گروه ویژه نامه ضیافت مشرق- اخیرا انتشارات نیستان کتاب بسیار خوب و البته قابل تامل در حوزه شعر وارد بازار کتاب کرده است که تا خودتان این کتاب را در دست نگیرید و اشعار «درخت سوخته در باران» را زمزمه نکنید، متوجه زیبایی اشعار و دلچسب بودن سبک کار شاعرش نخواهید شد.
همان طور که پیشتر درباره این کتاب گفتیم و از این پس هم خواهیم گفت، این کتاب گزارش منظورم از دعای ابوحمزه ثمالی است با روایتی بسیار شاعرانه که از دلتنگیهای انسانها با خدا سخن میگوید. «درخت سوخته در باران» صدایی نو در اشعار شاعران معاصر ما است و به همین مناسبت گفتوگویی داشتیم با ناصر حامدی شاعر این مجموعه. گفتوگوی ما را با حامدی از دست ندهید:
**فصلی برای ارتباط صمیمانه با خدا
اخیرا کتابی از شما منتشر شده است با نام «درخت سوخته در باران» که در توضیح آن آمده است، گزارش منظوم از دعای ابوحمزه ثمالی، درباره کاری که در این کتاب انجام دادهاید توضیح میدهید؟
به معنای بهتر این کتاب تأملی است در دعای ابوحمزه ثمالی. میدانید ادعیه شیعی که از امامان معصوم (علیهم السلام) به ویژه امام سجاد(ع) به دست ما رسیده، سرشار از مضمونها و فرازهای عاشقانه و عارفانه است و در بند بند و فصل فصل این دعاها شما میتوانید با خداوند رابطه بسیار صمیمی احساس کنید. دعای ابوحمزه ثمالی هم با ویژگیهای خاص خودش شامل همین ارتباط صمیمانه خدا با انسانها میشود و من سعی کردهام در این کتاب فرازهایی را از این دعا انتخاب کنم و به شکل گزارش منظوم به مخاطب ارائه دهم. گزارش منظومی که نثر صرف نیست نظم صرف هم نیست.
**ترجمه منظوم دعاها از دایره شعر بیرون است
اگر بخواهید تفاوت این کتاب را با دیگر کتابهایی که دعاهای وارده را به شعر سرودهاند، بیان کنید، به چه نکتههایی اشاره میکنید؟
ما پیشتر شاهد تلاش دوستان در این زمینه بودیم منتها آنها بعضی دعاها را انتخاب کردند یا سراغ بخشهایی از نهجالبلاغه رفتهاند و خط به خطش را به صورت ترجمه منظوم در آوردهاند. این تلاش شاید تلاش قابل تقدیری باشد، اما طبیعتا از دایره شعر بیرون است. من سعی کردهام در این کتاب احساس و عاطفه را، عاطفهای که در سراسر این دعا نهفته است، با ابیاتم همراه کنم و مخاطب ارائه دهم. به همین علت این کار، تلفیقی است. بیشتر شعر است اما در بین این شعرها از نثر ادبی هم استفاده کردهام. وقتی این کتاب را تقدیم جناب آقای سید مهدی شجاعی کردم، چون دو کتاب پیشین من را هم نشر نیستان چاپ کرده بود، وقتی کتاب را دیدند با لطفشان مواجه شد و در مقدمه خیلی دوستداشتنی و همراه با لطفی که بر این کتاب نوشتند، به همین نکتهای که من گفتم اشاره کردند و البته فکر میکنم مقدمه کتاب خواندنیتر از اصل و متن کتاب باشد.
**جرقه این کار را رهبر انقلاب در دلم روشن کرد
جرقه سرودن این اشعار چه زمانی و چرا زده شد؟ اصلا چرا بین این همه دعا سراغ دعای ابوحمزه ثمالی رفتید؟
جرقه نوشتن این کتاب در دیدار ما با رهبر انقلاب شکل گرفت و به واسطه اینکه رهبری با شعرا دیدار سالانهای دارند که در نیمه ماه مبارک رمضان اتفاق میافتد یا دیدارهای دیگری که ایشان با مداحان و سایر اهالی فرهنگ و هنر دارند، همیشه رهنمودهایی ارائه میکنند که بسیار راهگشا است. در دیداری که سال گذشته شاعران با رهبر معظم انقلاب داشتند و اتفاقا من هم در آن دیدار بودم، ایشان در آن دیدار اولا دعوت کردند شعرا را به تعمق و تامل در دعاها؛ دعاهایی که از معصومان به دستمان رسیده است. بعد هم ایشان به دوستشان اشاره کردند که مدتی تلاش کرده بود دعای ابوحمزه ثمالی را به نظم در بیاورد و این تلاش را تا جایی انجام داده بود و اما اجل به او مهلت نداد و کار به پایان نرسید. به هر حال این جرقه بزرگی در ذهن من بود که سراغ این دعا بروم.
**بیشتر شعرها را چشم در چشم خانه خدا سرودم
شما برای اینکه این گزارش منظوم را بنویسید، چه قدر تامل و تعمق داشتید روی دعای ابوحمزه ثمالی؟ یعنی این اشعار نتیجه چه مدت تامل و تعمق شما است؟
میدانید تفسیرهای مختلفی از دعای ابوحمزه ثمالی وجود دارد، تفسیر بزرگانی از حضرات آیات گرفته تا سایر کسانی که آثار بسیار ارزشمندی دارند. به هر حال تفاسیر بسیار درخور توجهی وجود دارد که اجازه بدهید اسم نیاورم. من این آثار را مطالعه کردم و به هر حال برای بند بند دعاها همه آثار را در کنار هم قرار دادم تا به دریافت درستی برسم. بعد هم آمدم بندهایی از دعا را منظوم کردم. اتفاقا بندهایی از اشعار را چشم در چشم خانه خدا سرودم. در واقع توفیق شد و شبهایی میهمان خانه خدا بودم، شبها بعد از ساعت 12-11 تا سحرگاه در مسجد الحرام خلوت و فرصت بسیار مناسبی به وجود میآید که بسیار مغتنم است و شاید به جرأت بگویم بخش اعظم دعا آنجا سروده شد. بله همان طور که گفتید طبیعتا این تامل روی اشعار لازم است و باید وجود داشته باشد نه برای این کار، بلکه برای هر اثر دیگری از این دست و باید تفسیرهای مختلف را بخوانید و در کنار هم قرار دهید و برداشت خودتان را و برداشتی که میتواند شاعرانه باشد و برای مخاطب دلخواه است، ارائه دهید.
**اشعار توحیدی در شعر معاصر ما خیلی کم رنگ شده است
نکته دیگری هم در این بین وجود دارد و آن، اینکه خوشبختانه آثار پر تعدادی در حوزه شعر در کشورمان منتشر میشود که این جای امیدواری زیادی دارد، اما متاسفانه از این آثاری که شاعران سالانه شاید صدها جلد از آن را به بازار کتاب ما میفرستند، آثار کمی از آنها توحیدیه است. اما در گذشته ما آثار و اشعار توحیدی را در سرفصل و دیباچه هر کتابی میدیدیم مثلا همه کتابهای کهن ادب فارسی با توحیدیه و تحمیدیه شروع میشوند. اما الان یا دیگر این اتفاق نمیافتد یا اینکه خیلی خیلی کم رنگ شده است. یعنی از هر هزار دفتر شعری که منتشر میشود، میتوانید انگشتشمار اثر توحیدی پیدا کنید. دلیلش چیست نمیدانم و بماند حالا. منتها هنوز هم معلمان دعایی در بین ما هستند مثل آقای قزوه یا سید مهدی شجاعی و خیلیهای دیگر که میتوانیم در فرازهایی از شعرهایشان دعاهای ارزشمند پیدا کنیم. یا یکی دیگر از این افراد عبدالرضا رضایینیا است که خیلی خوب در این حوزه کار میکند. ولی در مجموع خلأ اشعار توحیدی را به شدت احساس میکنم و این کم رنگ شدن آثار توحیدی در حوزه شعر، در واقع میتواند یک آسیب خیلی خیلی جدی باشد و چراییاش به یک مطالعه عمیق نیاز دارد. حالا ان شاء الله این کار که انجام دادیم اولا خود خداوند پذیرد ثانیا مردمی که کتاب را مطالعه میکنند، آن را بپسندند.
**دعایی برای لحظه لحظههای زندگی/ صاحب این دعا روان شناس بزرگی است
وقتی کسی میخواهد متنی را به شعر برگرداند، قطعا ارتباط عمیقتر و بیشتری با آن متن پیدا میکند. شما هم که به گفته خودتان تعمق و تدبر زیادی در این دعا داشتید و همان طور که اشعار کتاب نشان میدهد ارتباط عمیقی با دعای ابوحمزه ثمالی برقرار کردهاید. با توجه به این ارتباط و تعمقی که اتفاق افتاده، میخواستم از ویژگیهای منحصر به فرد این دعا برای ما بگویید؟
به نظر من این دعا برای لحظه لحظههای زندگی آدمها، فصلهایی را اختصاص داده است؛ از لحظههای غمگرفته تا لحظههای شادمانی. مثلا لحظههایی که شما غمگین هستید، اگر این دعا را مطالعه کنید، شما را به سرور حقیقی میرساند. برای اینکه احساس میکنم این دعا کاملا روانشناسانه است. یعنی اگر روانشناسان بزرگ روی این دعا مطالعه دقیقی داشته باشند، میتوانند ببینید که صاحب این دعا چه روانشناس بزرگی بوده و با لحظه لحظههای حالات زندگی آدمی مواجه بوده و برای دردهای بزرگ و اندوههای بزرگ سخن گفته است.
قطعا هر آدمی در مواقعی به غم و اندوه دچار میشود و احساس دلتنگی میکند. این دلتنگی و شیوه درمانش را میتوانید در این دعا پیدا کنید. قدم به قدم درباره لحظههای زندگی سخن گفته تا به مرگ رسیده و فصلی را به مرگ اختصاص داده است. اینکه از خداوند بخواهیم هنگام مرگ چگونه باشیم، بعد از مرگ چگونه باشیم و در مجموع همه آن چیزهایی که آدمها برای زندگی در این دنیا و زندگی بعد از این دنیا نیاز دارند، در این دعا وجود دارد و میتوانید پیدایش کنید. این از مشخصه های بارز این دعا است.
همین ویژگی را شما میتوانید باز هم به شکل عاشقانه و عارفانه در دعای شریف کمیل پیدا کنید که من سرودن شعر درباره فرازهایی از این دعا را هم در ماه مبارک رمضان شروع کردهام و همین عاشقانگی را میتوانید در دعای شریف کمیل هم پیدا کنید. بنابراین از نظر من این دعا چند بعدی است . فقط بعد مادی مطرح نیست که ما تنها به آن بپردازیم بلکه ارتقا و رشد بعد معنویمان هم مهم است و در این دعا به خوبی آن پرداخته شده است. از طرف دیگر بعد روانشناسی این دعا خیلی عمیق و در عین حال خیلی ارزشمند است و من دعوت میکنم از همه آنهایی که در رشتههای روانشناسی درس خواندهاند، بیایند و این دعا را جدیتر مطالعه کنند. چون خیلی داناتر از امثال ما در این رشتهها هستند و ورودشان به این دعا میتواند ابعاد جدیدی را نمایان کند.
**این دعا به من و به همه آرامش میدهد
من از صحبتهای شما این گونه برداشت کردم که سرودن این مجموعه و این اشعار، تجربه بسیار شیرینی برای شما بوده است. میخواستم از این تجربههای شیرین و برکات و عواقبی که «درخت سوخته در باران» در زندگیتان داشته، برایمان بگویید.
همینطور است. اولین برکت سر و کار داشتن با دعاهایی که به ما رسیده، آرامش است. گمشده بزرگ انسان امروزی آرامش است. بسیار پیش آمده که فردی را ببینید که پولدار است، شغل خوب و درآمد خوب دارد، زن و بچه، تفریح و کلا همه چیز دارد ولی آرامش ندارد. من فکر میکنم این دعا میتواند گمشده آدمها یعنی آرامش را به آنها بدهد و این دعای بزرگ برای ما آرامش است نه آرامشی همراه با خور و خواب صرف، بلکه آرامشی که همراه با تلاش و حرکت است. آرامشی خواستنی است، آرامشی که روح و روان انسان را در بر میگیرد و این آرامش روح و روان میتواند برای آدم برکات بسیاری به ارمغان بیاورد از جمله آن خوشبختی که همه ما دنبالش هستیم و من فکر میکنم با مطالعه این متون میتوانیم به خوشبختی حقیقی برسیم. این اتفاق در زندگی من افتاده است.
وقتی سراغ این دعا رفتم واقعا احساس آرامش خیلی خیلی خوبی به من دست داد و هر وقت که دور میشوم باز هم سراغ این دعا میروم. باز هم تاکید میکنم که خیلی داناتر از «من»ها سراغ این دعا رفتهاند و شاید بهتر بود این سؤال را از آنها میپرسیدید چون تجربیات آنها خیلی بیشتر از من است ولی من کمترین هم همین احساس را دارم.
**بهترین شیوه شعری برای پرداختن به دعاها
الان که سراغ کتاب میروید، چه حسی دارید؟ فکر میکنید که باید بخشهایی به آن اضافه یا کم شود یا اشعار به گونه دیگری سروده شوند؟
با سرودن شعرها به گونه دیگر موافق نیستم. قالب و شیوهای که انتخاب کردهام، شیوهای است که کاملا با آگاهی انتخاب کردهام نه از صرف تفنن یا تصادف و اگر قرار بود دوباره شروع کنم، قطعا با همین شیوه گزارشگونه شروع میکردم. اگر مقدمه سید مهدی شجاعی بر این کتاب را بخوانید دلیل عرض بنده را متوجه میشوید. این گزارشگونه منظوم از دعای ابوحمزه ثمالی شاید بهترین شیوهای بود که میشد با آن به این دعا پرداخت. چون به قالب دعا نزدیک است و به گمان من نزدیک شدن به دعا کار چندان سادهای نیست. شاید جواب این سوال شما به سؤالها اول شما برگردد که فرمودید که چه قدر مطالعه کردید؟ خیلی زیاد به مطالعه، نیاز است. بله. من در حد سواد خودم و بضاعت خودم سعی کردم به این دعا نزدیک شوم شاید که نه، قطعا بهتر بود مطالعه بیشتری داشتم و این موضوع را قبول دارم. یعنی تفسیرهای بیشتری می خواندم و از بزرگان کمک بیشتری میگرفتم. نه اینکه در این کار از اینها بیبهره بودهام، نه، من از خیلی از بزرگان در برگردان این اشعار کمک گرفتم و در فصلهای مختلف دعا که تفسیرهای مختلفی وجود داشت، راهنمایی بزرگان خیلی به من کمک کرد. مثلا زنگ میزدم به فلان عالم بزرگوار و سؤال میکردم که من این بند را در این تفسیرها به این شکل دریافت کردم، نظر شما چیست و کمک میگرفتم ولی بندها و فصلهای فراوانی است که مغفول مانده و انشاءالله بهتر از من سراغ این دعا بروند و دربارهاش بسرایند.
به هر حال گاهی وقتها که دوباره سراغ این دعا میروم میبینم چه فصلها و چه بندهایی بوده که میتوانستم به آنها بپردازم و غافل بودهام. این صرفا یک تلاش بوده است که انشاءالله مقبول بیفتد.
منبع: فارس