گروه بین الملل مشرق - «در كشورهايى كه پيرامون ما هستند در منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا، حوادث نگران كننده است.» نگرانی رهبر معظم انقلاب از اوضاع و شرایط منطقه و جهان اسلام به اندازهای بود که معظم له خطبه دوم نماز عید سعید فطر را به بیان ابعاد مختلف این نگرانی اختصاص دادند.
اوضاع مصر و عراق و همچنین موضوع فلسطین که شاهد آغاز دور جدید مذاکرات سازش است، محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب را تشکیل میداد. ایشان با هشدار به نخبگان جامعه اسلامی، ایشان را از افتادن در دام جنگ داخلی بر حذر داشتند.
برای بررسی هر چه بیشتر اوضاع منطقه و عوامل نگران کننده این شریط با آقای هادی محمدی، کارشناس مسائل منطقهای به گفتگو نشستیم.
*****
بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه دوم نماز عید سعید فطر به موضوعات مبتلابه جهان اسلام اختصاص داشت. این دقت نظر معظم له به مسائل جهان اسلام چه پیامی دارد؟
بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه دوم نماز عید سعید فطر که به موضوعات مبتلابه جهان اسلام و منطقه اختصاص داشت، نشان میدهد که ایشان اهتمام ویژه ای به انجام رسالت بین المللی خود دارند و اینچنین نگاه خود را به مسائل منطقه بیان می دارند. در واقع این گونه نیست که معظم له صرفاً یک نگاه ملی و ایرانی داشته باشند، بلکه ایشان حساسیت خاصی به تحولات جهان اسلام دارند.
یکی از کشورهایی که رهبر معظم انقلاب از اوضاع آن ابراز نگرانی کردند، مصر بود. ایشان نسبت به آغاز جنگ داخلی در این کشور هشدار دادند. به نظر شما چه طرف هایی از آشفتگی اوضاع داخلی در مصر سود می برند و پیامدهای این وضعیت برای جهان اسلام چیست؟
آنچه در کلام رهبری معظم انقلاب در رابطه با تحولات مصر عنوان شد، دقیق ترین تحلیل از این تحولات است. آنچه در رفتار بازیگران بین المللی و برخی بازیگران منطقه ای دیده می شود این است که اتحاد و همگرایی در جهان اسلام، مطلوب این بازیگران نبوده و نیست؛ بدین معنا که این بازیگران هم در جهت یک راهبرد واگرایانه در جهان اسلام حرکت و از هر گونه همگرایی جلوگیری کردهاند و هم اینکه در کشورهای بزرگ و تأثیرگذاری مانند مصر، راهبرد این بازیگران بر جلوگیری از ایجاد یک همگرایی ملی استوار بوده است؛ لذا همگرایی چه در بعد منطقه ای در جهان اسلام و چه در سطح ملی، مطلوب غرب و متحدان آن نبوده است. امروز ما در مصر شاهد هستیم که به واسطه ترفندها و فتنه ای که توسط برخی جریانات از جمله جریان وهابیت، به عنوان بازیگر دست دوم استعمار در منطقه، ایجاد شده است، ثبات و همگرایی در این کشور در حال تضعیف شدن و روند واگرایی در حال تقویت شدن است و این همان چیزی است که مطلوب غرب است.
نقش و جایگاه رژیم صهیونیستی را در این تحولات چگونه می بینید؟
در سطح منطقه ای، شرایطی که منجر به ثبات نظام های سیاسی پیرامون رژیم صهیونیستی شود و باعث شود که این نظام ها به یک اقتدار ملی برسند، به ویژه بعد از سقوط دیکتاتوری های حاکم بر برخی از این کشورها، به هیچ وجه مطلوب این رژیم نیست و برای آن زیان آور نیز هست. به طور مثال در راهبردهای امنیتی رژیم صهیونیستی بر این تأکید می شود که ارتش های پیرامون این رژیم باید در ضعیفترین وضعیت خود قرار داشته باشند یا به شرایط فروپاشی نزدیک شوند. وقتی آمریکایی ها به عراق حمله و ارتش این کشور را منحل کردند، اسرائیلی ها احساس کردند که یکی از قدرت های نظامی منطقه از بین رفته است. امروز هم اسرائیل تلاش می کند تا در سوریه اگر نمی تواند به اهداف مهمی مانند ساقط کردن دولت بشار اسد دست پیدا کند، حداقل نیروی نظامی آن را تا حد امکان تضعیف و به فروپاشی نزدیک کند، به گونه ای که دیگر تهدیدی برای این رژیم به حساب نیاید. آخرین حلقه راهبردهای نظامی رژيم اسرائیل، مصر هست و این رژیم احساس می کند که توان ملی مصر باید به شدت تضعیف شود و مطلوب ترین حالت، تجزیه مصر است. تجزیه مصر هم تنها در صورت تشدید تضادهای داخلی میان گروه های مختلف تحقق خواهد یافت.
انفجارهای عراق که امشب هم ادامه يافت از جمله موضوعاتی بود که مقام معظم رهبری در خطبه دوم نماز عید فطر به آن اشاره و از آن ابراز نگرانی کردند. این انفجارها با چه اهدافی صورت میگیرد؟
تروریسم کوری که امروز در عراق جریان دارد و جریان وهابی – تکفیری هم مسؤول اصلی آن است، در واقع به دنبال این است که نظام مردمسالاری که در عراق بر سر کار است، قوام و ثبات لازم را برای اعمال حاکمیت بر این کشور نداشته باشد و جنگ داخلی در عراق به راه بیفتد. لذا به همین دلیل است که مقام معظم رهبری که دو نقطه حساس در جهان اسلام، یعنی مصر و عراق را مورد اشاره قرار می دهند. نخبگان این کشورها باید پشت پرده این حوادث را به دقت مدنظر قرار دهند و دست استعمار و ایادی منطقه ای آن و به ویژه رژیم صهیونیستی را ببینند.
رهبر معظم انقلاب موضوع آغاز دور جدید مذاکرات سازش را نیز مورد اشاره قرار دادند. به نظر شما چه ارتباطی میان وضعیت آشفته جهان اسلام و تصمیم صهیونیست ها برای احیای جریان سازش وجود دارد؟
از ابتدای دهه 90 که رژیم صهیونیستی وارد فرايند مذاکراتی با کشورهای عربی منطقه شد، از زمان کنفرانس مادرید این راهبرد مورد تأکید این رژیم قرار گرفت که مذاکره باید به صورت تک تک با کشورهای عربی صورت بگیرد. در واقع رژیم صهیونیستی حاضر نیست که با مجموعه کشورهای عربی وارد مذاکره شود. معنای این راهبرد این است که هرگاه تمرکز کشورهای منطقه بر روی مسئله فلسطین قرار بگیرد، کار رژیم صهیونیستی برای کسب منافع خود سخت می شود و این رژیم باید به نوعی اولویت مسئله فلسطین را در کشورهای عربی حذف کند. شرایط فعلی به سمتی رفته است که همه کشورهای عربی درگیر مسائل داخلی خود هستند و تمرکز چندانی بر مسئله دیگری مانند موضوع فلسطین ندارند. این شرایط بهترین وضعیت برای اسرائیل است تا نسخه مطلوب خود را برای حکومت خودگردان بپیچد و بیشترین امتیاز را بگیرد. در واقع انتخاب این زمان برای آغاز دور جدید مذاکرات سازش، به این منظور است که امتیازاتی مانند پذیرش هویت یهودی برای رژيم اسرائیل آسانتر تحقق پیدا کند.