراد قویتر وارد میشوند.»رادیو زمانه همچنین از قول یکی دیگر از اعضای جبهه مشارکت که او را زاده یکی از شهرهای زاگرسنشین معرفی کرده، وضعیت امروز اصلاحطلبان را به انتخابات گذشته و موسوی مرتبط میداند و میگوید:«اگر تندروی نمیشد الان وزرای اصلاحطلب مجبور نبودند بروند پشت میکروفون و اعلام برائت کنند از فتنه.
بهانه به دست اصولگرایان افتاد تا مانع ورود اصلاحطلبان به کابینه شوند. تنها دلیل مخالفت نمایندگان اتفاقاتی بود که بعد از سال 1388 رخ داد. باید به نتیجه انتخابات احترام گذاشت. ببینید اگر الان اصولگرایان نتیجه انتخابات را نمیپذیرفتند و اردوکشی خیابانی میشد چقدر به ضرر ما بود.»در این گزارش همچنین از قول عضو سوم شاخه جوانان حزب مشارکت خاطرنشان کرده که «اصلاحطلبان در انتخابات سال 88 درباره وقوع تقلب دروغ نگفتند بلکه اشتباه کردند. موسوی مدت زیادی از سیاست فاصله داشت و طبیعی بود که نتواند با یک پختگی 100درصدی در آن فضای رادیکال و احساسی تصمیم بگیرد.
جمعی از بزرگان اصلاحطلب هشدار دادند به ایشان ولی متأسفانه تندرویهایی صورت گرفت و زمینه برای جولان دادن محافظهکاران تندرو مهیا شد. او در این مدت که از کار اجرایی فاصله داشت، مشغول نقاشی و امورات شخصی بود، تقریبا 20 سال دور بود.»
رضا از اعضای مشارکت شاخه مازندران نیز در این گزارش میگوید: «ما باید سهم خودمان را از کابینه میگرفتیم. سهمخواهی در ادبیات ما معنی بد میدهد. بگوییم حق و حقوق بهتر است. کاندیدای ما در انتخابات به نفع آقای روحانی کنار کشیدند. انصاف این بود که آقای روحانی حق و حقوق حامی اصلی خود را بدهد و آقای عارف را به عنوان معاون اول خود معرفی کند. این روزها میشنوم که بعضی افراد میگویند باید از سطح مطالبات خود از آقای روحانی بکاهیم.
سؤال بنده این است که آیا اجازه داریم مطالبه داشته باشیم یا بالکل داشتن مطالبه ممنوع است. ادعا میکنند معاون اولی آقای عارف عامل تضعیف دولت اعتدال است.مریم یک عضو دیگر حزب مشارکت به رادیو زمانه گفته «وقتی در برابر یک ساختار، اقدام انقلابی میکنیم دیگر نمیتوانیم برگردیم داخل ساختار. وضعیت الان ما اینجوری است. نظرات مختلف است. برای فعالیت مشترک در قالب گروه، سازمان و حزب باید بین اعضا حداقل 70 درصد شباهت فکری باشد ولی الان در بین گروهها اینطوری نیست. به خاطر همین اختلافات جنبش سبز به پیروزی نرسید چون باعث شد زمان از بین برود. درباره کابینه جدید هم نظر مشترک نداریم. نمیشود یک عضو ما داخل زندان باشد و روی حرف خودش بایستد و یک عضو دیگر بگوید اشتباه کردیم. قسمت تلخ کل ماجرا این است که هر اصلاحطلبی باید تصمیم بگیرد از میرحسین موسوی بگذرد یا وفادار بماند!»