به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاین، عربستان سعودی نقش مهمی را در آزادسازی حسنی مبارک از زندان داشت و حال قصد دارد مدیریت بحران سوریه را در دست بگیرد. این فعالیتهای عربستان سعودی در صحنۀ دیپلماتیک بیش از همه وسیلهای برای محافظت از خود در مقابل دو رقیب یعنی ایران و اخوان المسلمین است.
پادشاه عربستان صراحتاً از نظامیان مصر در مقابل{به گفتۀ خودش} "تروریسم" حمایت میکند. وزیر خارجۀ این کشور قول میدهد در صورت قطع کمکهای آمریکا و اروپا به رژیم جدید مصر، کشورش کمک به مصر را تقبل کند. وزیر اطلاعات عربستان با ولادیمیر پوتین ملاقات و مذاکره میکند تا راهکاری برای بحران سوریه بیابد؛ هیچگاه عربستان را تا این اندازه محتاط و فعال و پرجنب و جوش در صحنۀ بینالملل ندیده بودیم.
پادشاهی عربستان از جنگل وحشی خود خارج شده است. مسئولیتهای آن ناشی از ملاحظاتی که در ریاض تعیین میشود؛ از نظر عربستان سعودی ضروری است که در مقابل آمریکای مردد و دودل عربستان سعودی وارد عمل شود؛ آمریکاییهایی که در تجهیز شورشیان سوریه دیر وارد عمل شدند و در مقابل ایران هستهای تعلل میکنند؛ اینها فکر و خیالاتی است که ملک عبدالله را به خود مشغول داشته است و عربستان را در خط مقدم قرار داده است.
بر کسی پوشیده نیست که حمایت آمریکا از انقلابهای بهار عربی رنجش عربستان سعودی را به همراه داشت. ملک عبدالله هنوز نمیتواند بفهمد که اوباما چگونه بن علی در تونس و حسنی مبارک در مصر؛ قربانیان انقلابهای مردمی را رها کرد؛ زمانی که سعودیها دیدند اوباما روابط عادی را با رئیسجمهور اخوانی مصر برقرار کرد، این خشم و ناراحتی سر ریز شد.
عربستان و تهدیدات داخلی
ملک عبدالله در کشورش بن علی را پذیرفت و با حمایت خود از نظامیان مصری که مرسی را به سقوط کشاندند، تلاش زیادی برای آزادسازی مبارک و تخفیف مجازات وی صورت داد.
برای ریاض؛ افتادن مصر به عنوان قلب جهان عرب در دست اخوان المسلمین غیرقابل پذیرش بود. اخوانیها برای ملک عبدالله دشمنان خطرناکی هستند؛ آنها نیز داعی حکومتی اسلامی اما در قالب سیستمی پارلمانی هستند. به علاوه اخوان المسلمین در همۀ کشورها اعم از سوریه و مصر از سوی امیرنشین ثروتمند قطر- رقیب عربستان سعودی در جهان عربی-اسلامی- حمایت میشوند.
به خصوص اینکه اخوانیها تا اندازهای در عربستان سعودی نیز حضور دارند. اخوانیهای سعودی با ترکیب بنیادگرایی بومی و اسلامگرایی سیاسی که به شدت منتقد پادشاهی عربستان است، شکل گرفته اند.
واعظان بسیار محبوب این جریان که در سالهای 1990 زندانی و سپس مشروط به ساکت ماندن آزاد شدند؛ امروز بار دیگر در ردیف اپوزیسیون باز این کشور قرار دارند. یکی از مشهورترین آنها سلمان العوده است که در صفحۀ توئیتر خود هزاران طرفدار دارد و مدعی دمکراسی جدید اسلامی است و در حال حاضر نمیتواند کشور را ترک کند.
ملک عبدالله دل خوشی از لیبرالها آنهم نسخۀ سعودی انقلابی ندارد؛ از همان جنس انقلابیونی که روسای جمهور تونس و مصر را سرنگون کردند. دولت تاکنون شمار زیادی از فعالان حقوق بشر که در سایتهای اینترنتی و یا خیابانها فعال هستند را دستگیر کرده است. به علاوه پادشاهی سعودی در معرض تهدید برخی جهادگران القاعده - که توسط بن لادن پایه گذاری شد- نیز هست.
از طرفی ملک عبدالله باید با اقلیتی شیعی که هر از گاهی در کشور- آنهم در بخشهای نفت خیز ناآرامی ایجاد میکنند نیز مقابله کند؛ شیعیانی که نگرانیهای سعودی از وزن و جایگاه ایران هستهای در منطقه را تشدید میکند به خصوص اینکه در این میان برای سعودیها، سوریه یکی از متحدان ایران است.
اما ریاض نگرانی مهمتری هم دارد؛ حضور اعضای اخوان المسلمین مخالف بشار اسد در سوریه: در واقع به دلیل همین نگرانی بود که عربستان سعودی برای ایجاد توازن در ترکیب ائتلاف ملی سوریه- تشکیلات اصلی مخالفان سیاسی- بیش از 50 نفر از اعضای لائیک مخالف اخوانالمسلمین را وارد این تشکیلات کرد که در نهایت راه را برای انتخاب یکی از دوستان آنها-احمد جربا- به ریاست این تشکیلات هموار کرد. البته عربستان سعودی با انتخاب گروههای سلفی که مخالف دیدگاه اسلام سیاسیِ مدنظرِ اخوان المسلمین هستند نیز مخالفان را تجهیز نظامی هم میکند.
شاهزاده بندر بن سلطان، رییس سازمان اطلاعات عربستان در 31 ژوئیه به روسیه رفته بود تا با رایزنی با ولادیمیر پوتین راهکاری برای بحران سوریه بیابد؛ مذاکرهای که از نظر سعودیها برابر و همطراز بود.
ایران، سوریه، نظامیان مصر، ترس از قدرت گرفتن اخوانالمسلمین در منطقه؛ اینها فکر و خیالاتی است که ملک عبدالله را به خود مشغول داشته و ریاض را در خط مقدم دیپلماسی منطقه قرار داده است.