به گزارش گروه فرهنگی مشرق«قانون» اگر مهمترین كتاب بوعلی سینا نباشد، یكی از مهمترین تألیفات
علمی این دانشمند نامی است. رهبر انقلاب اسلامی در یكی از بازدیدهای خود از
نمایشگاه كتاب تهران، وقتی در غرفهای كتاب قانون با ترجمهی مرحوم
عبدالرحمن شرفكندی را دیدند، خطاب به وزیر ارشاد فرمودند: شما این كتاب را
دیدهاید؟ عجب ترجمهی خوبی دارد! و توضیحاتی را در مورد كتاب دادند كه آن
روز از حاشیهی آن دیدار مخابره نشد. گذشت تا چند سال بعد كه رهبر معظم
انقلاب به سفر كردستان رفتند. در این سفر و در جمع برگزیدگان استان
كردستان، بار دیگر ماجرای این كتاب را به تفصیل بیان كردند:
«نثر مرحوم عبدالرحمن شرفكندى (هجار) كه دوستان اشاره كردند. حقاً كار بسيار بزرگى را انجام داده؛ اين ترجمهى كتاب قانون ابن سينا يك كار پيچيده و مركب و بسيار ارزشمند است. هزار سال اين كتاب كه به زبان عربى به وسيلهى يك ايرانى نوشته شده و در طول قرنها در دانشگاههاى بزرگ پزشكى عالم مورد استفاده قرار گرفته، به فارسى ترجمه نشده بود. من اطلاع داشتم كه تا اندكى قبل، مثلًا شايد تا صد سال قبل، در مدارس پزشكى كشورهاى اروپائى، قانون به عنوان يك مرجع مطرح بوده و به زبانهاى اروپائى ترجمه شده بوده؛ اما فارسىزبان از دانستن قانون محروم بود! در سالهاى اواسط رياست جمهورى به اين نكته توجه كردم كه ما چرا قانون را ترجمه نكرديم.
يك جمعى را صدا كردم، گفتم بيائيد همت كنيد قانون را ترجمه كنيد. يك حكمى داده شد و رفتند دنبال اين كار. خوب، اين كارها عشق لازم دارد؛ با حكم و با فرمان اين كارها انجام نمىگيرد. در همين اثنا به من خبر دادند كه اين كتاب ترجمه شده و -به نظرم كتاب حدود هشت جلد است- كتاب مرحوم هجار را آوردند. من كتاب را كه خواندم -حالا ما نه از پزشكى سررشته داريم، نه نشستهام اين كتاب را با متن عربى قانون تطبيق كنم- ديدم هركسى اين كتاب را بخواند، حقاً و انصافاً در مقابل استحكام و استوارى اين نثر زيبا سر تعظيم فرود مىآورد. خيلى خوب اين ترجمه انجام گرفته. من البته ايشان را نمىشناختم؛ پرسيدم، گفتند ايشان كُرد هستند. بعد هم چند سال قبل اطلاع پيدا كردم ايشان از دنيا رفتند.» (بيانات در ديدار برگزيدگان استان كردستان ۸۸/۲/۲۴)
متن ذیل به مناسبت روز بزرگداشت ابوعلی سینا و «روز پزشك»، به این شخصیت بزرگ علمی و كتاب ماندگارش میپردازد:
*كتاب قانون
ابنسینا تألیف قانون را در حدود سال ۴۰۳ق و در گرگان آغاز نمود. بخشی از آن را در سال ۴۰۵ق و در هنگام حضور در ری تألیف نمود و در نهایت تمامی كتاب را در بین سالهای ۴۰۵ تا ۴۱۴ق، در همدان تألیف كرد.
اين اثر پس از تأليف، مورد توجه پزشكان و محققان بسيارى قرار گرفت كه ترجمه، شرح و تحشيههاى گوناگون، مؤيد اين مدعا است. تا پیش از قانون، آثار مشهور و نفیسی در پزشكی اسلامی وجود داشتهاند كه دو عنوان از آنها به ویژه در تألیف قانون نقش داشتهاند؛ یكی «الحاوی»، تألیف محمدبن زكریای رازی و دیگری «الكامل فی صناعه الطب» یا كتاب «الملكی»، تألیف علیبن عباس اهوازی میباشد. واقعیت این است كه مقایسهی این دو كتاب با القانون فی الطب، خود گواهی بر اهمیت و ممتاز بودن قانون است.
با نگاهی دقیقتر به ساختار كتاب، درمییابیم كه مهمترین دلیل برتری این كتاب بر سایر كتب پزشكی عصر خودش، نظم و طبقهبندی منحصر به فرد كتاب است. واقعیت این است كه تا پیش از قانون، هیچكدام از كتابهای پزشكی، ساختار منظم و منطقی قانون را ندارند. ابنسینا این ساختار منطقی را از درهمآمیزی عصاره و اندیشههای دو دانشمند یونانی كه آثار آنها در قرون اولیهی عالم اسلامی به عربی ترجمه شد، یعنی ارسطو و جالینوس پدید آورده است.
ابنسینا موارد و مسائل نظری پزشكی را ارسطویی توضیح داده است، اما دستورات و دانستههای پزشكی را از جالینوس اخذ كرده و آنها را در كنار هم قرار داده است. واقعیت این است كه علت اشتهار قانون در اروپا نیز آن بوده كه حتی در زبانهای اروپایی نیز اثری اینچنین منظم و روشمند كه آثار این دو دانشمند را به هم پیوند دهد وجود نداشته است. علت موفقیت ابنسینا در این عرصه آن بوده است كه او علاوه بر آنكه پزشكی حاذق بوده، خود فیلسوفی شهیر و موفق نیز بوده است. در مقام مقایسه بین فلسفهی پزشكی (ارسطو و جالینوس)، ابنسینا ضمن اینكه به حقانیت ارسطو رأی میدهد، پزشكان را از پرداختن به مسائل نظری صرف منع میكند تا عنصر فلسفه بر آراء پزشكی آنان غلبه نكند. در نخستین صفحات قانون، ابنسینا بحث مفصلی پیرامون تفاوت نگاه فلسفی با نگاه پزشكی در اُمور پزشكی محض نموده و مسائل پزشكی را از مسائل فلسفی جدا میكند. از دیگر سو، به جز تبیین دقیق و اصولی مرز بین پزشكی و فلسفه و نیز تبیین دقیق موضوع حیات، سلامت، بیماری و مانند آن از نگاه فلسفه و فلاسفه، ابنسینا به ذكر مهمترین موارد پزشكی تا عصر خود و به نقل از مهمترین پزشكان پیش از خود، چه یونانی و چه اسلامی پرداخته است.
بر این اساس او پزشكی را با جالینوس، فلسفه را با ارسطو، داروشناسی را با دیوسقوریدوس و مانند آن آغاز نموده و توضیح داده است. كما اینكه بارها در كتاب خود از الحاوی رازی نقل قول مینماید. توصیف عظمت این كتاب را میتوان در كتاب چهار مقالهی نظامی عروضی سمرقندی به شكل تحسینبرانگیزی یافت كه گفته است: «اگر بقراط و جالینوس زنده شوند سزاوار است كه در پیشگاه این كتاب سجده نمایند». دلیل دیگر اهمیت این كتاب در علم پزشكی، وفور شرحها، ترجمههای اروپایی (لاتینی) و فارسی و نیز خلاصههای این كتاب میباشد كه موجب ایجاد مكتبی در پزشكی شده است كه از قانون سرچشمه میگیرد.
*ساختار كتاب
قانون از پنج كتاب تشكیل شده است كه هر كتاب به چند فن، و هر فن نیز به چند تعلیم، و هر تعلیم نیز به چند فصل تقسیم شده است. اما این بخشبندی در سراسر كتاب یكسان نیست. كتابهای اول و سوم به چند فن و كتاب دوم به دو مقاله و كتاب چهارم نیز به چند فن تقسیم شده است.
در كتاب اول، كتاب كلیات، تعریف دانش پزشكی، اركان (عناصر)، اخلاط چهارگانه، اعضای بدن انسان، نیروهای موجود در بدن انسان (شامل نیروهای طبیعی، حیوانی، نفسانی و نیروهای محرك)، شناخت بیماری، حفظ تندرستی، مرگ و شیوههای مختلف درمان آمده است.
در كتاب دوم، اصول كلی و داروشناسی، خواص و كیفیت داروها و فهرستی از نام داروها بر اساس ترتیب حروف الفبا مورد بحث قرارگرفته است. تعداد داروهایی كه او در این كتاب نام برده و خواص آنها راب رشمرده است، حدود ۸۰۰ قلم میباشد. قسمت اعظم این داروها گیاهی بوده و جزء داروهای مفرده (غیرتركیبی و ساده) به شمار میآیند.
در كتاب سوم، بیماریهای بدن انسان، از سر تا پا مورد بحث قرار گرفته است. در این بخش، راههای مختلفی برای بهبود این بیماریها طرح شده است.
در كتاب چهارم با محوریت تبها، بیماریهایی كه اختصاص به عضو معینی از بدن ندارند بررسی شده است.
در كتاب پنجم، داروهای مركب (تركیبی و غیرساده)، انواع پادزهرها، قرصها، شربتها و مانند آنها شرح داده شدهاند. حدود ۶۵۰ داروی مركب در این كتاب توضیح داده شده است.
*شرح و ترجمههای كتاب قانون
قانون، كتاب مهم و در عین حال پیچیدهای است. بنابراین باید توقع داشت شروح و گزارشهای متعددی از آن پدید آمده باشد. تناوب شروحی كه بر قانون نوشته شده آن را در زمرهی مهمترین آثار تمدن اسلامی و در ردیف اثر بسیار مشهور ابنعربی در تصوف یعنی «فصوصالحكم» قرار میدهد. (به روایتی، پس از كلامالله مجید، كه تفاسیر متعددی بر آن نوشته شده است، فصوصالحكم بیشترین شرح را بر خود دارد.)
از سی سال بعد از فوت ابنسینا تاكنون صدها تفسیر و شرح و خلاصه بر كتاب قانون نوشته شده، اولین شرح را ابوعبیدالله جوزجانی شاگرد و مریدش در قرن پنجم هـ.ق نوشته است. از شارحان قانون باید از علی رضوان متوفی به سال ۴۶۰ق، فخرالدینرازی، ابراهیمبن علی قطب مصری، قطبالدین شیرازی متوفی به سال ۷۱۰ق، ابوالفضل نامور خونجی، علاء الدینبن نفیس مشهور به ابننفیس، كاشف گردش خون ریوی، یعقوببن سامری، سدیدالدینكازرونی، محمد آقاسرایی، حكیم علی گیلانی و ضیاءالدین شجاعی را نام برد.
متن كامل قانون یا بخشهایی از آن، بارها به فارسی ترجمه شده است. از جملهی این ترجمهها باید از ترجمهی متن كامل كتاب توسط ملافتحالله شیرازی در قرن دهم، ترجمهی بخش تبها (كتاب چهارم) توسط حكیم، محمدشریفخان و ترجمه متن كامل از حاكم گیلانی یاد كرد. چند ترجمه فارسی ناشناس نیز از قانون وجود دارد. قانون یكبار نیز به تركی ترجمه شده است. این ترجمه را مصطفی ملتوقادی در عهد سلطان مصطفای سوم انجام داده است.
هماكنون تنها اثری كه متن كامل قانون را به فارسی منتشر كرده است ترجمه عبدالرحمن شرفكندی میباشد كه توسط انتشارات سروش زینت چاپ آراسته شده است. چاپهای متعدد این كتاب با استقبال طرفداران طب سنتی و گیاهی در ایران روبرو شده است. چاپ جدید این مجموعه، ۸ جلدی و با اصلاحیهای در عنوان كتاب، «قانون» به جای «قانون در طب» به همراه مجلد نمایه موضوعی: اندامها، بیماریها و داروها صورت گرفته است. گفتنی است چاپ اول این ترجمه در سال ۱۳۶۲ش بوده است و هم اكنون چاپ یازدهم این اثر در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
«نثر مرحوم عبدالرحمن شرفكندى (هجار) كه دوستان اشاره كردند. حقاً كار بسيار بزرگى را انجام داده؛ اين ترجمهى كتاب قانون ابن سينا يك كار پيچيده و مركب و بسيار ارزشمند است. هزار سال اين كتاب كه به زبان عربى به وسيلهى يك ايرانى نوشته شده و در طول قرنها در دانشگاههاى بزرگ پزشكى عالم مورد استفاده قرار گرفته، به فارسى ترجمه نشده بود. من اطلاع داشتم كه تا اندكى قبل، مثلًا شايد تا صد سال قبل، در مدارس پزشكى كشورهاى اروپائى، قانون به عنوان يك مرجع مطرح بوده و به زبانهاى اروپائى ترجمه شده بوده؛ اما فارسىزبان از دانستن قانون محروم بود! در سالهاى اواسط رياست جمهورى به اين نكته توجه كردم كه ما چرا قانون را ترجمه نكرديم.
يك جمعى را صدا كردم، گفتم بيائيد همت كنيد قانون را ترجمه كنيد. يك حكمى داده شد و رفتند دنبال اين كار. خوب، اين كارها عشق لازم دارد؛ با حكم و با فرمان اين كارها انجام نمىگيرد. در همين اثنا به من خبر دادند كه اين كتاب ترجمه شده و -به نظرم كتاب حدود هشت جلد است- كتاب مرحوم هجار را آوردند. من كتاب را كه خواندم -حالا ما نه از پزشكى سررشته داريم، نه نشستهام اين كتاب را با متن عربى قانون تطبيق كنم- ديدم هركسى اين كتاب را بخواند، حقاً و انصافاً در مقابل استحكام و استوارى اين نثر زيبا سر تعظيم فرود مىآورد. خيلى خوب اين ترجمه انجام گرفته. من البته ايشان را نمىشناختم؛ پرسيدم، گفتند ايشان كُرد هستند. بعد هم چند سال قبل اطلاع پيدا كردم ايشان از دنيا رفتند.» (بيانات در ديدار برگزيدگان استان كردستان ۸۸/۲/۲۴)
متن ذیل به مناسبت روز بزرگداشت ابوعلی سینا و «روز پزشك»، به این شخصیت بزرگ علمی و كتاب ماندگارش میپردازد:
*كتاب قانون
ابنسینا تألیف قانون را در حدود سال ۴۰۳ق و در گرگان آغاز نمود. بخشی از آن را در سال ۴۰۵ق و در هنگام حضور در ری تألیف نمود و در نهایت تمامی كتاب را در بین سالهای ۴۰۵ تا ۴۱۴ق، در همدان تألیف كرد.
اين اثر پس از تأليف، مورد توجه پزشكان و محققان بسيارى قرار گرفت كه ترجمه، شرح و تحشيههاى گوناگون، مؤيد اين مدعا است. تا پیش از قانون، آثار مشهور و نفیسی در پزشكی اسلامی وجود داشتهاند كه دو عنوان از آنها به ویژه در تألیف قانون نقش داشتهاند؛ یكی «الحاوی»، تألیف محمدبن زكریای رازی و دیگری «الكامل فی صناعه الطب» یا كتاب «الملكی»، تألیف علیبن عباس اهوازی میباشد. واقعیت این است كه مقایسهی این دو كتاب با القانون فی الطب، خود گواهی بر اهمیت و ممتاز بودن قانون است.
با نگاهی دقیقتر به ساختار كتاب، درمییابیم كه مهمترین دلیل برتری این كتاب بر سایر كتب پزشكی عصر خودش، نظم و طبقهبندی منحصر به فرد كتاب است. واقعیت این است كه تا پیش از قانون، هیچكدام از كتابهای پزشكی، ساختار منظم و منطقی قانون را ندارند. ابنسینا این ساختار منطقی را از درهمآمیزی عصاره و اندیشههای دو دانشمند یونانی كه آثار آنها در قرون اولیهی عالم اسلامی به عربی ترجمه شد، یعنی ارسطو و جالینوس پدید آورده است.
ابنسینا موارد و مسائل نظری پزشكی را ارسطویی توضیح داده است، اما دستورات و دانستههای پزشكی را از جالینوس اخذ كرده و آنها را در كنار هم قرار داده است. واقعیت این است كه علت اشتهار قانون در اروپا نیز آن بوده كه حتی در زبانهای اروپایی نیز اثری اینچنین منظم و روشمند كه آثار این دو دانشمند را به هم پیوند دهد وجود نداشته است. علت موفقیت ابنسینا در این عرصه آن بوده است كه او علاوه بر آنكه پزشكی حاذق بوده، خود فیلسوفی شهیر و موفق نیز بوده است. در مقام مقایسه بین فلسفهی پزشكی (ارسطو و جالینوس)، ابنسینا ضمن اینكه به حقانیت ارسطو رأی میدهد، پزشكان را از پرداختن به مسائل نظری صرف منع میكند تا عنصر فلسفه بر آراء پزشكی آنان غلبه نكند. در نخستین صفحات قانون، ابنسینا بحث مفصلی پیرامون تفاوت نگاه فلسفی با نگاه پزشكی در اُمور پزشكی محض نموده و مسائل پزشكی را از مسائل فلسفی جدا میكند. از دیگر سو، به جز تبیین دقیق و اصولی مرز بین پزشكی و فلسفه و نیز تبیین دقیق موضوع حیات، سلامت، بیماری و مانند آن از نگاه فلسفه و فلاسفه، ابنسینا به ذكر مهمترین موارد پزشكی تا عصر خود و به نقل از مهمترین پزشكان پیش از خود، چه یونانی و چه اسلامی پرداخته است.
بر این اساس او پزشكی را با جالینوس، فلسفه را با ارسطو، داروشناسی را با دیوسقوریدوس و مانند آن آغاز نموده و توضیح داده است. كما اینكه بارها در كتاب خود از الحاوی رازی نقل قول مینماید. توصیف عظمت این كتاب را میتوان در كتاب چهار مقالهی نظامی عروضی سمرقندی به شكل تحسینبرانگیزی یافت كه گفته است: «اگر بقراط و جالینوس زنده شوند سزاوار است كه در پیشگاه این كتاب سجده نمایند». دلیل دیگر اهمیت این كتاب در علم پزشكی، وفور شرحها، ترجمههای اروپایی (لاتینی) و فارسی و نیز خلاصههای این كتاب میباشد كه موجب ایجاد مكتبی در پزشكی شده است كه از قانون سرچشمه میگیرد.
*ساختار كتاب
قانون از پنج كتاب تشكیل شده است كه هر كتاب به چند فن، و هر فن نیز به چند تعلیم، و هر تعلیم نیز به چند فصل تقسیم شده است. اما این بخشبندی در سراسر كتاب یكسان نیست. كتابهای اول و سوم به چند فن و كتاب دوم به دو مقاله و كتاب چهارم نیز به چند فن تقسیم شده است.
در كتاب اول، كتاب كلیات، تعریف دانش پزشكی، اركان (عناصر)، اخلاط چهارگانه، اعضای بدن انسان، نیروهای موجود در بدن انسان (شامل نیروهای طبیعی، حیوانی، نفسانی و نیروهای محرك)، شناخت بیماری، حفظ تندرستی، مرگ و شیوههای مختلف درمان آمده است.
در كتاب دوم، اصول كلی و داروشناسی، خواص و كیفیت داروها و فهرستی از نام داروها بر اساس ترتیب حروف الفبا مورد بحث قرارگرفته است. تعداد داروهایی كه او در این كتاب نام برده و خواص آنها راب رشمرده است، حدود ۸۰۰ قلم میباشد. قسمت اعظم این داروها گیاهی بوده و جزء داروهای مفرده (غیرتركیبی و ساده) به شمار میآیند.
در كتاب سوم، بیماریهای بدن انسان، از سر تا پا مورد بحث قرار گرفته است. در این بخش، راههای مختلفی برای بهبود این بیماریها طرح شده است.
در كتاب چهارم با محوریت تبها، بیماریهایی كه اختصاص به عضو معینی از بدن ندارند بررسی شده است.
در كتاب پنجم، داروهای مركب (تركیبی و غیرساده)، انواع پادزهرها، قرصها، شربتها و مانند آنها شرح داده شدهاند. حدود ۶۵۰ داروی مركب در این كتاب توضیح داده شده است.
*شرح و ترجمههای كتاب قانون
قانون، كتاب مهم و در عین حال پیچیدهای است. بنابراین باید توقع داشت شروح و گزارشهای متعددی از آن پدید آمده باشد. تناوب شروحی كه بر قانون نوشته شده آن را در زمرهی مهمترین آثار تمدن اسلامی و در ردیف اثر بسیار مشهور ابنعربی در تصوف یعنی «فصوصالحكم» قرار میدهد. (به روایتی، پس از كلامالله مجید، كه تفاسیر متعددی بر آن نوشته شده است، فصوصالحكم بیشترین شرح را بر خود دارد.)
از سی سال بعد از فوت ابنسینا تاكنون صدها تفسیر و شرح و خلاصه بر كتاب قانون نوشته شده، اولین شرح را ابوعبیدالله جوزجانی شاگرد و مریدش در قرن پنجم هـ.ق نوشته است. از شارحان قانون باید از علی رضوان متوفی به سال ۴۶۰ق، فخرالدینرازی، ابراهیمبن علی قطب مصری، قطبالدین شیرازی متوفی به سال ۷۱۰ق، ابوالفضل نامور خونجی، علاء الدینبن نفیس مشهور به ابننفیس، كاشف گردش خون ریوی، یعقوببن سامری، سدیدالدینكازرونی، محمد آقاسرایی، حكیم علی گیلانی و ضیاءالدین شجاعی را نام برد.
متن كامل قانون یا بخشهایی از آن، بارها به فارسی ترجمه شده است. از جملهی این ترجمهها باید از ترجمهی متن كامل كتاب توسط ملافتحالله شیرازی در قرن دهم، ترجمهی بخش تبها (كتاب چهارم) توسط حكیم، محمدشریفخان و ترجمه متن كامل از حاكم گیلانی یاد كرد. چند ترجمه فارسی ناشناس نیز از قانون وجود دارد. قانون یكبار نیز به تركی ترجمه شده است. این ترجمه را مصطفی ملتوقادی در عهد سلطان مصطفای سوم انجام داده است.
هماكنون تنها اثری كه متن كامل قانون را به فارسی منتشر كرده است ترجمه عبدالرحمن شرفكندی میباشد كه توسط انتشارات سروش زینت چاپ آراسته شده است. چاپهای متعدد این كتاب با استقبال طرفداران طب سنتی و گیاهی در ایران روبرو شده است. چاپ جدید این مجموعه، ۸ جلدی و با اصلاحیهای در عنوان كتاب، «قانون» به جای «قانون در طب» به همراه مجلد نمایه موضوعی: اندامها، بیماریها و داروها صورت گرفته است. گفتنی است چاپ اول این ترجمه در سال ۱۳۶۲ش بوده است و هم اكنون چاپ یازدهم این اثر در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.